یوگی، لاک و دورهیم۱۹۹۷[۴۶]) مفهوم خودکارآمدی عمومی را به عنوان اعتماد افراد به توانایی‌های خودشان در فراخواندن انگیزش، منابع شناختی و اعمال لازم برای حفظ کنترل روی وقایع زندگی معرفی نمودند(به نقل از لیندلی وبورگن[۴۷]، ۲۰۰۲).

شوارزر و همکاران(۲۰۰۵) خودکارآمدی عمومی به معنی باور به صلاحیت مشخصی برای اینکه از پس کارهای تازه برآید و از عهده طیف گسترده ای از موقعیت های چالش برانگیز یا پافشاری برآید را از خودکارآمدی خاص[۴۸] (مقید بودن به انجام کار خاص) متفاوت می دانند. آن ها ثابت کردند که چگونه خودکارآمدی عمومی به عزت نفس و عملکرد تحصیلی و نیز ساختارهای دیگر مربوط است و اینکه چگونه این ارتباط تمام فرهنگ ها و نمونه ها محکم حفظ می‌شوند (کارسیاودکاسو[۴۹]،۲۰۰۶، به نقل از میرزایی،۱۳۸۶).

تفاوت خودکارآمدی با سایر انواع باورهای خود

سازه‌های خود پنداره ، عزت نفس ، انتظار عملکرد و مکان کنترل اغلب با سازه خوکارآمدی اشتباه می‌شوند و اگر چه این واژه ها غالبا” توسط مردم عامی به جای یکدیگر به کار می‌روند اما سازه‌های متمایزی را ارائه می نمایند .

خودپنداره

اگر چه تمایز مفهومی بین باورها ی خودکارآمدی و خودپنداره در نگاه اول ممکن است حداقل به نظر آید . اما این دو پدیده‌های مختلفی را ارائه می نمایند . ( بندورا ، ۱۹۸۶ ) خودپنداره اشاره به یکپارچگی خود ارزیابی عمومی نیست به واکنش ها و باورهای خود گوناگون نظیر احساسات خود ارزشی و باورهای عمومی کفایت دارد . برعکس باورهای خودکارآمدی که قضاوت های بافت ویژه از قابلیت های فردی است که روند را برای رسیدن به هدف تعیین شده سازماندهی و اجرا می‌کند .

خودکارآمدی به طور اختصاصی تر روی تکالیف و فعالیت هایی که فرد احساس قابلیت در انجام آن دارد تمرکز می‌کند تا ارزیابی کلی تر از اینکه در برخی کارها چقدر خوب هستند ، ‌آن طور که در ارزیابی از خود پنداره دیده می شود . باید توجه شود مقیاس های خودپنداره ممکن است شامل گزینه های خودکارآمدی نیز باشد و نیز گزینه های مربوط به عزت نفس و ادراک های کلی کفایت را در بر گیرد . ( زیمرمن ، ۲۰۰۵ )

عزت نفس

عزت نفس به عنوان نوعی از باورشامل قضاوت ‌در مورد ارزش خود تعریف شده است . واکنش عاطفی که نشان می‌دهد که یک شخص چه احساسی ‌در مورد خودش دارد . این کاملا” متمایز از خود کارآمدی تصوری است که شامل قضاوت شناختی از قابلیت های فردی است ( پنتریج و شانک[۵۰] ، ۲۰۰۲ )

ادراک عزت نفس ممکن است از ادراک خود کلی فرد ( مثلا” خودپنداره ) و یا منابع گوناگون دیگر مانند داشتن ویژگی هایی که ممکن است جامعه برای آن ارزش قائل شود ایجاد شود ( بندورا ،۱۹۹۷ )

‌بنابرین‏ فرد ممکن است احساس ارزش کند . اگر فکر کند « من فرد خوبی هستم » در صورتی که خود را در برخی حوزه ها با کفایت تصور کند دارای خصیصه هایی مهم اجتماعی مانند نوع دوستی و همدلی شود اگر چه عزت نفس مثبت برای کارکرد انطباقی ، مطلوب و حتی لازم است . مسئله اصلی این است که آیا عزت نفس با ادراک خود کارآمدی مرتبط است و آیا یک پیش‌بینی ممتاز از خودکارآمدی برای عملکرد تحصیلی است .

اثرات تطبیقی خود کارآمدی و عزت نفس بررسی شده است که اعتبار خودکارآمدی و عزت نفس را برای پیش‌بینی اهداف شخصی و عملکرد دانشجویان کالج مطالعه کردند . خود کارآمدی یک پیش بین شاخص در مقایسه با عزت نفس برای پیشرفت تحصیلی است ( زیمرمن ، ۲۰۰۵ ) .

