کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



بیش از یک قرن میباشد که متخصصان علوم تربیتی و روانشناسی و گفتار درمانی در پی تشخیص و درمان مشکلات کودکان دارای اختلال یادگیری هستند و بیشترین توجه این متخصصان به موضوع خواندن متمرکز شده است، مفهوم اختلال یادگیری برای این متخصصان به معنای آن بوده است که کودک دارای هوشبهری در حد طبیعی بوده است و لیکن توانایی لازم برای جریان انداختن اطلاعات زبانی بویژه خواندن و نوشتن را نداشته باشد. این نکته حائز اهمیت است که در طول سه الی چهار دهه گذشته بر دانش آدمی در رابطه با اختلال یادگیری افزوده شده است و لیکن در تبیین دلایل بروز این مشکلات هنوز هم شاهد کاستیهای جدی میباشیم. با نگاهی به تاریخچه موضوع اختلالات یادگیری شاهد سه دوره تکاملی پیرامون موضوع اختلال یادگیری خواهیم بود که عبارتند از:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۲- الف- دوران بنیادی تاریخچه اختلالات یادگیری (۱۸۰۰-۱۹۴۰).
در طی این دوره اطلاعات موجود پیرامون موضوع اختلال یادگیری توسط پزشکان جمعآوری شده است که میتوان از آن به عنوان مشارکتهای اولیه عصب شناسان در این مطالعات نام برد. رشته علمی که امروزه به نام اختلالات یادگیری خوانده میشود از مطالعات عصب شناختی شروع میشود که سبب از بین رفتن تکلم در بزرگسالان دچار ضربه مغزی شده بود (کرک و چالغانت[۱۹] ، ترجمه رونقی و همکاران، ۱۳۷۷).
در سال ۱۸۰۲ فرانسیس ژوزف گان به وجود رابطه بین جراحات مغزی و اختلالات زبان اشاره نموده است. این عصب شناس اتریشی به مطالعه روی بیمارانی که توانایی خودشان را برای ایجاد ارتباط کلامی در اثر جراحات مغزی از دست داده بودند، پرداخت. او تلاش کرد تا محل اعمالی خاص را همانند حافظه، شخصیت، ریاضیات و کلام هوش را در قسمتهای اختصاصی مغزی تبیین نماید. با توجه به اینکه نظریههایش را در رابطه با حافظه و ریاضیات و کلام توسط همکارانش مورد پذیرش قرار گرفت ولی نظام او در جمجمه شناسی که به منظور تعیین و پیشبینی شخصیت و هوش و … که از طریق مطالعه ضربه های وارده شده به سر افراد بکار میرفت، به سرعت مورد قبول قرار نگرفت.
بعدها در سال ۱۸۶۰، یک فرد فرانسوی به نام بروکا، نظام منطقهای گان را که در مورد عملکردهای مغزی شامل اختلالات زبان پریش میشد را پذیرفت (۱۹۳۹ رابرت و پنفیلد به نقل از کرک، چالغانت، مترجم: رونقی و همکاران ، ۱۳۷۷).
ژوزف گان مطالعات زیادی بر روی مغز ۱۵ نفر از بیماران قبلی خودش که توانایی صحبت کردن را در اثر یک جراحت مغزی از دست داده بودند جمعآوری کرد و به نتایج ذیل دست یافت:
۱- قسمت چپ مغز عملکردی متفاوت با قسمت راست آن دارد.
۲- اختلالات کلام و زبان پریشی ناشی از جراحات و صدمات وارد شده به ناحیه ۴۴ برودمن مغز است. این محل هنوز هم منطقه بروکا خوانده میشود، در سال ۱۸۷۲ کارل ورنیکه در سن بیست و شش سالگی یک تک نگاری را در زمینه زبان پریشی منتشر ساخت، این مطالعه او را به تعیین محل و منطقهای از مغز در قطعه گیجگاهی سمت چپ پرداخته و آنرا با درک مطالب کلامی، ادراک صداها و ارتباط دادن صداها و حروف یا زبان نوشتاری و نوشتن مرتبط دانست (کرک و چالغنت، مترجم: رونقی، ۱۳۷۷).
در سال ۱۹۸۹ باستیان کوری نقص در کلمات چاپ شده را مطرح کردند. و در سال ۱۹۱۷ هینشل ود مورد دیگری از این اختلال را مطرح کرد و همینطور دریافت که صدمات مغزی، ممکن است در بعضی از مشکلات خواندن نقش داشته باشد. در سال ۱۹۲۷ گلداشتاین مطالعات زیادی در زمینه نحوه عملکرد مغز مخصوصاً در زمینه ادراک حرکتی انجام داد. برای اولین بار اعلام کرد که صدمات مغزی، ناحیه های مختلفی از مغز را تحت تأثیر قرار میدهند و بنابراین مشکلات متفاوتی را ایجاد میکند و بالاخره در سال ۱۹۳۷ اورتون اعلام کرد که نارسانویسی و نارسایی در دیکته و هجی کردن، اساساً از نارسایی زبان، ناشی میشود و علت اصلی آن هم چیرگی مغزی است (امیدوار، ۱۳۶۵).
۲-۳- ب- دوره انتقالی تاریخچه اختلالات یادگیری (۱۹۴۰-۱۹۶۳).
در طی این دوره سعی شده است اولاً نظریاتی که در مرحله اول بوجود آمده بود به کاربردهای درمانی برای کسانی که نارسایی دارند، انتقال داده شود. ثانیاً یک تغییر جهت اساسی در مطالعات ایجاد شد، چرا که این زمان بزرگسالان در مرکز توجه قرار داشتند و از این زمان کودکان را هم در مطالعاتشان مورد توجه قرار دادند و بتدریج اولیاء امور در جنبه های مختلف روانشناسی و روانپزشکی به آن علاقه نشان دادند. در سال ۱۹۴۳ فرنالد کتاب معروف خود مبنی بر روش های درمانی برای موضوعات درس مدرسه را منتشر کرد (امیدوار، ۱۳۶۵). در سال ۱۹۴۷ اشتراورس در کتاب خود به نام سپیکوپاتولوژی و آموزش کودک مبتلا به آسیب مغزی درباره آسیب مغزی و ارتباط آن با رشد زبان، و ارتباط آن با بیش فعالی و نارسائیهای ادراکی بحث نموده است و از آن زمان به بعد کارهای مربوط به مغز و رفتار نوروپسیکولوژی (یعنی شناخت اعصاب و روان) متمرکز شده است (کرک، گلاگر مترجم: جوادیان، ۱۳۷۶) بسیاری از پژوهشگران اظهار میدارند که زیربنای مشکلات خواندن، نارسائیهای بخصوص در کار مغز است (اورتون، ۱۹۳۷) که انجمن مشهور اورتون به نام وی نام گذاری شده است، اظهار میدارد. بر عکس نوشتن و تصاویر آینهای که غالباً در نوشته های کودکان مبتلا به اختلال خواندن دیده میشود به علت فقدان تسلط مغز است (نلسون، مترجم منشی طوسی، ۱۳۷۰). هان گرن ۱۹۵۰ در یک پژوهش وسیع که در کشور سوئد انجام داده بود، کشف کردن که میزان شیوع اختلالهای خواندن و نوشتن و هجی کردن در میان فامیلهای نزدیک و بخصوص کسانی که به عنوان دیسلکسیک شناخته شده بودند بیشتر است. همچنین درمان بر روی چند دوقلوی یکسان و غیر یکسان بررسی هایی انجام داده است (کرک و گلاگر، ۱۹۹۰؛ به نقل از جوادیان، ۱۳۷۶).
۲-۴- ج- دوره سوم (از سال ۱۹۶۳ به بعد) دوران هماهنگی:
اختلالهای یادگیری در اوایل دهه ۱۹۶۰، به بعد یک حوزه فرعی در بحث کودکان استثنایی در محافل علمی و آموزشی مورد توجه قرار گرفت، با وجود دیرهنگام آن، میتوان از این بعنوان بزرگترین حوزه در بین گروه کودکان استثنایی یاد کرد. تقریباً نیمی از همه کودکان شرکت کننده در برنامه آموزش ویژه را کودکان دارای اختلال در یادگیری دانست (کرک، گلاگر، ۱۹۹۰، مترجم: جوادیان، ۱۳۷۶). همچنین بیشتر تأکید در سالهای اخیر به تفاوتهای موجود در عملکرد نیمکرههای مغزی تمرکز داشته است.
بدون معنای انسانی، وظایف بصری و فضایی و فعالیتهای غیرکلامی سرو کار دارد (راک، ۱۹۷۸؛ گوردون، ۱۹۸۳). تحقیقات اخیر وجود وضعی نامتقارن را در قسمتهایی از مغز که در عملکرد زبانی نقش دارند، به اثبات رسانیدهاند (گلابوردا، ۱۹۸۳) معتقد است که رشد نامتقارن کورتکس عامل اصلی در بین تعداد زیادی از کودکان دارای نارسایی خواندن است، به جساب میآید. علاوه بر انی در کودکان که استعداد موسیقی یا توانائیهای بصری و فضایی برتری نشان میدهند، این عامل (رشد نامتقارن کورتکس) نقش بسزایی دارد (کرک و گلاگر، ۱۹۹۰؛ به نقل جوادیان، ۱۳۷۶).
گادر، ۱۹۸۵ در کتاب جامع خود میگوید: ۱۵ درصد کودکانی که در مدرسه دچار افت تحصیلی هستند دارای نوع بدکاری در سیستم عصبی مرکزی میباشند (کرک و چالغانت مترجم: رونقی و همکاران، ۱۳۷۷).
در نهایت اکثر دانشجویان، ناتواناییهای یادگیری را با توجه به قانون فدرال تعریف میکنند: اداره آموزش و پرورش ایالات متحده و قانون عمومی ۴۷۶-۱۰۱ (افراد مبتلا به ناتوانیهای فعالیت تحصیلی) «ناتوانیهای خاص یادگیری» را چنین تعریف میکند:
اختلال در یک یا چند فرایند اساسی روانشناختی که در فهم یا کاربرد زبان گفتاری یا نوشتاری ایجاد مشکل کرده و ممکن است به صورت توانایی ناقص در گوش دادن، ‌فکر کردن، صحبت کردن،‌ خواندن، ‌نوشتن، هجی کردن کلمات یا محاسبات ریاضی، ‌ظاهر گردد. این اصطلاح حالتهایی همچون معلولیتهای ادارکی[۲۰] آسیب مغزی، ‌بدکاری جزئی مغزی[۲۱]، خوانش پریشی[۲۲] و زبان پریشی رشدی[۲۳] را بر میگیرد اما کودکانی را که بدواً در نتیجه معلولیتهای دیداری، شنیداری یا حرکتی، ‌یا عقب ماندگی ذهنی، یا اختلال هیجانی یا محرومیتهای اقتصادی، ‌فرهنگی یا محیطی دچار ناتوانیهای یادگیری شدهاند، شامل نمیشود (اداره کل آموزش و پرورش ایالات متحده، ‌۱۹۹۷، به نقل ازگورمن، ‌ترجمه نریمانی و نورانی وگرماندرق، ۱۳۸۱).
