و اما یک مدرسه سالم از فشارهای نامعقول محیط و والدین محفوظ است. هیئت امنای مدرسه در مقابل تلاشهای گروهای ذینفع برای تحت تأثیر قرار دادن سیاست های مدرسه، به طور موفق، مقاومت می کنند. مدیر یک مدرسه سالم رهبری پویایی ایجاد می کند رهبری که هم وظیفه مدار بوده و هم رابطه مدار است. چنین مدرسه ای حامی معلمان است. مع هذا آنان را هدایت کرده و استانداردهای عملکرد بالاتری را حفظ می کند. به علاوه مدیر در مافوقی های خود نفوذ داشته و در فکر و عمل خود استقلال دارند. معلمان در مدرسه سالم به آموزش و یادگیری متعهد هستند. آنان اهداف بالتر ولی قابل حصول برای دانش آموزان در نظر می گیرند.استانداردهای عملکرد سطح بالا را حفظ می کنند و محیط یادگیری منظم و جدی است. دانش آموزان با انگیزه زیادی در امور علمی سخت کار می کنند و به آنهایی که در امور علمی موفقیت دارند احترام می گذارند. وسایل کلاس و مواد آموزشی در دسترس همه است. بالاخره در یک مدرسه سالم معلمان همدیگر را دوست دارند و به یکدیگر اعتماد دارند، در کار خود دلسوز هستند و به مدرسه خود افتخار می کنند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۹-۲ مدرسه ناسالم
یک مدرسه ناسالم نسبت به نیروهای مخرب خارجی آسیب پذیر است. معلمان و مدیران زیر حملات خواسته های نامعقول والدین و گروه های محلی، به طور کلی خواسته های موقتی مردم، قرار دارند. مدیر رهبری نمی کند. هدایت، رعایت و حمایت محدودی از معلمان ابراز می شود و مدیر نفوذی در مافوق ها ندارد. معلمان دارای روحیه ضعیفی هستند، معلمان نه به یکدیگر نه با یکدیگر و نه به شغل خود احساس خوبی ندارند. آنان کنار کشیده، بدگمان و در حالت دفاعی هستند، بالاخره تأکید کمی بر، برتری علمی وجود دارد و به طور ساده همه وقت کشی می کنند (هوی، تارتر و کاتکمپ، ۲۰۰۰، هوی و میکسل، ۱۳۸۰، ص۴۵۶- ۴۵۷ ).
۱۰-۲ مشخصه های فضاهای کاری سالم
درگذشته توجه تحقیقات سلامت سازمانی به محیط فیزیکی کار معطوف بود اما تحقیقات جدید مولفه های روانی محیط کار را بیشتر مورد تاکید قرار دادند. محققان دریافتند که اینچنین اقدامات سازمانی بوجود آورنده مفاهیم، کنترل شغل، الزامات روانی کار، حمایت اجتماعی، امنیت شغلی که به ترتیب اثرگذار بر جسم و روان کارکنان می باشند، هستند. ۱۰ مشخصه از محیطهای کاری سالم بر اساس نتایج تحقیقات اخیر که در ارتباط با کار و سلامتی انجام شده اند عنوان می گردد. این فهرست همچنین مبین این واقعیت هستند که سازمانها بایستی این استراتژیها را دنبال کنند چرا که آنها برای سلامتی کارکنان بسیار مهم هستند. همچنین دلیلی هستند بر اینکه باور کنیم در نظر گرفتن این اقدامات منجر به افزایش بهره وری و موفقیتهای اقتصادی سازمانها می گردد. این مشخصات عبارتند از:
وضوح نقش و قابلیت دسترسی آن
الزامات کاری معقول
کنترل شغل و حدود اختیارات در تصمیم گیری
حمایت اجتماعی محیط کار
پاداشهای عادلانه و رفتارمنصفانه
دستمزد کافی
ساعات کاری رضایت بخش
امنیت شغلی
جو سازمانی امن
ترتیبات استخدامی سالم (اسلامیه، ۱۳۹۰)[۱۳]
۱۱-۲ پیشرفت تحصیلی
یکی از مشکلات شایع نظام آموزشی در بسیاری از کشورهای جهان، پدیده‌ی اُفت تحصیلی است که زیان‌های علمی، فرهنگی و اقتصادی زیادی متوجه دولت‌ها و خانواده‌ها می‌کند. تلاش برای شناسایی عوامل مهم در پیشرفت تحصیلی و ارائه‌ راهبردها و انجام اقداماتی در جهت کاهش خسارات ناشی از اُفت تحصیلی، مستلزم تحقیقات بسیار در این زمینه است (شعاری نژاد، ۱۳۶۴: ص۱۹۸).
