کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



گفتار اول: قاعده حرمت اعانت بر اثم
شخصی که با همکاری دیگر یا دیگران گناهی مرتکب می گردد و فاعل را در انجام عنصر مادی کمک میکند به این عمل فرد یا افراد در فقه اسلامی «اعانه بر اثم» گفته میشود و به آنان عنوان «مُعین» دادهاند و به عمل فوق در حقوق جزای عرفی معاونت در جرم گفته میشود و به افراد فوق عنوان «معاون» دادهاند. این موضوع در کتب قدمای فقه تحت این قاعده نیامده است. بلکه موردی از آن سخن بهمیان آمده است.مثلاً در فقه درجایی که میخواهند عمل فروشانگور به کسی که میخواهد شراب درست کند را مطرح نمایند به این مطلب نیز اندکی اشاره میشود. به عنوان مثال شیخ انصاری (علیه الرحمه) در مکاسب محرمه درمبحث معونه الظالمین تا حدودی در این زمینه بحث کردهاند. اماخوشبختانه فقهای متاخر به این موضوع تحت عنوان «قاعده اعانه بر اثم» اشاراتی داشتهاند. از آن جمله مرحوم نراقی درکتاب «عوائد الایام » و مرحوم بجنوردی و نیز مرحوم فاضل لنکرانی در کتاب «القواعد الفقهیه». ۱برخی به دلیل وضوح مطالب آن را قابلتعریف دقیق نمیدانند۲، اما تعدادی به تعریف معاونت پرداختهاندکه به برخی از آنها اشاره میشود.
مرحوم نراقی در این باره مینویسد: «معاونت یعنی فعلی از فاعل یا مباشرصادر شود و فردی مقدّمات آن را فراهم کرده باشد» ۳
شیخ اعظم انصاری میگوید: «ان الاعانه هو فعل بعض مقدّمات فعل الغیر بقصد حصوله منه لا مطلقاً» معاونت عبارت است از انجام دادن برخی از مقدّمات فعل حرام به قصد ایجاد آن حرام نه مطلق انجام دادن آن مقدّمات»۴
آیت اله میرزا حسن موسوی بجنوردی نیز مینویسد: «فالمراد من الاعانه علی الاثم، مساعده الاثم الذی یصدر منه و ذلک بایجاد جمیع مقدّمات الحرام الذی یرتکبه او بعضها» ۵
ازدیدگاه حضرت امام خمینی(ره)«معاونت تهیه مقدّمات و اسباب معصیت برای کسی است که قصد ارتکاب آن را دارد اعم از اینکه تهیه اسباب برای رسیدن به آن هدف باشد یا نه و یا اثم در خارج تحقق یابد یا نه، اعانت بر اثم بوده و حرام است»۶
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مرحوم آیتاله فاضل لنکرانی دراین باره نوشته: «اعانت یاری دادن، بنابراین معین همان مساعد در یک جهت یا سایر جهات است و لکن ظاهر عدم اختصاص مساعدت به مساعدت عملی است بلکه شامل کمک فکری و ارشادی نیز میشود. خلاصه اعانت یعنی یاری رساندن جهت صدور فعل حرام که فکری و عملی را شامل میشود.» ۷
از آنچه که گفته شد معلوم میشود نظرات فقها درخصوص مفهوم معاونت با هم تفاوت دارد. به طوری که عدهای از ایشان صرف علم و آگاهی را برای صدق عنوان معاونت کافی میدانند و برخی دیگرعلاوه برآن قصد ترتب نتیجه را نیز شرط میدانند و گروهی ازمتأخرین هم چون مرحوم نراقی «ضمن اعتبار علم و قصد، وقوع جرم اصلی را نیز شرط میدانند»۸
اماشاید بتوان تعاریف فقها را با توجه به تفاوت هایی که دارند دراین تعریف خلاصه کرد که: «معاونت آن است که فردی بدون اینکه فعل حرام مستند به عمل او باشد، مقدّمات آن را فراهم کند چه به صورت رفع مانع یا تسهیل طرق انجام آن یا کمک فکری و روانی»
گفتار دوم: ادلّه حرمت اعانت براثم
بند اول: کتاب
«تعاونوا علی البّر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان» در نیکی و پارسایی همدستی کنید درگناه و ستمکاری و ازخدا پروا کنیدکه خداوند سخت کیفر است.
درتعریف معاونت برخی ایراد گرفته اند که این آیه بر حرمت اعانت در راه اثم و عدوان دلالت دارد و غیرازتعاون است. اعانت این است که کسی دیگری را یاری دهد. ولی تعاون عبارت است از همکاری دو یا چند نفر یا یک گروه با یکدیگر به تعبیر دیگر، تعاون از باب تفاعل است و نیاز به دو فاعل دارد. در پاسخ باید اظهار داشت که خداوند سبحان امر به تعاون بر بّر و تقوی کرده است و همچنین از تعاون بر اثم وعدوان نهی فرموده است. این همه به اعتبار فعل واحد یا قضیه واحده و یا واقعه واحدی نیست، بلکه خطاب به عموم مسلمانان و مؤمنان است که هرکدام دیگری را در بر و تقوی یاری دهد و دراثم و گناه مساعدت و کمک ننماید.
بنابراین اطلاق لفظ تعاون به اعتبار مجموع قضایاست نه به اعتبار یک قضیه واحده یا فعل واحد؛ به عنوان مثال اگر زید عمرو را در انجام کاری کمک کند و عمرو هم زید را در کار دیگر کمک نماید، تعاون انجام شده، یعنی با اینکه زید عمرو را اعانت کرده همچنین عمرو، زید را یاری داده است، ولی میبینیم که تعاون هم برآن دو صادق است. درحالی که نفس فعل انجام شده، یکی نیست بلکه دو فعل است و برای تعاون احتیاج به یک فعل داریم نه دو فعل، بنابراین تعاون، شامل معنای اعانت هم می شود و انصافاً آیه در دلالتش قصوری ندارد، اگر چه لفظ تعاون که از باب تفاعل است، نیاز به دو فاعل دارد. اعانت براثم یعنی جایی شخص با انجام کار خود وسیله حرام را فراهم نماید، مقدمهای از مقدّمات صدور حرام از غیر را ایجاد کرده، دست گناهکار را باز کند و او را در ارتکاب حرام متمکن سازد. ۱
امادررابطه با «اثم و عداون» که همکاری نکنید به واسطه عمل و مشهور بودن میتوان به ظاهر آن، عملکرد و اشکالی درآن نیست، لیکن بحث درباره وحدت سیاق آیه است، اینکه میتوان نهی در آیه را برکراهت حمل کنیم یا نه؟ در پاسخ باید گفت:
اولاً: درآیه دو جمله مستقل است که یکی حکم بر امر و دیگری حکم بر نهی است. وحدت سیاق زمانی حاصل میشود که ما دو جمله با یک حکم داشته باشیم که یا امر و یا نهی باشند.
امادر این آیه اینگونه نیست، زیرا حکم آن ها جداگانه هستند که یکی ایجاد شیء است و دیگری ممانعت از حصول شیء را بیان میکند.
ثانیاً: تتابع دو جمله درآیه مذکور دلیلی بر وحدت سیاق نیست، بر خلاف حدیث رفع که آن حضرت (ص) در صدد بیان رفع اشیاء بر آمده که باعث امتنان امت می شود و اگر چه مرفوع متعدد است ولی به وسیله یک رفع امتنائی بر داشته میشود.۱ ۲
از ظاهر ماده «عون » بدست میآید مراد همان مساعدت برامری باشد و معین همان ظهیر و مساعد است و معنای معاونت زمانی صدق میکند که یکی معان و مباشر فعل و دیگری او را در صدور فعل یاری رساند. لذا مراد از «تعاون» در آیه شریفه آن است که برای غیر «معین» در معصیت نباشد و در نیکی ها معین برای غیر باشد، نه اینکه برای انجام دادن فعلی جمع شوند. کما اینکه در فرهنگ لغت می گویند. تعاونوا، اعتونوا، یعنی یکدیگر را یاری رساندن است. اما اگر مراد از تعاون، همان شرکت و شریک بودن در ایجاد مقدمه باشد، مقتضی جمود ظاهر قول آیه خواهد بود.۲ ۱
اشکال دیگری که برصدق «اعانت» می شود آن است که مورد حکم درمعاونت، تنزیهی است و دلیل آن تقابل امر و نهی است.
امام خمینی (ره) برای رد اشکال فرمودهاند: حکم ما درآ‌یه مبارکه اگر چه تنزیهی نیست، دلیل ما اولاً تناسب حکم و موضوع و نیز حکم عقل است که هر دوی آنها، شاهد بر این است که این نهی بر تحریم شامل نهی تنزیهی نمی شود، ثانیاً ضرورت حرمت معاونت بر اثم و عدوان وارده در اخبار دلالت بر عدم تنزیهی بودن حکم نهی است.۳ ۲