اگرچه عملیاتی کردن این تعریف همچنان ادامه دارد،‌ با این حال بسیاری از ایالتها برای معرفی دانشآموز به عنوان فرد ناتوان در یادگیری، ‌تفاوت معناداری را بین توانایی عقلی و پیشرفت به کار میبرند (مرسر، ‌کنیگ– سید زورمرسر،‌ ۱۹۹۰، همان منبع). بعضی از ایالتها نیز، ‌بین توانایی عقلی و کارکرد تحصیلی، ‌حداقل تفاوت معنی دارد و انحراف و معیار را لحاظ میکنند: یعنی در مورد کودکی که هوشبهر او متوسط (۱۰۰) است در آزمونهای تشخیصی، به منظور تشخیص ناتوانی یادگیری، ‌به نهمین مقیاس سنی وی نمره داده میشود. اکثر کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری، هوش متوسطی دارند اما خیلی از آنچه متقاضی سن و هوش آنهاست، پیشرفت میکنند (اسمیت و لاکاسون، ۱۹۹۵).
طبق راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM-IV) «اختلالات یادگیری زمانی تشخیص داده میشوند که: پیشرفت در آزمونهای استاندارد شده برای خواندن ریاضیات یا بیان نوشتاری بطور قابل ملاحظه زیر حد مورد انتظار برحسب سن، تحصیلات و سطح هوشی میباشد» مسائل یادگیری تداخل جدی در پیشرفت آموزش با فعالیتهای روزمره دارد.
مقوله اختلالهای یادگیری در DSMIV شامل اختلالهای خواندن، حساب کردن، ‌بیان نوشتاری و یادگیریهای تصریح نشده است.
۲-۵- میزان شیوع ناتوانی یادگیری
شیوع ناتوانی یادگیری را طبق گزارش کمیته ملی مشورتی کودکان ناتوان (معلول) [۲۴] از یک تا سه درصد کودکان مدرسه رو میدانند و طبق گزارش همین کمیته تعداد کودکانیکه به عنوان ناتوان دریادگیری شناخته شدهاند از سال ۱۹۷۶ به دو برابر رسیده و در سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ در حدود ۷۳/۴ درصد کودکان مدرسه رو بودهاند.
نتایج مطالعات بیانگر آن است که میزان شیوع این اختلالات از ۲ تا ۳۰ درصد در نوسان است (نریمانی و رجبی، ۱۳۸۴). فراتحلیل بهراد (۱۳۸۴) نشان میدهد که میزان شیوع اختلالات یادگیری در دانشآموزان ابتدایی ۴/۵۸ درصد میباشد و در دانشآموزان پسر بیشتر از دانشآموزان دختر است. در مطالعه نریمانی و رجبی (۱۳۸۴) میزان شیوع اختلالات یادگیری در استان اردبیل ۱۳ درصد گزارش شده است.
از نظر تفاوتهای جنسیتی نیز، گزارشهای به دست آمده از مدارس و کلینیکها، رواج ۴ به ۱ بین پسرها و دخترها را مطرح کردهاند. البته یکی از فرضیه های ممکن در این زمینه این است که دختران بنا به دلایلی کمتر از پسرها شناسایی میشوند (احدی و کاکاوند، ۱۳۸۹).
فرضیه های زیادی مبنی برعلت بروز ناتوانیهای یادگیری وجود دارد و زیادی فرضیه ها خود دلیل بارزی است که علت اصلی را نمیدانیم:
۱.ـ نظریه محدود بودن میدان دقت و توجه[۲۵]
کودکان ناتوان یادگیری دچار اشکال در تمرکز، ‌توجه و حواس هستند و به عبارت دیگر کیفیت رشد در کسب دقت و توجه عادی دچار تأخیر یا وقفه شده است. در اینکه کودکان حواسشان زود پرت میشود و قادر نیستند توجه خود را به محرک اصلی برای مدتی معطوف کنند شکی نیست ولی علت تأخیر یا وقفه دقت وتوجه دراین فرضیه معلوم نیست (میلانی فر، ۱۳۷۹).
۲ـ نظریه بدکاری مغز[۲۶]
علیرغم اینکه در این کودکان، آسیب مغزی مشخص پیدا نشده است ولی اعتقاد کلی براین قرار دارد که بعلت ویژگیهای رفتاری مشابه آنچه درکودکان با ضایعات مغزی مثل حواسپرتی، بیقرای، و اختلالات ادارکی دیده میشود این افراد نیز مبتلا به اختلال جزئی درکارکرد دستگاه عصبی مرکزی هستند و به همین علت بعضی از مؤلفین بیقراری و ناتوانی یادگیری را مترادف هم میدانند و عقیده دارند که در این کودکان رشد مغز آهستهتر از میانگین است و برخی از قسمتهای مغز رشد کمتری نسبت به بخشهای دیگر داشته که موجب ناهماهنگی در مهارتها میشود. تحقیقات دانشگاه نیویورک نشان داده است که دانشآموزان ناتوان یادگیری دارای امواج مغزی غیر عادی هستند و مطالعات فراوان نشان داده است که بین ۳۳ تا ۸۰ درصد کودکان بیقرار، ناتوانی دریادگیری دارند و اختلالات دقت و توجه همیشه همراه با فعالیتهای حرکتی بیش از حدشان است (میلانی فر، ۱۳۷۹).
۳ـ نظریه عوامل ژنتیکی
مسئله ژنتیکی از این نظر پذیرفته شده است که اولاً دوقلوهای یکسان اگر یکی متبلا به ناتوانی در خواندن (خوانش پریشی[۲۷]) باشد، دیگری نیز مبتلا میشود در صورتیکه در دوقلوهای غیر یکسان شیوع به نسبت ۳۳ درصد گزارش شده است.
اعضای خانواده و منسوبین این کودکان نیز ۳۷ تا ۹۰ درصد مبتلا به ناتوانی در خواندن یا نوشتن بودهاند در صورتیکه میزان درکل جمعیت از ده درصد تجاوز نمیکند.
۴ـ نظریه تاخیر در رشد[۲۸]
این نظریه در سال ۱۹۷۰ توسط کرشیلی عنوان شده است که این کودکان کندتر از همسالان، اطلاعات و محرکهای محیط را جذب میکنند و به عبارت دیگر از نظر کیفی با دیگر کودکان فرقی ندارند ولی از نظر کمی متفاوت هستند و به همین علت مهارتها را دیرتر یاد میگیرند. در این نظریه نیز به علت کندی جذب مهارتها اشارهای نشده است.
۵ـ نظریه برتری نیمکره مغزی طرف راست[۲۹]
این نظر توسط اورتون و فریدمن به ترتیب درسالهای ۱۹۳۷ و ۱۹۷۵ عنوان شده است. همانطوریکه نیمکره چپ مغزی برای گفتار و مهارتهای کلامی است نیمکره راست بیشتر در کنترل ساخت و ایجاد تشخیصهای پیچیده دیداری و فرآیندهای غیرکلامی و آگاهیهای ادارکی نظیر موسیقی، رموز ریاضی نقش دارد و افراد مبتلا به خوانش پریشی دچار برتری نیمکره راست هستند و سعی دارند بیشتر از توانایی های غیرکلامی برای انجام تکالیف مدرسه استفاده کنند. پیاژه و بروئر این فرضیه را رد میکنند. از آنجایی که قطع بافت عصبی رابط بین دو نیمکره باعث خوانش پریش میشود و در اکثر مطالعات تفاوتهای ساختاری در بین دونیمکره مغزی دیده شده است و نیمکره راست نسبت به نیمکره چپ بزرگتر بوده و این تفاوت در ناحیه تمپورال نیمکره چپ که مرکز گفتار است کاملا مشهود است و مطالعات بعد از مرگ، اسکن مغزی و ام. آر. آی نیز آنرا ثابت کردهاند لذا غالبیت ناقص نیمکرههای مغزی کمک زیادی به ایجاد بیماری میکند. شواهد بالینی نشان میدهد که اکثر مبتلایان چپ دست هستند و بین چپ دستی و اختلالات ایمنی گوناگون عملکرد مغزی رابطه وجود دارد ولی این مسئله نباید چندان گمراه کننده باشد که باعث یأس خانواده شده و مشکل کودک را درمان ناپذیر بدانند.
۶ـ نظریه خبر پردازی[۳۰]
این نظریه به نقش چگونگی فرایندهای ادراک، اطلاعات و حافظه کودکان در فراگیری مطالب تحصیلی تأکید دارد و عقیده دارد که کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری دچار دشواریهایی در ادراک، ضبط و بازگرداندن اطلاعات داده شده در مجرای یادگیری خاصی هستند. این کودکان در آمیختن صداها به همدیگر، درک حروف الفبا، درک جزئیات خطوط هندسی و مفهوم مسائل ریاضی دشواری دارند و بالنتیجه درخواندن ضعیف هستند و نسبت به درون دادهای دیداری واکنش آهسته دارند.
۷ـ محرومیت محیطی و بدی تغذیه
نبود انگیزههای محیطی در سنین اولیه و تأثیرات شدید بدی تغذیه در این سالها همیشه مستقلانه عمل نمیکنند، ‌در موارد فراوان، هر دو این عوامل در مورد یک کودک واحد تأثیر میگذارند. کروک شانک و هالاهان[۳۱] (۱۹۷۳)، مروری بر مطالعات انجام شده راجع به محرومیت محیطی و بدی تغذیه انجام دادهاند، آنها از مطالعاتی که روی حیوانات و کودکان انجام گرفته است دریافتهاند، ‌با وجود آنکه رابطهای قطعی میان بدی تغذیه و اختلالهای یادگیری یافت نشده است، اما بدی تغذیه شدید در سالهای نخستین زندگی میتواند بر سیستم اعصاب مرکزی و درنتیجه بر یادگیری و رشد کودک تاثیر سوء داشته باشد (کرک و گالاکر، ترجمه جوادیان، ۱۳۷۹).