اگر موفقیت تحصیلی را معادل با پیشرفت تحصیلی مد نظر باشدبه معنی موفقیت دانش آموزان در کذراندن دروس یک پایه تحصیلی مشخص و یا موفقیت در امر یادگیری مطالب درسی می باشد و مخالف آن افت تحصیلی است که از معضلات و مشکلات نظام می باشد.
اتکینسون[۱۴] و همکاران ( ۱۹۹۸ ) ، پیشرفت تحصیلی را توانایی آموخته شده یا اکتسابی حاصل از درس ارائه شده یا به عبارت دیگر ، توانایی آموخته شده یا اکتسابی فرد در موضوعات آموزشگاهی می دانند که به وسیله آزمون های استاندارد شده اندازه گیری می شود ( به نقل از سیف ، ۱۳۸۰)
پیشرفت تحصیلی، عبارتست از میزان تغییر رفتار در زمینه توانایی کسب اطلاعات مربوط به محتوای کتابهای درسی و پاسخگویی به موقع آن ها که توسط اجرای امتحانات معلم ساخته و به وسیله معلمان سنجیده می شود ( مصباحی، ۱۳۷۴، ص ۱۴۸).
مک‌کله‌لند[۱۵] نخستین کسی بود که با همکارانش درباره‌ی ماهیت و اندازه‌گیری انگیزه‌ی پیشرفت مطالعه کرد. وی شرایط اجتماعی را در ایجاد انگیزه‌ی موفقیت دخیل می‌داند که برخی از آن‌ها عبارتند از:
۱ـ آموزش در خانواده: مک‌کله‌لند مهم‌ترین آموزش را در خانواده، آموزشی می‌داند که صفاتی نظیر استقلال فردی، کنترل خویشتن، بلند پروازیهای خاص و اعتماد به ‌نفس را در کودکی تقویت نماید. به ‌نظر وی، درجه‌ی انگیزه‌ی موفقیت، یک‌بار برای همیشه در کودکی ثابت می‌شود و پس از آن دیگر تغییری نمی‌کند.
۲ـ طبقه‌ی اجتماعی والدین: به‌نظر مک‌کله‌لند، طبقه‌ی اجتماعی، انگیزه‌ی موفقیت را تحت تأثیر قرار می‌دهد و این انگیزه در طبقه‌ی متوسط بیش‌تر از سایر طبقات است.
۳ـ تحرک اجتماعی: در افراد و گروه‌هایی که گرایش به تحرک اجتماعی دارند، انگیزه‌ی موفقیت بیش‌تر دیده می‌شود.
۴ـ ایدئولوژی: عامل دیگری که مک‌کله‌لند به آن توجه داشته، تأثیر تعییر ایدئولوژی بر انگیزه‌ی موفقیت است. وی این مسأله را در زمینه‌ی پیدایش مذهب جدید، ایدئولوژی مذهبی بازسازی‌ شده، ناسیونالیسم و… مطرح می‌کند(روشه، ۱۳۷۰: ص۱۸۹- ۱۹۳).
