جاسوسی و تجسس از ریشه “جسس و یجسس ” بوده و به معنای حس کردن با دست برای شناسایی چیزی می باشد[۷۷]و تجسس تفتیش از بواطن امور می باشد و بیشتر در مورد امور شر به کار می رود و منظور از جاسوس هم کسی است که صاحب اسرار شر می باشد و جاسوس همان عین است که به تجسس از اخبار می پردازد.[۷۸]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

برخی به کار گیری کلمه تحسس با حاء مهمله را در مواردی که کلمه تجس‍‍‍س به کار می رود، جایز دانسته اند[۷۹]، البته در امور خیر هم از واژه تحسس استفاده می شود و در قرآن کریم هم به همین معنا به کار برده شده است[۸۰].”یا بنی اذهبوا فتحسسوا من یوسف”[۸۱] هر چند لغویین بین این دو فرق نهاده اند.
و بنا بر بیان برخی فقها برای تجسس و جاسوسی مصطلح شرعی یا متشرعی در شریعت اسلامی وجود ندارد و اگر هم به کار برده شود و موضوع حکم قرار گیرد به همان معنای لغوی به کار می رود[۸۲].
شهید ثانی می‌گوید:‌ معنای تجسس آن است که بندگان خدا را که در پوشش سر الهی قرار دارند به حال خود نگذاری و تلاش کنی که بر اسرار ایشان اطلاع یابی و پرده آنها را برداری تا آن چه را که مستور است بدانی، چیزی را که اگر از تو پنهان می‌ماند قلب و دینت سالم ‌تر بود.»[۸۳]
البته در برخی منابع فقهی اهل سنّت ــ که تجسس را تعریف کرده اند ــ مراد از آن تفتیش و جستجوی اخبار مخفی و اطلاعات سرّی دشمنان به قصد آگاهی یافتن از آنها ذکر شده است.[۸۴]
ادله حرمت تجسس:
قرآن:
آیاتی از قرآن کریم می‌باشد، که در بیان حکم تجسس می‌فرماید:
« یا ایهاالذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و لاتجسسوا و لایغتب بعضکم بعضاً…»[۸۵]
[ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است و هرگز (در کار دیگران ) تجسس نکنید و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند،…].
در این آیه کریمه چند حکم اجتماعی و مهم بیان شده است:‌

    1. اجتناب از ظن (گمان) بد در حق برادران دینی
    1. نهی از تجسس از احوال درونی و اسرار مردم
    1. تحریم غیبت

آنچه اکنون مورد نظر می‌باشد، تجسس است و قرآن کریم مؤمنان را از آن نهی می‌کند و نهی هم دلالت بر حرمت دارد[۸۶].
نمونه دیگر از آیاتی که به حرمت تجسس دلالت دارد این آیه شریفه می باشد:
« یا ایها الذین آمنوا لا تسئلوا عن اشیاء ان تبدلکم تسؤکم و ان تسئلوا عنها حین ینزل القرآن تبدلکم عفا الله عنها والله غفور حلیم قد سالها قوم من قبلکم ثم اصبحوا بها کافرین.[۸۷]»
[ ای کسانی که ایمان آورده اید از چیزهایی که اگر برای شما آشکار گردد، شما را ناراحت می کند و اگر به هنگام نزول قرآن از آنها سئوال کنید، برای شما آشکار می شود و خداوند آنها را بخشیده (و نادیده گرفته) است. و خداوند، آمرزنده و بردبار است. جمعی از پیشینیان شما، از آن سئوال کردند و سپس با آن به مخالفت برخاستند.(ممکن است شما هم چنین سرنوشتی پیدا کنید.)]
پرسش و سؤال، راه کسب علم و گرفتن اطلاعات است و از آنجا که هر علمی مفید نیست هر سؤالی نیز درست و به جا نمی تواند باشد و ارزش مثبت و یا منفی هر علمی به سؤالات مربوط به آن نیز سرایت خواهد کرد و از اینجاست که قرآن در مواردی امر می کند به اینکه درباره آنچه را که نمی دانید بپرسید و در مواردی ما را از پرس و جو منع می کند ،تجسس درباره آنچه که دانستنش حرام است و یا برای انسان مشکل می آفریند تاجایی که ممکن است منشا کفر و الحاد او بشود حرام است.[۸۸]
با توجه به آیات مذکور حرمت تجسس، ثابت می شود و اجازه آن نیازمند دلیل خاص بوده که بتواند اطلاق آیات را تقیید بزند.
روایات:
آیه الله احمدی میانجی در کتاب اطلاعات و تحقیقات در اسلام بیست و پنج حدیث بر حرمت تجسس نقل می کند و از این طریق گویا در مقام اثبات استفاضه روایات حرمت تجسس است که دو روایت از آنها در این جا ذکر می شود[۸۹].
