۲-۲- اعلان سود و سودمندی محتوای اطلاعاتی آن :

سود یکی از اقلام مهم و اصلی صورت­های مالی است که در نوشته­ های مختلف کاربردهای متفاوت دارد. معمولاً سود به عنوان مبنایی برای محاسبه مالیات، عاملی برای تدوین سیاست پرداخت سود تقسیمی، راهنمایی برای سرمایه ­گذاران و تصمیم ­گیری و عاملی برای پیش‌بینی در نظر گرفته می‌شود.

یکی از کاربردهای اصلی سود، استفاده از آن به عنوان ابزاری برای پیش‌بینی است که افراد را در امر پیش‌بینی سودها و رویدادهای اقتصادی آینده یاری می­ کند. در واقع ثابت شده است که برای پیش‌بینی مقادیر هر نوع سود ‌می‌توان از مقادیر سود در گذشته استفاده کرد. (بلکوئی، ۱۳۸۱).

مفهوم سود حسابداری در بیانیه شماره یک هیئت استانداردهای حسابداری مالی[۲۱] فرض شده که سود حسابداری معیار خوبی برای ارزیابی عملکرد واحد تجاری است و می ­تواند برای پیش‌بینی گردش آتی نقدی مورد استفاده قرار گیرد. دیگر صاحب نظران فرض ‌می‌کنند که سود حسابداری از لحاظ کلی، اطلاعاتی مربوط در مدل­های تصمیم ­گیری سرمایه ­گذاران و اعتباردهندگان محسوب می‌شود. امّا اعتبار این فرضیات از طریق تحقیقات مشاهده­ای تأیید نشده است.

برخی دیگر از پژوهشگران حسابداری اظهار داشته اند که استفاده­کنندگان از گزارش­های سود باید توجه داشته باشند که تنها در صورتی سود حسابداری قابل‌درک و استفاده است که نحوه اندازه ­گیری و قواعد عملیاتی مربوط به آن نیز روشن باشد (شباهنگ، ۱۳۸۷).

شاید بتوان گفت که سود یکی از مفاهیمی است که حسابداری از اقتصاد به عاریت گرفته است. اگر چه از دیدگاه اطلاعاتی، مفهوم سود، بیشتر فعّالیّت­های حسابداری را توصیف می­ کند امّا از لحاظ ملاک اندازه ­گیری بنیادی کماکان مورد تردید است. بر اساس مفروضات بازار کالای سرمایه، تحقیقات علمی نیز مؤید این دیدگاه است که سود حسابداری محتوای اطلاعاتی دارد (اسماعیلی، ۱۳۸۵).

نتایج مطالعه ارتباط بین سود، نرخ بازده غیرعادی و حجم فعالیت که از سوی بال و براون انجام گرفت این بود که بین سود و بازده غیرعادی رابطه معناداری وجود دارد و سود اطلاعاتی را به بازار سهام منتقل می­ کند. از طرفی سود می ­تواند عاملی در تعیین قیمت سهام باشد، زیرا بر اساس فرضیه بازار کارا، اطلاعات ممکن است از منابع دیگر کسب شوند و تأثیر لازم را بر قیمت سهام بگذارند. اگر چه از دیدگاه محتوای اطلاعاتی، مفهوم سود سودمندی فعالیت حسابداری را توصیف می­ کند، امّا از دیدگاه معیار اندازه ­گیری بنیادی ارزش سهام، کماکان مورد تردید است. بر اساس مفروضات بازار کارای سرمایه که پژوهش­های تجربی نیز مؤید آن است، سود حسابداری دارای محتوای اطلاعاتی است (خالقی مقدم، ۱۳۷۷).

ما انتظار داریم پس از اعلام سود خالص شاهد این موضوع باشیم که معامله بر روی سهام شرکت افزایش یابد. گذشته از این، هر قدر تفاوت در باورهای پیشین سرمایه ­گذاران و تفسیرهایی را که بر اساس اطلاعات مالی کنونی انجام می­ دهند، بیشتر باشند، حجم این معاملات بیشتر خواهد شد. اگر سرمایه ­گذاران سود خالص گزارش‌شده را به عنوان خبر خوب تفسیر کنند (و در نتیجه بر انتظاراتی که درباره بازده و سوددهی آینده شرکت دارند بیفزایند) کسانی را تحت‌الشعاع قرار خواهند داد که اعلام سود خالص را به عنوان خبر بد تفسیر ‌می‌کنند. در چنین شرایطی ما انتظار داریم شاهد افزایش قیمت سهام شرکت باشیم. ‌بنابرین‏ سود به عنوان یکی از اطلاعاتی است که تغییرات قیمت سهام را موجب می‌شود. بازده سهام شامل سود تقسیمی و قیمت سهام است در نتیجه هر عاملی ثروت سهام‌داران را افزایش خواهد داد که سبب افزایش قیمت سهام واحد تجاری شود، از این رو سود همواره مورد توجه سرمایه ­گذاران است. (نوروزبیگی، ۱۳۸۶).

۲-۳: مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی:

در دهه ۱۹۷۰ میلادی سه دانشمند به نام‌های مایکل اسپنس، جرج اکرلوف و جوزف استیلیتز برندگان جایزه نوبل اقتصاد در سال (۲۰۰۱) در زمینه اقتصاد اطلاعات، نظریه‌ای را پایه‌گذاری کردند که به نظریه عدم تقارن اطلاعاتی موسوم گردید.

اکرلف [۲۲]( ۱۹۷۰ ) با ارائه نظریه‌ای به عنوان بازار” لمون ها [۲۳] ‟ یا اجناس بنجل توجه صاحب‌نظران حوزه های مختلف اقتصادی را به مسئله عدم تقارن اطلاعاتی بین مشتری و فروشنده و نیز پیامدهای آن جلب کرد. اکرلوف نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی می‌تواند موجب افزایش انتخاب ناسازگار در بازارها شود که این امر قبل از وقوع معامله برای افراد به وجود می‌آید. اصل و ماهیت عدم تقارن اطلاعاتی این نکته است که افراد درون سازمانی آگاهی بیشتری ‌در مورد آینده شرکت، خطرها و ارزش شرکت نسبت به سرمایه‌گذاران خارجی دارند. عدم تقارن اطلاعاتی به گزینش مغایر و مشکلات اخلاقی منجر خواهد شد. عدم تقارن اطلاعاتی به کارآمد نبودن بازارها منجر خواهد شد. ریشه و پایه این نظریه بر این اصل استوار است که در یک معامله، چنانچه یکی از طرفین از شرایط واقعی کالاهای مورد نظر آگاهی نداشته باشد. طرف دوم می‌تواند سود بیشتری به دست آورد. در چنین وضعیتی گونه‌ای از نبود اطمینان و عدم قطعیت بر فضای معامله حاکم خواهد بود که در نهایت به تضعیف جریان می‌ انجامد. (نهندی وملکی نژاد، ۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...