«باری سوگارمن» جامعه ‌شناس بریتانیایی، برخی از جنبه‌های خرده فرهنگ‌های طبقه‌ی متوسط و کارگر را، مستقیماً به پیشرفت تحصیلی افتراقی ربط می‌دهد. وی در مورد وجود افتراق در نگرش و دیدگاه بین دو طبقه، تفسیری ارائه می‌دهد و بر آن است که به‌طور عمده، ماهیت مشاغل یدی و غیریدی است که موجب این تفاوت‌ها می‌شود. بسیاری از شغل‌های مربوط به طبقه‌ی متوسط، فرصتی برای پیشرفت مستمر در زمینه‌ی درآمد و مقام به ‌همراه دارند. این امر، مشوق برنامه‌ریزی برای آینده می‌شود. به‌ عنوان مثال: صرف وقت، انرژی و پول برای کارآموزی، به‌منظور برخورداری از موقعیت‌های بالای شغلی، از آن ‌جمله است. هم‌چنین، بسیاری از مشاغل مربوط به افراد یقه ‌سفید، درآمد کافی برای سرمایه‌گذاری در آینده فراهم می‌کنند. در مقایسه، مشاغل طبقه‌ی کارگر، نسبتاً با سرعت به حد نهایی درآمد می‌رسند. در این مشاغل، انتظار برای ترقی کم‌تر است و درآمد کافی برای سرمایه گذاری وجود ندارد. افزون بر این، امنیت شغلی در این‌گونه مشاغل کم است. کارگران ساده، در مقایسه با کارکنان یقه‌ سفید، با احتمال بیش‌تری اخراج می‌شوند.
یکی از عواملی که ممکن است به‌عنوان شاخص طبقه‌ی اجتماعی به‌کار برده ‌شود، میزان درآمد است؛ زیرا، این شاخص، رابطه‌ی نسبتاً نزدیکی با موقعیت اقتصادی خانواده دارد. به‌عبارت دیگر: نه‌تنها فقر اثر مستقیمی را بر کیفیت زندگی خانواده، سوء تغذیه، بیماری و… دارد؛ بلکه بر روابط خانوادگی و الگوهای فرزندپروری نیز اثر غیرمستقیم دارد (احمدی،۱۳۷۸؛ ساعی،۱۳۷۷؛ شریفیان، ۱۳۷۴).
دومین عاملی که به‌عنوان شاخص طبقه‌ی اجتماعی به‌کار گرفته ‌شده، سطح تحصیلات است. در بسیاری از تحقیقات، از سطح تحصیلات والدین برای نشان‌دادن طبقه‌ی اجتماعی استفاده شده است. در این‌خصوص، بایستی اشاره نمود که مطالعات مختلف در ایران نشان داده است که سواد پدر – به‌طور اخص- بهترین معیار تعیین‌کننده‌ی محیط فرهنگی و اجتماعی خانواده است و می‌تواند به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم بر توانایی‌های ذهنی فرزندان اثر بگذارد. سومین عاملی که به‌طور گسترده‌ای در تحقیقات اخیر به‌عنوان شاخص طبقه‌ی اجتماعی به‌کار رفته‌است، شغل والدین می‌باشد. اگر چه تعریف طبقه‌ی اجتماعی، به‌عنوان موقعیت شغلی یا به‌عنوان شاخصی از طبقه‌ی اجتماعی ممکن است مورد انتقاد قرار گیرد؛ ولی می‌توان گفت که این شاخص رابطه‌ی نزدیکی با درآمد و منزلت یا موقعیت اجتماعی دارد. به‌هرحال، پیوستگی شغل با درآمد و منزلت اجتماعی – به‌عنوان دو جنبه‌ی اصلی طبقه‌ی اجتماعی- این شاخص را، شاخص مناسب‌تری نسبت به سایر شاخص‌های طبقه‌ی اجتماعی درآورده است (احمدی، ۱۳۷۸؛ خیر، ۱۳۷۶؛ ساعی، ۱۳۷۷).
۱۲-۲ پیشرفت تحصیلی و عوامل موثر بر آن
یکی از نشانه های اثر بخشی در نظام آموزشی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. پیشرفت تحصیلی عبارتند از میزان تحقق اهداف آموزشی در قالب معیارهای قابل سنجش که به وسیله آزمون های کتبی، شفاهی و عملی در طی سالتحصیلی که توسط هر دانش آموز در قالب واژه امتحان کسب می شود مد نظر است (به نقل از زرگر ۱۳۸۶).
عوامل بسیار زیادی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثر می باشند، که عبارتند از :
الف) عوامل فردی
ب ) عوامل اجتماعی
ج ) عوامل اقتصادی
د ) عوامل آموزشی
که به طور اختصار هر یک از عوامل مذکور توضیح داده خواهد شد.
