پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – ۲-۲-۴-۱-۱) ساختار درونی سرمایه انسانی: – 8 |
سرمایه فکری در قالب ۳ طبقه تقسیم است که عبارتاند از:
۲-۲-۴-۱) سرمایه انسانی:
سرمایه انسانی مهمترین دارایی یک سازمان و منبع خلاقیت و نوآوری است. این سرمایه که از نبوغ و استعداد کارکنان نشأت میگیرد همراه کارکنان از شرکت خارج میشود و توسط شرکت قابل تملک نیست. در معنای لغوی سرمایه انسانی دارای اجزایی از قبیل دانش، تجربه، مهارت، تخصص، خلاقیت، توانایی کارتیمی، قدرت پذیرش اطرافیان، انتقادپذیری، توانایی حل مشکلات و نگرش مثبت نسبت به دیگران میباشد؛ بنابرین سرمایه انسانی شامل همه داراییهای دانشی ضمنی کارکنان یک شرکت است که بر عملکرد سازمان تأثیر بسزایی دارد. (شماخی، حبیبی،۱۳۹۳، ص ۵۹)
سرمایه انسانی، پایه سرمایه فکری و عنصر اساسی در اجرای وظایف آن محسوب میشود. سرمایه انسانی، به قابلیتها، مهارتها و تخصص اعضای انسانی اطلاق میشود. اهم شاخصهای سرمایه انسانی، عبارتاند از: شایستگی حرفهای و تخصصی کارکنان کلیدی، تحصیلات، تجربه، تعداد افراد شرکت با زمینه قبلی مرتبط و همچنین توزیع دقیق مسئولیتها در ارتباط با مشتریان میباشد. (چوپانی و همکاران،۱۳۹۱، ص ۳۵)
سرمایه انسانی ترکیبی از دانش، مهارت، قدرت نوآوری، توانایی کارمندان شرکت در انجام وظایفشان، ارزشها، فرهنگ و فلسفه شرکت است. سرمایه انسانی پایه و اساس سرمایه فکری و عنصر اساسی برای تحقق سرمایه فکری تعریف میگردد. (انواری رستمی و همکاران،۱۳۹۲، ص ۹۲)
سرمایه انسانی نشاندهنده موجودی دانش افراد یک سازمان است بیتنس سرمایه انسانی را به عنوان قابلیت جمعی یک سازمان برای استخراج بهترین راه حل ها از دانش افرادش توصیف میکند. چن و همکاران اینگونه بیان میکنند که سرمایه انسانی به عنوان مبنای سرمایه فکری، به عواملی نظیر دانش، مهارت، قابلیت و طرز تلقی کارکنان اشاره دارد که باعث بهبود عملکرد میگردد و در نتیجه مشتریان تمایل دارند در قبال پول بپردازند. بروکینگ معتقد است که دارایی انسانی یک سازمان شامل مهارتها، تخصص، توانایی حل مسئله و سبک رهبری است. اگر در یک سازمان، سطح گردش کارکنان بالا باشد، این ممکن است بدین معنی باشد که سازمان این جز مهم از سرمایه فکری را از دست داده است. (ستایش و همکاران،۱۳۹۲، ص ۷۹)
۲-۲-۴-۱-۱) ساختار درونی سرمایه انسانی:
جهت شناسایی ماهیت سرمایه فکری، تحلیل ساختار درونی الزامی است. براین اساس سه بعد زیر مطرح میگردد:
الف. دانش: به دانشی اشاره دارد که در اختیار نیروی کار بوده به گونهای که آنان جهت انجام موفقیتآمیز و وظایفشان از آن دانش بهره میگیرند و شامل متغیرهای زیر میگردد:
۱-تحصیلات رسمی،۲-آموزش خاص،۳-تجربه،۴-توسعه فردی.