۸ـ عوامل بیوشیمیایی
در تعداد زیادی از کودکان مبتلا به اختلال یادگیری مشکلات نورولوژیک و ژنتیک و یا سابقهای از محرومیتهای محیطی وجود ندارد. یکی از فرضیات این است که این کودکان ممکن است همچون کودکان عقب مانده ذهنی که دچار بیماری فنیل کتونوریا میباشند دارای عدم توازن بیوشیمیایی ناشناختهای باشند اما درباره اثرات داروها، نتایج مطالعات ضد و نقیض است.
۲-۶- دیدگاه های روان شناختی ناتوانیهای یادگیری
پایگاه عاطفی: ‌دیدگاه روان پویشی
مطالعه تکامل روانی، ساخت شخصیتی و نحوه عمل «من» کودکان درشناخت مشکلات یادگیری آنها دارای اهمیت فراوان است. از میان دانشمندانی که مطالعاتشان معطوف به جنبه های روان شناختی و عاطفی ناتوانیهای یادگیری است میتوان از گیفین (۱۹۶۸)، راپاپورت (۱۹۶۶ و آیزنبرگ (۱۹۶۷) نام برد. با اینکه دیدگاه های پیشین در مورد ناتوانیهای یادگیری روی جنبه های حسی– حرکتی، ادراکی، زبان و یا یادگیریهای شناختی تاکید داشتند،‌ اینان که کودک را از نظر شخصیت یا دیدگاه روان پزشکی مینگرند، میپرسند: «احساس کودکی که ناتوانی یادگیری دارد چیست؟» (گیفین، ۱۹۶۸).
راپاپورت (۱۹۶۶) تکامل «من» کودک طبیعی را با کودکی که ناتوانیهای یادگیری دارد مقایسه میکند. کودک طبیعی که برخوردار از یک نظام اعصاب مرکزی سالم و بیعیب بوده و به روال طبیعی و منظم خود نضج مییابد، این امکان را دارد که ویژه کارهای مهم «من» را توسعه بخشد. کودکی که رشد طبیعی دارد، صدها امکان و فرصت را برای احساس خشنودی از خود داراست. وی با دانستن این امر که دیگران نیز در مورد او احساس رضامندی میکنند خشنودیاش فزونی مییابد. رابطه او با والدینش یک خشنودی خاطر دوسویه است. چرا که انجام کامل اعمال از سوی او موجب واکنش طبیعی والدین در تأیید وتشویق وی به ادامه و تکمیل کار میگردد.
کودک طبیعی از یک طرف در نتیجه احساسات درونی خود نسبت به انجام امور و از طرف دیگر در اثر آگاهیاش به این امر که اطرافیانش نیز وی را مورد تایید قرار میدهند احساس ارزشمندی و شخصیت جاه طلبانهاش را تکامل میبخشد. احساسات وی در مورد تجربه های محیطیاش نقش مثبتی را در ارتباط و همانندی سالمش با والدین و سایر چهرههای مهم زندگیش القاء میکند. از اینرو کارهای ویژه «من» نظیر تحمل ناکامیها و ملاحظه دیگران دریک روال طبیعی وسالم گسترش مییابد. او یاد میگیرد که در تعامل اجتماعی خود، ارتباط متقابل و موفقیتآمیزی با مردمان محیط برقرار کند. در مقابل براساس الگوی راپاپورت (به نقل از نریمانی و رجبی، ۱۳۸۴) تکامل شخصیت کودکی که دارای ناتوانیهای یادگیری است به روال آنچه در نزد کودکان بهنجار است صورت نمیپذیرد. بدیهی است درصورتیکه سیستم اعصاب مرکزی معیوب بوده و به روال سالم و طبیعی نضج نیابند، ویژه کارهای «من» نیز به طور معکوس عمل میکند. اختلال در چنین اعمالی به نوبه خود به حیطه سوائق[۳۲] و ادراک منتقل شده و به یک رشد ناقص درعملکردهای «من» منجر میشود و در نتیجه تلاشهای کودک در به انجام رساندن ماهرانه وظایفش به احساس ناکامی بدل میشود و کارها نیمه تمام باقی میماند. فعالیتهای مختلف وی به جای پرورش احترام به نفس وارزشمندی «من» به احساس خودنکوهی[۳۳] و ملامت خود منتج میگرد. چرا که واکنشها و فعالیتهای کودک، والدینش را به یک پاسخ طبیعی و غرورآمیز بر نمیانگیزد، بلکه برعکس نتیجه کارهای کودک، ‌تجربهای از احساس اضطراب و ناکامی را در پدر و مادر بوجود میآورد و در نهایت کار به انزوا و طرد خویشتن واجتناب از انجام امور کشیده میشود. کودک ناتوان با چنین احساسی ازخود و دنیای اطرافش، ‌جهان را محیطی ناامن و هولناک خواهد یافت وخود را فردی بیکفایت و شخصیتی بدون هویت ارزیابی خواهد کرد و پیداست که قابلیتی را نیز برای ارتقاء در خود سراغ خواهد گرفت و به رضامندی خاطرو شناخت مطلوب نیز دست نخواهد یافت. هنگامی که چنین کودک غرور شکستهای وارد مدرسه میشود خرد شدن شخصیت او ادامه یافته و تشدید میشود. گیفین (۱۹۶۸) گمان میکند فراگیری که هنگام شروع کار تحصیل دشواریهای یادگیری از خود نشان میدهد، احتمالاً در زندگی پیش از مدرسه خویش، از ناتوانیهای یادگیری بسیار رنج میبرده است. مدرسه برای چنین کودکی مکانی است که هیچ کاری برای کاهش ناتوانیهای وی انجام نمیدهد و فعالیتهائی که درجهت یادگیری وی بکار میافتد هیچکدام قادر به درک مشکل او نیست. کودکی که ناتوانیهای یادگیری دارد، گاهی اتفاق میافتد که درمحیط تحصیلی کاری را به بخوبی انجام دهد لکن منش بیثبات و غیرقابل پیش بینی وی باعث میشود که حتی کارهای قابل ستایش او را نیز از باب «گاه باشد که کودکی نادان بخطا برهدف زند تیری» ‌با کنایه و طعنه تلقی و تعبیر کنند و این رفتار دور از انتظار وی ممکن است اینگونه تعبیر شود که میخواهد از قبول مسئولیت بخشی از مشکل تحصیلی خود اجتناب کند و بدینسان اعمال تصادفاً نیکوی وی نیز چه بسا به ضررش تمام شده و کار را خرابتر میکند. بدین ترتیب که تازه مدرسه چنین متقاعد میشود که «پس اگر وی می خواست و سختکوش بود میتوانست کارها را انجام دهد». بدین معنی که مدرسه از کار تصادفاً مطلوب وی چنین برداشت میکند که پس او میتواند ولی نمیخواهد و شکست وی را در انجام امور صرفاً به حساب زبونی و ضعف رفتار وی میگذارند. آیزنبرگ (۱۹۶۷) توجه میدهد که ناشکیبائی معلم و سرزنش گاه به گاه وی اضطراب و ناکامی و پریشانی و سراسیمگی کودک را تشدید کرده است و به وخامت «من» کودک میانجامد. به نظر میرسد که وجه مشترکی در توسعه شخصیت کودکان ناتوان دریادگیری وجود ندارد. هرکودک ناتوان در یادگیری، محیط خاص، کمبودهای منحصر به فرد و شیوه احساسی مخصوص خویش را داراست. همچنانکه آیزنبرگ (۱۹۶۷) میگوید: «بیمار یک موجود روانی ـ زیستی است و تحت تأثیرات زیستی و اجتماعی خاص، علقههای روانی خاص خود را نشان میدهد». گاردنر درکتاب خود – ضایعه مغزی در کودکـ طرحهائی را در کمک به خود شناسی کودک ارائه داده است. خلاصه اینکه، «احساسات کودک» در این رابطه که وی از لحاظ یادگیری ناتوانیهائی دارد میباید مورد توجه و تحلیل قرار میگیرد. وضع روانی و عاطفی کودک در فراگردهای یادگیری وی تاثیر دارد. از نقطه نظر روانی و عاطفی این سؤالات مطرح است که:‌ «کودک چه احساسی دارد؟»، «آیا نیازهای کودک ارضاء میشوند؟» و »پایگاه عاطفی کودک چیست؟» و کوتاه سخن اینکه سلامت عاطفی و وضع روانی مطلوب از پیش نیازهای اساسی امر یادگیری هستند.
۲-۷- انواع ناتوانیهای یادگیری
اختلالات یادگیری براساس DSM-IV-R به چهار طبقه کلی تقسیم میشوند (اختلال در خواندن، اختلال در ریاضیات، اختلال در نوشتار و اختلال یادگیری که به گونهای دیگر مشخص نشده است (کاپلان، سادوک، ترجمهی پور افکاری، ۱۳۸۲).
۲-۷-۱- نارساخوانی[۳۴]
اصطلاح «دیسلکسیا» از ترکیب دوکلمه یونانی «dys» و «lexicos» تشکیل شده است. «dys» به معنای مشکل، ‌دردناک یا نابهنجار است و «lexicos» به معنای کلمه میباشد. بنابراین اصطلاح دیسلکسیا به طور دقیق، ‌وجود مشکلات در مورد کلمه ها را نشان میدهد بدیهی است که به زبان نوشتاری (خواندن، ‌نوشتن، هجی کردن) در تضاد با زبان گفتاری اشاره دارد. این اصطلاح تنها برای توصیف مشکلات کودک بکار میرود و به هیچ وجه آنها را تبیین نمیکند (دادستان، ۱۳۷۹).
تعاریف نارساخوانی

  • تعریف سنتی نارساخوانی تعریفی است که توسط فدراسیون جهانی عصب شناسی[۳۵] (۱۹۶۸) ارائه شده است. براساس این تعریف کودکانی را نارسا خوان مینامند که به رغم برخورداری از آموزش متداول در دستیابی به مهارتهای خواندن، ‌نوشتن و هجی کردن در حد متناسب با توانایی های عقلی شان با شکست مواجه میشوند (به نقل از اسمیت و همکاران[۳۶]، ۱۹۹۸).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 12:15:00 ق.ظ ]




۱۴-ببی، ارل (۱۳۸۴)، روش­های تحقیق در علوم اجتماعی، ترجمه رضا فاضل، تهران، سمت
۱۵-بلالی، اسماعیل(۱۳۸۹)، طرد اجتماعی اقوام در آیینۀ آمار بررسی بودجه های استان های ترکنشین و کردنشین، مجله مطالعات اجتماعی ایران، دوره چهارم، شماره ۲
۱۶-بیکر، ترزال(۱۳۸۶)، نحوه انجام تحقیقات در علوم اجتماعی، ترجمه هوشنگ نائبی، نشرنی.