از امام صادق(ع) نقل شده است:
” سه گروه هستند که در روز قیامت معذبند. کسی که به سخنان قومی گوش می‌کند و آنان از گوش دادن او خوششان نیامده و ناراضی هستند.”[۹۰]
امیرالمومنین علی(ع) در نامه خود به مالک اشتر نیز به این موضوع می‌‌پردازد:‌
[باید دورترین مردم از درگاهت و منفورترین ایشان نزد تو کسی باشد که بیشتر در تتبع و جستجوی عیوب دیگران می کوشد؛چرا که در مردم عیوبی وجود دارد که حاکم از هر کس دیگر به مخفی نمودن آن ها سزاوارتر است.] [۹۱]
برخی از روایات اظهار و اعلام اسرار مؤمن را مصداق آیه کریمه « ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم» (نور ۱۹) دانسته‌اند. گرچه آیه کریمه به طور خاص و به صراحت درباره تجسس نمی‌باشد. اما به طور کلی اشاعه فحشا را حرام دانسته و تجسس و افشای اسرار مردم نیز از مصادیق آن کلی است.
اجماع:
مرحوم صاحب جواهر(ره) درباره حرمت تجسس، ادعای اجماع کرده است، یعنی همه مسلمانان تجسس را حرام می‌دانند[۹۲].
عقل:
عقل نیز تجسس از احوال اهل ایمان و بر ملا ساختن اسرار آن ها را منافی با حفظ نظام جامعه دانسته و آن را مصداق ظلم دانسته و تقبیح می نماید.
تجسس حرام و تجسس حلال:
اگر بگوییم: ادله حرمت تجسس ، مطلق است و همه موارد تفتیش و تجسس را شامل می‌شود، در مواردی که بین عنوان تجسس با عنوانها و حالات مختلف دیگر تعارض و تنافی حاصل شود باید طبق قانون تزاحم عمل کرده و اهم و اصلح را به دست آورده و آن را مقدم بداریم.
ولی اگر موضوع تجسس حرام را مقید به قصد هتک و اغراض فاسد کردیم قهراً در مواردی که اغراض صحیح و مفید، مقصود شخص باشد، تجسس به صورت مطلق حرام نیست، و اساسا نیازمند تخصیص یا تقیید نیستیم.
در صحیحه ابن ابی یعفور نیز حرمت تفتیش را مقید کرده به اینکه شخص، ساتر عیوب باشد:
“ابن ابی یعفور می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: به چه وسیله ای عدالت فردی در میان مسلمانان شناخته می شود تا شهادت او، له یا علیه آنها پذیرفته شود؟ حضرت فرمودند: ( از این راه معلوم می شود که) او را مستور ( از عیوب) و عفیف تشخیص دهد ( و در ظاهر از او گناهی و عیبی دیده نشود) و او را خوددار (از حرام) در مورد خوردنیها و پاکدامن (از زنا) و پاک دست (از تجاوز به مال و جان مردم) و پاکیزه زبان ( از غیبت و حرام هایی که با زبان انجام می گیرد) بشناسید…. و علامت همه اینها این است که همه عیوب خود را ( اگر عیبی داشته باشد) مخفی نگه دارد تا برای مسلمانان، تفتیش آنچه که ظاهر نیست، حرام گردد.”[۹۳]
و همچنین اگر حدیث ابن ابی یعفور را معیار و ملاک حلیت و یا حرمت قرار دادیم، تفتیش اشخاصی که کارهای خلاف شرع خود را نمی‌پوشانند، حرام نیست ولیکن در مورد اشخاص ساتر، باید طبق قاعده تزاحم عمل کرد.[۹۴]
ولیکن باید در نظر داشت که تجسس جایز یا واجب در حد ضرورت است، یعنی به مقداری که در کار مورد نظر ضرورت وجود دارد، همان قدر تجسس جایز خواهد بود و بیشتر از آن حد یا در چیزهایی که در آن هدف دخالت ندارد، تجسس، حرام است، هم چنانکه پس از تجسس کردن، اگر ضرورت اقتضاء نکند افشا کردن و آبروی اشخاص را بردن حرام است، بنابراین باید تجسس به وسیله افرادی باشد که مورد وثوق کامل باشند و ابداً اسرار مردم را فاش نکنند و آبرو و حیثیت مردم را نبرند و بیش از حد لازم و شرایط تفتیش نکنند.
مواردی در روایات وجود دارد که به طور خاص جواز تجسس در امور شخصی و اعتقادی را ثابت می‌کند.[۹۵]
زراره از امام صادق (ع) نقل کرده است:
“مردی حضور علی بن الحسین (ع) آمد و گفت: زن شیبانیه شما خارجیه است ( یعنی از خوارج است) و به علی (ع) فحاشی می کند، و اگر( به حرف من اعتماد نمی کنید و ) می خواهید خود شاهد قضیه باشید، کاری می کنم که خودتان بشنوید، حضرت فرمود: آری، آن مرد گفت: هنگامی که می خواهید از خانه بروید، برگشته و در گوشه ای مخفی شوید، حضرت روز بعد خود را در گوشه ای مخفی نمود و آن مرد آمد و با زن شیبانیه صحبت کرد ( و زن مثل همیشه به حضرت علی (ع) هتاکی نمود) و واقعیت روشن شد و سپس حضرت او را طلاق داده و رها کرد، در حالی که مورد توجه حضرت بود.” [۹۶]
نکات قابل توجه حدیث این است که حضرت گزارشگر را منع از غیبت و اطلاع رسانی نکرده، و با نعم او را تأیید نیز کرده است. دیگر اینکه حضرت با مخفی شدن و استراق سمع، در احوال شخصی خانمش یعنی در حوزه اعتقادات او تجسس کرد و به این اطلاع یابی نیز ترتیب اثر داد[۹۷].
