سایت دانلود پایان نامه: راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد مقایسه شاخص های … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
زانوی ضربدری[۳۴]
زانوی ضربدری یا زانوی برون گرد به تغییر شکل زاویه دار شدن ساق پا اطلاق می شود. در این حالت مچ پاها از یکدیگر فاصله گرفته و زانوها به هم میچسبند. فرد به تدریج روی لبه داخلی پا فشار بیشتری وارد کرده و لزوماً قوس کف پا نیز کم شده نوعی از عارضه کف صاف به صورت ثانویه بوجود می آید. (شکل ۱۵٫۲) در کتاب بیماریهای استخوان و مفاصل دکتر کاظم احدی (۱۳۶۵) به درجه بندی والگوس زانوها و پای ضربدری به این گونه اشاره دا رد. در نوع درجه یک فاصله دو قوزک کمتر از ۵/۲ سانتی متر است. درجه دو، فاصله دو قوزک بین ۵/۲ تا ۵سانتی متر است و در نوع درجه سه فاصله بین دو قوزک ۵ تا ۵/۷ سانتی متر و در نوع چهارم قاصله بین دو قوزک بیشتز از ۶/۷ سانتی متر است. اعلیم هرندی (۱۳۶۶) بیان میدارد زانوها در وضعیت باز شدن کامل قرار میگیرند. بطوریکه کشکک به جلو نگاه کند. فاصله بین دو قوزک را با متر نواری اندازه میگیریم. و همچنین برای اندازه گیری زاویه والگوس زانوها از روی کلیشه رادیوگرافی، خطی در امتداد محور ران و درشت نی رسم کرده، ۶ میلی متر والگوس طبیعی را از آن کم میکنیم. زانوی طبیعی باید ۷ درج والگوس داشته باشد. از کولیس و صفحه شطرنجی برای اندازه گیری میتوان استفاده کرد. چاقی، راشیتیسم، زمینه ارثی، پارگی رباط جانبی داخلی زانو و کوتاهی رابط جانبی خارجی، ضعف عضلات نیم غشایی و نیم وتری، رشد بیش از حد کندیل داخلی نسبت به کندیل خارجی، کوتاهی عضله دو سر رانی، کاهش زاویه بین سر و گردن استخوان ران با تنه آن از علل تغییر شکل پای ضربدری میباشند. در حرکات اصلاحی برای درمان این عارضه کشش عضله دو سررانی و تقویت عضلات نیم غشایی و نیم وتری ضروری است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
شکل ۱۵٫۲٫ عارضههای مربوط به زانو به ترتیب از سمت چپ: نرمال، زانوی پرانتزی، زانوی ضربدری
کف پای گود[۳۵] (پای طاقدیسی)
این عارضه نوعی اختلال در وضعیت طبیعی پاهاست که در آن قوس طولی پا افزایش مییابد. افزایش قوس کف پایی در حالت اکتسابی معمولاً به علت بیماریهای عصبی و عضلانی ایجاد می شود که در این نوع قوس پا اعم از طولی داخلی و خارجی هر دو افزایش پیدا می کند. بطوری که در هنگام راه رفتن و ایستادن قوس طولی خارجی هم با زمین تماس حاصل نمیکند. در این ناهنجاری روی پا برآمدگی پیدا می کند و در مشاهده اثر کف پا که بر روی زمین حک می شود پاشنه، سینه، و پنجه پا با یکدیگر متصل نیستند. از علل بروز ناهنجاریهای پای گود میتوان این موارد را ذکر نمود: استفاده از کفش و جورابهای تنگ، کوتاهی بافت های نرم داخل پا به دلیل فعالیتهای بیش از اندازه، کوتاهی تاندون آشیل و ضعف عضلات پشت ساق پا(دوقلو و نعلی ضعف عضلات درشت نی قدامی، باز کننده دراز نشست پا و عضلات بین استخوانی و دودی کف پایی، گرفتگی یا فلج عضلات کف پایی به دلیل اختلالات عصبی ـ عضلانی.