۱۷-پاکدامن، شهلا و نازنین عابد و فاطمه عرب علیدوستی (۱۳۹۰)، ارائه مدل­های موفق سایر ملل در توانمندسازی زنان سرپرست، مجموعه مقالات ارائه شده در همایش ملی” زنان سرپرست خانوار” دانشگاه شهید بهشتی پژوهشکد­ی خانواده، صص ۲۳ – ۳۳
۱۸-پتریک، فیتز (۱۳۸۱)، نظریه رفاه، سیاست اجتماعی چیست؟، ترجمه هرمز همایون­پور، تهران، نشرگام نو، چاپ اول.
۱۹-پناهی، محمد حسین و حمید دهقانی(۱۳۹۱)، بررسی عوامل مؤثر بر شادی دانشجویان با تأکید بر مشارکت اجتماعی، جامعه ­شناسی کاربردی، سال ۲۳، شماره پیاپی(۴۷)، شمار سوم، صص ۱۸-۱.
۲۰-پهلوان صادق، اعظم، دکتر حسنعلی بختیار نصرآبادی(۱۳۸۸)، آموزش برنامه شادی فوردایس و تأثیرآن بر افزایش شادمانی خانواده­های شاهد و ایثارگر، دوماهنامه علمی – پژوهشی دانشگاه شاهد سال شانزدهم – شماره۸۴
۲۱-جعفری، سید ابراهیم؛ محمدرضا عابدی؛ محمدجواد لیاقتدار (۱۳۸۳)، شادمانی در دانشجویان دانشگاه اطفهان؛ میزان و عوامل مؤثر بر آن، فصلنامه طب و تزکیه، شماره ۵۴.
۲۲-جعفری­نژاد، لیلا؛ رضا خجسته­مهر و غلامرضا رجبی (۱۳۹۱)، اثر ایدئولوژی برابری جنسیتی بر هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی با میانجی­گری ادراک انصاف(عدالت)، مجله دست­آوردهای روان­شناختی دانشگاه شهید چمران اهواز، شماره ۲، دوره­ چهارم، صص۱۹-۳.
۲۳-جلالی، رستم (۱۳۹۱)، نمونه گیری در پژوهش­های کیفی، مجله تحقیقات کیفی در علوم سلامت سلامت، صص ۲۰-۳۱.
۲۴-جمشیدی، محمدحسین(۱۳۸۰)، نظریه عدالت، تهران، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی.
۲۵-جواهری، فاطمه(۱۳۹۱)، بررسی تأثیر احساس نابرابری اجتماعی بر سلامت و رفتار بهداشتی اقشار مختلف شهر تهران، پایان­نامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی.
۲۶-جوکار، بهرام و صفورا سپهری (۱۳۸۵)، رابطه­ شادی و شیوه ­های گزینش فصلنامه­ مطالعات روان­شناختی دانشکده­ی، علوم تربیتی و روان­شناسی، دانشگاه الزهرا( س )دوره­ی۲، شماره­ ۳ و ۴، صص ۱۳۷ و .۱۲۵
۲۷-چلبی، مسعود(۱۳۸۳)، بررسی تجربی نظام شخصیت در ایران، تهران، مؤسسه پژوهشی فرهنگ، هنر و ارتباطات.
۲۸-چلبی، مسعود(۱۳۸۳)، چهارچوب مفهومی پیمایش ارزش­های ایرانیان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
۲۹-چلبی، مسعود(۱۳۸۴)، جامعه ­شناسی نظم، تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، چاپ سوم، تهران، نشر نی.
۳۰-چلبی، مسعود(۱۳۸۹)، تحلیل نظری منشأ و ارتباط هنجارهای اجتماعی و نابرابری ها، مجلۀ تحلیل اجتماعی، شماره ۴/۵۹ ، صص ۱-۲۶.
۳۱-چیمه، نرگس و الهه عزیزی(۱۳۹۰)، اولویت نیازهای زنان سرپرست خانوار بر اساس علت سرپرست خانوار شدن، مجموعه مقالات ارائه شده در همایش ملی” زنان سرپرست خانوار” دانشگاه شهید بهشتی پژوهشکد­ی خانواده، صص ۸۴ – ۹۴
۳۲-حافظ‌نیا، محمدرضا (۱۳۸۶)، مقدمه‌ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، تهران، سمت، چاپ سیزدهم.
۳۳-حبیب­پور، کرم و رضا صفری­شالی،(۱۳۹۱)، راهنمای جامع کاربردspss در تحقیقات پیمایشی( تحلیل داده ­های کمی)، از سری کتاب­های آموزشی تربیت پژوهش­گر مؤسسه راهبرد پیمایش، چاپ پنجم، انتشارات متفکران.
۳۴-حسین پور نجار، فرزانه؛ مریم فاتحی زاده؛ محمدرضا عابدی(۱۳۹۲)، بر شادی زنان متأهل شهر اصفهان « نظریۀ شادکامی اسلامی » اثربخشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی – گروه معارف اسلامی- دانشگاه اصفهان، سال اول، شماره ۱، ص ۱۶-۱.
۳۵-حسینی، سیداحمد، ستاره فروزان، معصومه امیرفریار(۱۳۸۸)، بررسی سلامت روان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران، فصلنامه ی پژوهش اجتماعی، سال دوم، شماره سوم، صص۱۱۸-۱۳۷
۳۶-خرم­دل، سکینه(۱۳۸۷)، بررسی رابطه بین عزت نفس، خودمختاری و انصاف با مسؤلیت­پذیری دانش ­آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان ورامین، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا.
۳۷-خسروی، زهره ( ۱۳۸۰)، بررسی آسیب­های روانی – اجتماعی زنان سرپرست خانوار، فصلنامه علمی – پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا(س)، شماره ۳۹، تهران.
۳۸-خسروی، زهره(۱۳۷۸)، بررسی مشکلات عاطفی، روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانواده، مرکز امور مشارکت نهاد ریاست جمهوری.
۳۹-خواجه صالحانی، افسانه (۱۳۹۳)، محله و احساس طرد اجتماعی و فرهنگی: رابطه بین ارزیابی تشخیص محله ای و احساس طرد اجتماعی و فرهنگی در بین جوانان ۱۵تا۲۹ ساله شهر پاکدشت، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا(س).
۴۰-خورشیدی، رضا( ۱۳۹۳)، نظریه نشاط اجتماعی: درآمدی به راه­های ارتقاء نشاط اجتماعی، رشد آموزش علوم اجتماعی، دورۀ ۱۶ ، شمارۀ ۳، صص ۵- ۷
۴۱-خوش­فر، غلام رضا؛ حیدر جانعلی زاده؛ فاطمه اکبرزاده و حمید دهقانی(۱۳۹۲)، تأثیر سرمایه اجتماعی بر شادی جوانان شهر بابلسر، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال سیزدهم، شماره، صص۵۱-۳۱۳.
۴۲- دادخواه، تهرانی(۱۳۸۸)، بررسی کیفیت زنان ساکن در شهرک های سازمانی مراکز انتقال نفت شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا.
۴۳-دانش، شکرالله( ۱۳۸۴)، شادی و نشاط در منابع و متون اسلامی، چاپ اول، تهران، انتشارات خرد پژوهان.
۴۴-دغاقله، عقیل و سمیرا کلهر (۱۳۸۹)، آسیب­های شهری در تهران: وندالیسم، دختران فراری، زنان سرپرست خانوار و تکدی­گری، زیر نظر اداره کل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، چاپ اول، انتشارات جامعه­شناسان.
۴۵-دلاور، علی (۱۳۸۳)، مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی، تهران، انتشارات رشد .
۴۶-دواس، دی. ای(۱۳۹۲)، پیمایش در تحقیقات اجتماعی، ترجمه هوشنگ نایبی، چاپ پانزدهم، نشر نی.
۴۷-دواس، دی. ای،( ۱۳۷۶)، پیمایش در تحقیقات اجتماعی، ترجمه هوشنگ نایبی، تهران: نشر نی.
۴۸-دورکیم، امیل( ۱۳۶۹)، دربارۀ تقسیم کار اجتماعی، مترجم: باقر پرهام، تهران: کتاب­سرای بابل.
۴۹-دورکیم، امیل(۱۳۷۸)، خودکشی، نادر سالارزاده امیری، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
۵۰-دورکیم،امیل(۱۳۵۹)، تقسیم کار اجتماعی، حسین حبیبی، تهران، انتشارات دانشگاه قلم.
۵۱-دهخدا، علی اکبر(۱۳۷۳)، لغت نامه دهخدا، تهران، انتشارات کیهان.
۵۲- راغفر، حسین (۱۳۸۴)، فقر و ساختار قدرت در ایران، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال چهارم، شماره ۱۷.
۵۳-ربانی، علی و رسول ربانی و محمد گنجی(۱۳۹۰)، رویکردی جامعه­شناختی به احساس شادمانی سرپرستان خانوار در شهر اطفهان، مسائل اجتماعی ایران، سال دوم، شماره ۱، صص۴۰-۷۳
۵۴-رضا، خجسته مهر و حسین شُکرکُن (۱۳۹۳)، نظریۀ انصاف و نقد آن: گامی در توسعۀ روابط مطلوب در دنیای کار و روابط زناشویی در جامعۀ ایران، دوفصلنامه مطالعات تحول در علوم انسانی، سال دوم، شماره اول، صص ۶۴ – ۸۶.
۵۵-رنجبر، مهناز(۱۳۹۰)، بررسی جامعه­شناختی شادمانی با تأکید بر رویکرد نظری بازکاوی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا.
۵۶-رنجبر، هادی؛ علی اکبر حق دوست؛ مهوش صلصالی؛ علیرضا خوشدل؛ محمد علی سلیمانی و نسیم بهرامی(۱۳۹۱)، نمونه گیری در پژوهش های کیفی: راهنمایی برای شروع، سال دهم، شماره ۳ ، صص ۲۳۸ تا ۲۵۰ .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵۷-روحانی، عباس و حمیرا ابوطالبی (۱۳۹۰)، بررسی اثربخشی روش های القای خُلق در افزایش شادمانی کارکنان سازمان، فصلنامه تازه­های روان­شناسی صنعتی سازمانی، سال دوم ، شماره ۶،صص۳۷-۳۲.