شیخ مفید(ره) در قضیه افک نقل کرده، که امیرالمومنین علی (ع) در پاسخ فرمایش پیامبر (ص) عرض کرد:
زن برای شما زیاد است ( یعنی اگر خواستید طلاق دهید، اشکال ندارد) و این خبر را از بریره، خادم او تحقیق کنید تا حقیقت حال روشن شود، رسول خدا (ص) فرمودند: یا علی تو این قضیه را رسیدگی و پی گیری کن، علی (ع) چوبی از درخت خرما برید و از بریره در خلوت بازجویی نموده و او را تهدید کرد تا واقع را همان طوری که هست، بیان کند[۹۸].
تجسس و روزنامه نگاری تحقیقی:
روزنامه نگاری تحقیقی نوعی از روزنامه نگاری است، که دامنه وسیع تهیه آن موضوع‌های گوناگونی نظیر مسایل سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی را در بر می گیرد . رکن اساسی در این روزنامه نگاری بر تحقیق، تفحص و تتبع در پیرامون موضوع شکل می گیرد.[۹۹] تعریفی که برای روزنامه‌نگاری تحقیقی حداقل در منابع غربی مطرح شده این است که نوعی روزنامه‌نگاری افشاگرانه است که، علیه سوء استفاده، فساد، لغزشها و خطاها عمدتا در دستگاه های دولتی و در ساختار فرمال و رسمی کشور صورت می‌گیرد. علت تاکید آن بر ساختار دولتی هم این است، که معمولا در همه ساختارهای سیاسی اعم از سرمایه داری و غیر سرمایه داری، به هر حال تمرکز و کنترل منابع مالی، انسانی، تخصصی و علمی، مستقیم یا غیر مستقیم در اختیار دولت است. بنابراین مردم حق نظارت بر عملکرد دولت را دارند و این حق نظارتشان از طریق روزنامه نگارها و رسانه ها، به ویژه از خلال گزارشگری تحقیقی می‌تواند اعمال شود.[۱۰۰]
یک گزارش حقیقی باید با توجه به این موارد تهیه شود که انعکاس دهنده حقایق و در عین حال مستند و واقعی باشد و اطلاعات آن ، آگاهیهای مفید را در بر گیرد.[۱۰۱]
روزنامه نگارهای تحقیقی، با آبرو و حیثیت و حقوق انسانی افراد مورد تحقیق سر و کار دارند. اگر اطلاعات نادرستی را منتشر کنند، لطمه‌های این نوع روزنامه نگاری می‌تواند بیشتر از فوایدش باشد. روزنامه نگاران هم معذورات اخلاقی دارند و هم معذورات قانونی، بنابراین روزنامه نگار تحقیقی باید ، دغدغه حفظ حرمت و کرامت انسانها را داشته باشد و سعی کند از آنچه می‌خواهد منتشر کند، اطمینان داشته باشد. در روزنامه نگاری تحقیقی زمانی مجاز به انتشار اطلاعات جمع آوری شده هستیم، که صد درصد از صحت آن مطمئن باشیم. چون روزنامه نگاری تحقیقی با ساختارها و در واقع زیرساختهای سیاسی، اجتماعی، حقوقی، اقتصادی سر و کار دارد، تاثیرگذار و به تعبیری بنیان برافکن است، پس آنچه منتشر می‌شود، باید هم به لحاظ حقوقی و هم به لحاظ اخلاقی قابل دفاع باشد.
به لحاظ تئوری، آنچه در مکتب روزنامه نگاری تحقیقی مطرح می‌شود، این است که ، روزنامه نگار مجاز به این نوع هماهنگی‌ها و کسب مجوز نیست ، زیرا روزنامه‌نگاری تحقیقی کاری است که اتفاقا در غیاب دولت و ساختارهای رسمی، بدون استفاده از منابع رسمی و از طریق اطلاعاتی که از منابع غیر رسمی به دست می آید باید پیش برود.[۱۰۲]
اما استناد به منابع غیر رسمی، گمنام و خودداری از افشای هویت منابع خبری ، در اغلب مواقع با کاستیهای اذعان نشده ای همراه است .در اینگونه مواقع ،گزارشگران صرفا به بخشی از اطلاعات مربوط به تحقیقات دسترسی داشته و از جزییات کامل آن آگاهی ندارند، امکان فریب خوردن از منابعی که با تحقیقات در دست انجام سر و کار دارند، زیاد است.[۱۰۳]
اصل اولی از منظر فقه ، حرمت تجسس و اطلاع یابی بر اسرار مردم می‌باشد. ولی این اصل اطلاق و عموم ندارد و لذا در صورت وجود مصلحت می‌توان به تجسس اقدام نمود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...