به اتفاق فقها جمله دوم دلالت برحرمت معاونت دراثم دارد، درحالی که جمله اول دلالت بر وجوب همکاری درنیکی و احسان دارد.۴ ۳
دلالت بخش دوم آیه کریمه برحرمت معاونت درجرم و گناه روشن است ومحتاج به توضیح نیست. با این وجود، لازم به ذکر میباشد که مراد از اثم درآیه کریمه، مطلق گناه است اعم از صغیره و کبیرهآن، بنابراین جرایم هم که بر طبق نظر فقهای اسلام از اقسام گناه محسوب می شوند، داخل در بحث حرمت اعانه بر اثم قرار میگیرد.۵
آنچه که درآیه مزبور درزمینه تعاون آمده یک اصل کلی اسلامی است که سراسر مسائل اجتماعی وحقوقی واخلاقی و سیاسی را در بر میگیرد.
طبق این اصل مسلمانان موظفند درکارهای نیک، تعاون کنند اما دراهداف باطل و اعمال نادرست وظلم و ستم مطلقاً همکاری ممنوع است، هرچند مرتکب آن دوست نزدیک یا برادر شخص مسلمان باشد. تعاون وهمکاری بایدهم دردعوت به نیکیها باشد وهم درمبارزه با بدیها انجام گیرد.۱
بند دوم: سنت
دراینجا برخی از روایات مستفیضی که فقها از آن قاعده حرمت اعانت بر اثم و عدوان را استنباط نمودهاند ذکر میکنیم:
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هرکسی در کشتن فرد مسلمانی حتی در نوشتن کلمه و عبارتی مساعدت کند، در روز قیامت به گونهای بر میخیزد که گویی بر پیشانی او نوشته شده از رحمت پروردگار مهربان مایوس است۲
امام رضا (ع) فرمودند: هرآنچه ازجانب خداوند متعال و شریعت مقدس مجاز شمرده شده و قوام و ایستایی امورمردمان بدان باشد، ازقبیل آنچه که میخورند و میآشامند و میپوشند و نکاح میکنند وتملک مینمایند، خرید و فروش و هبه و عاریه اش حلال باشد و هرآنچه درآن به چشم می خورد، به همین دلیل مورد نهی قرارگرفته و به عبارت بهتر، خوردن و ممنوع شده مثل شراب، ربا و غیره، پس حرام است و ضرر زننده برجسم و فاسد کننده نفس است. ۳
پیامبراکرم(ص)فرمودند: مبادا بر ضرر مسلمان مظلومی کمک کنید، تا او به درگاه خداوند برشما نفرینکند و نفرین اودرباره شما به اجابت رسد، زیرا نفرین مسلمان مظلوم به اجابت میرسد. ۴
همچنین روایت دیگری از امام صادق (ع) نقل شده است که امام علی (ع) در پاسخ به سؤال جابردر مورد شخصی که خانهاش را اجاره میدهد و درآن خرید و فروش خمر صورت میگیرد، فرمودند: اجرتش حرام میباشد که در اینجا مسلم است که حرمت اجاره دادن (کمک به مستاجر برای انجام جرم) علت حرمت اجرت می باشد. ۵
روایت دیگری از امام صادق(ع) نقل کردهاند که فرموند: «سه نفر را نزد امیرالمومنین(ع) آوردندکه یکی از آنها مردی را نگهداشته بود و دیگری آن مرد را کشته بود و شخص سوم آنها را تماشا کرده بود. امام در مورد مردی که تماشا کرده بود، دستور داد تا چشمانش را با میله کور کردند و شخصی که مقتول را نگه داشته بود، حبس ابد گردید و قاتل را هم قصاص کرد. ۶
مستندات قاعده حرمت اعانت بر اثم، علاوه بر کتاب و سنت، حکم عقل هم میباشد.
بند سوم: عقل
عقل به قبح اعانت براثم، که سبب خشم مولی می شود، حکم کرده است. همان طوری که ارتکاب آن نیز عقلاً قبیح است لذا ما را امر کرده تا آن را ترک کنیم. همچنین عقل، تهیه مقدّمات و اسباب فعل حرام و اعانت بر فعل را قبیح میداند و بدینسان معین را مستحق عقاب دانسته است.
از آنجا که قوانین جزایی نیز او را مستحق کیفر می دانند، بدین جهت قوانین عرفی مکلف به ایجاد قوانین جزایی شدهاند. اگرچه معین نقش اصلی در جرم نداشته باشد. وی را مجازات میکنند؛ مثلاً اگرکسی در سرقتی سارقی را یاری دهد و اسباب سرقت را فراهم و سارق را در این جرم یاری کند، معین و معاون جرم بوده وازدیدگاه عقل مستحق جزا و مجازات میباشد، همان طورکه قوانین جزایی عمل کردهاند.حکم عقل مستقل است از قبیح بودن کمک و مساعدت بر انجام فعلی که مبغوض شارع مقدس است و یا چیزی که درآن مفسدهای باشد.زمانیکه عقل آدمی به طورمستقل چنین فعلی را قبیح پندارد، به دلیل قاعده ملازمه«کل ما حکم به العقل حکم به الشرع» درشریعت مقدس نیز چنین فعلی قبیح خواهد بود و شخصاعانت کننده هم مبغوض شارع مقدس خواهد بود.۱
امام خمینی(ره) در مورد قباحت عقلی اعانت براثم میفرماید: «حکم عقل برقبح اعانت برغیر است برای نافرمانیامرخداوند وآنچه مورد غضب اوست، لذا اعمال و مساعدت فاعلآن، از نظر عقل زشت و مطرود و مستوجب مجازات است.۲
مبحث دوم: مبانی حقوقی
در ارتباط با معاونت در جرم هرگاه یک یا چند نفر در انجام عملیات مادی جرم معینی مباشرت نداشته باشند، ولی با ارتکاب اعمال و رفتار خود، مجرم اصلی را کمک و یاری میکنند با رعایت شرایطی که در قانون مقررات، مجرم و قابل مجازات شناخته میشوند.
ماده ۴۳ قانون مجازات اسلامی نه تنها مصادیق معاونت در جرم را مشخص کرده، بلکه در این ماده آمده است: «اشخاص زیر معاون جرم محسوب شده و با توجه به شرایط و امکانات خاطی و دفعات و مراتب جرم تعزیر می شوند.»
قید این نکته حالی از این است که معاونت در جرم، زمانی قابل مجازات است که اصل عمل ارتکابی جرم باشد.
بنابراین معاونت درجرم در صورتی قابل تعزیر است که جرم دیگری وجود داشته و معاون طبق مصادیق تعیین شده توسط قانون «مرتکب اصلی» را یاری و مساعدت نماید.
درخصوصاینکه معاونت خود به تنهایی جرم مستقل محسوب میشود، یا اینکه معاونت از جرمی که با همکاری معاون صورت گرفته، قرضگرفته میشود، دو عقیده متفاوت وجود دارد.
۱- نظریه مجرمیت استعارهای
۲- نظریه مجرمیت مستقل ۱
گفتار اول: استعاره مجرمیت
این سیستم که فرانسویان آن را سیستم «مجرمیت عاریتی»۲[۱۹]مینامند، بر این اصل استوار است که اصولاً خصیصه مجرمانه معاون به مراتب کمتر از مجرم اصلی بوده و خطرات او برای جامعه به مراتب کمتر است. طرفداران این عقیده معتقدند که نقش اساسی در ارتکاب جرم به عهده مباشر است و معاون نقش درجه دوم را ایفا می کند.
بند اول: مفهوم استعاره مجرمیت
طبق این نظریه معاونت را باید مطلقاً وابسته به جرم اصلی بدانیم یعنی «طریق وابستگی مطلق» و آن را مانند مجرم اصلی مجازات کنیم در این طریق، معاون جرم از مجرم اصلی یا مباشر جرم «استعاره مجرمیت» میکند.۱ به موجب این نظریه معاونت درجرم، جرم مستقل وجداگانه نیست، بلکه مجرمیت معاون جرم ناشی از مجرمانه بودن عمل مباشر اصلی است. زیرا اقدامات انجام یافته از ناحیه معاون، از قبیل آلات و ادوات جرم، یا دسیسه و فریب و نیرنگ، یا فراهم آوردن تسهیلات لازم برای ارتکاب جرم گرچه عموماً اعمال ارادی و براساس توافق با مباشراصلی جرم صورت گرفته است،با این وجود عملیات مادیذاتاً عاری از ویژگیهای مجرمانه هستند. بدین لحاظ معاونت جرم مستقلی نخواهد بود. بدین ترتیب درمجرمیت عاریهای، معاون جرم از لحاظ جرم و مجازات، کاملاً وابسته به مجرم اصلی یا شرکای جرم است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 12:51:00 ق.ظ ]