الف ) عوامل فردی
از جمله عوامل فردی که در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثر است که عبارتند از :
۱ – آگاهی از هدف: آگاهی از هدف از جمله عوامل موثر در پیشرفت و یا عدم پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می باشد. دانش آموزانی که هیچ هدفی ندارند، کلاس های خود را بیهوده می دانند و نسبت به تلاش خود سرد می شوند و در نتیجه انگیزه برای پبشرفت را از دست می دهند. و همین امر سبب عدم موفقیت درسی می شود. بالعکس دانش آموزانی که برای خود هدفی دارند و برای رسیدن به آن تلاش می کنند، کوشش های خود، خانواده و مسئولین آموزشی را بیهوده نمی دانند. و با علاقه بیشتری به تحصیل خود ادامه می دهند و در نتیجه در تحصیل خود موفق خواهند بود.
۲ – توانایی دانش آموزان در ادامه تحصیل در یک رشته تحصیلی: دانش آموز می بایست توانایی لازم جهت ادامه تحصیل در ک رشته به خصوص را داشته باشد. اگر دانش آموز صرفاً به دلیل آنکه جامعه و خانواده برای یک درس فرضاً ریاضیات اعتبار زیادی قائل است به تحصیل در یک رشته بدون علاقه ادامه دهد. که باعث افت تحصیلی و یا ترک تحصیل دانش آموز می شود.
۳ – آگاهی از نتیجه کار: هر گاه به دو گروه دانش آموز مهارتی را با یک روش یاد بدهیم، خواهیم دید گروهی که نتیجه کار و فعالیت خود را می داند، بهتر از گروهی که از نتیجه کارش آگاه نیست تلاش می کند و یاد می گیرد. از این رو آگاهی از نتیجه و فواید فعالیت که اصطلاحاً (بازخورد) نامیده می شود، انگیزه موثر ادامه یادگیری است. زیرا آگاهی از نتیجه یا بازخورد اولاً هدف را بیشتر واقعی می نماید. ثانیاً تکرار عمل یا مهارت را خوشایند می کند. ثالثاً موجب می شود که دانش آموز شخصاً لغزش ها و اشتباهاتش را دریابد و اصلاح کند. رابعاً او را بر می انگیزاند که فعالیت خود را از روی دقت و آگاهی لازم انجام دهد( شعاری نژاد، ۱۳۶۶، ص ۱۷۷-۱۷۸).
۴ – علاقه و انگیزه دانش آموز نسبت به تحصیل: یادگیری هم مانند دیگر فعالیت های انسان نیاز به انگیزه و علاقه دارد. هر استعداد وقتی ظاهر می شود و گسترش می یابد که محرک یا انگیزه ای آن را برانگیزد. بنابراین دانش آموز برای اینکه هوش خود را به کار اندازد و رفتار هوشی خود را تربیت کند به محیط انگیزشی ذهنی نیاز دارد، زیرا دانش آموز، هوشیاری خود را در عملو فعالیت بیش از کلنات نشان می دهدو و استعدادهایش را در برخورد روزانه با مسایل و مشکلات آشکار می سازد.
۵ – ناراحتی های فکری و روانی: گاه دانش آموز به علت زمینه ارثی و یا به علت فشارهای اجتماعی(خانوادگی، اقتصادی) دچار استرس و فشارهای روانی می شود که این امر مانع پیشرفت تحصیلی دانش آموز می شود.
۶- دقت دانش آموز: پیشرفت تحصیلی بستگی به دقت دانش آموز در کلاس و توجه وی به درس دارد. جالب نبودن مطالب، رفتار معلم، ترس، اضطراب، موانعی در جهت توجه به درس ایجاد می کند.
۷- میزان هوش: افراد بشر از جهات مختلف از جمله از نظر میزان هوش با یکدیگر متفاوت می باشند. هوش یک عامل ارثی است که در طول زندگی چندان تغییری نمیکند و تحت تأثیر محیط، هوش بسیار کمی دارد. دانش آموزان از نظر بهره هوشی با یکدیگر متفاوت هستند و این تفاوت موجب می شود که یکی از دوران تحصیل موفق و دیگری ناموفق باشد.
اگر یکی از خصوصیات بشر را در عده زیادی از افراد اندازه گیری نماییم نتیجه حاصل معمولاً مطابق منحنی طبیعی است. به عبارت دیگر، تعداد افراد، که از حد متوسط زیاد دورند، معدود می باشند. مثلاً در حالیکه (۶۸/۰) از کل جمعیت بهره هوشی میان(۱۱۶- ۸۴) دارند فقط یک درصد ضریب هوشی شان بالاتر از ۱۴۰ و دو درصد پایین تر از ۶۰ می باشد.
۸- کامیابی و ناکامی: موفقیت و کامیابی خود بهترین انگیزه برای موفقیت است و ناکامی یک نوع کیفر است که شکست شخص را نشان می دهد.
ب ) عوامل اجتماعی
انسان موجودی اجتماعی است که با محیط دارای کنش و واکنش متقابل می باشد بدین معنی که هم روی محیط می تواند اثر بگذارد و هم از محیط تأثیر می پذیرد. انسان زمانی روی محیط می تواند اثر بگذارد که دارای شخصیت ممتاز و برجسته باشد. انسان در طول زندگی خود بیشتر تحت تأثیر محیط قرار دارد. از جمله عوامل اجتماعی که بر دانش آموز اثر می گذارد عبارتند از :
محیط مدرسه: بعد از خانواده مهم ترین محیط موثر در پیدایش آمادگی در کوکان و نوجوانان محیط مدرسه است در محیط مدرسه دو عامل که بشتر موثرند از این قرارند:
الف) معلم: معلم از دو راه می تواند به پیدایش آمادگی در محصل کمک بکند: یکی موضوع و مطالب درسی و دیگری روش تدریس یا آموزش
ب) محصل: یکی از تأثیرات مهم که اجتماعی بودن در روابط انسانی دارد، توجه به روابط متقابل است. این توجه هنگامی که اعمال می شود که دو نفر همیشه در جستجوی همدیگر باشند و رفتار متقابل بکنند. مثلاً یک معلم با بچه های هفت ساله در کلاس درس و رفتار متقابل بچه هفت ساله در کلاس درس مثال خوبی است. یاد می گیرند که چه کار در اجتماع قابل قبول است. آنها به علت آنکه برای او ارزش و اهمیت قائلند یا او را قدرت تصور می کنند، سعی می کنند خواسته های او را انجام دهند. ولی در عین حال آنها هم از معلم انتظار دارند که با آنها رفتار متقابل بکند، کارهای آنها را ارزشیابی نماید و پرسش هایشان را بدون جواب نگذارد. مدرسه می تواند تجربه های زیاد و دانستنی های مختلف به دانش آموز بدهد تجربیاتی که بزرگترها دارند (رابیلو ماسگریو، ۱۳۷۵، ص۱۹- ۳۹).
گروه همسالان: جامعه شناسان این اصطلاح را به عنان همسال، بیشتر برای عده ای بچه های همسال که در سنین بلوغ هستند بکار می برند. دانش آموزان قبل از ورود به اجتماع و تشکیل خانواده احتیاج به آموختن تجربیاتی دارند که در خانه و خانواده برایشان مقدور نیست. این تجربیات را باید از افراد گروه و همسال های آنها که با هم زیاد اختلاف ندارند خود را در مقابل آنها حقیر و کوچک نمی دانند، یاد می گیرند و این فاصله که بین دانش آموزان و بزرگترها وجود دارد موجب این است که بزرگتر ها بتوانند مرجعی برای تقلید شوند.
رقابت و همکاری: یادگیری به صورت گروهی بیش از فردی سود بخش است.رقابت یا همکاری باعث سرعت یادگیری واطمینان بخشی آن است. همکاری محصلان در فعالیت های درسی یا یادگیری باعث می شود که هر محصل مورد پذیرش گروه خود قرار گیرد و اطمینان و تعلق خاطر احساس کند. و در نتیجه این اطمینان خاطر با علاقه بیشتری به تحصل بپردازد و در تحصیلات خود پیشرفت کند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...