معاینه و شناسایی: فرد در حالت ایستاده و به هنگام راه رفتن از نمای پشت و جلو مشاهده می شود. در هنگام راه رفتن به چرخش خارجی پاشنه و چرخش به خارج پنجههای پا نسبت به خط پیشرفت توجه می شود، سایندگی جانب داخلی کفش و تغییر شکلهای غیر طبیعی ناحیه پاشنه و پنجه کفش بازدید می شود. برای اندازه گیری و تشخیص عارضه روشهای دقیقتری وجود دارند از جمله: روش ثبت نقش پا، جعبه آیینه، اندازه گیری ارتفاع قوس، ترسیم خط و خط شاقولی (دانشمندی، ۱۳۸۶). طراحی و برنامه برای اصلاح گودی کف پا باید به گونه ای باشد که کشش عضلات کف پایی، تاندول آشیل و عضلات خم کننده انگشتان را در برگیرد. همچنین باعث تقویت عضلات درشت نئی قدامی، عضلات کف پایی و دودی شود.
شکل ۱۶٫۲٫ قش گودی کف پا به ترتیب از راست با درجه شدت شدید، متوسط و نرمال
۷٫۲٫ دختران ۱۵ تا ۱۷ ساله
نوجوانی مرحله ای از مراحل تحول و رشد انسان است که محدوده سنی آنرا بین ۱۱ تا ۱۹ سالگی میدانند. البته این محدوده سنی به زعم برخی صاحب نظران به ۳ مرحله ابتدای نوجوانی از ۱۱ تا ۱۵ سالگی؛ اواسط نوجوانی ۱۵ تا ۱۷ سالگی و اواخر نوجوانی از ۱۷ سالگی به بعد تقسیم می شود.
در تعاریفی که از نوجوانی به عمل آمده است، گذار از کودکی به بزرگسالی با تغییر شرایط جسمی و روانی مشهود است. دایرهالمعارف بریتانیکا، نوجوانی را به عنوان دورهای بین کودکی و بزرگسالی تعریف کرده است: اصطلاح نوجوانی ”adolescence” از کلمه لاتین “adolescere” مشتق شده است که معنای آن رسیدن به بزرگسالی است. بیشتر صاحبنظران نوجوانی را یک حد فاصل بین کودکی و بزرگسالی میدانند. نوجوان از یکسو در حال گسیختن پیوندهای خود با دوره کودکی و از دیگرسو شیفته دستیابی به استقلال جوانی و بزرگسالی است. ولی به طور کامل نه این است و نه آن. لذا این دوره دارای طیف وسیعی است که با بخشی از قلمرو کودکی مرتبط شده و در انتهای طیف به جوانی پهلو میزند. در این پژوهش با نوجوانانی که در مرحله دوم نوجوانی یعنی سن ۱۵ تا ۱۷ سال پرداخته شده که شامل دانش آموزان پایه اول، دوم و سوم دوره متوسطه بودند و به طور کلی اهم ویژگیهای نوجوانان در این سن عبارت است از:
-
- بروز بخش اعظمى از استعدادهاى اختصاصى بهدنبال استعدادهاى عمومی
-
- رشد سریع قواى جسمانى و نیرومندى کم سابقه
-
- رشد کامل هوش و رسیدن قدرت یادگیرى به حداعلاء خود
-
- فزونى گرفتن الگوپذیرى و همانندسازی
-
- جهتدار شدن کنجکاوى نوجوان
-
- تفکر درباره مسائل جدى زندگى نظیر انتخاب رشته، انتخاب شغل و انتخاب همسر و نگرانى نسبت به این مسائل
-
- پایان یافتن وابستگى شدید به والدین و تمایل به رهائى تدریجى از این وابستگى و داشتن استقلال فردی
-
- دست یافتن به قواعد اجتماعى پایدار و احساس محدودیت نسبت به برخى از قواعد اجتماعى و خانواده
-
- گرایش به امور سیاسى و مرام و مسلک
-
- افزایش روحیه ارزشگذارى به امور فرهنگی، هنرى و علمی
-
- احساس توانائى تأثیرگذارى و ایفاى نقشهاى مفید اجتماعى و شرکت در زندگى گروهی
-
- رسیدن به بلوغ جنسى و بلوغ شرعی
-
- وجود تفاوت بین پسران و دختران از لحاظ زمان بلوغ جنسی، شرعى و غیره
-
- ورود به مرحله تفکر انتزاعى و گسترده شدن توانائىهاى فکرى و ذهنی
-
- پرداختن به قضاوت، سنجش و ارزیابى دوباره اشخاص، اشیاء و پدیدهها و داشتن نوعى شک و تردید در باورها و اعتقادات براى دوبارهسازى آنها
-
- گسترش آمال و آرزوها و شدت یافتن تخیلات و تجسمات
-
- شدت یافتن رفاقت به همسالان و تمایل به جنس مخالف
-
- بیدار شدن و تشدید گرایشات اخلاقى و مذهبی
-
- تمایل به سازگارى با محیط و کاهش ماجراجوئی
-
- تمایل به آراستن ظاهر خود و جلب توجه دیگران
در این میان بیشتر دختران هر چه به سنین نوجوانی و جوانی نزدیکتر میشوند میزان فعالیتهای جسمی و ورزشیشان کاهش چشم گیری مییابد. در مقطع ابتدایی نرخ فعالیتهای جسمانی در دختران و پسران تقریبا در یک سطح قرار دارد اما به مرور که دختران بزرگتر میشوند میزان فعالیت جسمیشان کاهش مییابد. این مساله خود نشان میدهد که چرا در بیشتر مواقع میزان اضافه وزن در زنان و دختران بیشتر مشاهده میگردد در حالی که پژوهشها نشان داده که عادات غذایی دختران و پسران تا حد زیادی مشابه هم میباشد. از طرف دیگر موضوع نگران کنندهتر این است که دختران نسبت به پسران بیشتر نگران وضعیت ظاهری خود هستند و به همین دلیل بیشتر به رژیم های غذایی سرسختانه روی آورده و با توجه به اینکه آنان در این دوره از زندگی در حال رشد هستند، به کار بردن این رژیم های غذایی باعث ایجاد کمبود مواد ضروری در بدن آنان میگردد و باعث عواقبی مانند پوکی استخوان، ضعف قوای بدن، ضعف عضلانی، ریزش شدید مو و … میگردد.
۸٫۲٫ بررسی پیشینه تحقیقات
۱٫۸٫۲٫ تحقیقات انجام شده در داخل کشور
بیاتی در سال ۱۳۹۱ به مقایسه شاخص های اصلی آنتروپومتریکی، بیومکانیکی، فیزیولوژیکی، روانی و وضعیت قامتی اسکلتی- عضلانی قبل و بعد از بلوغ دختران ۱۱- ۱۳ سال پرداخت. یافته های تحقیق نشان داد بین شاخص های اصلی ویژگیهای آنتروپومتریکی (جز در قد، محیط تنه در سطح سینه، محیط تنه در سطح ناف، بیشترین محیط عضله ساق پا، وزن، بیشترین محیط بازو و طول ساق پا)، بیومکانیکی (جز در پرتاب توپ مدیسن بال)، فیزیولوژیکی (جز در نبض بعد از فعالیت، نبض در حالت عادی و سن) روانی (جز در افسردگی) و وضعیت قامتی، اسکلتی – عضلانی (جز در انحراف جانبی ستون مهرهها) در قبل و بعد از بلوغ دختران ۱۱ تا ۱۳ سال تفاوت معنادار وجود ندارد (بیاتی، ۱۳۹۲).
کریلی در سال ۱۳۹۱ به مقایسه شاخص های اصلی آنتروپومتریکی، بیومکانیکی، فیزیولوژیکی، روانی وناهنجاریهای اسکلتی – عضلانی در دختران ۹ تا ۱۱ سال پرداخت. یافتههای تحقیق نشان داد رشد موجب تفاوت در شاخص ها اصلی ویژگیهای آنتروپومتریکی، بیومکانیکی، روانی و ناهنجاریهای اسکلتی- عضلانی در دختران ۱۱-۹ ساله شده است. در ویژگیهای آنتروپومتریکی ترکیب بدن در دختران ۹ساله، محیط اندام در دختران ۱۰ساله و طول اندام در دختران ۱۱ ساله چشمگیرتر است و به تدریج قدرت و استقامت عضلانی آنها افزایش یافته و در کل مهارت های حرکتی آنها بهبود مییابد. همچنین کودکان به تناسب رشد جسمانی با احساسات جدید که در نتیجه دگرگونی ها جسمانی پدید می آید و موجب برانگیخته شدن حالات روحی و روانی آنها می شود، سازگارتر می شوند (کریلی، ۱۳۹۱).
رحمتی در سال ۱۳۹۱ به مقایسه شاخص های اصلی ویژگیهای آنتروپومتریک، بیومکانیک، روانی و ناهنجاریهای اسکلتی- عضلانی دختران ۱۸-۱۶ سال پرداخت. یافتههای تحقیق نشان داد بین شاخص های اصلی ویژگیهای آنتروپومتریکی (جز در ارتفاع از زائده آخرومی تا زمین، طول سر، چربی تحت کتفی، چربی شکمی، چربی سه سر و چربی دو سر)، بیومکانیکی، روانی (جز در استقلال و واقع گرایی) و ناهنجاری های اسکلتی- عضلانی دختران ۱۸-۱۶ ساله تفاوت وجود ندارد. در گروه سنی ۱۶ سال تعادل ایستا (تست لک لک)، واقع گرایی برای گروه سنی ۱۷ سال و چربی شکمی و تحت کتفی برای ۱۸ ساله ها به عنوان شاخص اصلی شناسایی شدند (رحمتی، ۱۳۹۱).
حسینی در سال ۱۳۹۰ به مقایسه بین ویژگیهای آنتروپومتریکی، بیومکانیکی و ناهنجاریهای اسکلتی زنان ۱۸ تا ۳۵ سال ورزشکار و غیر ورزشکار پرداخت. یافتههای تحقیق نشان داد بین میانگینهای قد نشسته، پهنای آرنج، پهنای تنه در سطح ناف، محیط تنه در سطح ناف، محیط ران در قسمت میانی و شاخص کورومیک و تیپ بدنی مزومورفی زنان ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنادار وجود داشت. در مورد فاکتورهای بیومکانیکی بین میانگین قدرت، سرعت، چابکی، استقامت و تعادل زنان ۱۸ تا ۳۵ سال ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنادار تایید شد. در مورد ناهنجاریهای اسکلتی، انحراف جانبی ستون مهرهها، انحراف گردن به جلو و شکم افتاده تفاوت معنادار تایید شد. نتیجه میگیریم که ورزشکار بودن می تواند در برخی از فاکتورهای آنتروپومتریکی، بیومکانیکی، و ناهنجاریهای اسکلتی تأثیر مثبتی داشته باشد (حسینی، ۱۳۹۰).
شادمانی در سال ۱۳۹۰ به بررسی رابطه لوردوزیس کمر با ویژگی های آنتروپومتریکی، ترکیب بدنی و آمادگی جسمانی در دانش آموزان دختر هنرستان تربیت بدنی شیراز پرداخت. یافتههای تحقیق نشان داد بین لوردوزیس کمر با شاخص توده بدنی (BMI) دانش آموزان تربیت بدنی (r=0.351) در سطح۰٫۰۱ >α با ۹۹ درصد اطمینان رابطه معناداری وجود دارد و بین لوردوزیس کمر با درصد چربی بدن (%BF) دانش آموزان تربیت بدنی رابطه معناداری وجود دارد. بین لوردوزیس کمر با نسبت دور کمر به باسن (WHR) دانش آموزان تربیت بدنی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین لوردوزیس کمر با قدرت عضلات شکم دانش آموزان تربیت بدنی رابطه معناداری وجود ندارد (شادمانی، ۱۳۹۰).
بهره مند در سال ۱۳۸۹ به مقایسه ویژگیهای آنتروپومتریکی، ترکیب بدنی و تبپ بدنی زنان ۵۰ تا ۶۵ ساله پرداخت. نتایج نشان داد بین قد، وزن، ارتفاع زانو تا زمین، طول ران، پهنای تنه از ارتفاع نوک سینهها، پهنای تنه در سطح لگن، بیشترین محیط بازو، محیط ران در قسمت میانی، بیشترین محیط عضله ساق پا، شاخص دور کمر به باسن و شاخص کورومیک زنان فعال و غیر فعال تفاوت معناداری وجود ندارد. بین ارتفاع عمودی نشسته زنان ۵۰ تا ۶۰ ساله فعال و غیر فعال تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین درصد چربی، توده بدون چربی زنان ۵۰ تا ۶۵ ساله فعال و غیر فعال تفاوت معناداری وجود ندارد. بین عدد آندومورفی زنان فعال و غیر فعال تفاوت معناداری وجود ندارد. بین عدد مزومورفی و عدد اکتومورفی زنان ۵۰ تا ۶۵ ساله فعال و غیر فعال تفاوت معنادری وجود دارد (بهرهمند، ۱۳۸۹).
پرنیان در سال ۱۳۸۹ به مقایسه شدت و شیوع ناهنجاریهای اندام فوقانی و تحتانی دانش آموزان پسر و دختر مقطع اول متوسطه شهرستان اسلام آباد غرب پرداخت. آزمودنی ها ۵۰ نفر دختر و ۵۰ نفر پسر سال اول مقطع متوسطه بودند که به صورت نمونه گیری خوشهای تصادفی انتخاب گردیدند. نتایج حاصل نشان داد که بین میزان ناهنجاریهای کیفوز، لوردوز، زانوی پرانتزی، زانوی ضربدری در آزمودنیهای پسر و دختر سال اول متوسطه تفاوت معناداری وجود دارد. از طرف دیگر بین میزان شدت ناهنجاری های کیفوز و لوردوز در پسر و دختر سال اول متوسطه تفاوت معناداری وجود دارد از طرف دیگر بین میزان شدت ناهنجاری پای پرانتزی و پای ضربدری در پسر و دختر سال اول متوسطه تفاوت معناداری وجود ندارد. در مجموع میتوان نتیجه گیری کرد که بین میزان شیوع و شدت ناهنجاری ها در دختران و پسران سال اول متوسطه تفاوت آشکاری وجود دارد (پرنیان، ۱۳۸۹).
قلعه شاهین در سال ۱۳۸۸ به مقایسه برخی ویژگیهای آنتروپومتریکی و فاکتورهای آمادگی جسمانی فوتسالیستهای دختر و پسر منتخب مدارس متوسطه شهرستان اسلام آباد غرب پرداخت. نتایج تحقیق نشان داد میانگین شاخص های درصد چربی بدن، BMI، عرض لگن، انعطاف پذیری در فوتسالیستهای دختر بیشتر از فوتسالیستهای پسر است ولی این اختلاف تنها در مورد درصد چربی بدن و میزان انعطاف پذیری معنادار است. به جز موارد فوق میانگین داده ها در تمامی متغیرهای آنتروپومتریکی (قد نشسته، قد ایستاده، طول دو دست در حالت کشیده، طول پا، عرض شانه، عرض زانو، عرض آرنج، عرض مچ دست، محیط بازو، محیط ساق، محیط مچ دست، محیط شانهها) و نیز رکورد فاکتورهای آمادگی جسمانی(میزان چابکی، استقامت عضلانی) به طور معناداری در پسران بیشتر از دختران بود (قلعه شاهین، ۱۳۸۸).
سیاح در سال ۱۳۸۸ به مقایسه ویژگیهای آنتروپومتریکی، آمادگی جسمانی و آمادگی مهارتی دانشجویان پسر سال اول رشته تربیت بدنی با دانشجویان سال اول سایر رشته های دانشگاه زنجان پرداخت. یافتههای پژوهش نشان داد اختلاف معناداری بین دور قفسه سینه، درصد چربی، شاخص توده بدن، استقامت عضلانی،توان بیهوازی، چابکی، سرعت، نیروی عضلات دست، انعطاف پذیری، و سرعت عکس العمل دست دو گروه وجود دارد. بین سن، قد و وزن این اختلاف معنادار نبود (سیاح، ۱۳۸۸).
سالم و همکاران در سال ۱۳۸۸ در تحقیقی با عنوان ارزیابی شاخص های تن سنجی در دختران مقطع راهنمایی و دبیرستانی شهرستان رفسنجان، اندازه های تن سنجی شامل وزن، قد و دور کمر ۱۲۲۱ دختر دانش آموز را اندازه گرفتند و به این نتایج دست یافتند: ۲/۱۱% افراد دارای اضافه وزن، ۴/۲% چاق و ۳/۱۱% دارای کم وزنی بودند. میزان افراد مبتلا به اضافه وزن و چاقی بین دو گروه راهنمایی و دبیرستانی دارای اختلاف معناداری بود (۰/۰۵>P ). اندازه گیری دور کمر نشان داد که ۲/۱% نمونه ها دارای چاقی مرکزی هستند. بین دور کمر و شاخص توده بدنی همبستگی آماری معناداری وجود داشت (۰/۰۱>P و r= 0/08). یافتههای آنان نشان داد که اضافه وزن، چاقی و کم وزنی یک مشکل معمولی بهداشتی در دانش آموزان مقاطع راهنمایی و دبیرستانی شهرستان رفسنجان است (سالم و همکاران، ۱۳۸۸).
صادقی و همکاران (۱۳۸۸) در بررسی ارتباط بین قدرت و انعطاف عضلات تنه با میزان قوس کایفوز پشتی در دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی گزارش کردند که ارتباط معناداری بین کایفوز پشتی با تمام متغیرهای پیش بین (قدرت، عضلات بازکننده، پشت، قدرت عضلات نزدیک کننده کتف، انعطاف عضلات تاکننده کمربند شانهای و انعطاف عضلات سینهای شکمی) نشان داد. متغیرهای قدرت عضلات بازکننده پشتی و انعطاف عضلات سینه ای شکمی، انعطاف تاکننده کمربند شانه ای به عنوان مهمترین پیشگوها برای میزان تغییرات کایفوز پشتی معرفی شدند. با توجه به نتایج تحقیق چنین به نظر میرسد که با کاهش قدرت علا بازکننده و نزدیک کننده کتف، کاشه انعطاف سینه ای شکمی و نیز تاکننده کمربند شانه ای، میزان قوس کایفوز پشتی افزایش مییابد(صادقی و همکاران، ۱۳۸۸) .
شجاع الدین و همکاران در سال ۱۳۸۷ به بررسی ارتباط استقامت عضلات تنه و ویژگیهای آنتروپومتری با میزان دردهای کمری در ورزشکاران دارای ناهنجاری گودی کمر پرداختند. تعداد ۳۰ نفر از دانشجویان پسر دانشگاه تربیت معلم که ورزشکار بودند در این تحقیق شرکت نمودند. آزمودنیها همه دارای گودی کمر و براساس شدت درد به سه دسته کمر درد خفیف و کمردرد متوسط و کمردرد شدید، تقسیم بندی شدند. ویژگیهای آنتروپومتریکی آزمودنیها اندازه گیری شد. نتایج بدست آمده بیانگر این بود که با افزایش استقامت عضلات تنه میزان درد کمر کاهش مییابد. همچنین بین برخی ویژگیهای آنتروپومتریکی آزمودنیها، شامل طول اندام فوقانی و تحتانی، پهنای لگن، پهنای شانه، قد نشسته و میزان درد کمر هیچ رابطه معناداری مشاهده نشد و تنها بین دامه حرکتی کمر با میزان کمردرد رابطه معنی داری وجود داشت. بنابراین چنین به نظر میرسد که استقامت عضلانی کم در ناحیه عضلات شکم و پشت و کاهش دامنه حرکتی ورزشکاران در ناحیه کمری خطر ابتلا به کمردرد را افزایش میدهد (شجاع الدین و همکاران، ۱۳۸۷).
عابدین در سال ۱۳۸۷ تحقیقی با عنوان مقایسه هوش هیجانی، سلامت روانی و کارکرد خانواده دانش آموزان دبیرستانی فرزند جانباز با معلول و عادی را انجام داد، یافتههای به دست آمده به طور کلی حاکی از آن بود که در خانواده جانبازان کناره گیری عاطفی و هیجانی پدر و به همراه معلولیت وی با کاهش تعاملات و ارتباطات درون خانواده و تغییر الگوهای ارتباطی اعضاء با یکدیگر رابطه دارد. این تغییرات نیز به نوبه خود سبب کاهش هوش هیجانی فرزندان جانباز به ویژه در مؤلفه بین فردی و نیز سلامت روانی آنان و افزایش مشکلات اضطرابی و پرخاشگری آنان بر می گردد (عابدین، ۱۳۸۷).
نعمتی و همکاران در سال ۱۳۸۷ در تحقیقی با عنوان بررسی عوامل تن سنجی دانش آموزان دختر ۱۹-۷ ساله اردبیل و مقایسه آن با استاندارد NCHS با بهره گرفتن از روش نمونه گیری چند مرحله ای قد و وزن، ۳۹۹۶ دختر ۱۹-۷ ساله را اندازه گرفتند و به این نتیجه رسیدند که میانگین قد و وزن دختران شهری از همسالان روستایی خود بالاتر است. رشد قد آزمودنیها در فاصله سنی ۱۲-۹ سالگی بیشتر و حداکثر آن در نه سالگی و به میزان شش سانتی متر در سال است. بیشترین میزان افزایش وزن دختران در سیزده سالگی و به مقدار پنج و نیم کیلوگرم در سال است. میانگین قد و وزن دختران اردبیلی در سنین مورد مطالعه در همسالان تهرانی، کرمانی و اصفهانی کمتر است همچنین تمام صدکهای قد و وزن و توده بدن دختران ۱۹-۷ ساله اردبیل از صدک های مشابه خود در استاندارد NCHS کمتر است (نعمتی و همکاران، ۱۳۸۷).
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 12:14:00 ق.ظ ]
|