انتظارات عملکرد

گرچه گفته شده است که انتظارات عملکرد برای فهمیدن رفتار ، شاخص و مهم است ( بندورا ، ۱۹۹۷ ). تحقیقات نشان داده که باورهای خودکارآمدی برای رفتار معمولا” پیش‌بینی بهتری نسبت به انتظار عملکرد است ( شانک ومیلر[۵۱] ، ۲۰۰۲ )

خودکارآمدی به عنوان قابلیت تصوری دانش آموزان در انجام تکالیف خواندن و نوشتن ارزیابی شد . در حالی که انتظار عملکرد درجه بندی دانش آموزان از مهارت های خواندن و نوشتن در رسیدن به پیامدهای مختلف در شغل ، تلاش اجتماعی ، زندگی خانوادگی و آموزش بود . گرچه خودکارآمدی و انتظار عملکرد برای متغیر پیشرفت خواندن ۳۲% محاسبه شد ولی خودکارآمدی برای بیشتر این متغیرها ۲۸% بود . ( زیمرمن [۵۲]۱۹۹۵ )

کنترل تصوری

سازه کنترل تصوری [۵۳] که ازتحقیقات اولیه بر روی مکان کنترل راتر به وجودآمد . به انتظارات کلی مربوط می شود که در آن نتایج عملکرد با رفتار خود فرد یا حوادث بیرونی کنترل می شود .

این دیدگاه دوگانه کنترل پیشنهاد می‌دهد که مکان کنترل درونی رفتارهای خود جهت یافته را ارتقاء می‌دهد . در حالی که مکان کنترل بیرونی از توانایی‌های عاملی فرد جلوگیری می‌کند .

ادراک از کنترل و خودکارآمدی تصوری هر دو در اینکه فرد چطور به شیوه ای عاملی در محیط خود عمل می‌کند مشابه است .

افراد خودکارآمد و افراد با مکان درونی نسبت به افراد با خودکارآمدی پایین یا کسانی که مکان کنترلشان بیرونی است رفتار خود جهت یافته بیشتر را نشان می‌دهند .

اگر چه مانند تمایز بین انتظارات عملکرد خودکارآمدی ، کنترل تصویری ‌در مورد اینکه فرد احساس اطمینان درباره ی انجام تکالیف خاصی دریافت ویژه ای دارد به حساب نمی آید .

به علاوه بندورا ( ۱۹۹۷ ، ۱۹۸۶ ) ارزش ادراک های زمینه زدایی شده از کنترل را زیر سوال برد . در حمایت از این نتیجه گیری ، اسمیت [۵۴])۱۹۸۹ ) دریافت که مکان کنترل پیشرفت در عملکرد تحصیلی را پیش‌بینی نمی کند و اضطراب ، دانش آموزان مضطرب را که تحت آموزش مهارت های مقابله ای نبوده اند ،کاهش نمی دهد .

در صورتی که خــودکارآمدی چنین پیشرفت هایی را پیش‌بینی می‌کند . در واقع قضاوت های خودکارآمدی از سازه‌های انتظاری متفاوت هستند . زیرا آن ها تکلیف و بافت ویژه هستند و به طور اختصاصی بر ادراک قابلیت فرد متمرکز ( زیمرمن ، ۲۰۰۵ )

ابعاد خودکارآمدی ادراک شده

مطابق گفته های بندورا (۱۹۹۷)باورهای خودکارآمدی دارای سه بعد[۵۵] می باشندواز نظر سطح ،عمومیت ونیرومندی باهم تفاوت دارندوثابت شده است که این ابعاد نقش مهمی در اندازه گیری خودکارآمدی دارند.

۱- سطح

اولین بعد باورهای خودکارآمدی سطح[۵۶] می‌باشد .کارآمدی یک فرد ممکن است در یک قلمرو در حد کارهای ساده،متوسط یاشامل سطوح سخت گردد.اگر هیچ مانعی وجود نداشته باشد ،انجام آن کار ساده بوده ،وهرکس ممکن است احساس خودکارآمدی بالا ‌در مورد انجام آن داشته باشد.(بندورا ،۱۹۷۷)

در واقع سطح به دشواری مشکلاتی که شخص آمادگی مقابله با آن را دارد اشاره می‌کند.به طور مثال برخی از افراد این نکته را قبول دارند که باید چیزهای جدید را امتحان کرد اما هرگز این کار را انجام نمی دهند.برخی دیگر ممکن است در ارتباط با کودکان خود پرجرات باشند ،اما در برخورد با افراد بزرگتر اینگونه نیستند،یا ممکن است مرد یا زنی هنگام صحبت کردن در یک گروه کوچک به خود اطمینان داشته باشد ،اما موقع سخنرانی در یک مجمع چنین اطمینانی نداشته باشد .(محمدخانی ،۱۳۸۱)

۲- عمومیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...