۵۸-روشه، گی (۱۳۷۶)، جامعه شناسی تالکوت پارسونز، ترجمه: عبد الحسین نیک گهر، تهران، انتشارات تبیان.
۵۹-رهنما، فاطمه(۱۳۹۰)، بررسی رابطه طرد اجتماعی و رضایت زندگی در بین سالمندان شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا.
۶۰-ریتزر، جورج (۱۳۸۳)، نظریه­ های جامعه ­شناسی، ترجمه ثلاثی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
۶۱-زارعی، متین؛ مریم احمدی زهرانی و زلفا گویان( ۱۳۸۸)، نقش دانشگاه در ایجاد عوامل مؤثر بر شادی، فرهنگ در دانشگاه اسلامی، شماره۲ ،صص۲۷-۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:15:00 ق.ظ ]




نمودار ۴-۱۲-مقایسه میانگین نمره دل پذیر بودن در دو گروه ………..………..۱۱۳
نمودار ۴-۱۳-مقایسه میانگین نمره روان نژندی در دو گروه………..…………..۱۱۴
نمودار ۴-۱۴-مقایسه میانگین نمره استرس در دو گروه ………….……….….. ۱۱۵
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسه مقایسه ی ویژگیهای شخصیتی، سبکهای مقابله ای و میزان استرس والدین نوجوانان دارای اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی بود. بدین منظور از میان نوجوانان گروه سنی ۱۰-۱۴ مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش منطقه ۵ اصفهان که تعداد ۱۰۷ نفر در یک دوره دو ماهه بود تعداد ۵۰ نفر که در چک لیست اسکید نمره لازم را کسب کرده بودند انتخاب شده و والدین آنها با پرسشنامه های نئو، سبکهای مقابله ای لازاروس و پرسشنامه استرس مورد مقایسه با ۵۰ والد دارای فرزند عادی قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل آزمون t نشان داد که بین استرس والدین دارای نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک با استرس والدین دارای نوجوان عادی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین مقابله مستقیم، فاصله گرفتن، طلب حمایت اجتماعی، پذیرش مسولیت، گریز – اجتناب، حل مساله برنامه ریزی شده و ارزیابی مجدد مثبت در آزمون سبکهای مقابله ای در والدین دارای نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک با والدین دارای نوجوان عادی تفاوت معناداری وجود دارد. یافته نشان داد که در ویژگیهای شخصیتی دو گروه بین روان نژندی و برون گرایی تفاوت معناداری وجود دارد ولی بین نمره انعطاف پذیری، مسئولیت پذیری و دلپذیر بودن بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد .
واژه های کلیدی: ویژگیهای شخصیتی- سبکهای مقابله ای- استرس و اختلال سلوک
فصل اول
مقدمه
۱-۱ مقدمه
بررسی تاریخچه اختلال‌های روانی نشان می‌دهد که همواره این اختلال‌ها همراه و همزاد بشر بوده و هست و انسان‌ها جهت پیشگیری و درمان آن‌ها به شیوه‌های مناسب و نامناسب متوّسل می‌شوند (احمدزاده ۱۳۸۴،۲۵).
با توجه به اهمیتی که جوامع امروزی برای تداوم و بقا سلامت و بهداشت روانی افراد جامعه قائل است بررسی و شناخت عواملی که به پایداری و موفقیّت در تحقق سلامت روان منجر می‌گردد ضروری به نظر می‌رسد. نکته دیگری که پرداختن به آن در مطالعات مربوط به بهداشت و سلامت روانی حائز اهمیت است نقش والدین و خانواده است. پدر و مادر ما زمینه ساز بهداشت و سلامت روانی فرد، جامعه و نسل آینده است. افراد خانواده به ویژه پدر و مادر می‌توانند عمیق‌ترین تجربه‌های عشق و علاقه و صمیمیّت و آرامش را در محیط گرم خانواده بیابند و در عین حال می‌توانند عمیق‌ترین نفرت‌ها و بی‌علاقگی‌ها و انواع ضربه‌های جسمانی و روانی را در خانواده متحمل شوند. دستیابی به جامعه سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده است و تحقق خانواده سالم، مشروط به برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطه‌های مطلوب با یکدیگر است. از این رو، سالم‌سازی اعضای خانواده، پدر و مادر و رابطه‌هایشان بی‌گمان آثار مثبتی را در جامعه به دنبال خواهد داشت (پورعابدی ۱۳۸۰ ،۶۷).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

رابطه پدر و مادر با فرزندان یکی از قوی‌ترین رابطه‌های انسانی است که کیفیت آن پیامدهای گوناگونی برای فرزندان و دیگر اعضای خانواده و در نهایت جامعه دارد. هر چه تعامل میان والدین بیشتر باشد و این تعامل‌ها توأم با محبت و صمیمیت بیشتری باشد نه تنها موجب استحکام پیوند خانواده خواهد شد، بلکه سلامت و آرامش روحی و روانی اعضای خانواده نیز تضمین می‌شود (احمدزاده ۱۳۸۴ ،۸۷).
بنابراین با توجه به این که یکی از عوامل مؤثر بر سلامت روانی والدین است، در این پژوهش قصد بر این است که رابطه بین ویژگیهای شخصیتی، سبکهای مقابله ای و میزان استرس والدین نوجوانان دارای اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی بررسی می شود.
۱-۲ بیان مساله
یکی از بارزترین خصوصیات انسان تعامل و ارتباط با یکدیگر است. اصلی‌ترین منبع ارتباطی انسان‌ها والدین هستند و این تعاملات نقش اساسی در شکل‌دهی ابعاد شخصیتی فرد دارند. بل معتقد است که مادر اوّلین پایگاه شکل‌گیری افکار و عقاید کودک در مورد خود و محیط ساختارهای ذهنی، سلامت روانی و شخصیتی آنان محسوب می‌شود.
به طور کلی زمینه‌ای که رشد فرد در دوره‌های مختلف زندگی در آن اتفاق می‌افتد تا حدود زیادی می‌تواند سلامت روانی را تعیین کند. یکی از مدل‌های مطرح شده در این زمینه متعلّق به برافن برنر ( جاودان ۱۳۸۵،۲۳-۲۰) است. طرز تفّکرها و شیوه زندگی در خانواده پایه‌ریزی می‌شود و سپس توسط مربیان مهدکودک، آموزگاران، دبیران مدارس و دیگر افراد مهّم شکل می‌گیرد. در صورتی که پایه این روابط و تعاملات به نحو شایسته و مبتنی بر احترام و حقوق متقابل صورت گیرد، می‌توان انتظار داشت افرادی سالم و دارای رفتارهای سنجیده پرورش یابند.
والدین و مربیان نا آگاه به مسائل روانی و تربیتی در بسیاری از موارد با طرد کردن کودکان و نوجوانان اعمال فشار و بی‌توجهی باعث بروز رفتارهای نابهنجار، احساس خصومت، کینه و خشم می‌گردند.
شواهد نشان می‌دهد که رابطه مادر و کودک نقش برجسته‌ای در سلامت روانی و یا بروز اختلال در رشد روانی و ذهنی کودک دارد زیرا، واکنش‌های مادر نسبت به کودک و نحوه ارتباط مادر با فرزندان تا حدودی زیاد می‌تواند بر تصور کودک از خودش تأثیر بگذارد( ولمن ۱۹۸۸، ۱۹۰) عقیده دارد که بسیاری از علائم روان تنی و اختلال‌های روانی – رفتاری بیانگر واکنش‌های کودک به نگرش مادر است. به عنوان مثال، توجه به حقوق دیگران، حفظ شخصیت و احترام دیگران، میزان شکیبایی در برابر مصائب رفتن به وادی بزهکاری و . . . تا حدود زیادی بر تجارب خانوادگی بستگی دارد.
ارتباط مؤثر، سنگ زیربنای خانواده سالم است. به عبارت دیگر، وقتی خانواده‌ای از الگوهای ارتباط مؤثر استفاده می‌کند، انتقال و درک روشنی از محتوا و قصد هر پیامی را دارد و مسئولیت اجتماعی کردن فرزندان و دستیابی به نیازهای روانی اعضای خانواده را به خوبی انجام می‌دهد (ابراهیمی ۱۳۸۵،۱۲۸). بررسی‌های انجام شده درباره خانواده عمدتاً بر این فرض استوار بودند که بیماری هر عضو یک خانواده علامت بیماری خانواده (پدر و مادر) است، و در مورد اختلال‌های روانی شدید می‌توان آنها را به بیماری روانی و اختلالات غیر قابل انکار والدین نسبت داد.
اکثر محققان که تأثیر تعارضات خانوادگی در بروز مشکلات فرزندان را مورد بررسی قرار داده‌اند، بر دگرگونی نحوه ارتباط – والد فرزند توجه داشته، و در تبیین نقش تعارضات پدر و مادر در بروز مشکلات رفتاری، کنش‌های متقابل اعضای خانواده را دارای اهمیت بسیار یافته‌اند. یافته‌های مرتبط با تأثیر خانواده بر سلامت فرزندان مبتنی بر نظریه یادگیری اجتماعی است (سعادت‌مند ۱۳۸۴،۴۵)
مطالعات مربوط به فرزندان با والدین دارای آسیب‌های روانی و فرزندان والدین دارای آسیب‌های روانی کمتر و مقایسه آن‌ها باهم تفاوت معنا‌داری را نشان می‌دهد. اگر روابط اعضای خانواده و کانون خانواده دچار عدم تعادل گردد و به عبارت دیگر خود تبدیل به یک دنیای بیمارگونه شود، می‌تواند زمینه‌ساز اختلال‌ها و نابسامانی‌های روانی فراوان در فرزندان گردد (اسماعیلی ۱۳۸۳،۷۰-۶۵). علاوه بر این سیزر نشان می‌دهد که پذیرش بیش از حد مجاز در خانه با رفتار پرخاشگرانه و ضد اجتماعی فرزندان همبستگی دارد .