{ أَ لَمْ تَرَ إِلى‏ رَبِّکَ کَیفَ مَدَّ الظِّلَّ وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساکِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیهِ دَلِیلًا ثُمَّ قَبَضْناه‌الَینا قَبْضاً یسِیراً}[۴۱۱]
این دو آیه و آیات بعد از اینها، تا نه‌ایه، نظیر تنظیرو تشبیهی است برای مضمون دو آیه قبل بلکه چهار آیه قبل که فرمود: خدای سبحان رسول را به منظور هدایت مردم به سوی راه رشد و نجاتشان از ضلالت فرستاد، تا بعضی از آنان که خدا می‌خواهد هدایت یابند، و بعضی دیگر که‌هوای نفس خود را معبود گرفته‌اند کارشان به جایی برسد که نه بشنوند و نه بفهمند و….

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

و بعد از اشاره به محتوای اجمالی نه‌ایه می‌گوید: این معنا، آن چیزی است که دقت در مضامین آیات و خصوصیات نظم آنها، آن را به دست می‌دهد و با همین معنا وجه‌اتصال آنها به‌ایات قبل نیز روشن می‌شود.
و بعد از ردّ نظرات مفسّرین دیگر، مجدداً تأکید می‌کند که: آیه ۴۵ تنظیر و تشیهی است برای اینکه چرا جهل و ضلالت دامنگیر مردم می‌شود و چگونه خدای تعالی آنرا بوسیله فرستادن رسولان و دعوت حقّه‌ایشان بر می‌دارد.[۴۱۲]
علامه& همچنین معتقد است که: برگرداندن وجهه کلام به جایی دیگر درقرآن کریم بسیار است، و این خود از لطیف ترین بیانات است که جز در قرآن در هیچ کلامی‌دیگر یافت نمی‌شود. و سپس مثالهایی را در این زمینه مطرح نموده‌است.[۴۱۳]
سید قطب نیز در ذیل این آیات با زیبائی هر چه تمامتر به نحوه ‌ارتباط این آیات با آیات قبل از خودش
اشاره نموده و بسیار لطیف آنرا توضیح می‌دهد وی معتقد است که‌این آیات گرچه یک نوع دعوت به تدبر وتفکر درباره‌افریده‌های خداوند است ونشان دهندۀ قدرت وتدبیر ایشان است اما بشر با این آیات گویا به یک جشن بزرگ دعوت شده‌است. و با این توضیح که در آیات قبل، از زخم زبانها واستهزاءها ومسخره کردنهای مشرکان که نسبت به پیامبر | روا میداشتند صحبت نموده‌است و همانطور که‌انسانهای خسته ورنجور با نشستن در سایه ساری رفع خستگی و ملالت می‌کنند، قرآن نیز که بردل پیامبر | نازل می‌گردید به منزلۀ مرهم آرام بخش وسایۀ گستردۀ فرح افزای در گرمای کفر ومنکر خدا وعصیان از فرمان یزدان بود.
ودر پایان تأکید می‌کند سایه ( به ویژه در گرمای بیابان سوزان ) صحنه‌ای است که با روح سراسر سوره وآنچه در آن از بارانها و سایه‌هاست هماهنگی دارد. [۴۱۴]
مضّاده (تضّاد)
تضاد که گاهی از آن به مطابقه و طباق نیز نام می‌برند، عبارت است از جمع میان دو معنای متضاد، یعنی دو معنایی که‌اجمالاً تقابل دارند. حال این دو معنی گاهی دو اسم هستند وگاهی دو فعل وگاهی نیز دو حرف.[۴۱۵]
باتوجه به‌این تعریف می‌توان گفت تضاد در دو صنعت طباق ومقابله تحقق می‌باد؛ به‌این معنا که: تضاد یا از نوع طباق است یعنی دو عنصر متضاد کنار هم قرار می‌گیرند مانند اول وآخر، ظاهر وباطن، در آیۀ:
{هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَی‏ءٍ عَلِیم‏}[۴۱۶]
یا از نوع مقابله‌است. در مقابله کلام از دو بخش تشکیل می‌شود ودر هر بخش چند واژه متناسب به کار رفته‌است وهریک از این دو بخش در تقابل با یکدیگرند بطور مثال در آیات: {فلا صَدّق وَلا صَلّی وَلکِن کَذّبَ وَتولّی }[۴۱۷]؛« (در آن حال فرشتگان می‌گویند: این به کام مرگ افتاده ) نه« دعوت پیامبر را »باور کرد ونه نماز خواند بلکه ( در میان اجتماعات ) تکذیب کرد وروی برگرداند.» تناسب وجود دارد واین دو در تقابل با بخش دوم آیه یعنی کذّب وتولّی قرار گرفته‌اند.[۴۱۸]
البته در علوم قرآنی وبویژه تفسیر، از این هم فراتر رفته وبه بررسی تقابل وتضاد بین دو یا چند آیه‌اشاره دارد.
بنابراین یکی دیگر از عوامل تناسب و ارتباط آیات، که موجب هم نشینی برخی از آیات در کنار هم شده‌است تضاد می‌باشد. بدین معنی که گاهی بین دو یا چند آیه تقابل و تضّاد وجود دارد و مفسّر با یافتن این نوع ارتباط به توضیح وتفسیر آنها می‌پردازد چون در غیر این صورت نمی‌توان به‌هدف و غرض اصلی آیات دست یافت. سیوطی در الاتقان به‌این مساله‌اشاره کرده ‌اما تعریف خاصی از آن ارائه نداده‌است. او آیه:
{وَ سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ…}.[۴۱۹]
را شاهد مثال آورده و معتقد است که: چون در آغاز سوره بقره‌ اوصاف مومنان را بیان کرده‌است و سپس از کافران سخن به میان آورده‌است پس میان این دو بخش جامع وهمی ‌از نوع تضاد وجود دارد.[۴۲۰]
مفسّر بزرگ المیزان نیز یکی از عوامل مناسب بین آیات را وجود علاقه تضّاد می‌داند و علاوه بر اینکه به ‌آن اشاره می‌کند، آیات را نیز بر اساس همین مساله تفسیر می‌کند.
ایشان نیز در ذیل آیه فوق الذکر ( بقره / ۶) سخن گفتن از متقین، کافرین و منافقین در کنار هم را یک نوع مقابله می‌داند و در ذیل آن می‌نویسد: مقابله بین متقین که گفتیم دارای دو هدایتند، با کفار و منافقین درست می‌شود، چون کفار هم دارای دو کوری هستند، یکی ضلالت و کوری اول، که باعث اوصاف خبیثه ‌آنان از کفر و نفاق و…… شد و دوم ضلالت و کوری‌ای که ضلالت اولشان رابیشتر کرد….
پس متقین میان دو هدایت واقعند، هم چنان که کفار و منافقین میانه دو ضلالت قرار گرفته‌اند…[۴۲۱]
سید قطب (ره) در ابتدای تفسیر سورۀ مبارکۀ بقره به سه دسته‌از مردم اشاره نموده‌است ( مومنان، کافران، منافقان ) وسپس در ذیل آیات ۷- ۶ ارتباط آنرا با آیات قبلی مشخص می‌کند ومی‌نویسد:
در اینجا تصویر پرهیز گاران وتصویر کافران را درست برابر هم می‌بینیم ومیان این دو دسته‌از آیات تقابل تام وجود دارد
وی درادامه به توضیح علت این تقابل می‌پردازد به‌این صورت که قرآن برای پرهیز گاران هدایت است واز سوی دیگر بیم دادن وندادن برای کافران مساوی است. همه دریچه‌های هدایت برای پرهیزگاران باز است و همه روزنه‌ها برای کافران بسته‌است، همهء پیوندها برای متقین پیوسته‌است و اما تمام آنها برای کافران گسسته‌است.[۴۲۲]
علامه (ره) هم چنین در ذیل آیات ۲۸۱ الی ۲۷۵ سورۀ بقره که به بررسی آیات تحریم ربا می‌پردازد، می‌نویسد: این آیات با آیات قبلش ( که درباره‌انفاق است) بی ارتباط نیست هم چنانکه‌از جمله{یَمحَقُ الله‌الرِّبا وَ یُربیِ الصَّدَقات‌ِ}[۴۲۳] و جمله {وَ أَن تَصَدَّقُواْ خَیرٌْ لَّکُم} [۴۲۴] که در ضمن این آیات آمده، این ارتباط فهمیده می‌شود؛ هم چنان که در سوره روم و آل عمران نیز مساله ربا مقارن با مساله‌انفاق و صدقه واقع شده‌است.
بعلاوه دقت در آیات نیز این ارتباط را تایید می‌کند، زیرا رباخوری درست ضد و مقابل انفاق و صدقه‌است، چون ربا خوار پول بلا عوض می‌گیرد و انفاقگر پول بلا عوض می‌دهد و هم چنین از نظر آثار نیز با هم تضاد دارند.[۴۲۵]
سید قطب نظری شبیه مرحوم علامه (ره) وخاطر نشان می‌کند که‌این دسته‌از آیات درست مقابل آیات پیشین است واین گونه می‌نویسد:
چهرۀ دیگری که مقابل صدقه واحسانی است که در درس گذشته قانون آن بیان شد، چهرۀ درهم و بدکاره‌ای بنام ربا است، صدقه عبارت است از بخشایشی و بزرگواری و طهارت و پاکی و همکاری و…. ولی ربا عبارت است از آزمندی، پلیدی وناپاکی وخود بینی وخود خواهی.[۴۲۶]
بنابراین، تضاد معنایی و تقابل‏ بین معانی بخشهای مختلف کلام، آرایه‏های متنوعی را پدید می‏آورد که یکی از ارکان اعجاز ادبی قرآن را نیز تشکیل‏ می‏دهد.
علاوه‌بر این در تبیین برخی مفاهیم و آشکارتر نمودن بعضی معانی در پاره‏ای از عبارات قرآنی نیز تأثیر بسزایی دارد. این ویژگی متناسب با گونه متمایز و برجسته بلاغت در قرآن است که در آن آرایه‏های ادبی و عناصر زیبایی آفرین و زینت بخش سخن در همه یا اغلب‏ موارد هماهنگ با شیوایی، روانی و سلاست کلام و در راستای تبیین معنی و تسهیل فهم آن برای مخاطب‏ می‏باشد
استطراد
در لغت به معنی خود را به گریختن زدن به قصد فریفتن دشمن است؛[۴۲۷]و در اصطلاح علوم بلاغت که‌از جمله
محسّنات معنوی سخن است عبارت است از: از این که متکلم بنا به مناسبتی از مطلبی به مطلب دیگر متصل شود و سپس به سخن اول برگردد. تا آنرا تمام کند.[۴۲۸]
برخی رفع ملال وخستگی از مخاطب را وحسن خروج از کلام وتأکید سخن اصلی را از فواید این صنعت دانسته‌اند. برای نمونه وقتی گوینده‌از مفاخر قوم خویش سخن می‌گوید هجو و بدگویی از دشمن به مثابۀ تأکیدی بر مفاخر باز گوشده‌است.
گاهی نیز سخن استطرادی مقصود اصلی گوینده‌است و آنچه پیش‌تر بیان شده به مثابۀ بهانه وزمینه برای سخن استطرادی است.[۴۲۹]
زرکشی نیز که‌استطراد را یکی از عوامل تناسب آیات می‌داند این گونه تعریف نموده‌است:
التعریض بعیب انسان بذکر عیب غیره: یعنی آشکار کردن عیب شخصی با بیان عیب دیگری. [۴۳۰]
ابن ابی الاصبع وجود استطراد را در قرآن کریم نادر دانسته، و پیش از یک شاهد قرآنی برای آن ذکر نمی‌کند؛ [۴۳۱] چون معتقد است که‌این صنعت بیشتر در رابطه با شعر است.
اما برخی دیگر از قرآن پژوهان و مفسران موارد زیادی را از قرآن به عنوان شاهد استفاده نموده‌اند گرچه شاید آنها نیز بطور آشکار به‌ان اشاره نکرده باشند.
در عین حال یکی دیگر از مواردی که آیات را کنار هم قرار می‌دهد و بین آنها ارتباط برقرار می‌کند، استطراد است.
علامه طباطبائی& در تفسیر شریف المیزان، این مساله را مدنظر داشته‌است و در برقرار کردن ارتباط بین آیات و تفسیر آنها از آن استفاده نموده‌است.
بطور مثال ذیل آیه:
{یا بَنی‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِکَ خَیْرٌ
ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُون}[۴۳۲]
این چنین می‌نویسد که: در اینجا از ذکر لباس ظاهر و پوشاندن عورت ظاهری به ذکر لباس باطن و چیزی که سئیات باطنی را می‌پوشاند، و آدمی ‌را از شرم و گناه که باعث رسوایی اوست باز می‌دارد منتقل شده‌است. آری، آن تأثر و انفعالی که‌از کشف عورت به‌ آدمی‌دست می‌دهد در عورت ظاهری و باطنیش از یک سنخ است، با این تفاوت که تاثر از بروز معایب باطنی بیشتر و ناگوارتر و دوامش زیادتر است زیرا حسابگر آن خدای تعالی است… و سپس می‌گوید؛ اینکه در آخر آیه فرموده‌است:{ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُون} برای تتمیم دادن همین مطلب آمده‌است. [۴۳۳]
سید قطب نیز در ذیل آیه فوق اگر چه‌از تعابیرخاص خود استفاده کرده‌است والبته بی ارتباط با بحث مانیست؛ معتقد است که مجموعه‌ایات ۳۴ ـ ۲۶ یکی از توقفگاه‌های این سوره‌است، پس از صحنه نخستین در داستان بلند بالای بشریت قرار گرفته والبته‌ان هم طولانی وهمراه با عبرتها و پندهاست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ق.ظ ]




طبق قوانین بین المللی باید همهیتدابیر اتخاذ شود تا بازگشت کودکان آواره به کشورشان به محضآن که شرایط ایجاب نماید امکان پذیر شود. بنابراین فرزندخواندگی چنین کودکانی اصولاً مجاز نخواهد بود.۲ وظیفه حمایت از کودکان آواره و بیسرپرستدر درجه اول به عهدهی دولتهای پذیرنده است. آنها باید زمینهی حقوقی چون تغذیه، مسکن، بهداشت و برخورداری ازتعلیم و تربیت را در مورد این کودکان فراهم آورند وچه در زمان جنگ وچه پس از آن به رعایت صحیح این حقوق توجه داشته باشند. اما دولتها به تنهایی قادر به انجام این وظیفه نیستند و فعال کردن سازمانهای بین المللی یا داخلی الزامی است. درکنار این حمایتها زمینه برای پیشگیری ازمخاصمات آینده فراهم شود که یکی ازراهها، مجازات مرتکبان جرائم جنگی برضد کودکان است که در این زمینه تأسیس دیوان کیفری بین المللی گامی مهم تلقی میشود.۳
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

و : ممنوعیت مجازات اعدام برای کودکان و مادران باردار
مجازات اعدام کودکان ومادران باردار طبق قوانین بشردوستانه ممنوع میباشد. هرچند این مهم دراکثر قوانین داخلی کشورهایعضو و غیرعضو سازمان ملل متحد مشاهده میشود. اما در برخی از مواد کنوانسیون حقوق کودک وپروتکلهای اول ودوم بر این امر تأکید شده و کشورهای متخاصم ازمجازات اعدام کودکان و مادران باردار ممنوع شدهاند.
مجازات اعدام نباید نسبت به اشخاصی که در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸سال دارند وزنان باردار یا مادران کودکان خردسال اجرا شود. طرفهای متخاصم تا بالاترین حدممکن کوششخواهند کرد که از صدور حکماعدام درمورد افراد واشخاص فوق بهدلیل جرائم مربوط به مخاصماتمسلحانه خودداری شود. ماده(۶۸) (۴) کنوانسیون چهارم ومواد۷۷ (۵) و ۷۶ (۳) پروتکل اول و ماده ۶(۴) پروتکل دوم کنوانسیون حقوق کودک به این امر اختصاص دارد و کشورهای عضو را از اعدام اشخاص فوق الذکر منع نموده است.
گفتارچهارم :
خشونتهای انجام شده علیه کودکان درجنگ
ازگزارشاتی که تاکنون از سویسازمانملل متحد درخصوص کودکان ومخاصماتمسلحانه منتشر گردیده میتوان به دوگزارش زیراشاره نمود که خاصکودکان و عارضات مسلحانه تنظیم گردیدهاند وبه خوبی درآنها به تأثیر مستقیم وغیرمستقیم جنگها بر وضعیت وشرایط آینده کودکان سخن بهمیان آمده است.
گزارشنخست کهدرسال۱۹۹۶توسطخانم «گراچا ماشل» در۳۱۷بند باعنوان «تأثیرات مخاصماتمسلحانه برکودکان» تهیهگردید، که یک گزارش کاملاً جامع ودربرگیرنده اکثر موضوعات مبتلابه کودکاندر مخاصمات میباشد۱وگزارش دوم که در دسامبر ۲۰۰۷،۱۱سال پس از گزارش اول در ۱۷۲ بند از سوی مجمع عمومیو شورای امنیت انتشار یافت. گزارش اخیر را میتوان آخرین وضعیت رعایت ونقضحقوقکودکان درمنازعات مسلحانه درنقاط مختلفجهان وتأثیرات آن بر زندگیکودکان دانست که بهدنبال بیانیه۲۹ ژوئن۱۹۹۸ ریاست شورایامنیت وقطعنامههای شماره ۱۳۷۹(۲۰۰۱)، ۱۴۶(۲۰۰۳)، ۱۵۳۹(۲۰۰۴) و۱۶۱۲( ۲۰۰۵) شورای امنیت دررابطهاطلاعات دربارهمیزانکاهشسربازگیریکودکانیا استفاده ازآنان درجنگهای مسلحانه ودیگر نقضهای شدید حقوق کودکان درخلال درگیریهای مسلحانه نظیر کشتن، نقص عضو، تجاوز وخشونتهای جنسی، ربودن، ممانعت از رسیدن کمکهای بشر دوستانه به کودکان و حمله به مدارس و بیمارستانها از سوی دول درگیر تنظیم شده است.۲ از آنجاییکه این گزارش جدیدترین وضعیت کودکان را درمخاصمات مسلحانه بیان میکند به برخی از خشونتهای عمده که در این گزارش آمده اشاره میشود.
بند اول: سربازگیری کودکان
یکی از بازرترین ومشخصترین خشونت بزرگسالان نسبت به کودکان موضوع سربازگیریکودکان است. اکثر خانواده ها تنها راه نجات و فرار از به سربازی گرفتن کودکان خود را درانتقال آنان میدیده اند. اما عامل فقر و تهیدستی خانواده ها باعث می شود گروه های شورشی ومسلح کودکان را از اردوگاههاییکه پناهندگان درآن اسکان پیدا میکنند برایسربازی انتخاب و بهخدمت بگیرند. این وضعیت وشرایطی استکه درمرزهای کشورهاییهمچون کلمبیا، چاد، سودان، جمهوریدمکراتیک کنگو، اوکاندا و رواندا وجود داشته وهم اکنون نیز وجود دارد وکودکان دربدترین، اشکال ممکن مورد خرید وفروش واقع میشوند.
بند دوم : تجاوز و خشونت جنسی علیه دختران و پسران
دردرگیریهای مسلحانه تجاوز وخشونت علیه دختران وپسران بهعنوان یک روش تحقیرکننده ویک سلاح جنگیعلیه طرف مقابل درآمده است. بهعنوان مثال ۶۰ درصد آسیب دیدگان این خشونت در «کیسانجانی » جمهوری دمکراتیک کنگو در سنین۱۱ تا ۱۷سال بودهاند. دربرخی دیگر از کشورها نظیرعراق، اسرائیل، فیلیپین و … کودکان به گمان ارتباط با گروه های شورشی و مسلح روانه بازداشتگاهها میشوند و انواع بد رفتاریها، شکنجه، اعترافات اجباری، محرومیت ازغذا وتحصیل نسبت به آنها اعمال میگردد. دربیشتر مواقع وموارد، کودکان در بازداشتگاههای بزرگسالان نگهداری میشوند و گاهی اوقات به اکراه واجبار بهعنوان راهنما وجاسوس در عملیات نظامی بکار گرفته میشوند.
بند سوم: حملات سازماندهیشده وعمدی به کودکان ومدارس
حملات سازماندهیشده وعمدی بهکودکان، مدارس وآموزگاران پدیدهای است که دربرخیاز درگیریها مشاهدهگردیده است. درافغانستان درزمان تسلط طالبان براین کشور مدارس بهخصوص مدارسدخترانه بارها وبارها توسططالبان به آتش کشیده میشدند تا ازادامه تحصیل و درس خواندن دختران جلوگیری بهعمل آید. درتایلند حمله وهجوم به ۱۰۰مدرسه و کشتن تعداد زیادی از معلمان به تعطیلیمدارس انجامید. همچنین در عراق براثرخشونتهای فرقهای و قبیلهای کودکان مدرسهای، قربانیان این خشونتها را تشکیل میدهند.
گامهای مثبتیاز سوی دیوان بین المللی کیفری در اجرای عدالت وتعقیب یامحاکمه متهمان به سربازگیری اجباری کودکان زیر۱۵سال ومشارکت دادن آنان درجنگ برداشته شده است. بطورمثال میتوان بهتعقیب رهبر اتحادملی«کونگولی»درجمهوریدمکراتیک کنگو وچندتن از اعضایارشد«سپاه خداوندبرای پایداری»۱ ازجمله رهبراین جنبشبه اتهام۳۳ مورد جرائم جنگی وجنایت علیه بشریت ازجمله سربازگیری اجباری کودکان و نیز محاکمه یک دولت یعنی« چارلز تبلور» دردادگاه وییه «سیرالئون» به اتهام۱۱ مورد جرائم جنگی و جنایت علیه بشریت از جمله سربازگیری کودکان و مشارکت آنان در درگیریهای مسلحانه، اشاره نمود. این برخوردها ومحاکمات نشان میدهد که جنایت علیه کودکان بی کیفر نخواهد ماند و درکنار این محاکمات و تعقیبها راه حلهای پیشگیرانه نیز لازم و ضروری میباشد.
بندچهارم : بکارگیری کودکان درعملیات انتحاری
وضعیت ناامن برخی از کشورها به دلیل درگیریهای نیروهای دولتی با شورشیان و دخالتها و حضور نیروهای خارجی آثارناگواری را بر این کشور ها تحمیل کرده است که این تأثیرات بیشتر بر روی کودکان به وضوح قابل مشاهده است. برای نمونه در افغانستان وعراق درگیریهای نیروهایدولتی باشورشیان وحضور نیروهای آمریکایی وناتو باعث شده که دربسیاری ازموارد از کودکان درعملیات انتحاری که درنوع خودیک پدیده کاملاًجدید ونو است، استفاده شود. کودکان توسط گروههایطالبان والقاعده برایعملیاتهای انتحاری بکار گرفته میشود. درعراق در یک عملیات انتحاری که به وسیله اتومبیل د ۲۱ مارس۲۰۰۷ انجام گرفت طی آن اتومبیل حامل مواد منفجره از محل بازرسی نیروهای چند ملیتیعبورداده میشود و منفجر میگردد. این عملیات توسط دوکودک انجام میگیرد کهدر نتیجه آن دو کشته شدند. آنچه در پایان دادن به این خشونتها لازم وضروریاست درپیش گرفتن یک روش و سیاست جامع وکامل از سوی سازمان ملل متحد وحمایتاز قربانیان، محاکمه مرتکبان و نیز رعایت حقوق کودکان از سوی حافظان صلح بینالملل میباشد.
نتیجه
حقوقبشردوستانه حمایتهای وسیعیرا ازکودکان بههنگام مخاصمات مسلحانه بعملآورده است. کودکان ازحمایتهای عمومی مقررشده برای غیرنظامیان درصورتیکه درمخاصمه مشارکت مستقیم نداشته باشند، بهرهمندمیشوندوضمن اینکه ازرفتارهای منطبق باحقوق بشربرخوردارمیشوندتحتحمایت مقررات حقوقی ناظر بررفتاربادشمن قرارمیگیرند.
کنوانسیونهای ژنو۱۹۴۹وپروتکلهایالحاقی۱۹۷۷بادرنظرقراردادنآسیبپذیری ویژه کودکان کنوانسیون سوم وچهارم ژنو وپروتکل اول ودومالحاقی یکسری قواعد منطبق باحمایتهای خاص را ازدست نمیدهند. کودکانی که مستقیماً درمنازعات شرکت میکنند ازاین حمایتهای خاص برخوردارمیشوند. پروتکلهای الحاقی، کنوانسیون ۱۹۸۹ حقوق کودک وآخرین پروتکلالحاقی آن بطور خاص، محدودیتهایی را نسبت به کودکان شرکت کننده درمخاصمات مقررمی دارد.
به هنگامیکمخاصمه مسلحانهبینالمللی، کودکانیکه درمنازعه شرکت نمیکنند موردحمایت کنوانسیونهای ژنو درقسمت حمایت ازغیرنظامیان وپروتکل اولالحاقی هستند. آنهاتحت پوششضمانتهای اساسی مندرج در این معاهدات خصوصاً درمورد حقوق حیات، ممنوعیت اجبار، مجازاتهایبدنی، شکنجه، مجازات دستهجمعی وقصاص، موردتعرض قرارگرفتن ونسلکشی نشدن هستند وبراساس قواعدپروتکل اول الحاقیدرمورد رفتار با دشمن شامل هردواصل یعنی تمایز بین رزمندگان وغیرنظامیان و اصلممنوعیت حمله به غیرنظامیان میشوند.
مشارکت درمخاصمات مسلحانه بسیار زیاد اتفاق میافتد. این مشارکت ممکن است خارج از محدودهی کمکرسانی به مبارزین (شاملرساندن اسلحه، مهمات به آنها) و بهمنظور استخدام واقعیکودکان بهعنوان نیروهای مبارز درخدمت اجباری ارتش ملی وسایرگروههای مسلح باشد. پروتکلهای الحاقی ۱۹۷۷ اولین معاهدات بینالملل هستند که چنین موقعیتهایی راپوشش دادهاند. بنابراین پروتکلالحاقی اول دولتهارا متعهد میسازد تا کلیهی اقدامات اجرایی را درزمینه ممانعت ازمشارکت دادن مستقیم کودکان زیر۱۵سال در جنگ بعمل آورند و صریحاً استخدام آنها رادرنیروهای مسلح ممنوع اعلام میکند وطرفین راتشویق میکند تا دراستخدام افراد بین۱۵تا۱۸سال اولویت رابه افراد بزرگسال دهند.
پروتکل دومالحاقی ازاینهم فراتررفته و هم استخدام و هم مشارکت مستقیم و غیرمستقیم درمخاصمات مسلحانه را ممنوع اعلام میکند. علیرغم قواعد فوق الذکرکه درتعارضات مسلحانه مشارکت مستقیم دارند بهعنوان نیروهای مبارز شناخته میشوند و درصورت بازداشت مستحق شمول وضعیت اسیر جنگی براساس کنوانسیون سوم ژنوهستند. پروتکلهایالحاقی اظهارمیدارند که باید با کودکان زیر۱۵سال بدلیل برخورداری از حمایتهای خاص کودکان براساس حقوق بشردوستانه رفتاری ممتاز صورت گیرد.(ماده ۷۷ پروتکل اول الحاقی)
کنوانسیون ۱۹۸۹حقوق کودک نسبت به حمایت ازکودکان متأثر ازجنگ دارای خلأهایی نیز میباشد. این کنوانسیون که ازسوی اکثریت اعضای جامعه جهانی مورد تصویب قرارگرفته است، تمامیحقوق اساسی کودکان راتحت پوشش قرارمیدهد، بطوری که ماده ۳۸ دامنهی مادهی۷۷ پروتکلالحاقی راگسترش داده و مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی رانیزشامل میشود. همچنین از دول عضو میخواهد تا اقدامات اجرایی لازم را نسبت به عدم استخدام و به کارگیری کودکان کمتراز ۱۵سال در مخاصمات را انجام وارائه نمایند. بنابراین بحثی درموردممنوعیت به کارگیری یامشارکت مستقیم یا غیرمستقیم کودکان درمخاصمات مسلحانه نمیکند.
دولتهای عضو باید تمامی اقدامات عملی رادرزمینهی تضمین اینکه اعضای نیروهای مسلح که به سن ۱۸سال نرسیدهاند در مخاصمات شرکت مستقیم نداشته باشند، انجام دهند. دول عضو این معاهده باید برای استخدام داوطلبانهی افراد معیارحداقلسن۱۸سالرا درنظر بگیرند. این قاعده درمورد دانشکدهها ومؤسسات نظامی قابل اعمال نیست وآنها تابع مقررات ویژه خود میباشند.
ارزیابی کلی :
علیرغم قوانینیکه حقوق بشر درمورد کودکان مورد تصویب قرار داده است با این وجود هزاران کودک در جنگها شرکت فعال داشته وخودشان قربانیان بیگناه این حوادث هستند. دولتها مسئولیت اولیهی پایان بخشیدن به این موقعیتها را دارندبنابراین متعهد به تصویب معاهدات حمایتکننده ازکودکان در مخاصمات مسلحانه میباشند و نیز با اقدامات ملی منطبق با سیستمهای قانونیشان را به منظور اجرای این معاهدات به انجام برسانندولازم است تلاشهایوسیعی در زمینه ارتقایآگاهیوتوافق نسبت به پذیرشحقوق بشردوستانه به منظور تضمین اقدام واقعی به حقوق کودکان صورت پذیرد. بنابراین دولتها باید مفهوم حمایت خاص از کودکان را در آموزشها و نیز تمرینات در تمامی سطوح نظامی در زمان صلح وارد کنند.
باتوجه به مطالب بیانشده باید عنوان کرد هر چند کشورهای جهان با وضع قواعد و مقررات در قالب کنوانسیون، میثاق، و. . . وعضویت درآنها توانستهاند تا حدودی حمایتهایی از کودکان درگیر در منازعات مسلحانه انجام بدهند. ولی این مقررات و قواعد کافی نبوده و حتیبرخیازکشورهای عضو نیزآن طورکه از حقوقکودکانمیبایستحمایتکنند، حمایتنکردهاند. بطوریکه همچنان شاهدنقضحقوق اینگروه درسطح بینالمللیهستیم.
دولتهای عضو کنوانسیونها باید سعیکنند برای حمایت ازکودکان وحقوق آنان در مخاصمات مسلحانه مقرراتی با ضمانت اجرای بالا وضع نمایند وکشورها را ملزم به رعایت آن نموده و با عاملین و دولتهای نقض کننده حقوق کودکان درجنگ، برخورد جدی درسطح بین المللی صورتگیرد ودادگاههای ویژهای برای محکمه ومجازات آنان پیشبینی شود. درسطح بین المللی به حقوق کودکان درگیر در مناقشات مسلحانه کمتر توجهشده، لذا لازم است درنشتهایآتی اعضا، به اینمهم توجهبیشتری معطوف گردد.
نقشاسلام وقواعد ومقرراتآن در قبال حقوق کودکان برهیچکس پوشیده نیست ودولتهایاسلامیکه با تنظیم «میثاق حقوقکودکدراسلام» توسط سازمان کنفرانساسلامی در تعامل با جامعهی بین المللی وحمایت ازحقوق کودکان درحوزهی حقوقبشرگام برداشتهاند، لذا میبایستیدر تصویب والحاق به آن شتاب کرده و یک شبکهنظارتی وگزارشدهی درکنفرانساسلامی برای اجرای میثاق پیشبینی وکمکهای فنیکمیته حقوق کودک را جلب نمایند. با وجودصریح وروشنبودن قواعد ومقررات درهردوحوزهی اسلام وحقوق بینالملل درحمایت ازکودکان، هنوز شاهد شکاف عمیق بینوضع حقوق درروی کاغذ وعمل به این حقوق هستیم وباید در کمکردن این شکاف گامهای مؤثر ازسوی جوامع بین المللی برداشته شود.
رعایت اصل تفکیک نظامیان ازغیرنظامیان که مورد قبول حقوقاسلام و بینالملل است مارا از هرقاعدهی دیگری بینیاز میسازد. کودکان به صلح بیش از جنگ و به نان، غذا، تحصیل و مسکن بیش از سلاح نیاز دارند و بهترین منفعت کودکان و بزرگسالان جهان کاستن از تسلیحات کوچک و بزرگ است. هرچند در حمایت بیشتر از کودکان ومبارزه با نقض حقوق آنان در منازعات مسلحانه گامهای مؤثری برداشته شده، لذا لازم است سازمانهای بین المللی بهخصوص شورای امنیت سازمان ملل متحد به زیان دیدگان و قربانیان این گونه خشونتها درهرنقطهای ازجهان به نحو مساوی و برابر توجه نمایند و ازرفتار گزینشی ومعیارها دوگانه خودداری کنند. دولتها مرتکبان جرائم علیه کودکان را محاکمه، مجازات و ازعفو وبیکیفری آنان بپرهیزند.
به امید آن روزی که دیگر شاهد جنگ وخونریزی درجهان نباشیم واینکه از آسیبپذیران امروز وامیدهای فردا بیشتر حمایت گردد.
فهرست منابع
۱ـ منابعفارسی
الف : کتب
۱)ارجمند، دانش، ۱۳۷۸، ترمینولوژیحقوق جزاییاسلامی یا فرهنگ اصطلاحات جزایاسلام، انتشارات اعظم ، چاپاول، بناب
۲)اسعدی، حسن،۱۳۸۷، خانواده وحقوقآن، بهنشر، مشهد
۳)آشوری، محمد، ۱۳۷۶، عدالتکیفری، مجموعهمقالات، انتشاراتگنجدانش، چاپاول، تهران
۴)آقابیگلویی، عباس. رسولزاده طباطبایی، سیدکاظم. موسویچلک، حسن،۱۳۸۰، کودکآزاری، انتشارات کتاب آوند دانش
۵)امامی، سیدحسن،۱۳۴۳ ، حقوقمدنی(جلد۴و۵)، انتشاراتاسلامیه، تهران
۶)امینی، ابراهیم،۱۳۸۴ ، اسلام وتعلیم وتربیت، بوستانکتاب، قم
۷)بازگیر، یدالله، ۱۳۷۶، قانون مجازاتاسلامیدرآینهیآرایدیوانعالیکشور(قتلعمد)، جلداول، انتشارات ققنوس، چاپاول، تهران
۸)بختیارینصرآبادی، حسنعلی، ۱۳۸۸، نگاهی بهاصولوراهبردهای تربیتکودک با تأملیبرآیات وروایات، دانشگاه اصفهان
۹)بکاریا، سزار،۱۳۷۷، رسالهیجرایم ومجازتها، ترجمهی محمدعلیاردبیلی، نشرمیزان، چاپسوم، تهران
۱۰)بهشتی، احمد، ۱۳۵۳، اسلام وحقوقکودک(پژوهشیدربارهی حقوقطفل ازدیدگاه اسلام واعلامیهحقوق کودک)، مرکزانتشارات دارالتبلیغاسلامی، قم
۱۱)خسروپور، یوسف،۱۳۵۳ ، روانشناسی بلوغ ونوجوانی، بینا، تهران
۱۲)دانش، تاجزمان، ۱۳۶۹، مجرمکیست؟جرمشناسیچیست؟، انتشارات مؤسسهی کیهان، چاپدوم، تهران
۱۳)دانش، تاجزمان،۱۳۷۴ ، اطفال وجوانان بزهکار، انتشارات مؤسسهیخدمات فرهنگیرسا، تهران
۱۴)راسل، برتراند،۱۳۴۷، زناشویی واخلاق، ترجمهیابراهیم یونسی، چاپدوم، تهران
۱۵)رشیدپور، مجید، ۱۳۷۸، تربیتکودک ازدیدگاه اسلام، سازمان انجمن اولیا ومربیان، تهران
۱۶)زراعت، عباس، ۱۳۷۹، شرح قانون مجازیاسلامی(بخش کلمات)، انتشارات ققنوس، چاپاول، تهران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ق.ظ ]




در مقابل از نظر حقوق بین الملل بشر، تبعیض و تفاوت در بهره مندی از حقوق شهروندی، تا جایی که با حقوق بنیادین بشر منافات نداشته باشد، به ویژه براساس تبعیض بین تبعه و غیر تبعه، به نظر می رسد که رسمیت یافته است.
به نظر می رسد که حقوق ایران نیز از نظر کلاسیک پیروی می کند که طبق آن تابعیت در میزان بهره مندی از حقوق شهروندی تأثیر کلی یا جزیی دارد و طبق مقررات، تفاوت های بارزی بین افراد ساکن در کشور ایران براساس معیار تابعیت وجود دارد.( جهت بررسی دقیق اثر تابعیت در حقوق ایران در حقوق اشخاص رجوع شود به:حق دارا بودن تابعیت به عنوان حق بشری و چگونگی اعمال آن در حقوق داخلی ایران، مریم السادات گلدوزیان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده ی حقوق دانشگاه علامه ی طباطبایی، سال تحصیلی ۸۵-۸۴٫)
۱-۱۰-۱-مبحث اول،حقوق مدنی
این حقوق شامل موارد متعددی است، مثل حق آزادی، مصونیت از تعرض، آزادی بیان، مذهب، برابری در برابر قانون، ممنوعیت تبعیض بر اساس جنس، نژاد، منشأ ملی یا زبانی حمایت از شخص در برابر اقدامات غیرقانونی دولت مثل حبس (غیرقانونی) یا کار اجباری.
مهم ترین حقی که همه و به ویژه بیگانگان و اقلیت ها باید از آن برخوردار باشند حق امنیت است. پیامبر(ص)، در پیمانی که با یهود و دیگر ساکنان مدینه بستند، تأکید داشتند که در مدینه همه در امنیت کامل هستند و هیچ کس حق تعرض به کسی را ندارد. در صورت بروز جنگ با کفار، ابتدا تنها دعوت آنان به اسلام لازم است و در صورت عدم پذیرش، جنگ مجاز است، اما در مورد اقلیت ها، در صورت عدم پذیرش دعوت، در صورت امکان انعقاد پیمان هم زیستی، جنگ با آنها ممنوع است. پیامبر اکرم(ص) خالدبن ولید را با لشکری به مقابله با دشمنان فرستاد. خالد به گروهی از اهل کتاب برخورد کرد و پس از عدم پذیرش اسلام با آنان جنگید و عده ای را کشت. پیامبر(ص) از این موضوع ناراحت شد و دستور داد که دیه کشته ها از بیت المال به خانواده هایشان پرداخت شود (شریعتی، ۱۳۸۵ ،۱۳۱).
از جمله حقوق مدنی اشخاص، حق استقلال در احوال شخصیه است. اقلیت های به رسمیت شناخته شده در کشور اسلامی آزادند که براساس دین خود در موضوعاتی مانند ازدواج، طلاق، ارث و وصیت عمل کنند و دادگاه اسلامی نیز باید در این امور، بر طبق مذهب خود اشخاص عمل کنند (شریعتی، ۱۳۸۵، ۲۳۵).
در حقوق ایران نیز بر اساس اصول ۱۲ و ۱۳ قانون اساسی اقلیت های کلیمی، زردتشتی و مسیحی در احوال شخصیه، مثل ازدواج، طلاق، ارث، وصیت، نسب، نفقه، مهریه تابع مذهب خودشان هستند. طبق قانون اجازه رعایت احوال شخصیه ایران غیر شیعه محاکم، مصوب ۱۳۱۲ و نیز رأی وحدت رویه ۳۷-۱۳۶۳/۹/۱۹ هیأت عمومی دیوان عالی کشور، دادگاه ها موظفند برای ایرانیان غیر شیعه، که مذهب آنها به رسمیت شناخته شده است مثل مذاهب اهل سنت، مذاهب مسیحی کاتولیک، پروتستان و ارتدکس، بر طبق قواعد و عادت مسلمه ی متدواله ی مذهب آنها رأی بدهند، مگر این که مخالف انتظامات عمومی باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در حمایت از اهل ذمه احادیث متعددی از رسول اکرم(ص) نقل شده است.
قال رسول الله(ص): «الا من ظلم معاهدا، او کلفه فوق طاعته، او اخذ منه شیئاً بغیر طیب نفسه فأنا حجیجه یوم القیامه»؛ آگاه باشید کسی که به غیر مسلمانی (که با مسلمانان پیمان و معاهده بسته است و مقررات پیمان را اجرا می کند و بر ضد منافع مسلمین فعالیت نمی کند) ستم روا دارد و یا او را تکلیف مالایطاق کند یا مالی را بدون رضایت وی از او بگیرد، من در روز قیامت با او احتجاج می کنم.
امام علی(ع) فرمود: «انسان ها دو دسته اند یا بردار دینی تو هستند یا در آفرینش با تو یکسان هستند» (نراقی، ۱۳۸۵، ۶۰۳)
۱-۱۰-۲- مبحث دوم،حقوق سیاسی
حقوقی است که برای مشارکت فعالانه در فرایند های آزاد حکومت ضروری است و موارد زیر را در بر می گیرد.
حق رأی و امکان تصدی مسؤولیت در سطح حکومت، آزادی گردهمایی و تشکیل انجمن، آزادی دسترسی به اطلاعات و امکان فعالیت های سیاسی.

حق آزادی بیان و عقیده و آزادی عمل در انجام اعمال مذهبی توسط اقلیت ها، از مهم ترین حقوق شهروندی است. مطالعه ی سیره پیامبر اسلام(ص) در دعوت گروه های مختلف اهل کتاب که در شبه جزیره ی عربستان و یا مناطق مجاور سکونت داشتند و توصیه هایی که آن حضرت(ص) به هیأت های اعزامی مبلغین و نمایندان رسمی و نامه بران داده می شد با توجه به مضمون نامه ها و پیام ها و متن قراردادها می تواند ما را به میزان احترامی که اسلام به عقیده و ایمان گروه های مخالف، مخصوصاً اهل کتاب قائل است رهنمون باشد. موضوع آزادی و احترام به عقیده و محکومیت اصل اجبار و تحمیل ،تنها ویژه ی مسائل اعتقادی نبوده در عمل نیز جاری است. اسلام اجبار غیر مسلمانان را به انجام مراسم و آداب اسلامی محکوم می شمارد تا آن جا که مرحوم محقق در شرایع می گوید: مرد مسلمان هرگاه همسر یهودی یا نصرانی داشته باشد، نمی تواند وی را به انجام غسل وادار نماید. (عمید زنجانی، ۱۳۷۰ و ۱۵۷-۱۵۸).
پیامبر اکرم(ص) به نمایندگان و علماء و روحانیون اقوام غیر مسلمان که به مدینه می آمدند، احترام بسیار می گذاشت و اجازه می داد آزادانه انتقادها و اشکالات خود را بازگو کنند و خود با آنان از طریق برهان و استدلال گفتگو می کرد (عمید زنجانی، ۱۳۷۰ و ۱۵۷-۱۵۸).
در دوران خلافت پنج ساله ی حضرت علی(ع) به بهترین وجهی حق آزادی بیان و سایر آزادی های مشروع رعایت شد و شیوه ی برخورد وی با متعصب ترین و بی منطق ترین مخالفان حکومتش یعنی گروه خوارج، گواه این مدعاست (مهرپور، ۱۳۷۲، ۱۵۵).
منع تجسس، حفظ آزادی های فردی و حفظ حریم خصوصی اشخاص، گر چه می تواند جزو گروه حقوقی مدنی باشد، اما علاوه بر جنبه های حقوق مدنی دارای جنبه های حقوق سیاسی نیز می باشد. در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید (جلد اول، ص ۱۸۲) آمده است که عمر شبی را به گشت زنی در مدینه مشغول بود که در برابر خانه ای صدای زن و مردی را شنید و به شک افتاد، از دیوار خانه بالا رفت و وارد خانه شد. زن و مردی را دید که جلوی آنها ظرف شرابی قرار داشت. خطاب به آن مرد گفت: ای دشمن خدا آیا می پنداری خداوند کار تو را مخفی نگه می دارد، در حالی که به معصیت او مشغولی؟ سپس آن مرد به عمر گفت: اگر من یک خطا مرتکب شدم تو مرتکب سه خطا شده ای. زیرا خداوند در قرآن فرموده است تجسس نکنید (و لا تجسسوا ـ حجرات، ۱۲) و تو به تجسس در کار ما پرداختی. خداوند فرموده از در خانه وارد شوید (و اتواالبیوت من ابوابها ـ بقره، ۱۸۹) و تو از دیوار وارد شدی. خداوند فرموده تا از اهل خانه اذن نگرفتید وارد نشوید و وقتی وارد شدید سلام کنید (یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتاً غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلموا علی اهلها ـ نور، ۲۷) و تو بی اذن وارد شدی و سلام نکردی. سرانجام عمر آنها را رها کرد و رفت (مهرپور،۱۳۷۲،ص ۱۶۴).
در مورد آزادی شرکت در فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی عام المنفعه و تشکیل جمعیت یا کانون در موارد فوق توسط اقلیت ها به نظر نمی رسد که منعی وجود داشته باشد، اما در مورد تشکیل جمعیت ها و احزاب سیاسی توسط اقلیت های دینی به نظر می رسد که دیگر نمی توان اصل بر آزادی آنها در موارد فوق دانست، زیرا لازمه ی رعایت قواعد نفی سبیل، اصل سیادت (الاسلام یعلو و لا یعلی علیه) و لزوم رعایت اصل استقلال و حاکمیت مسلمین و دولت اسلامی، نفی یا محدودیت فعالیت های سیاسی غیر مسلمانان است.
در حقوق ایران، طبق اصل بیست و سوم قانون اساسی، «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کسی را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد».
طبق اصل ۲۰: «بازرسی و نرساندن نامه ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است، مگر به حکم قانون». همچنین طبق اصل بیست و ششم:
«احزاب، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت».
با توجه به قانون و مقررات انتخابات و نیز قانون فعالیت احزاب در جمهوری اسلامی ایران می توان گفت که بیگانگان از حق رأی دادن و یا انتخاب شدن و نیز از حق تشکیل احزاب و یا انجمن های سیاسی و نیز فعالیت های سیاسی ممنوع هستند. بند ۱ ماده ی ۲۱ اعلامیه ی جهانی حقوق بشر می گوید:

«هر کس حق دارد که در اداره ی امور عمومی کشور خود، خواه مستقیماً و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جوید».
با توجه به عبارت «کشور خود» می توان گفت اختصاص حق فعالیت های سیاسی به اتباع و محرومیت خارجیان از آن، در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است.
۱-۱۰-۳-مبحث سوم،حقوق اقتصادی ـ اجتماعی
حقوق اقتصادی ـ اجتماعی، که از آن به «عضویت کامل در عرصه ی اجتماعی جامعه» نیز تعبیر شده است، موارد زیر را در بر می گیرد:
حق مالکیت، حق کارکردن، برابری در فرصت های شغلی، حق بهره مندی از خدمات اجتماعی ـ بهداشتی، بهره مندی از تأمین اجتماعی و استاندارد زندگی متناسب برای شخص و حمایت از شخص در مواقع بیکاری، پیری و از کار افتادگی.
از جمله مهم ترین حقوق اقتصادی ـ اجتماعی حق کارکردن و تأمین معاش است.
رسول اکرم(ص) می فرماید: «اصلحوا دنیاکم»؛ دنیای خود را اصلاح کنید، و نیز می فرمایند: «طوبی لمن اسلم و کان عیشه کفافاً»؛ خوشا آن کسی که مسلمان است و معیشت به اندازه کافی دارد. البته توصیه های اجتماعی رسول اکرم(ص) غالباً با اندرزهای اخلاقی و ذکر آخرت همراه است. همچنین از ایشان نقل شده که: «طوبی لمن هدی الاسلام و کان عیشه کفافاً و قنع»؛ خوشا آن که با اسلام هدایت شود، معیشت او به حد کافی باشد و قناعت کند (ابوالقاسم پاینده ، ۱۳۸۵، ۵۸، ۲۹۳ و ۲۹۴)
لازمه ی تضمین حقوق اقتصادی، تضمین حق مالکیت است. هر کس مالک اموال و اشیایی است که به طور مشروع به دست آورده است، این حق ارتباطی با دین و کیش فرد ندارد و هر کس که حق سکونت در کشور اسلامی را دارد، از حق مالکیت برخوردار است. البته کفار و افرادی که در جنگ با کشور اسلامی به سر می برند اموالشان حکم غنیمت را دارد. افراد ساکن کشور اسلامی که با دولت اسلامی پیمان بسته اند، اموالشان در پناه حاکمیت بوده و از امنیت کامل برخوردار است. حضرت علی(ع) فرموده اند: «لا تمسن مال احد من الناس مصل و لا معاهد»؛ هرگز به مال فردی از مردم نماز خوان یا معاهد (غیر مسلمانی که در پناه حکومت اسلامی زندگی می کند) دست نزنید. پیامبر اکرم(ص) نیز در معاهده ی مدینه تعرض به اموال معاهدان را ممنوع کردند و این حکم شامل همه ی اشیایی است که نزد آنان مال محسوب می شود و همه را امت واحده خواندند. فقها دزدی از کافر را مشروع نمی دانند. در تاریخ آمده که در جریان جنگ خیبر، قبل از فتح قلعه، چوپان یهودیان اسلام آورد و گله گوسفندان را نزد پیامبر(ص) آورد تا به ایشان تسلیم کند. پیامبر(ص) در حالی که همه ی سربازان گرسنه بودند قبول نکرده و به وی سفارش کردند که این گله در دست تو امانت است، باید به صاحبانش برگردانی (شریعتی، ۱۳۸۵ ،۱۳۰). در حقوق ایران، طبق اصل چهل و ششم قانون اساسی: «هر کس مالک حاصل کسب و کار مشروع خویش است و هیچ کس نمی تواند به عنوان مالکیت نسبت به کسب و کار خود امکان کسب و کار را از دیگری سلب کند».
از جمله حقوق اجتماعی که در زمره ی نیازهای اساسی ا نسان برای زندگی در جامعه است، حق مسکن می باشد. رسول اکرم(ص) می فرمایند «ثلاث من نعیم الدنیا و ان کان لانعیم لها. مرکب وطیء و المراه الصالحه والمنزل الواسع»؛ سه چیز از نعیم دنیاست، اگر چه دنیا را نعیمی نیست، مرکب راهوار، زن پارسا، خانه ی وسیع.
همچنین می فرمایند: «خیرالمجالس اوسعها»؛ بهترین مجالس آن است که وسیع تر باشد (ابوالقاسم پاینده ، ۱۹۷ و ۲۲۸).

در حقوق ایران اصل سی و یکم قانون اساسی چنین مقرر می دارد:
«داشتن مسکن مناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ی ایرانی است». بنابراین، در حالی که دستور رسول اکرم(ص)، خانه ی وسیع برای همگان است، اصل ۳۱، این حق را صرفاً برای ایرانیان و آن هم در حد نیاز به رسمیت شناخته است. غیر ایرانیان برای داشتن مسکن، طبق مقررات دارای محدودیت های زیادی هستند (سلجوقی، ۱۳۷۰، ۳۴۶). این محدودیت ها، در عمل، مضاعف می گردد.
از دیگر حقوق مهم اجتماعی، که دارای جنبه های فردی نیز هست، حق برخورداری از استراحت و تفریح و استفاده از اوقات فراغت برای همگان است.
پیامبر اعظم(ص) می فرمایند: «الهوا و العبوا فانی اکراه ان یری فی دینکم غلظه»؛ تفریح کنید و بازی کنید زیرا دوست ندارم که در دین شما خشونتی دیده شود و نیز این که «ان الله لا یواخذ المزاح الصادق فی مزاحه»؛ خداوند شخصی را که بسیار شوخی می کند و در شوخی خود صادق باشد، مؤاخذه نمی کند (ابوالقاسم پاینده ، ۸۷ و۱۲۲)
حق برخورداری از تفریح و اوقات فراغت، به عنوان یکی از حقوق ملت، در هیچ یک از اصول قانون اساسی ذکر نشده است. بدیهی است که در صورت ذکر در قانون اساسی، قانوناً برای ارگان های دولتی تکلیف اجرای آن به وجود می آمد و تمامی مقررات و مصوبات همزمان با ایجاد اشتغال و درآمد کافی برای همگان، امکانات و توان استفاده از اوقات فراغت و تفریح را فراهم می آورد.
در بین اقشار اجتماع، همگان بر حق والای مادران اذعان دارند. پیامبر اعظم(ص) نیز بر حق مادران تأکید زیادی نموده است. ایشان فرموده اند:
«امک، امک ثم امک ثم اباک ثم الاقرب فالاقرب»؛ مادرت، مادرت، سپس مادرت، بعد از آن پدر خود را و پس از آن کسانی را که به تو نزدیک ترند. حدیث مشهور «الجنه تحت اقدام الامهات» را همگان شنیده اند که بهشت زیر پای مادران است. (ابوالقاسم پاینده ، ۸۹ و ۲۰۴).
بند ۱۲ اصل ۲۱ قانون اساسی نیز بر حمایت از مادران، به ویژه در دوران بارداری و حضانت فرزند، تأکید دارد و مجموعه ی مقرراتی که در قوانین استخدامی، مثل قانون خدمت نیمه وقت بانوان، مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره ی افزایش حق حضانت فرزند توسط مادر از ۲ سالگی به ۷ سالگی و سایر مقررات وضع شده، همسو بودن جهت گیری قانون گذار را با سخنان رسول اکرم(ص) در حمایت مادی ومعنوی از مادران نشان می دهد. البته در مورد اجرای بند ۳ اصل ۲۱ قانون اساسی، تکلیف دولت در ایجاد بیمه ی خاص بیوه ها و زنان سالخورده و بی سرپرست به نظر می رسد که گام اساسی برداشته نشده است. از طرف دیگر با توجه به این که، در مجموع، بیگانگان مقیم ایران از حمایت های اجتماعی کم تری نسبت به ایرانیان برخوردارند، این محرومیت ها شامل مادران غیرایرانی ساکن ایران نیز می شود.
از مهم ترین حقوق اجتماعی، حق رفاه برای همگان است. منقول است که حضرت امیر(ع) از کوچه ای می گذشتند. پیرمردی را دیدند که تکدی می کند، پرسیدند چرا چنین است. اصحاب گفتند او فردی مسیحی است. حضرت فرمودند «تا توان داشت از او کار کشیدید حال که ناتوان شده او را رها کرده اید، از این پس از بیت المال به او روزی دهید.» پیامبر اکرم(ص) نیز در مواردی از بیت المال به غیر مسلمانان کمک می کرد. برای مثال عبدالله بن سهل، از طرف ایشان، مأمور به جمع آوری سهم مسلمانان از محصولات خیبر شد. پس از مدتی جسد او را در مزارع خیبر یافتند. از قاتل اطلاع دقیقی در دسترس نبود و پیامبر(ص) به سران یهود نامه نوشتند که جسد مسلمانی در سرزمین شما پیدا شده باید دیه ی آن را بپردازید. در پاسخ قسم یاد کردند که ما در کشتن او نقشی نداشته ایم و از قاتل نیز اطلاعی نداریم. پیامبر(ص) بر آنان سخت نگرفت و دستور دادند که دیه مقتول از بیت المال مسلمانان پرداخت گردد (شریعتی، ۸۵، ۱۳۵ و ۱۳۶)
تأمین اجتماعی نقش مهمی در حق رفاه برای افراد دارد. مجموعه ی اقدامات سازمان یافته ای که جامعه برای حمایت از اعضای خود به هنگام تنگناهای اقتصادی و اجتماعی (مانند بیماری، بیکاری، حادثه ی ناشی از کار، پیری، از کار افتادگی و مرگ سرپرست خانوار) پیش بینی و انجام می دهد، تأمین اجتماعی نامیده می شود (سنگری، ۱۳۸۴ ،۱۱).
در حقوق ایران، گر چه اقدامات بسیاری در جهت حقوق تأمین اجتماعی انجام شده است، اما هنوز نواقص و کاستی های بسیار مهمی وجود دارد که از یک طرف بسیاری از ایرانیان از این حقوق به طور جزیی یا کلی محروم هستند و از طرف دیگر غیر ایرانی های ساکن ایران تقریبا به کلی از حقوق تأمین اجتماعی محروم هستند و این تبعیض ناروا و غیر قابل توجیه است.
در ماده ی ۸۸ قانون برنامه ی چهارم توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بند هـ، وزرات بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف شده است در مورد ذیل اقدام نماید.
«طراحی و استقرار نظام جامع اطلاعات سلامت شهروندان ایرانی». بنابراین صراحتاً افراد غیر ایرانی از نظام جامع اطلاعات سلامت جامعه خارج شده اند. در تبصره ی ماده ی یک قانون بیمه بیکاری، مصوب ۱۳۶۹/۶/۲۶ مجلس شورای اسلامی، اتباع خارجی صراحتاً از شمول این قانون مستثنی شده اند. در قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، مصوب ۸۳/۲/۲۱ مجلس شورای اسلامی، طبق تبصره ی ۳ ماده ی یک آن بهره مندی شهروندان خارجی مقیم ایران، منوط به رعایت شرط عمل متقابل و نیز در چهارچوب مقاوله نامه ها و قراردادهای بین المللی مصوب شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ق.ظ ]




۶۹

کف

۹۲

نیرو محرکه

۳-۹) روش جمع آوری اطلاعات
در این تحقیق برای جمع آوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در بخش کتابخانه ای مبانی نظری تحقیق از کتب و مجلات تخصصی فارسی و لاتین و کتابخانه های دیجیتالی و سایت های اینترنتی استخراج شده است و در بخش میدانی تحقیق اطلاعات مورد نیاز از فایل هایی فشرده شده توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران و نیز نرم افزارهای ره آورد نوین و تدبیرپرداز و همچنین سایت های مرتبط با بورس اوراق بهادار تهران به ویژه سایت «مدیریت پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی» استفاده شده است. داده‌های جمع‌ آوری شده نیز با بهره گرفتن از نرم‌افزار Excel محاسبه و با نرم‌افزار Eviews مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌اند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۱۰) متغیرهای پژوهش و تعریف عملیاتی آنها
تعریف عملیاتی متغیر ها به شرح زیر می باشد
۳-۱۰-۱)تعوض حسابرس:
متغیر مجازی به اینصورت است که اگر حسابرس شرکت به حسابرس کوچکتر تغییر کرده باشد عدد یک و در غیر اینصورت عدد صفر به آن اختصاص می یابد. برای شناسایی حسابرس کوچکتر و حسابرس بزرگتر از تعداد کارهایی که یک حسابرس در یک سال در بورس اوراق بهادار تهران مورد حسابرسی قرار می دهد، استفاده می گردد. لذا شیوه ارزیابی متغیر تعویض حسابرس بصورت زیر می باشد.

  • اگر حسابرس یک شرکت نسبت به سال قبل تغییر پیدا نکرده باشد عدد صفر
  • اگر حسابرس یک شرکت نسبت به سال قبل تغییر پیدا کرده باشد و حسابرس جدید بزرگتر از حسابرس قدیم باشد عدد صفر اختصاص می یابد. بزرگتر بودن حسابرس جدید یعنی اینکه تعداد کارهایی که حسابرس جدید در بورس اوراق بهادار تهران دارد بیشتر از تعداد کارهایی است که حسابرس قدیم در بورس اوراق بهادار تهران دارد.
  • اگر حسابرس یک شرکت نسبت به سال قبل تغییر پیدا کرده باشد و حسابرس جدید کوچکتر از حسابرس قدیم باشد عدد یک اختصاص می یابد. کوچکتر بودن یعنی اینکه تعداد کارهایی که حسابرس جدید در بورس اوراق بهادار تهران دارد کمتر از تعداد کارهایی است که حسابرس قدیم در بورس اوراق بهادار تهران دارد.

۳-۱۰-۲) سایر متغیرهای پژوهش
سایر متغیرها مورد استفاده در تحقیق حاضر و تعریف عملیاتی آنها بصورت زیر می باشد:
جدول (۳-۳): تعریف عملیاتی متغیرها

عنوان متغیر

نوع متغییر

نماد

تعریف

تمرکز مالکیت

مستقل

LSH

عبارت است از درصد بزرگترین سهامدارن شرکت

استقلال هئیت مدیره

مستقل

SB

عبارت است از نسبت تعداد اعضای غیرموظف هیئت به مدیره به کل اعضای هئیت مدیره

تفکیک وظیفه

مستقل

CEOCHR

متغیر مجازی: اگر مدیر عامل ریاست هئیت مدیره را نیز بعهده داشته باشد عدد یک و در غیر اینصورت عدد صفر

مالکیت دولت

کنترلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم