پایان نامه -تحقیق-مقاله | ۶-۴-۲- ساختارهای مکانیک و ارگانیک : – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
ازنظر وبر نتیجه ای که از ویژگی های گوناگون بوروکراسی انتظار می رود همان برتری اداری میباشد.(اون هیوز ، ۱۳۷۷،۴۲-۴۱)
در بوروکراسی ، فعالیت کارآمد هر کارمند ، مستلزم دارا بودن مهارتهای لازم و کاربر خردمندانه و فعالانه این مهارتها است اما از سوی دیگر برای اینکه یک سازمان به طور کارآمد عمل نماید به چیری بیش از این نیازمند است : هریک از اعضاء سازمان باید برای انجام وظایف خویش دارای تخصص و مهارت باشند و این خود هدف ایجاد تخصص و اشتغال بر اساس صلاحیت های فنی به شمار می رود و غالبأ به وسیله ی آزمون های عینی تعیین می شود . اما از سوء گیری های تخصصی ، متخصصین را نیز از اتخاذ تصمیم های خردامندانه باز میدارد و از این روست که در سازمان بوروکراتیک تأکید بر بی طرفی به معنای حذف سوء گیری ها میباشند . نکته حائز اهمیت در زمینه مدل بوروکراسی این است که وبر بوروکراسی را تحت عنوان نوع مطلوب سازمان مورد بررسی قرار میدهد . نوع مطلوب بیانگر همه بوروکراسی های مطلوب نمی باشد بلکه این نوع ناب و خالص ، حاصل تجرید غالب جنبههای بوروکراتیک سازمانها ، شناخته شده است و از آنجایی که بوروکراتیزه شدن امور هرگز به طور کامل تحقق نمی پذیرد بنابرین هیچ سازمان تجربی با این ساخت علمی که از طریق ادراک حاصل شده است دقیقأ منطبق نمی باشد .(بیان ، ۱۳۷۲،۴۰۳) در ادامه بحث نارسائی ها و مشکلات بوروکراسی اشاره میگردد:
وبر بورورکراسی را به شکل آرمانی اداره امور میدانست ولی در عمل این شکل آرمانی سبب رکود ، فقدان نوآوری ، تشریفات زائد ، پرورش انسانهای متوسط و نهایتأ عدم کارایی که مشخصه بخش دولتی است گردید .
نظریه بوروکراسی وبر دارای دو مشکل ویژه بود :
اول آنکه رابطه بین بوروکراسی و دموکراسی دچار تعارض اجتناب ناپذیر گردیده بود . که این امر ناشی از عقلایی بودن ، پنهان کاری و خشکی سلسله مراتب رسمی نهفته در ذات بوروکراسی است .
دوم آنکه برتری فنی که وبر برای بوروکراسی قایل بود و آن را بالاتر از کلیه فرآیندهای سازمانی میدانست ، امروزه با تردید مواجه است و مورد تأیید صاحب نظران نمی باشد .( اون هیوز ، ۱۳۷۷،۶۴-۶۰)
در سازمان بوروکراسی بندرت کار معنی داری صورت می پذیرد . عملکرد سازمان مثل یک صفحه شکسته گرامافون است ، یک جمله را بارها تکرار میکنند ، سمت گیری برای کسب نتیجه وجود ندارد . انگیزه برای تغییر و کارگروهی وجود ندارد . مکاتبه و مکتوب نمودن نامه در سازمان بوروکراسی یعنی هدر دادن وقت و هزینه ها سازمان بوروکراسی در هم ریخته و بی نظم است . هیچکس اطلاع کاملی از آنچه باید انجام شود ، ندارد . هر کس به بخش کوچکی از اطلاعات مورد نیاز دسترسی دارد و ایت ارباب رجوع است که موظف است این اطلاعات پراکنده را کنار هم بچیند.
بوروکراسی های که انجام تغییر در آن ها مشکل است ، ممکن اسن از مرکز پوسیده بوده و در مرکز ورشکستگی قرار داشته باشند . هر تغییر ناگهانی آن ها را به باد فنا میدهد . بوروکراسی های که مجبور به تجدید سازمان میگردند در اغلب موارد در تلاش انجام این امر نابود میشوند. یک کامپیوتر جدید ممکن است یک سیستم بوروکراسی را به پیچ و تاب اندازد .(ایساک دیزس ، ۱۳۸۱،۹۰-۸۶)
مرتن (۱۹۴۰) توجه خود را به سوی نارسایی یادگیری سازمانی معطوف میسازد . به نظر این محقق اعضای سازمان واکنش به موقعیت هایی که در آن ها پاسخ به شرایط مشابه مناسب به نظر میرسد هر چند متضمن عواقبی نامطلوب و ناخواسته برای سازمان باشد ، تعمیم میدهند . در اینجا منظور از شخصیت ادامه نسبتأ پایداری میان برخی محرکها و و اکنشهای مکرر مشخص نسبت به آن ها است.
مرتن معتقد است رأس سازمان در صدد قابل اطمینان ساختن رفتارها و تحت کنترل درآوردن و تحت کنترل درآوردن و تحت کنترل نگه داشتن سازمان هستند که عواقبی را به شرح زیر به دنبال می آورد :
-
- کاهش روابط شخصی میان اعضای سازمان
-
- افزایش جذب مقررات توسط اعضا و حاکم شدن روابط خشک و بی روح میان آنان
- کاهش جستجوگری برای یافتن راه کارهای مؤثر
عوامل سه گانه موجب سلب انعطاف رفتارهای طبیعی آدمها میشوند .(رحمان سرشت ، ۱۳۷۷،۷۸-۷۲)
۶-۴-۲- ساختارهای مکانیک و ارگانیک :
تام برنز و جی .ام.استاکر بیست شرکت صنعتی انگلیسی و اسکاتلندی را مور د بررسی قرار دادند تا مشخص نمایند ، چگونه ساختار و فعالیت های مدیریتی چنین ساختارهایی ، ممکن است بر اساس شرایط محیطی مختلف ، متفاوت باشند . آنچه آن ها دریافتند نوعی ساختار بود که در محیط های دارای تغییرات پی در پی وجود داشته و نسبت به ساختاری که سازمان ها در یک محیط باثبات انتخاب میکنند کاملأ متفاوت بود . برنز و استاکر ، دو نوع ساختار را به ترتیب تحت عنوان ساختارهای ارگانیک و مکانیک نامگذاری کردند.
ساختار مکانیک به وسیله ویژگی هایی نظیر پیچیدگی ها و رسمیت زیاد و تمرکز گرایی شناخته شدند . چنین ساختارهایی مناسب وظایف و فعالیت های تکراری بودند و تا حد زیادی به رفتارهای برنامه ریزی شده متکی بوده و در واکنش به رویدادهای پیشبینی نشده ، نسبتأ کند عمل میکردند . در این ساختار شبکه اطلاعاتی محدود و کارها بر حسب دوایر تقسیم شده اند . در چنین سازمانی کارکنان رده پایین نمی توانند در فرایند تصمیم گیری مشارکت نمایند .
ساختار ارگانیک (زیستی ) نسبتأ منعطف و انطباق پذیر بوده و تأکید بر روابط موازی به جای روابط عمودی داشتند و نفوذ در آن ها بر اساس مهارت و دانش صورت می گرفت به جای اینکه بر مبنای اختیارات ناشی از پست سازمانی باشد و مسئولیت ها به جای اینکه صرفأ بر اساس شرح شغل باشد، به صورت انعطاف پذیر تعریف شده بودند و تأکید روی مبادله اطلاعات بود به جای اینکه بر صدور دستورات باشد . این ساختار به سازمان های بدون مرز شباهت زیادی دارد . این ساختار دارای یک سطح افقی گسترده میباشد و از تیم هایی متشکل شده است که اعضای آن ها دارای تخصصهای مختلف باشند و در سطوح مختلف سازمانی قرار گرفته اند.
به زعم برنز و استاکر مؤثرترین ساختار ، ساختاری است که خود را با الزامات محیط انطباق دهد ، یعنی طرح مکانیکی در یک محیط باثبات و مطمئن قابل استفاده است ولی در یک محیط متلاطم قابل استفاده نیست و ساختار ارگانیک در یک محیط متلاطم و دارای تغییر زیاد به کار می رود . از این رو آن ها مشخص کردند که ساختارهای مکانیکی و ارگانیکی انواع ایده آل ساختارهای سازمانی بوده که در دو سر یک پیوستار قرار می گیرند . هیچ سازمانی دارای ساختار ماشینی یا ارگانیک محض نیست ، بلکه به طور معمول هر سازمانی در جهت یکی از این دو ساختار حرکت میکند . علاوه بر این برنز و استاکر تأکید کردند که هیچکدام از این دو نسبت به هم برتری ندارند . ماهیت سازمان است که تعیین میکند چه ساختاری باید مورد استفاده قرار گیرد .(رابینز ،۱۳۸۴،۱۸۱-۱۸۰)
جدول ۱-۲- مقایسه ساختارهای مکانیکی و ارگانیکی(رابینز ، ۱۳۸۴،۱۸۱)
ردیف
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-26] [ 10:34:00 ق.ظ ]
|