ب.توانایی: به نوعی از دانش اشاره دارد که به چگونگی انجام وظایف مربوط میشود و شامل متغیرهای زیر میگردد:
۱-یادگیری فردی،۲-کارهای تیمی و مشارکتی،۳-ارتباطات (با تأکید بر مبادله دانش فردی و چگونگی انجام کار)،۴-رهبری
ج.رفتارها: به دانش درباره منابع اولیهای اشاره دارد که راهنمای افراد در انجام وظایفشان می باشد و دربردارنده ی متغیرهای زیر است:
۱-حس تعلق و تعهد،۲-خود انگیزشی،۳-رضایت شغلی،۴-دوستی،۵-انعطافپذیری،۶-خلاقیت
(خصم افکن و همکاران،۱۳۹۳، ص ۵۹)
۲-۲-۴-۲) سرمایه ساختاری:
شامل فرآیندها، سیستم ها، ساختارها، داراییهای فکری و سایر داراییهای نامشهودی است که در اختیار شرکت قرار دارد، اما در ترازنامه شرکت نشان داده نمیشود. (همتی و همکاران،۱۳۹۲، ص ۹۱)
سرمایه ساختاری به سازوکار و ساختار یک واحد تجاری مرتبط است و میتواند کارکنان را در عملکرد بهینه فکری یاری کند وبدین ترتیب سازمان قادر خواهد بود، عملکردش را بهتر کند؛ به عبارت دیگر سرمایه ساختاری دانشی است که در پایان هر روز کاری در سازمان باقی نمیماند، به کل سازمان تعلق دارد، قابل تولید شدن مجدد و به اشتراک گذاشتن با دیگران میباشد. سرمایه ساختاری را میتوان به هر چیزی که در سازمان وجود دارد و از کارکنان (سرمایه انسانی) در کارشان حمایت میکند، اطلاق کرد. این نوع سرمایه به عنوان زیربنایی حمایتکننده، سرمایه انسانی را قادر میسازد به وظایفش عمل کند. سرمایه ساختاری تحت تملک سازمان است و حتی زمانی که کارکنان سازمان را ترک کی کنند، در سازمان وجود دارد. (چوپانی و همکاران،۱۳۹۱، ص ۳۵)
یوندت[۲۴] سرمایه ساختاری را به عنوان دانش نهادی شده متعلق به یک سازمان میداند که در پایگاههای داده، دستورالعمل هاو…ذخیره میشود. اغلب از آن به عنوان سرمایه ساختاری یاد میکنند. با این وجود، وی ترجیح داده است که اصطلاح سرمایه سازمانی را به کاربرد زیرا معتقد است سرمایه سازمانی به طور واضح تری بیان میکند که این دانش واقعاً متعلق به سازمان است. طبق نظر استوارت سرمایه ساختاری عبارت است از دانش موجود در فناوری اطلاعات، حق ثبت محصولات، طرحها ومارک های تجاری. به عقیده چن و همکاران[۲۵] سرمایه ساختاری به سیستم، ساختار و رویههای جاری کسبوکار یک سازمان اشاره دارد. از نگاه آن ها، سرمایه ساختاری به طور واضح تر میتواند به صورت فرهنگسازمانی، یادگیری سازمانی، فرایند عملیاتی وسیستم اطلاعاتی طبقهبندی شود. سرمایه ساختاری را میتوان به هر چیزی که در سازمان وجود دارد و از کارکنان (سرمایه انسانی) در کارشان حمایت میکند، اطلاق کرد. (ستایش و همکاران،۱۳۹۲، ص ۷۹)
این نوع سرمایه به عنوان یک زیربنای حمایتکننده، سرمایه انسانی را قادر میسازد تا به وظایفش عمل کند. سرمایه ساختاری تحت تملک سازمان است و حتی زمانی که کارکنان، سازمان را ترک میکنند در سازمان وجود دارد. چن و همکاران معتقدند سرمایه ساختاری بخش پشتیبانی سرمایه فکری برای بهبود عملکرد سازمانی است؛ بنابرین سرمایه ساختاری تابعی از سرمایه انسانی است واین دو در تعامل با یکدیگر هستند و از نظر آن ها سرمایه رابطهای (ارتباط با مشتریان) بیانگر قدرت بازاریابی، افزایش سهم بازار و وفاداری مشتریان است. از نظر بوتینس سرمایه رابطهای (اجتماعی) بیانگر همه روابطی است که شرکت با مشتریان، رقبا، تأمینکنندگان مواد و کالا، انجمنهای تجاری یا دولت برقرار میکند. (ستایش و همکاران،۱۳۹۲، ص ۸۰)
به اعتقاد ادوینسون ومالون سرمایه ساختاری به عنوان سختافزار، نرمافزار، پایگاه داده ها، ساختار سازمانی، حقوق انحصاری، علائم تجاری و تمام توانایی سازمان که حامی بهره وری کارکنان تعریف شده است. سرمایه ساختاری آن دسته از داراییهای فکری هستند که هنگام ترک شرکت توسط کارکنان در شرکت باقی می مانند، بنابرین سرمایه ساختاری مستقل از اشخاص و عموماً آشکار است. زمانی که دانش ضمنی به سطح سازمانی میرسد، سرمایه ساختاری از حرکت مارپیچی دانش منتج میشود. سرمایه ساختاری از طریق شمول و آموزش دانش خلق میشود تا جایی که تبدیل به دارایی شرکت شود. سرمایه ساختاری به عنوان یک کلیت متعلق به سازمان بوده و قابل گزارش وتسهیم است وشمال داراییهای فکری از قبیل حق ثبتها، حق امتیازها، علامت برداشتهای تجاری و غیره میباشد. (شماخی، حبیبی،۱۳۹۳، ص ۶۰)
۲-۲-۴-۳) سرمایه مشتری (رابطهای):
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-26] [ 10:09:00 ق.ظ ]
|