سینگر و وینر به تأثیر فضای حاکم بر خانواده و سلامت روان فرزندان معتقدند. این پژوهشگران از تحقیقات خود به این نتیجه رسیده‌اند که معمولاً رابطه بین دو فرزند سالم از نظر روانی، تا اندازه‌ای هدفدار و باثبات است. امّا والدینی که دارای اختلالات عاطفی – روانی هستند، به علّت عدم توانایی در تمرکز و داشتن افکار منقطع و تضاد عاطفی دارای ارتباط نامشخص، بی‌سازمان و غیر متمرکز با فرزندانشان هستند، به گونه‌ای که این فرزندان از داشتن ارتباطی معین، روشن، هدفدار و با دوام محروم هستند (سعادت‌مند ۱۳۸۴،۵۶)
تمامی این تحقیقات نشان می‌دهد یکی از منابع مهّم و مؤثر بر سلامت روان فرزندان محیط خانواده است. اگر منابع خانواده برای سازگاری با فشارهای روانی ناکافی باشد، خانواده مجبور به تحمل بار سنگین می‌شود. تغییرات و فشارها در زندگی خانواده به ظرفیت واحد خانوار فشار می‌آورد. بنابراین، می‌توان بعضی از نتایج منفی مثل بیماری را در اعضای خانواده پیش‌بینی کرد.
امکان ابتلا به اختلال‌های روانی برای همه افراد جامعه وجود دارد و هیچ انسانی از فشارهای روانی و اجتماعی مصون نیست، این پدیده خطری است که مرتباً نسل فعلی و آینده را تهدید می‌کند و زیان‌های فردی و اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و اقتصادی زیادی در بر خواهد گرفت.
کودکان و نوجوانانی که قوانین اجتماعی را زیر پا می گذارندو با رفتارهای آزار گرانه وگرایش های پرخاشگرانه مانند سرقت، خرابکاری، آتش سوزی عمدی، دروغگویی، ولگردی و فرار که مستلزم شکستن سنت ها، ارزش ها و قوانین اجتماعی است و همچنین رفتارهایی که کنش های روانی و اجتماعی فرد را در منزل، مدرسه و گروه های اجتماعی دچار مشکل می سازد، دچار اختلال سلوک هستند‌(مفیت و دیگران ۲۰۰۱). کودکان دارای رفتارهای بزهکارانه در یک سیستم مجرمانه قضاوتی و حقوقی به کودکانی گفته می شود که قوانین را زیر پا می گذارند و آنها را نادیده می گیرند(لوبر ۲۰۰۵،۱۲۱). این رفتارها دامنه ای از رفتن به سینما بدون بلیط تا دگر کشی را شامل می شود(هین شا ۲۰۰۸ ؛ ۲۸).
نتایج تحقیقات نشان داده است که گونه های خاصی از اختلالهای رفتاری مانند اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابله ای در بین دیگر اختلالات روانی دوران مدرسه از فراوانی بالایی برخوردار است. اینگونه رفتارهای اغتشاش گر در موقعیت های مدرسه به صورت درگیریهای مکرر و تعارض آمیز با همسالان، معلمان و دیگران خود را نشان می دهد(لطفی کاشانی و وزیری ۱۳۸۹،۷۸).
این تحقیق ضمن تاکید بر چند عاملی بودن این اختلال از زاویه خانواده، ویژگیهای والدین،‌ سبکهای مقابله ای و استرس والدین مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بدیهی است مطالعه رشد و تحول کودکان بدون در نظر گرفتن الگوهای تربیتی و شرایط حاکم بر محیط خانواده، امری نارسا و ناقص است.
خانواده، اولین پایه گذار شخصیت، ارزش ها و معیارهای فکری کودکان است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک زندکی فرد دارد. تاثیر خانواده به عنوان نخستین و مؤثرترین واحد اجتماعی بر فرزندان، امری بدیهی و مشخص است در جریان رشد کودک، محیط و شرایط خانواده یک عامل مثبت و مهیاکننده زمینه های رشد و یا یک عامل مخل و بازدارنده است.
وبستر-استراسون و داهل (۱۹۹۵) نشان می دهند که والدین کودکان با اختلال رفتار، اغلب مهارتهای تربیتی مهم را ندارند. این والدین در استفاده از مقررات، خشن و خرده گیر، ناسازگار، دمدمی و مسامحه کار اند، احتمال کمی وجود دارد که فرزندان خود را هدایت کنند و اغلب رفتارهای اجتماعی کودکشان را تنبیه و رفتارهای منفی را تقویت می کنند.
مطالعات نشان می دهد که اکثر خانواده هایی که از یک منبع مقابله مناسب استفاده می کردند، عملکرد بهتری داشتند (کیم و دیگران ۲۰۰۳،۲۰۳). هنگامی که افراد در یک موقعیت استرس زا قرار می گیرند سعی می کنند از فشارهای روانی ناشی از آن موقعیت با بهره گرفتن از شیوه های مقابله مناسب اجتناب کنند. فشارهای روانی از عوامل موثر در شکل گیری اختلالات است. تمام اختلالات موجود از جهاتی با استرس در ارتباطند (شاملو ۱۳۷۸،۱۲۶).
استرس زمانی رخ می دهد که مطالبات، فراتر از منابع سازشی فرد باشند. مقابله، توسط نظریه پردازان به عنوان کوشش هایی برای بالابردن سازش بین شخصیت و محیط و یا به عنوان تلاش هایی برای اداره رویدادهایی که استرس زا درک می شوند، تعریف می شوند (لازاروس و فولکمن ۱۹۸۴،۹۸).
در ارتباط با شخصیت و راهبردهای مقابله ای فرض بر این است که شخصیت تعیین کننده راهبردهای مقابله ای است. الگوی دیگر بیان می دارد که شخصیت و مقابله به طور مستقل و جداگانه در شکل گیری ناسازگاری سهیم هستند (جزایری، جعفری زاده و پورشهباز ۱۳۸۲،۱۰۵). با توجه به اینکه ویژگیهای شخصیتی افراد نسبتا ثابت است و والدین در شیوه های تربیتی خود تحت تاثیر شخصیت، سبکهای مقابلهای و استرس خود قرار دارند، بنابراین این تحقیق سعی دارد به این سوال اساسی پاسخ دهد که آیا بین ویژگیهای شخصیتی، سبکهای مقابله ای و استرس والدینی که دارای نوجوان مبتلا به اختلال سلوک هستند با والدین دارای نوجوان عادی تفاوت وجود دارد؟
۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق
بسیاری از محققان، اختلالات رفتاری را اختلالات شایع و ناتوان کننده ای می دانندکه برای خانواده، محیط و کودک، مشکلات بسیاری ایجاد می کند. از آنجایی که اختلالات رفتاری معمولا نخستین بار در سالهای آغازین دوره ی ابتدایی مشاهده شده و بین ۸ تا ۱۵ سالگی به اوج خود میرسند (شکوهی یکتا و پرند ۱۳۸۴،۱۳۳) توجه به این موضوع می تواند اهمیت خاصی داشته باشد، به خصوص که کودکان دارای اختلالات رفتاری معمولا فراخنای توجه ی کوتاه و عزت نفس پایین داشته و به آسانی ناکام می شوند (سوزرو و والر ۲۰۰۶ ،۱۰۲) پژوهشهایی که به بررسی تاثیر الگوهای تعامل خانوادگی در ایجاد اختلالات رفتاری و عاطفی کودکان پرداخته اند، از یک سو این اختلالات را نوعی واکنش کودک نسبت به نابسامانیهای خانوادگی دانسته اند (جانستون و مش ۲۰۰۱؛ ۲۰۳) و از سوی دیگر به محرکهای محیطی نامناسب، مانند عدم پذیرش کودک، عدم محبت و حمایت کافی از طرف والدین، افراط در محبت، بی هدفی درخانواده، سردی کانون خانواده، عدم مراقبت و دلسوزیهای مادر، دلبستگی ناایمن در خلال کودکی و استرس والدین مرتبط ساخته اند (پاندینا و دیگران ۲۰۰۷،۱۱۵) پژوهش ها نشان می دهد که خانواده، موثرترین عامل محیطی در رشد و تحول شناختی کودک است و بسیاری از مشکلات کودکان از خانواده های آنها ناشی می شود (کامبرینگ گراهام ۱۹۸۹،۱۲۵) به طوری که خانواده به عنوان یکی از محیط های موثر در سلامت جسمی و روانی فرد در نظر گرفته می شود (وود ۱۹۹۵،۵۶) وجود ادراکی مبنی بر فقدان محبت، تعارض و خصومت پیوستگی (گورمن اسمیت و دیگران ۲۰۰۰،۱۰۲) نقش بسیار مهمی بر سلامت روان آنها می گذارد. بنابراین با توجه با این که میزان شیوع اختلال سلوک ۴/۳%- ۵/۱% گزارش شده است ولی در بررسی های انجام شده بین ۱۶%-۱% در نوسان بوده است (استینر ۲۰۰۰)؛ همچنین در کشور ما روند رشد جمعیت جوان در ۲۰ سال اخیر بسیار سریع بوده است به طوری که در سرشماری سال ۱۹۷۵، ۳/۵۱ درصد جمعیت کشور را گروه سنی زیر ۲۰ سال تشکیل داده اند (وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ۱۳۷۸،۲۶۰) و همچنین مشاهده این که این گونه نوجوانان در محیطهای خانوادگی نامناسب تری نسبت به نوجوانان عادی رشد می یابند پرداختن به ویژگیهای شخصیتی و دیگر الگوهای تربیتی والدین این نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
۱-۴ اهداف تحقیق
۱-۴-۱ هدف کلی :
هدف اصلی این تحقیق عبارتست از: بررسی تفاوتهای ویژگی های شخصیتی، سبکهای مقابله ای و میزان استرس والدین نوجوانان دارای اختلال سلوک با والدین دارای نوجوانان عادی
۱-۴-۲ اهداف ویژه :
۱- بررسی تفاوت شخصیتی والدین نوجوانان دارای اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی
۲- بررسی تفاوت سبکهای مقابله ای والدین نوجوانان دارای اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی
۳- بررسی تفاوت میزان استرس در والدین نوجوانان دارای اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی
۱-۴-۳ هدف کاربردی
نتایج بر گرفته از این تحقیق می تواند گامی موثر در تربیت نوجوانان بوده و نهادهای آموزشی – تربیتی و مشاوره ای را همگام با والدین این نوجوانان در هر چه بهتر شدن الگوهای تربیتی کمک رسان باشد. از آنجا که پیشگیری بهتر از درمان است بنابراین نتایج این تحقیق می تواند در آگاه کردن بیشتر دست اندرکاران تعلیم و تربیت به ویژه والدین نقش مؤثری داشته باشد.
۱-۵ سوالات تحقیق
-آیا بین ویژگی های شخصیتی والدین دارای نوجوانان اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی ، تفاوت وجود دارد؟
-آیا بین سبکهای مقابله ای والدین دارای نوجوانان اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی ، تفاوت وجود دارد؟
-آیا بین میزان استرس والدین دارای نوجوانان اختلال سلوک با والدین نوجوانان عادی ، تفاوت وجود دارد ؟
۱-۶ فرضیات تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:14:00 ق.ظ ]




لفظ آنسوی‌تر بیانگر فاصله آدمی با راز و رمز هستی است. طنین درونی قافیه‌های داخلی کوه و انبوه، عظمت و ناشناختگی تخته‌سنگ‌ـ این تندیس سترگ تقدیر‌ـ را باز می‌نمایاند. قافیه‌های درونی نشسته و خسته نیز رنج و خستگی نفس‌گیر زنجیریان را تداعی می‌کند. همگان (زن و مرد و…) به واسطه زنجیر به هم پیوسته‌اند، یعنی وجه مشترک تمامی‌شان جبر آنهاست، جبر جهل و جمود، شعاع حرکت این انسان مجبور نیز تا مرزهای همین جبر است و نه بیشتر تا آنجا که زنجیر اجازه دهد. «طول زنجیر به طول بردگی است و متأسفانه به طول آزادی نیز» (براهنی، ۱۳۷۱: ج۱، ۲۶۷).
۲ ـ ۴ ـ ۲ ـ انفعال، درماندگی و دل‌مردگی آدمیان
لحن سنگین شعر، گویای انفعال، درماندگی و دل‌مردگی آدمیان است در زیر سلطه و سیطره جبر حاکم. ناگاه الهامی ناشناخته در ناخودآگاه وجود آدمیان طنین‌انداز می‌شود و آنان را به تحرک و تکاپو فرا می‌خواند تا به قلمرو شعور و شناخت رمز و راز هستی نزدیک شوند.
ندایی بود در رؤیای خوف و خستگی‌هامان
و یا آوایی از جایی، کجا؟ هرگز نپرسیدیم
(اخوان ثالث، ۱۳۷۵: ۱۳۱)
اما اینان ماهیت این الهام را نمی‌دانند: آیا صور و صفیری در عمق رؤیاهای اساطیری‌شان بوده یا آوایی از ناکجاهای دور؟ نمی‌دانند، و نمی‌پرسند. زیرا هنوز به مرحله شک و پرسش نرسیده‌اند. صدای مرموز می‌گوید که پیری از پیشینیان، رازی بر پیشانی تخته‌سنگ نگاشته است و هر کس به تنهایی یا با دیگری…، صدا تا اینجا طنین‌افکن می‌شود و سپس باز می‌گردد و در سکوت محو می‌شود. دنباله این پیام را بعدها بر پیشانی تخته‌سنگ خواهیم یافت که: «کسی راز مرا …» مصراع: «صدا، و نگاه چون موجی که بگریزد ز خود در خامشی می‌خفت» به‌خوبی تموج و تلاطم صدا را طنینی دور و مبهم نشان می‌دهد. به دنبال صدای ناگهان، بهت و سکوت آدمیان است که فضا را در برمی‌گیرد:
و ما چیزی نمی‌گفتیم
و ما تا مدتی چیزی نمی‌گفتیم
(همان: ۱۳۲)
مرحله پسین بهت و سکوت، شکی خفیف است اما نه زبان، که در نگاه. تنها نگاه بهت‌آلود آدمی پرسشگر است. چرا؟ هنوز به مرحله شعور ناطقه نرسیده است؟ چون گرفتار ترس و تردید است؟ یا…؛ آن‌سوی این شک و پرسش درونی، همچنان خستگی و وابستگی به جبر است و باز هم خاموشی و فراموشی. تا آنجا که همان خردک شعله شک و پرسش نیز که در اعماق نگاه آدمیان سوسو می‌زد، به خاموشی و خاکستر می‌گراید: خاموشی و‌هم، خاکستر وحشت! و این هست و هست تا آن‌شب،‌ شب نفرینی جبر:
شبی که لعنت از مهتاب می‌بارید
و پاهامان ورم می‌کرد و می‌خارید،
یکی از ما که زنجیرش کمی سنگین‌تر از ما بود، لعنت کرد
گوشش را و نالان گفت: باید رفت
(همان: ۱۳۳)
در چنین شبی که زنجیر جبر و جمود بر پای زنجیریان خسته و نشسته سنگینی می‌کند، یکی از آنان که درد جبر را بیش از همه حس می‌کند، و طبعاً آگاه‌تر و آرمان‌خواه‌تر از بقیه است، می‌کوشد تا لایه‌های تو در توی راز را بشکافد و طرحی نو در اندازد. پس برای حرکت پیش‌قدم می‌شود به تمامی القائاتی که در طول تاریخ در گوش آدمی فرو خوانده‌اند، لعنت می‌فرستد و برای رفتن مصمم می‌شود. جماعت نیز که اینک به مرزی از شعور و ادراک فردی و جمعی رسیده‌اند که سوزش زنجیر را بر پای و پیکر خود حس می‌کنند با او همگام و هم‌کلام می‌شوند. آنها نیز قرنها چشم و گوششان آماج القائات یأس‌آور بسیاری بوده است که آنان را از نزدیک شدن به مرزهای ممنوع بر حذر می‌داشته است که «به اندیشیدن خطر مکن!» ( شاملو، ۱۳۵۹: ۳۵)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

القائاتی برخاسته از آفاق تک‌صدایی و از حنجره اربابان سیاست.
و رفتیم و خزان رفتیم، تا جایی که تخته‌سنگ آنجا بود
(اخوان ثالث، ۱۳۷۵: ۱۳۳)
۲ ـ ۴ ـ ۳ ـ اوج و آهنگی دراماتیک
از اینجا به بعد، شعر، اوج و آهنگی دراماتیک می‌یابد؛ آن‌سان که همگرایی و هماوایی زنجیریان را همراه با صدای زنجیرهاشان‌ طنین‌افکن می‌سازد. یک تن که زنجیری رهاتر دارد و طبعاً تدبیری رساتر، برای خواندن کتیبه از تخته‌سنگ بالا می‌رود. وسعت جولان او با وسعت جولان فکرش همسان و هم‌سوست؛ هر دو از حیطه آفاق موجود و مسدود، فراتر و فراخ‌ترند، او کیست؟ پیرو ایده همان دعوت گر نخستین به انقلاب، همان‌که زنجیری سنگین‌تر از دیگران داشت: یکی از فلاسفه، متفکران، مصلحان و پیام‌آوران تاریخی؟ کسی از بسیار کسان که در طول زنجیر کوشیده‌اند تا از مرزهای مرسوم زیستن بگذرد و جهان های فراسو را از منظری تازه بنگرد؟ یا … ؛ در هر حال، این فرد پیشتاز می‌رود و می‌خواند: «کسی راز مرا داند که از این رو به آن رویم بگرداند» و این مرزی است برای سودن و نیاسودن، دعوتی است به دگر شدن و دگرگون کردن، فراخوانی است به جدال با تقدیر ازلی‌ـ ابدی، و اینک باید حلقه اقبال نا‌ممکن را جنباند. هر راز و رمزی هست، آن‌سوی این سنگ جبر نهفته است.همگان برای نخستین بار به رمز کشف این معمای تا ابد، این راز غبار‌اندود تاریخی، دست یافته‌اند، پس آن را شادمانه و فاتحانه، همچون دعایی مقدس بر لب تکرار می‌کنند و این‌بار، شب نه دیگر لعنت‌بار، بلکه دریائی‌است عظیم و نورانی:
و شب، شط جلیلی بود پر مهتاب.
(اخوان ثالث، ۱۳۷۵: ۱۳۳)
گویی این شب، آیینه‌ای است در مقابل دنیای منبسط و منور درون جماعت فاتح. این‌گونه تعامل دنیای برون را در شعر نیما نیز به وضوح دیدیم:
خانه ام ابری است
یکسره روی زمین ابری است با آن .
از فراز گردنه ، خرد و خراب و مست
باد می پیچد .
یکسره دنیا خراب از اوست.
وحواس من .
آی نی زن ، که تو را آوای نی برده است دور از ره کجایی؟
(اخوان ثالث، ۱۳۷۵: ۱۳۴)
۲ ـ ۴ ـ ۴ ـ توالی هجاها و موسیقی واژگان
کیفیت توالی هجاها و موسیقی واژگان، فضایی شاد و پر اشراق آفریده‌‌اند که با حالات روحی افراد همگون است. سطور بعدی شعر، نمایش دیداری شنیداری تلاش و تقلای دسته‌جمعی زنجیریان است برای برگرداندن تخته‌سنگ و مقابله با جبر موروثی:
هلا، یک… دو… سه دیگربار
هلا یک، دو، سه دیگربار
(اخوان ثالث، ۱۳۷۵: ۱۳۴)
عرق‌ریزان، عزا، دشنام، گاهی گریه هم کردیم. تکرار سطر نخست، القاگر تداوم و توالی تاریخ این کشش و کوششهای جمعی است. سطر سوم نیز نمایش رنجها، نومیدیها و ناکامیهای آنان است در این مسیر. دست و پنجه افکندن با سنگ جبر و جبر سنگین، با همه سختی و سهمناکی‌اش به پیروزی می‌ انجامد: پیروزی‌ای سنگین اما شیرین: این بار لذت فتح، آشناتر است. زیرا یک‌بار «هنگام آگاهی از سنگ‌نوشته» این شادکامی را تجربه کرده‌اند. همگان مملو از شور و شادمانی، خود را در آستانه فتح نهایی می‌بینند.
شکستن طلسم تقدیر، و رهایی از زنجیر پیر، همان‌که زنجیری سبک‌تر دارد، درودگویان به جد و جهد همگان فراز می‌رود تا پیام‌آور رهایی و رستگاری باشد:
خط پوشیده را از خاک و گل بسترد و با خود خواند:
و ما بی‌تاب
لبش را با زبان تر کرد ما نیز آن‌چنان کردیم
(اخوان ثالث، ۱۳۷۵: ۱۳۵)
در همین بخش، حالت انتظار و بی‌تابی جماعت با بیان مصور حرکات طبیعی و بازتا بهای فیزیکی آنان مجسم شده است. شعر، نمایشی‌تر می‌شود و شاعر، با بهره‌گیری از شگرد «تعلیق» گره‌گشایی از راز واقعه را به تأخیر می‌افکند تا به اشتیاق و هیجان خواننده و بیننده بیفزاید. آرامش و ضربان کند سطرها، بهت و بی خودانگی «خواننده رمز کتیبه» را مجسم می‌سازد:
و ساکت ماند
نگاهی کرد
سوی ما و ساکت ماند
دوباره خواند،
خیره ماند، پنداری زبانش مرد
(اخوان ثالث، ۱۳۷۵: ۱۳۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:14:00 ق.ظ ]




به سازمان­هایی که با افراد آسیب دیده جامعه سروکار دارند (بهزیستی و…) پیشنهاد می­ شود از نتایج این تحقیق استفاده کنند.
استفاده از متخصصان و روان­شناسان خانواده در حوزه ­های تصمیم ­گیری و اجرایی نظیر دستگاه قضایی و به خصوص دادگاه­ های خانواده پیشنهاد می شود
اساتید و رسانه­های جمعی کشور در جهت تعدیل نگرش جامعه نسبت به طلاق تلاش بیشتری نمایند.
اهتمام بیشتر دولت و مسئولین مربوطه جهت شناسایی علل طلاق، بررسی دلایل سیر صعودی آن در سال­های اخیر و برطرف نمودن زمینه ­های به وجود آورنده طلاق در حد کلان.
وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی آموزش و تربیت نسل فردای جامعه از یافته­های این پژوهش برای جلوگیری از آسیب­های روان­شناختی که فرزندان خانواده­های طلاق ممکن است با آن روبه­رو شوند استفاده کند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

به مشاوران مدارس توصیه می­ شود که فرزندان خانواده­های طلاق را در ابتدای هر سال تحصیلی شناسایی کرده و به آنان آموزش­های لازم را دهند.
نظر به اینکه یکی از گرایش‌های بحث انگیز و قابل توجه حوزه‌ی روان­شناسی و مشاوره که امروزه به طور گسترده‌ای مورد توجه قرار گرفته است، حیطه ازدواج می‌باشد. پیشنهاد می‌شود، مشاورین و روان­شناسان خانواده و ازدواج از یافته‌های این پژوهش استفاده نمایند.
منابع فارسی:
قرآن کریم، سوره روم، آیه ۲۱
احدی، بتول (۱۳۸۷). رابطه احساس تنهایی و عزت نفس با سبک های دلبستگی در بین دانشجویان دانشگاه الزهرا.سال پنجم، شماره اول، صص ۴۱-۶۵٫
اژه­ای، ج. ۱۳۹۱٫ روان­شناسی از دیدگاه دانشمندان اسلامی. تهران: نشر شومیز، ۲۶۴ ص.
افروز، غ.م. ۱۳۸۹٫ مبانی روان­شناختی ازدواج در بستر فرهنگ و ارزش­های اسلامی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۷۰ ص.
اکبرزاده عبدالجبار، ح؛ حسین­پور لنگرودی، ف و مصباح، ن. ۱۳۸۹٫ بررسی رابطه سبک­های دلبستگی با نگرش نسبت به ازدواج و مهارت حل تعارض در دانشجویان مجرد کارشناسی دانشگاه تهران، مجله زن و مطالعات خانواده، ۲ (۸): ۵۴-۳۹٫
ایران محبوب، ج؛ مختاری، م ( ۱۳۸۵). رویکرد جریان زندگی در مطالعه ازدواج جوانان در ایران. فصلنامه جمعیت، ۱۴ ( ۵۸).
امیدوار، ب. ۱۳۸۷٫ بررسی تأثیر آموزش پیش از ازدواج بر نگرش­های زناشویی دانشجویان در آستانه ازدواج در شهر شیراز. دانش­نامه دکتری مشاوره خانواده، دانشگاه اصفهان.
آذربایجانی، م؛ سالاری فر، م. ر؛ عباسی، ا و کاویانی، م. ج. ۱۳۸۵٫ روان­شناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی. تهران: انتشارات سمت، ۶۱۶ص.
براتی، ز (۱۳۸۵). بررسی اثر آگاه شدن زوجین از رابطه ویژگیهای خانواده اصلی و خانواده فعلی شان بر افزایش رضایت زناشویی آنها. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
برک، لورا، ای. (۲۰۰۱). روان شناسی رشد. چاپ دهم. (از لقاح تا کودکی). ترجمه یحیی سید محمدی (۱۳۸۶). انتشارات ارسباران.
برون، سیما (۱۳۸۵). مقایسه دلبستگی (به مادر، پدر و همسال) و سازگاری فردی-اجتماعی در سنین مختلف نوجوانی (از اواخر کودکی تا اواسط نوجوانی) در دانش ­آموزان شهرستان پلدختر، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز.
بک، آ.ت. ۱۹۹۴٫ عشق هرگز کافی نیست. ترجمه م قرچه داغی ۱۳۸۴، تهران: نشرذهن­آویز، ۳۹۳ص.
ثنایی ذاکر، ب. ۱۳۸۷ . مقیاس­های سنجش خانواده و ازدواج. تهران: انتشارات بعثت، ۲۴۶ص.
جعفری، م؛ فاتحی زاده، م و هاشمی، ن. ۱۳۸۶٫ اثربخشی آموزش پیش از ازدواج بر نگرش به ازدواج در دانشجویان دختر و پسر شهر اصفهان، دومین کنگره بین المللی پاتولوژی خانواده، انستیتو تحقیق خانواده، دانشگاه شهید بهشتی، ۲۰۱-۲۰۰ .
حسینی، ب. ۱۳۸۹٫ زمینه زوج درمانی. تهران: نشر جاودانه، ۵۲۸ص.
حقیقی زاده، م. ح؛ کرمی، خ و سلطانی، ت. ۱۳۸۹٫ معیارهای گزینش همسر از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اهواز، فصل­نامه علمی- پژوهشی علوم بهداشتی، ۲ (۲): ۵۴-۴۴٫
حیدر نیا، احمد، ثنایی، باقر و طالقانی، نرگس (۱۳۸۴). سلامت روان و عزت نفس دانش آموزان پسر دوره­ راهنمایی در خانواده­های عادی، تحت حضانت پدر و تحت حضانت مادر. فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی، سال پنجم، شماره ۱۹، ۷۴- ۵۵٫
حیدری، م. ۱۳۸۷٫ دینداری و رضامندی خانوادگی. قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۲۱۶ص.
رایس، ف. ۲۰۰۲٫ رشد انسان: روان­شناسی از تولد تا مرگ. ترجمه م فروغان (۱۳۸۸)، تهران: ارجمند، ۴۲۵ص.
ژوبرت، ناتاشا و گای، کاتلین. نیاز فرزندان طلاق و جدایی. ترجمه فاطمه قدیری (۱۳۸۳). چاپ اول، تهران: نشردانژه.
ساروخانی، باقر (۱۳۷۵). مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده. تهران: انتشارات سروش.
ستوده، هدایت الله (۱۳۸۳). آسیب شناسی اجتماعی، ویرایش سوم. تهران، انتشارات آوای نور.
ستیر، و. ۲۰۰۰٫ آدم سازی در روان­شناسی خانواده. ترجمه ب بیرشک (۱۳۸۸)، تهران: انتشارات رشد، ۳۵۷ص.
سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس و حجازی، الهه (۱۳۸۱). روش­های تحقیق در علوم رفتاری. تهران: نشر آگه، چاپ سیزدهم.
سهرابی، فرامرز و رسولی فاطمه (۱۳۸۷). بررسی رابطه بین سبک دلبستگی و رابطه جنسی فرا زناشویی در بین زنان بازداشت شده در مرکز مبارزه با مفاسد اجتماعی شهر تهران. فصلنامه روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران، سال چهارم، شماره۱۴، ۱۴۳-۱۳۳٫
شریفی­زاده، ز. ۱۳۹۲٫ بررسی رابطه­ سبک­های دلبستگی اضطرابی و اجتنابی و نگرش مذهبی با ادراک آمادگی ازدواج و نگرش به ازدواج در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه قم. پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز.
شعاع کاظمی، م؛ جعفری هرندی، م. ۱۳۸۸٫ بررسی مقایسه­ ای نگرش دانشجویان مجرد ومتأهل نسبت به ازدواج از دیدگاه واقعیت درمانی گلاسر، فصل­نامه پژوهش اجتماعی، ۲ (۴): ۱۲۸-۱۱۱.
عامری، فریده (۱۳۸۱). بررسی تأثیر مداخلات خانواده درمانی راهبردی در بروز اختلاف زناشویی، پایان نامه دکتری، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
فاتحی­زاده، م. بهجتی اردکانی، ف. نصر اصفهانی، ا. (۱۳۸۴). بررسی تاثیر عوامل خانوادگی در پایین بودن آمار طلاق در شهرهای یزد، اردکان، میبد. مجله مطالعات تربیتی و روانشناسی ۶ (۱) ۱۳۶-۱۱۷٫
فردوسی­پور، س. ۱۳۸۴٫ آسیب شناسی خانواده. دوره علمی- کاربردی پودمانی (مدیریت خانواده).
فقیرپور، م. ۱۳۸۴، مشاوره قبل از ازدواج. گیلان: نشر رستگار، ۹۶ص.
کاردانی، آ. ۱۳۹۲٫ مقایسه‌ی نگرش نسبت به ازدواج و آمادگی برای ازدواج در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز. پایان نامه کارشناسی ارشد راهنمایی و مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز
کریمی، یوسف (۱۳۷۹). نگرش و تغییر نگرش. تهران: موسسه نشر ویرایش.
کریمی، یوسف (۱۳۸۵). روان شناسی اجتماعی. تهران: انتشارت ارسباران.
کریمی، ی. ۱۳۹۰٫ نگرش و تغییر نگرش. چاپ نهم، تهران: موسسه نشر ویرایش، ۱۷۶ص.
کرین، سی. ویلیام . پیشگامان رشد. ترجمه غلامرضا خویی نژاد و علیرضا رجایی (۱۳۸۴). چاپ اول، انتشارات رشد.
گلدنبرگ، ا؛ گلدنبرگ، ه. ۲۰۰۰٫ خانواده درمانی. ترجمه ح. ر شاهی برواتی، س نقشبندی و ا ارجمند (۱۳۸۶)، تهران: روان، ۴۵۲ص.
محمودی ایرانشاه، ناصر (۱۳۸۳). مقایسه میزان مسئولیت پذیری، عملکرد تحصیلی و سلامت روانی دانش آموزان دختر خانواده­های طلاق و عادی در دبیرستان های پلدختر با توجه به کنترل متغیرهای وضعیت اجتماعی-اقتصادی و طول مدت طلاق، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید چمران پلدختر.
مرکز آمار ایران (۱۳۸۰). سالنامه آماری ایران.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:14:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم