کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



یکی از مهمترین شاخصهای رضایت مشتری از کیفیت کالاها و خدمات عرضه شده که با بهره گرفتن از مدل های علی – معلولی و پیامدها توسعه یافته اند، شاخص رضایت مشتری آمریکا ACSI می باشد.این مدل علاوه بر ارائه مقادیر پارامترهای میانگین و پراکندگی برای متغیر رضایت مشتری و علل آن برای یک سازمان ، به ارزیابی تاثیر متغیرها بر یکدیگر نیز می پردازد.مدل ACSI شامل تعدادی متغیر پنهان میباشد که به وسیله چند شاخص قابل اندازه گیری و از طریق نظرسنجی مشتریان محاسبه می شود. اعتبار این شاخص به دلیل محاسبه درون سنجی از روابط علی و معلولی ارتقا می یابد. در این مدل رضایت مشتری از جمله متغیرهایی است که با بهره گرفتن از چند شاخص قابل اندازه گیری محاسبه میشود. این رویکرد چند شاخصه است و شاخصهای مورد نظر شامل رضایتمندی کل ، تلقی مشتری از کیفیت محصول یا خدمت در قیاس با انتطارات او و کیفیت محصول یا خدمت دریافتی در قیاس با محصول یا خدمت ایده آل مشتری می باشند(ملکی ودارابی،۱۳۸۷،۳۰). متغیرهای شش گانه پنهان مستقیما قابل اندازه گیری نیستند، بلکه هریک از آنها به کمک معیارهای متعدد که در شکل ۲-۴ مشخص شده است، ارزیابی می شوند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

Hirschman
منبع: (ملکی ودارابی،۳۰،۱۳۸۳)
شکل۲-۵- مدل شاخص رضایت مشتری در آمریکا
شکایت به مدیران
شکایت به کارکنان
وفاداری مشتری
تمایل برای خرید مجدد
فاصله با ایده آل
تحمل در برابر افزایش قیمت
شکایات مشتری
مقایسه با انتظارات
انطباق
قابلیت اطمینان
انطباق
قابلیت اطمینان
کیفیت درک شده
انتظارات مشتری
ارزش درک شده
کیفیت در برابر قیمت
رضایت مشتری
جدول ۲-۵شاخص های مدل ACSI را که برای اندازه گیری متغیرهای پنهان مورد استفاده قرار می گیرند، نشان می دهد.با بهره گرفتن از نظرات مشتریان سازمان در خصوص هر یک از معیارها، وضعیت آن متغیرها مشخص می شود وبا استفاده از داده های جمع آوری شده مقدار شاخص رضایت مشتری محاسبه میشود.
جدول ۲-۵- شاخص های مدل ACSI

ردیف
عنوان شاخص
متغیر پنهان مربوطه

۱

انتظارات کلی از کیفیت / پیش از خرید

انتظارات مشتری

۲

انتظارات در مورد انطباق ویژگی های محصول یا خدمت یا نیازمندی های فردی مشتری/ پیش از خرید

۳

انتظارات در مورد میزان قابل اطمینان بودن محصول یا خدمت یا میزان خرابی مورد انتظار مشتری / پیش از خرید

۴

ارزیابی کلی از کیفیت محصول/ پس از خرید

استنباط مشتری از کیفیت محصول

۵

ارزیابی مشتری از میزان انطباق محصول با نیازهای فردی / پس از خرید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 11:24:00 ب.ظ ]




ج. جرم انگاری با بیشترین بزه دیدگی؛
جرم انگاری باید تمام جوانب بزه دیدگی اعم از بزه دیدگی روانی و جسمی را در صورت وجود باید در برگرفته و متضمّن ارائه راهکاری برای جبران آنها باشد توجه به این موضوع در اسناد بین المللی حقوق بشر نیز به چشم می خورد. یک بزهدیده واحد همواره از جهات متعدد بزه دیدگی چون روانی، فیزیکی، حیثیتی، اقتصادی و… آسیب می بیند، یک جرم انگاری بهینه می بایست تا حد امکان این بزه دیدگی ها را که معمولاً در قلمرو حقوق جزا، الزامات حقوق جزا نیز آنها را تحدید می نماید، مورد عنایت قرار دهد که از این خاصیت گاه تعبیر به «جرم انگاری با حداکثر خاصیت جبرانی» می شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

د. جرم انگاری با بیشترین بزهدیده؛
در صورت ارتکاب یک جرم معمولاً علاوه بر بزهدیده مستقیم افراد دیگر نیز متضرر می شوند و به نوعی بزهدیده واقع می گردند که جرم انگاری جامع باید به همه این افراد توجه کند تا بتواند حمایت همه جانبه از متضرران یا بزهدیدگان بکند.

    1. لزوم توجه به افکار عمومی

یکی دیگر از محدودیتهای عملی برای جرم انگاری یک رفتار میزان توافق اکثریت شهروندان به ممنوعیت آن است. این یک آرمان مردم سالارانه است که تا حد امکان حقوق باید مطابق ایده ها، نگرشها و عقیده های اگر نه همه مردم دست کم اکثریت شهروندان شکل بگیرد. علاوه بر این در مورد اخیر اجرای قانون اعتبار و مشروعیت خود را از هماهنگی با «درک عمومی از دولت» به دست می آورد؛ کتاب قانون بدون داشتن ریشه ای عمیق در روح مردم و آداب و رسوم رایج و اصیل به یک ببر کاغذی تبدیل می شود.[۱۷۵]
برای اینکه قوانین موضوعه در کشوری دوام داشته باشد و مورد احترام و عمل قرار گیرد، باید با انتظارات عمومی مردم یعنی سنتها، شرایط فرهنگی، آداب و رسوم و سایر عوامل اجتماعی هماهنگ و سازگار باشد. به تعبیر برخی از اساتید، قانون وقتی جایگاه قاعده حقوقی پیدا می کند و به نظم حقوقی منجر می شود که حس درستی آن دامنگیر شود و همگان اعم از شهروندان عادی و حقوق دانان نسبت به درستی آن یقین داشته باشند.[۱۷۶] در کتب فلاسفه حقوق کیفری «معیار مقبولیت و فرض هم نوائی و پذیرش» که به عنوان یکی از معیارهای جرم انگاری ذکر شده است اشاره به همین مطلب دارد.
البته وضع قوانین جدید ممکن است خود در روحیه و انتظارات عمومی تأثیر کرده، پس از مدتی آن را تغییر دهد؛ یعنی در اثر تکرار و تربیت عمومی ممکن است افراد مشروط شوند و انتظارات جدیدی در آنها به وجود آید. ولی امکان تحقق این امر و دامنه ی آن محدود است و حتی در مواردی که مردم تحت تاثیر قوانین تازه، انتظارات جدیدی پیدا می کنند، باید قبلاً زمینه روانی لازم برای این امر آماده شده باشد وگرنه قوانین موضوعه جدید محکوم به فنا و عدم اعتنای مردم خواهد بود. به عبارت دیگر قانون کیفری ارزش ساز نبوده و فقط از ارزشهای موجود حمایت می کند. قانونگذار کیفری نبایستی به بهانه شکل دهی و قالب سازی سالم و هنجارمند انتظارات عمومی (به زعم خود) از طریق جرم انگاری درصدد تحمیل قواعد رفتاری بر مردم برآید؛ قواعد رفتاری ای که در صورت عدم رعایت با شدیدترین برخورد، یعنی مجازات روبرو خواهد شد.[۱۷۷]
به هرحال جرم انگاری وقتی می تواند باعث کاهش جرم شود که متخذ از عرف و افکار عمومی جامعه باشد. به عبارت دیگر مردم باید از اقدام مقنن در جرم شناختن عمل احساس آرامش داشته باشند. جرم دانستن عملی که عرف آن را قبول ندارد جنگ با جامعه است.

    1. بایدهای شکلی جرم انگاری

الف. لزوم جرم انگاری از طریق مجاری خاص قانونی
اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصول ۷۱ و ۸۵ تصریح دارند که قانونگذاری در همه امور کشور، خاص مجلس شورای اسلامی است. حتی بر اساس اصل ۸۵ : «سمت نمایندگی قائم به شخص است و قابل واگذاری به دیگری نیست و مجلس نمی تواند اختیار قانونگذاری را به شخص یا هیئتی واگذار کند…». در ادامه این اصل آمده «ولی در موارد «ضروری» مجلس می تواند اختیار وضع بعضی از قوانین را با رعایت اصل ۷۲ [۱۷۸]به کمیسیونهای داخلی خود تفویض کند، و در این صورت این قوانین در مدتی که مجلس تعیین می کند به صورت آزمایشی اجرا می شوند».
نکته مهم تر آنکه بر اساس اصل ۳۶ قانون اساسی «حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.» به عبارت دیگر در قلمرو جرم انگاری، اصل ۳۶ قانون اساسی نیز حاکم است و صرفاً جرم انگاری باید از طریق «قانون» یعنی مجلس شورای اسلامی انجام شود و هیچ چیز دیگری غیر از آن که معنای خاص و مجاری خاص خود را داشته باشد از قبیل آیین نامه ها یا مصوبات ابتدایی مجمع تشخیص مصلحت و … نمی تواند به جرم انگاری بپردازد.
با تامل در اصل ۸۵ قانون اساسی معلوم می شود که تصویب قوانین آزمایشی یک حالت استثنایی و خلاف قاعده است. این در حالی است که بعد از انقلاب، اغلب قوانین کیفری به صورت آزمایشی به تصویب رسیده اند و حتی مدتهای مدیدی پس از پایان دوره آزمایشی خود نیز همچنان اجرا شده اند. قوانینی از قبیل قانون حدود و قصاص و مقررات آن مصوب ۱۳۶۱، قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۱، قانون تعزیرات مصوب ۱۳۶۲، قانون مجازات اسلامی مصوب۱۳۷۰، قانون آیین دارسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب ۱۳۷۸ و قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲؛ که دو مورد آخری در حال حاضر هم اجرا می شوند.
در واقع در حقوق کیفری ایران قاعده عدم تصویب قوانین آزمایشی جز در موارد استثنا، برعکس شده و مشمول تخصیص اکثر شده است. این در حالی است که چون حقوق کیفری با جان، مال، حیثیت، آزادی و آبروی افراد سرکار دارد، دقت و احتیاط در تصویب آنها باید از همه امور دیگر بیشتر باشد. بدیهی است تصویب قوانین آزمایشی که فقط یک رأی گیری در مجلس انجام می شود، هیچ گاه نمی تواند از پختگی و سنجیدگی قانون دایمی برخوردار باشد.
به نظر می رسد بعد از گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی زمان تصویب قوانین آزمایشی را باید سپری شده دانست. از این رو لازم است قوه قضاییه که مقصر اصلی در عدم تصویب قوانین دایمی است و به یکی از وظایف اصلی خود در این زمینه مقرر در بند «۲» اصل ۱۵۸ [۱۷۹]قانون اساسی عمل نکرده است، تمام تلاش خود را صرف تهیه لوایح قضایی در این باره کند. بدیهی است این امر با توجه به تجربیات به دست آمده و وجود حقوق دانان محقق و پر تلاش در قلمرو حقوق کیفری که مسلط بر مباحث فقهی، حقوقی و مبانی و معیارهای جرم انگاری اند کار دشواری هم نیست، فقط ارده قوی برای جمع آوری آنها در مجموعه ای خاص (البته نه فقط از قشر خاصی) لازم است تا کار دایمی کردن قوانین آزمایشی و نیز تنقیح قوانین دایمی سروسامان یابد. اگر قشر خاصی (مثلاً فقها) برای این منظور تعیین شود، نتیجه شبیه لایحه اولیه مجازات اسلامی (تدوین شده توسط قوه قضایی) می شود که به نوعی بازنویسی فقه به زبان فارسی بوده. این باز نویسی آنچنان دقیق انجام شده بود که حتی مواردی از قبیل جرم انگاری سحر و جادو (۱- ۲۲۵)، کفاره قتل مانند آزاد کردن برده (ماده۱۶- ۴۱۱) و سن شترهای دیه (ماده۲- ۴۲۱) را نیز از قلم نیانداخته بود. البته این موارد در قانون نهایی مجازات اسلامی ۱۳۹۲ حذف شدند.[۱۸۰]
ب. شفافیت و بیان انگیزه جرم انگاری
شفافیت از قدیمی ترین مباحث حقوق جزا و علوم جنایی محسوب می شود و بطور طبیعی در اسناد بین المللی حقوق بشر نیز لازم الرعایه محسوب می گردد. صراحت و شفافیت یکی از خصوصیات بارز یک قانونگداری خوب است.[۱۸۱] این امر در بحث جرم انگاری اهمیت بیشتری دارد. قانون مبهم آن هم درباره جرم انگاری، سرنوشت افراد را دستخوش سلیقه های فردی می کند و حقوق و آزادی های آنها را به مخاطره می افکند. درست است که بر اساس اصول تفسیر قوانین کیفری، ابهام قانون را نباید به ضرر متهم تفسیر کرد «اصل تفسیر به نفع متهم» و همچنین نباید گستره و مصادیق اعمال مجرمانه را به موارد مبهم سرایت داد «اصل تفسیر مضیق»، اما این امر باعث نمی شود تا قانونگذار رعایت احتیاط را برای تدوین قوانین صریح و شفاف نداشته باشد. در هر صورت ابهام قانون باعث اختلاف آرا می شود و در این میان آنچه لطمه می بیند حقوق و آزادی های افراد است. ابهام در قانون می تواند فرصتهای زیادی از دادگاهها و به خصوص دیوان عالی کشور را در مقام صدور آرای اصراری و وحدت رویه بگیرد و آنها را از انجام وظایف اساسی شان باز دارد که به نوبه خود اطاله دادرسی را دربرخواهد داشت.[۱۸۲]
قانونگذار باید عناصر تشکیل دهنده جرایم را با عبارات روشن و دقیق، مشخص و تعریف نماید. استفاده از عبارات و الفاظ موسع و دارای مضامین و مفاهیم و حتی کاربردهای متنوع و یا قابل اطلاق بر وضغیت یا رفتارهای متعدد، به ابهام یک ماده قانونی منجر می شود و باعث وهن قانون، تقنین و حکومت در معنای عام می شود، و «اجرا» و «احساس» عدالت را به مخاطره می افکند. در اسناد بین المللی حقوق بشر مواردی مانند «اخلاق عمومی» و «امنیت» و … به عنوان عوامل توجیه کننده تحدید حقوق و آزادی های شناخته شده که بدون ارائه تعریف و تبیین مفهوم روشن و غیر قابل تفسیری از آنها موجبات عدم شناخت مفاهیم و موازین حقوق بشر فراهم می شود.
از جمله راهکارهای مناسب جهت شفاف سازی قوانین تعریف جرم و واژگان کلیدی در خود قانون است نمونه خوبی از تعریف جرم یا بزه در راستای ماده ۱ کنوانسیون (منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازاتهای بی رحمانه، غیر انسانی یا موهن) می باشد که واژه «شکنجه» را تعریف نموده است. دیوان اروپایی حقوق بشر نیز «شفافیت» قانون را از اجزای اصلی کیفی بودن که در بردارنده سه معنای «قابلیت دسترسی و دقت» و «صراحت و شفافیت» و «قابلیت پیش بینی قانون» می باشد دانسته و رعایت آن را ضروری اعلام می نماید.[۱۸۳]
همچنین راهکار مناسب دیگر برای از بین بردن امکان هرگونه سوءبرداشت و در عین حال تعیین تکلیف برای هر مرجع مخاطب یا اجرایی، تعریف و ترسیم انواع و اقسام مشارکت در یک پدیده مجرمانه خاص، از قبیل مشارکت، معاونت و همچنین تعریف شروع به جرم می باشد که خوشبختانه در اسناد جدید همانند ماده ۲۷ کنوانسیون مریدا این موضوغ نیز مورد توجه قرار گرفته است.
از دیگر روش های ابهام زدایی به هنگام تبیین هر جرم، مشخص نمودن «مقید یا مطلق» بودن جرم منظور است که این نکته نیز در مواد ۳ و ۱۵ تا ۲۵ کنوانسیون مریدا رعایت شده است. علاوه بر این تعریف و تبیین کامل عناصر مادی و معنوی مربوط به هر جرم نیز گام دیگری در راستای افزایش شفافیت جرم انگاری رفتار مورد نظر می باشد.
تبیین هدف جرم انگاری و بیان نمودن آن موجب می گردد که هم درمقام تقنین و هم در مقام اجرا از تشتت آرا و پراکندگی سلیقه و نیز صدور احکام متفاوت در شرایط یکسان جلوگیری شود. علاوه بر این چنانچه به طرق علمی مشخص شد که جرم انگاری یا مجازات مزبور، دیگر در راستای هدف بیان شده به آن نیست می توان برای اصلاح آن اقدام نمود. این مهم در دیدگاه تنظیم کنندگان برخی از اسناد بین المللی حقوق بشر، امروزه چنان جایگاه رفیعی یافته که مواد نخستین بعضی از اسناد مختص تبیین اهداف جرم انگاری ها و بیان قواعد موجود قرار گرفته اند.[۱۸۴]
ج. رعایت قواعد نگارشی و ادبی
اهمیت رعایت قواعد نگارشی و ادبی در تدوین قانون برکسی پوشیده نیست. رعایت این قواعد تا حد زیادی باعث فصاحت و بلاغت قانون شده و ابهام و اجمالهای آن را از بین می برد. بدیهی است عدم رعایت قواعد نگارشی و ادبی درباره جرم انگاری که سروکار آن با جان، آزادی و حیثیت افراد است غیر قابل توجیه است.
گفتنی است بین صراحت و شفافیت قانون و لزوم رعایت قواعد نگارشی و ادبی تفاوت وجود دارد. ممکن است قانونی فاقد ابهام باشد، ولی درباره آن قواعد ادبی و نگارشی رعایت نشده باشد، یا ممکن است عدم رعایت قواعد نگارشی باعث ابهام قانون شود.
د. توجه به زبان روز جامعه
به طور کلی خطاب قوانین از جمله قوانین کیفری عام مردمند. قانون برای آنها نوشته شده و بنابرین باید معنا و مفاد قانون برای آنها روشن باشد. بر همین اساس مقنن باید در تدوین قانون از زبان و ادبیات روز جامعه، آن هم با کلمات ساده و نه پیچیده استفاده کند. به عنوان مثال مقنن نباید واژه های قدیمی را وارد قانون کند.
قوانین کیفری به خصوص قوانین پس از انقلاب اسلامی که بیشتر گرته برداری از کتب فقی است، از این ویژگی مهم جرم انگاری تهی است. به عنوان مثال می توان به عنواوین اتخاذی مقنن از کتب فقهی مثل عناوین «افساد فی الارض»، «محاربه»، «مساحقه»، «تفخیذ» و در بحث دیه جرات سر و صورت مانند «سمحاق، مامومه، دامغه» موضوع ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ اشاره کرد. همچنین می توان به واژه هایی مثل «ذمی»، «مستامن» و «معاهد» در ماده ۳۱۰ و نیز «تغلیظ دیه» در ماده ۵۵۵ همین قانون اشاره کرد.
مبحث دوم: جرم انگاری بی رویه؛ آثار و عواقب
اگرچه وجود قانون کیفری برای تمیز هنجارها و ناهنجاری ها و تبیین الگوی رفتاری قانونی شهروندان هر جامعه ای ضروری است، برای ایجاد یک جامعه سالم و قانونمند و تامین و تضمین حقوق و آزادی های اساسی شهروندان تنها از سازکار جرم انگاری نمی توان بهره برد و پیامدهای مترتب بر جرم انگاری و هزینه های جبران ناپدیر آن را نادیده گرفت. تورم کیفری، امکانات دستگاه عدالت کیفری، پرهیز از ایجاد قلمروهای تبعیض آمیز و امکان سوءاستفاده در اجرای قانون، احتمال تضعیف قدرت اخلاقی حقوق کیفری، احتمال کاهش کارایی کیفرها، جرم زایی بالقوه حقوق کیفری در پرتو فرایند برچسب زنی و ایجاد شرایط مجرمانه به واسطه جرم انگاری برخی رفتارها و تطابق قانون کیفری با انتظارات عمومی و خواست اکثریت مردم، از جمله محدودیتهای عملی فراروی توسعه قلمرو حقوق کیفری اند که در جرم دانستن یک رفتار باید آنها را مدنظر قرار داد. بی توجهی به این محدودیتها و تکیه صرف بر توجیهات فلسفی و نظری در توسل به سازوکار جرم انگاری، می تواند حقوق کیفری را با چالشهای جدی روبرو ساخته و مشروعیت، جایگاه و نقش آن را به پرسش بکشاند.
گفتار اول: تورّم کیفری
وقتی کشوری برای کاهش یا حداقل ثابت نگهداشتن نرخ بزهکاری و جلوگیری از تکرار جرم و اصلاح و درمان مجرمین، با تبعیت از اهداف سنتی مجازاتها به تغییرات و تحولات مستمر و دایمی در قوانین که عمدتاً در راستای توسعه دامنه جرایم شدید و یا تشدید مجازاتهاست، اقدام می نماید، در همچو حالتی چنین کشوری با پدیده تورم جزایی مواجه است. این پدیده که هم علت و هم معلول بحران سیاست جنایی است از عوامل مختلفی ناشی می شود که ذیلاً به بیان مهم ترین آنها می پردازیم.

    1. علل تورم جزایی

الف: یکی از عمده ترین علل تورم جزایی، تبعیت از اهداف سنتی مجازاتها و موضوعیت دادن به خود مجازاتهاست. (اهداف سنتی مجازاتها عبارتند از: ۱- هدف ارعابی ۲- هدف کیفری (تاوان) ۳- هدف اصلاحی ۴- هدف سلب صلاحیت مجازاتها ) بدون تردید وقتی یک دولت با دخالت مستقیم خود در روابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، مذهبی و … مردم به توسعه روزافزون جرایم و مجازاتها اقدام می کند. این امر نشانگر این است که به اعتقاد سیاستمداران چنین کشوری مجازاتها نقش اول را در موفقیت سیاست جنایی ایفا می نماید؛ اما داده های اخیر جرم شناسی جدید از یک طرف و تاریخ حقوق جزا از طرف دیگر نشان می دهد که در طول تاریخ تحول کیفرها، همه مکتبهایی که از این فکر الهام گرفته بودند با شکست مواجه شدند. مثل مکتب کلاسیک و نئوکلاسیک حقوق جزا.
ب. از عوامل مهم دیگر تورم جزایی وجود بحران در سیاست جنایی کشور است که دارای ابعاد مختلف سیاسی، اقصادی، مدنی، اداری و حتی مذهبی و … است؛ برای مثال کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه که عملاً با بحران اقتصادی مواجه هستند توسل به مقررات جزایی و تشدید مجازاتها آسانترین وسیله برای پیشگیری از جرایم مالی به حساب می آید. در مجموع می توان گفت عدم توجه کافی به قائم مقاهای کیفری از جنبه های مختلف سیاسی، اقتصادی، مدنی و اداری، خانوادگی، تربیتی، مذهبی و علمی از عوامل مهم بحران در سیاست جنایی است.[۱۸۵]

    1. آثار و پیامدهای تورم جزایی

الف. تورم جزایی باعث نزول شأن قانون و سست شدن ارزشها و هنجارهای اساسی جامعه شده و در نهایت به هرج و مرج و آنومی می انجامد؛ به عبارت دیگر موجب از میان رفتن معنا و مفهوم ارزشهای اساسی برای شهروندان می شود؛
ب. تورم جزایی موجب ایجاد یک «حقوق جزای استثنایی» و مستمراً در حال رشد می شود و با لطمه زدن به آزادی های اساسی، همزمان ترس غیر عادی و تحقیر و بی اعتنایی اسفباری در شهروندان بر می انگیزد. به بیان دیگر این امر باعث افزایش و یا کاهش حدود اختیارات و تکالیف نهادهای مختلفی مثل ضابطین دادگستری، دادسراها، دادگاها، اداره زندانها و … می شود؛
پ. تورم جزایی شهروندان را غالباً بازیچه دست ادارات و قربانی سوءاستفاده از آنها قرار می دهد و تورم جزایی به افزایش تعداد پرونده ها و نهادهای کیفری و بنابرین به تشدید انسداد و وقفه که از آن نتیجه می شود کمک می کند؛
ت. تورم کیفری رقم سیاه و خاکستری تبهکاری را بالا می برد؛
ث. تورم جزایی باعث اطاله دادرسی می شود و اطاله دارسی از قطعیت و خاصیت ارعابی مجازاتها را از بین می برد؛
ج. تورم جزایی هدف اصلاحی مجازاتها را از بین می برد؛
چ. تورم جزایی و تراکم پرونده ها سرعت و دقت در رسیدگی به پرونده ها را کاهش می دهد؛
ح. تورم جزایی در یک کلمه خود علیت متقابل بزهکاری است.[۱۸۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:24:00 ب.ظ ]




میرهاشمی و شریفی و ثابتی (۱۳۸۸)، در پژوهشی با عنوان رابطه‌ی هوش هیجانی با درگیری شغلی پرستاران بخش اورژانس بیمارستان های شهرتهران، دریافتند که بین متغیر هوش هیجانی و درگیری شغلی پرستاران، همبستگی معنادار وجود دارد و بر اساس مؤلفه های هوش هیجانی ( خودآگاهی اجتماعی و مدیریت روابط ) می توان مدلی را برای پیش بینی متغیر درگیری شغلی ارائه کرد هر چند، در بین مؤلفه‌های فوق، تنها بین مؤلفه‌ی مدیریت خود و درگیری شغلی همبستگی مثبت و معنادار به دست آمد (۱٫/. > P).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جوانمرد و سخایی (۱۳۸۸) در تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه‌ی بین مهارت های فردی، یادگیری سازمانی، نوآوری و عملکرد سازمانی در صنایع کوچک و متوسط استان مرکزی، دریافتند که ارتباط بین مهارت فردی با یادگیری سازمانی مستقیم و مثبت می باشد و نیز بین یادگیری سازمانی با متغیر عملکرد سازمانی رابطه‌ی مستقیم و مثبت وجود دارد ولی بین مهارت های فردی و نوآوری به طور مستقیم ارتباط معناداری وجود ندارد و همچنین متغیر مهارت فردی به طور مستقیم رابطه ای با متغیر عملکرد سازمانی ندارد، اما به طور غیرمستقیم بر آن مؤثر است و رابطه‌ی معناداری از نوع مثبت دارد و متغیر مهارت های فردی از طریق یادگیری سازمانی و پس از آن متغیر مهارت های فردی از طریق نوآوری بیشترین تأثیر را بر عملکرد سازمانی دارد.
شکری و خیرگو(۱۳۸۸) طی پژوهشی تحت عنوان نقش یادگیری در نوآوری سازمانی دریافتند که نوآوری و یادگیری سازمانی دو مقوله‌ی مرتبط به یکدیگر هستند ویادگیری سازمانی بستر لازم را برای نوآوری سازمانی فراهم می سازد و متقابلاً نوآوری سازمانی باعث ارتقاء و روز آمد شدن پایگاه دانش سازمانی می شود.
شاه طهماسبی وعندلیب اردکانی (۱۳۸۸) طی پژوهشی با عنوان دانش و تأثیرات آن ها بر ساختار یادگیری سازمانی و عملکرد سازمان دریافتند که دانش بر ساختار یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی اثرگذار می باشد و نیز یادگیری سازمانی بدون همگام شدن با مدیریت دانش هرگز به هدف نهائی خود یعنی یکپارچگی دانش نخواهد رسید.
کشتکاران، محبتی، هدایتی و روشن فرد ( ۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان رابطه سبک تفکر با نوآوری سازمانی مدیران ارشد و میانی بیمارستان های آموزشی شیراز نتیجه گرفتند که ارتباط ضعیف معناداری بین سبک تفکر و نوآوری سازمانی مشاهده شد و سبک تفکر عمل گرایی بیشترین رابطه را با نوآوری سازمانی داشت و اکثر مدیران در سطح متوسط نوآوری سازمانی قرار داشتند و همچنین سبک تفکر تحلیل گرایی بیشترین رابطه‌ی منفی را با نوآوری سازمانی و ابعاد آن دارد.
عباسی و حجازی ( ۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان نقش رهبری، فرهنگ و یادگیری سازمانی در ارتقاء عملکرد دانشکده های کشاورزی ایران، رابطه‌ی مثبت و معناداری بین مؤلفه های زمینه ای ( فرهنگ سازمانی یادگیرنده و رهبری تحوّل آفرین ) و مؤلفه‌ی فرایندی (یادگیری سازمانی ) را نشان دادند. مجموع این دو متغیر مؤلفه‌ی زمینه ای ۳/۸۷ درصد از تغییرات واریانس متغیر فرایندی را تبیین می کند و همچنین نشان می دهند که بین مؤلفه‌ی فرایندی و عملکردی رابطه‌ی مثبت و معناداری وجود دارد که ۳۶ درصد از تغییرات واریانس عملکرد دانشکده‌ی کشاورزی به وسیله‌ی مؤلفه‌ی فرایند ی یادگیری سازمانی تبیین می شود. بنابراین استنباط می شود که وجود رهبری تحوّل آفرین و فرهنگ سازمانی یادگیرنده با تأثیر بر فرایند یادگیری سازمانی، ضمن بهبود عملکرد این دانشکده ها، مسیر تبدیل شدن آن ها به سازمان یادگیرنده را هموار می سازد.
طی پژوهشی دیگر حاجی پور و نظر پور کاشانی ( ۱۳۸۹) نشان دادند که اولویّت بندی انواع فرهنگ سازمانی بر مبنای میزان تأثیر آن ها بر یادگیری سازمانی، به ترتیب اولویّت، فرهنگ گروهی، فرهنگ توسعه، فرهنگ سلسله مراتبی و در آخر فرهنگ عقلایی، چهارمین جایگاه را داراست.
در بررسی دیگری خانعلیزاده، کردنائیچ، فانی و مشبکی (۱۳۸۹) رابطه‌ی مثبت ومعناداری را بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی به اثبات رساندند.
ناظم (۱۳۸۹) درپژوهشی تحت عنوان بررسی رابطه بین هوش هیجانی مدیران و یادگیری سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی، به این نتیجه دست یافت که بین هوش هیجانی و یادگیری سازمانی (در سطح سازمانی) رابطه وجود دارد.
میرهاشمی و شریفی (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان رابطه بین ادراک از عوامل محیط کار ( نقش های شغلی، ویژگی های شغل، سبک نظارتی و ساختار سازمانی ) و سطح درگیری شغلی اعضاء هیأت علمی، از بین ۱۱ بعد محیط کار، تنها ۳ بعد، هویت تکلیف، سبک نظارتی و چالش شغلی با درگیری شغلی اعضاء هیأت علمی همبستگی معنادار داشتند.
علامه و مقدمی (۱۳۸۹) طی پژوهشی با عنوان بررسی رابطه‌ی میان یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی دریافتند که بین یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی رابطه‌ی معناداری وجود دارد.
خالصی، صالحی، مرادی، احمدی نژاد، محمدی و روحانی (۱۳۸۹) در پژوهشی تحت عنوان رابطه‌ی رهبری خدمتگزار و درگیری شغلی کارکنان بیمارستان های آموزشی ودرمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کردستان، دریافتند که بین رهبری خدمتگزار و چهاربعدآن ( خدمت رسانی، تواضع و فروتنی، قابلیّت اعتماد و مهرورزی ) با درگیری شغلی کارکنان بیمارستان رابطه‌ی مثبت ومعناداری وجود داشت و وضعیّت درگیری شغلی با میانگین ۲٫۷۸ از ۴ امتیاز در حد متوسط بود.
پژوهشی با عنوان رابطه‌ی سلامت معنوی با درگیری شغلی در اعضاء هیأت علمی توسط یاسمی نژاد، گل محمدیان و یوسفی (۱۳۸۹) صورت گرفت. نتایج حاکی از این بود که بین ابعاد سلامت معنوی و درگیری شغلی در اعضاء هیأت علمی رابطه‌ی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ۳۶/. درصد واریانس درگیری شغلی توسط متغیرهای پیش بین سلامت مذهبی و وجودی قابل تبیین است ( ۱٫/. > P). یافته ها اهمیّت توجه به سلامت مذهبی و معنوی در سازمان را نشان می دهند.
ظریفی ( ۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان ارائه مدل ارتباط عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی در کارشناسان سازمان تربیت بدنی ایران نتیجه گرفت که تعهد سازمانی و عدالت سازمانی بیشترین درصد تغییرات دلبستگی شغلی را تبیین می کنند، تعهد سازمانی ضریب تأثیر بیشتری بر وابستگی شغلی ( درگیری شغلی ) نسبت به عدالت سازمانی دارد. بنابراین عدالت سازمانی ادراک کارکنان را از تعهد سازمانی افزایش می دهد و می تواند بروز دلبستگی شغلی کارکنان را که در اثربخشی سازمانی مؤثر است را افزایش دهند.
درپژوهشی که توسط شریعت و نیک پور (۱۳۸۹) با عنوان بررسی تطبیقی هوش هیجانی و نوآوری سازمانی در بین مدیران بخش خصوصی و دولتی شهرتهران انجام گرفت، نتایج حاکی از این بود که در خرده مقیاس های هوش هیجانی و نوآوری سازمانی ( به جز نوآوری علمی ) بین مدیران بخش خصوصی و دولتی تفاوت معناداری وجود دارد و همچنین نشان داد که در مجموع سطح نوآوری سازمانی مدیران بخش خصوصی بیشتر از مدیران بخش دولتی است اما درمورد نوآوری علمی بین میانگین نمرات مدیران بخش خصوصی و دولتی تفاوت معناداری وجود ندارد و در کل میزان نوآوری فرایندی، تکنولوژیک و سازمانی در مدیران بخش خصوصی بیشتر از مدیران بخش دولتی است.
طبرسا، ابدالی و حاتمی (۱۳۹۰) در تحقیقی تحت عنوان روابط بین هوش سازمانی، یادگیری سازمانی و خلق دانش دریافتند که بین هوش سازمانی، یادگیری و خلق دانش رابطه‌ی علّی مثبت وجود دارد.
قلی پور و سیاوشی ( ۱۳۹۰) در تحقیقی با عنوان بررسی یادگیری سازمانی بر کاهش نارضایتی مشتریان شد، به این نتیجه رسیدند که بین یادگیری سازمانی در سه سطح یادگیری فردی، تیمی و سازمانی ورضایت مشتری همبستگی وجود دارد.
میرکمالی، نارنجی ثانی و اعلامی ( ۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه رهبری تحوّل آفرین با یادگیری سازمانی نشان دادند که بین مؤلفه های رهبری تحوّل آفرین و مؤلفه های یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نفوذ آرمانی ( رفتار ) به عنوان یکی از ابعاد رهبری تحوّلی، مهم ترین پیش بینی کننده‌ی یادگیری سازمانی محسوب می شود.
حاجی پور و کرد (۱۳۹۰)، طی تحقیقی با عنوان اثرات پیمان های راهبردی بر روابط بین یادگیری سازمانی، نوآوری و عملکرد مالی شرکت به این نتیجه رسیدند که یادگیری سازمانی و نوآوری برعملکرد مالی شرکت اثر مستقیم دارد. هم چنین بین یادگیری سازمانی ونوآوری عملکرد مالی شرکت رابطه مستقیم وجود دارد.
شهابی و جلیلیان (۱۳۹۰ )، در پژوهشی با عنوان بررسی روابط میان اینرسی دانش، یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی، نتیجه گرفتند که اینرسی دانش بر یادگیری سازمانی و یادگیری سازمانی نیز بر نوآوری به صورت مستقیم تأثیرگذار است و همچنین، اینرسی دانش به صورت غیر مستقیم و از طریق یادگیری سازمانی بر نوآوری سازمانی تأثیر دارد.
عسگری و پور تراب طی پژوهشی با عنوان بررسی رابطه‌ی کیفیّت زندگی کاری، سلامت و دلبستگی کاری و تعهد سازمانی، در میان کارمندان بانک ملّی نشان دادند که بین کیفیّت زندگی کاری و تعهد سازمانی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد و بین دلبستگی شغلی( درگیری شغلی ) و تعهد سازمانی رابطه‌ی مثبت معناداری وجود دارد و نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری، دلبستگی شغلی و سلامت سازمانی با تعهد سازمانی رابطه‌ی چندگانه وجود دارد.
کلانتری، قورچیان، شریفی و جعفری ( ۱۳۹۰)، در پژوهشی با عنوان، ارائه مدلی برای ارتقاء سطح درگیری شغلی مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس سبک های شناختی، منبع کنترل و الگوهای رهبری، دریافتند که به طور کلّی، نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که بر اساس الگوهای رهبری، سبک های شناختی و منابع کنترل می توان مدلی را برای پیش بینی و ارتقاء سطح درگیری شغلی ارائه کرد و نتایج تحلیل مسیر نیز حاکی از ارتباط مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای یاد شده با درگیری شغلی است.
نژاد ایرانی، پورصادقی و شیخ بگلو( ۱۳۹۰) طی پژوهشی ارتباط میزان متعالی بودن جوّ سازمانی و ابعاد آن را با یادگیری سازمانی نشان دادند.
ناظم و مطلّبی ( ۱۳۹۰) رابطه‌ی معناداری را میان ابعاد یادگیری سازمانی و سرمایه فکری نشان دادند. طی پژوهشی بودلایی و همکاران (۱۳۸۹) با ارائه‌ مدلی، یادگیری و اعتماد سازمانی را به عنوان حلقه‌های میانجی بین توانمند سازی روان شناختی و تعهد سازمانی بیان نمودند.
طبرسا، ابدالی و حاتمی (۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان ارتقاء خلق دانش سازمانی : تبیین نقش هوش سازمانی و یادگیری سازمانی نشان دادند که رابطه علّی مثبت و معنادار میان یادگیری سازمانی و خلق دانش وجود دارد و هوش سازمانی با تقویت یادگیری سازمانی، نقش بسیار تعیین کننده ای در خلق دانش سازمانی دارد.
میرهاشمی و حنیفی (۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان رابطه‌ی بین کارآفرینی و درگیری شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، نتیجه گرفتند که بین کارآفرینی و متغیر درگیری شغلی همبستگی مثبت وجود دارد و به طور کلی می توان بر اساس سطح کارآفرینی کارکنان، درگیری شغلی آنان را پیش بینی کرد.
فیض آبادی و میر هاشمی (۱۳۹۰) تحت پژوهشی با عنوان پیش بینی درگیری شغلی بر اساس ویژگی های شخصیتی در کارکنان بانک های خصوصی و دولتی شهر تهران دریافتند که متغیرهای شخصیتی (عصبیّت، برونگرایی، بازبودن نسبت به تجربه، توافق و با وجدان بودن ) با درگیری شغلی همبستگی معنادار دارند و به طور کلی ویژگی های شخصیتی می توانند درگیری شغلی را پیش بینی کنند.
بهرامی، رجایی پور، حسینی، بختیارنصرآبادی و یارمحمدیان (۱۳۹۰) در تحقیقی که با عنوان تحلیل روابط چندگانه‌ی سرمایه‌ی فکری و نوآوری سازمانی در آموزش عالی انجام گرفت نتیجه گرفتند که بین اجزای سرمایه‌ی فکری (انسانی، ساختاری و رابطه ای ) با نوآوری سازمانی (اداری و فنی ) در دانشگاه های دولتی استان اصفهان رابطه‌ی چندگانه‌ی معناداری وجود دارد و بین نظرات نمونه‌ی مورد مطالعه در خصوص رابطه سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای با نوآوری اداری و نوآوری فنی بر حسب مشخصات دموگرافیک آنان تفاوت معنادار وجود دارد.
میرکمالی، نارنجی ثانی و اعلامی (۱۳۹۰ ) در پژوهشی با عنوان رابطه‌ی بین رهبری تحوّل آفرین با گرایش به نوآوری سازمانی نشان دادند که بین رهبری تحوّل آفرین به طور کلی و تمامی مؤلفه های آن با گرایش به نوآوری سازمانی رابطه‌ی مثبت و معناداری وجود دارد و نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین ابعاد رهبری تحوّل آفرین، سه بعد ترغیب ذهنی، ارتباطات الهام بخش و نفوذ آرمانی به عنوان متغیرهای پیش بین، قدرت پیش بینی نوآوری سازمانی را دارند.
ایمانی پور، محمدپور و قلی پور ( ۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان نقش منابع انسانی الکترونیکی بر نوآوری سازمانی دریافتند که زیرسیستم های الکترونیکی پرداخت و پاداش براساس عملکرد، مدیریت عملکرد و مدیریت آموزش، بیش ترین تاثیر را در تشویق پرسنل به نوآوری دارند.
میرحیدری، سیادت، هویدا و عابدی (۱۳۹۱)، در پژوهشی با عنوان رابطه یادگیری سازمانی وخودکارامدی مسیر شغلی با اشتیاق کاری مدیران دریافتند که رابطه‌ی معناداری میان یادگیری سازمانی و اشتیاق کاری مدیران وجود دارد و همچنین رابطه معناداری بین یادگیری سازمانی با خودکارآمدی مسیر شغلی دیده شده و نیز نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که اشتیاق کاری مستقیماً تحت تأثیر یادگیری سازمانی است.
۳-۴-۲) پیشینه‌ پژوهشی در خارج از کشور:
اشتوبر و اشتوکر (۱۹۹۷) در پژوهشی جهت ارزیابی میزان اضطراب، درگیری شغلی و اعتمادبه نفس و نگرانی در مدیران، نشان دادند که نگرانی در مدیران با درگیری شغلی و اعتماد به نفس آن ها همبستگی دارد و نگرانی از شغل در دو مورد یکی در فرایندهای سازمانی و دیگری اضطراب بیش از حد را شامل می شود.
دایفندروف و همکاران ( ۲۰۰۲) در پژوهشی با عنوان بررسی و ارزیابی نقش های درگیری شغلی و تمرکز کاری در پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی به این نتیجه دست یافتند که درگیری شغلی با محوریّت و تمرکز بر کار بر بروز رفتار شهروندی سازمانی و بالا بردن عملکرد شغلی تأثیر گذار است.
پاییل (۲۰۰۶) در تحقیقی که با عنوان رابطه‌ی بین درگیری شغلی، رفتارشهروندی سازمانی و قصد خروج وغیبت از کار صورت گرفت، نشان داد که بین درگیری شغلی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت وجود دارد و رفتار شهروندی بالا بر غیبت کاری تأثیر منفی دارد و با بالا رفتن درگیری شغلی و رفتار شهروندی سازمانی میزان غیبت از کار فرد کاهش می یابد.
کنگ بون و همکاران (۲۰۰۶) در پژوهشی با عنوان ارتباط HRM(مدیریت منابع انسانی) وTQM(مدیریت کیفیت فراگیر ) با درگیری شغلی دریافتند که کار گروهی، توانمندسازی، تمرکز بر مشتری، پاداش و به رسمیّت شناختن با درگیری شغلی کارکنان ارتباط مثبت دارد تا جایی که توانمند سازی به عنوان یک عمل غالب در ارتباط قوی با درگیری شغلی بیان شده است.
ویرا واردنا و همکاران ( ۲۰۰۶ ) در مطالعه ای با عنوان بررسی نقش ساختار صنعتی و یادگیری سازمانی در نوآوری و عملکرد تجاری نشان دادند که بازار متمرکز یادگیری، نسبت به دیگر قابلیّت های یادگیری نقش کلید ی در روابط بین ساختاری صنعتی، نوآوری و عملکرد تجاری را داراست و همچنین یافته ها نشان می دهد که تمرکز بر یادگیری بر نوآوری نفوذ می کند و بر نوآوری اثر مستقیم و مثبتی را داراست و در کل یافته ها نشان داد که رقابت در صنعت منجر به یادگیری و یادگیری بیشتر منجر به نوآوری سازمانی و عملکرد تجاری می گردد.
روتنبرگ و موبرگ (۲۰۰۷) در تحقیقی با عنوان بررسی رابطه‌ی درگیری شغلی با عملکرد دریافتند که درگیری شغلی بر عملکرد مؤثر می باشد و یک پیش بینی کننده‌ی مهم بر عملکرد می باشد.
ویگ و همکاران ( ۲۰۰۷ ) در پژوهشی با عنوان رضایت شغلی و درگیری شغلی به عنوان پیش بینی کننده های غیبت از کار به این نتیجه رسیدند که با بالا رفتن رضایت شغلی در سازمان رابطه میان درگیری شغلی و غیبت از کار از بین می رود و بین غیبت از کار و رضایت شغلی ارتباط منفی وجود دارد و نیز فعل و انفعالات میان درگیری شغلی و رضایت شغلی خود بر نگرش نسبت به عملکرد و غیبت از کار تأثیر گذار است.
آلگری و چیوا ( ۲۰۰۸ ) در پژوهشی تحت عنوان بررسی قابلیّت یادگیری سازمانی بر ایجاد عملکرد نوآورانه نشان دادند که OLE ( قابلیّت های یادگیری سازمانی ) که آزمایش ریسک پذیری تعامل با محیط، گفت و گو و تصمیم گیری مشارکتی را شامل می شود بر ایجاد عملکرد نوآورانه تأثیر مستقیم دارد و قابلیّت یادگیری سازمانی عاملی مهم در ارزیابی مشارکت در فرایند نوآوری به شمار می آید.
مورالز و همکاران (۲۰۰۸) در پژوهشی با عنوان تأثیر تحول رهبری در نوآوری سازمانی وعملکرد بسته به سطح یادگیری سازمانی در بخش دارویی به این نتیجه دست یافتند که تحول رهبری در نوآوری سازمانی بسته به سطح یادگیری سازمانی مؤثر می باشد.
جیانگ و لی (۲۰۰۸) در پژوهشی رابطه بین یادگیری سازمانی را با عملکرد مالی شرکت در اتحّاد استراتژیک به عنوان رویکردی احتمالی بیان کردند.
جیمنز وسنزوال (۲۰۰۸) در تحقیقی با عنوان نقش جهت گیری بازار بر یادگیری سازمانی دریافتند که تأثیر جهت گیری بازار و یادگیری سازمانی البته به واسطه‌ی پرورش نوآوری بر عملکرد است.
ایرانی و همکاران ( ۲۰۰۹ ) در مطالعه ای تحت عنوان شایستگی های متمایز فنّاوری و یادگیری سازمانی و تأثیر بر نوآوری سازمانی جهت بهبود عملکرد، نشان دادند که حمایت مدیران ارشد تأثیر مثبتی بر نسل مهارت های فنّاوری، صلاحیّت های تکنولوژیک متمایز و یادگیری سازمانی دارد و شایستگی های متمایز تکنولوژیکی و سازمانی به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق نوآوری سازمانی بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت و معناداری را داراست.
شان لیائو و ون لی ( ۲۰۰۹) در پژوهشی با عنوان بررسی تجربی درگیری شغلی با خصوصیّات شخصی به این نتیجه دست یافتند که روان نژندی منفی مربوط به دلبستگی شغلی پایین کارمند است، در حالی که برون گرایی، باز بودن، توافق و با وجدان بودن با درگیری شغلی دارای ارتباطی مثبت می باشد.
آگاروال و شرما ( ۲۰۱۰) در پژوهشی با عنوان رابطه‌ی عوامل محیط کار و درگیری شغلی کارمندان و بهداشت و کیفیت مراقبت در بیمارستان های دارای آموزش و بیمارستان های بدون آموزش، نشان دادند که در میزان ادراک کارکنان از عوامل محل کار، در دو نوع بیمارستان تفاوت معنادار بوده است و نیز در بیمارستان های غیر آموزشی، درگیری شغلی یک عامل واسطه ای بین رابطه‌ی ادراک از عوامل محیطی و کیفیّت مراقبت بوده است.
لیو و وو ( ۲۰۱۰) در پژوهشی با عنوان دیدگاه سیستمی از مدیریت دانش، یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی، نشان دادند که یادگیری سازمانی نقش یک متغیر واسطه ای را بین مدیریت دانش و نوآوری سازمانی داراست، مدیریت دانش درونداد سیستم و یادگیری سازمانی فرایند سیستم و نوآوری سازمانی برونداد سیستم می باشد و نیز رابطه بین مدیریت دانش و نوآوری سازمانی مثبت و معنادار می‌باشد و مدیریت دانش بر یادگیری سازمانی تأثیرگذار است و با وجود مدیریت دانش در هر سازمانی، قابلیّت یادگیری سازمانی بالا می رود.
هائو چنگ ( ۲۰۱۱) در پژوهشی با عنوان مطالعه‌ی عوامل انتقادی درگیری شغلی برای کارمندان هتل، نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیّتی و مشارکت شغلی ( درگیری شغلی ) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و فرد از طریق ویژگی های شخصیّتی بر مشارکت شغلی به صورت غیرمستقیم تأثیر می گذارد.
ویکراماسینگ و ویکراماسینگ ( ۲۰۱۱) در پژوهشی با عنوان دریافت حمایت سازمانی، درگیری شغلی و تمایل به ترک شغل در تولید ات پایین در سریلانکا، به این نتایج دست یافتند که درگیری شغلی در رابطه با ارتباط بین حمایت سازمانی و تمایل به ترک شغل نقش واسطه ای را داراست و در کل میان هر سه متغیر حمایت سازمانی، درگیری شغلی و غیبت از کار ارتباط وجود دارد.
توحیدی و جباری (۲۰۱۱) در پژوهشی با عنوان عوامل اصلی قابلیّت های یادگیری در ایجاد عملکرد نوآورانه، نشان دادند که روابط معناداری بین پنج قابلیّت یادگیری ( آزمایش کردن، ریسک کردن، تعامل با محیط بیرونی، گفت و گو و مشارکت در تصمیم گیری ) و ایجاد عملکرد نوآورانه وجود دارد.
جیمنز و سنزوال ( ۲۰۱۱) در پژوهشی با عنوان نوآوری، یادگیری سازمانی و عملکرد به این نتیجه رسیدند که رابطه مثبتی بین یادگیری سازمانی، نوآوری و عملکرد وجود دارد و اثر یادگیری سازمانی بر نوآوری و عملکرد در شرکت های کوچک از شدت بیشتری برخوردار است و شرکت های بزرگتر بیشتر دارای منابع غنی تری برای سرمایه گذاری در نوآوری هستند و متغیر سن رابطه مثبت میان یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی را افزایش می دهد و رابطه بین سازمانی یادگیری و نوآوری سازمانی در شرکت های خدماتی بیشتر است.
کامیسون و لوپز ( ۲۰۱۱) در تحقیقی با عنوان نوآوری غیرفنی : حافظه سازمانی و قابلیّت های یادگیری به عنوان عوامل مقدم با اثرات آن ها بر مزیّت رقابتی پایدار نتیجه گرفتند که قابلیّت حافظه سازمانی و یادگیری سازمانی اثرات مثبتی بر توسعه نوآوری سازمانی و نوآوری در بازاریابی را داراست و هر دو نوع نوآوری غیر فنی ترویج دستیابی پایدار به مزیّت رقابتی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:24:00 ب.ظ ]




رویدادهای گذشته آشکارا نشان می‌دهد که بازارها از یکدیگر جدا نیستند و حرکت‌های آن‌ها در یک فضای عایق‌بندی شده صورت نمی‌پذیرد. در این میان اقتصاد ایران، صنایع و کسب و کارهای مختلف آن نیز تحت تاثیر روند بازارهای مالی و کالا هستند. بنابراین توجه به دوره‌های رکود و رونق اقتصادی در کنار روابط و کنش بین بازارها بسیار با اهمیت است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

امروزه با نوسان ارزش دلار یا تغییر قیمت طلا، نفت و نرخ بهره وضعیت کسب و کار تغییر می‌یابد و هر کدام از آن‌ها ممکن است شرایط جدیدی برای بازار و در نتیجه موضع معاملاتی یا دیدگاه سرمایه‌گذاری پدید آورند. به طور طبیعی سازمان‌ها، شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران به وضعیت نفت، طلا، دلار، شاخص‌های سهام، شرایط اقتصاد بین‌الملل، بازار فلزات، وضعیت سیاسی جهانی و دیگر موارد توجه نشان می‌دهند. تقریباً همه سرمایه‌گذاران و بنگاه‌های اقتصادی به وضعیت دلار توجه دارند. به نظر می‌رسد تا زمانی که بازارها و بخش‌های مختلف اقتصاد روی یکدیگر به نوعی تاثیر می‌گذارند، این دلیل قانع‌کننده‌ای باشد که هرکسی برای کسب آگاهی بیش‌تر اثر و رابطه بین بازارها را به عنوان یک دانش بیاموزد و از مزیت‌های آن در راستای تحلیل و سرمایه‌گذاری بهره گیرد.
۲-۱۳-۳-فضای کسب و کار و بهبود آن و ارتباط آن با شفافیت
فضای کسب و کار سرمایه‌گذاری را می‌توان از حوزه‌های استراتژیک توسعه صنعتی تلقی کرد که عمدتاً ناشی از کلیه عوامل بیرونی بوده و عواملی چون بهره‌وری و اشتغال نیروی کار، سرمایه‌گذاری، آزادی‌های اقتصادی تولیدکنندگان و ظرفیت‌های تولیدی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.
از سوی دیگر، توسعه اقتصادی بر پایه رقابت‌پذیری کشورها استوار است و سلامت محیط کسب و کار از عوامل موثر بر رقابت‌پذیری می‌باشد. محیط کسب و کار روشن، سالم و شفاف که منتج از سلامت اقتصاد و سیاست درست کشورها بوده و منجر به نتیجه‌های مثبت اقتصادی از قبیل صادرات مفید، رشد اقتصادی و توسعه صنعتی می‌شود، از مواردی است که اکیدا باید در فهرست سیاست‌های اقتصادی دولت قرار بگیرد.
شاخص‌های متنوعی از سوی مراجع بین‌المللی، به منظور رتبه‌بندی وضعیت اقتصادی کشورها بیان می‌شود. از مهمترین این شاخص‌ها شاخص فساد (عدم شفافیت )، شاخص آزادی اقتصادی و شاخص کسب و کار است.
۲-۱۳-۳-۱-شاخص فساد[۳۸] ( عدم شفافیت)
فساد نقض قوانین موجود برای تامین منافع و سود شخصی است. بانک جهانی و سازمان بین‌المللی شفافیت[۳۹] فسادمالی را سوء‌استفاده از قدرت عمومی برای کسب منافع خصوصی تعریف می‌کنند. تعریف دیگری که توسط برخی پژوهشگران ارائه شده است، فسادمالی را معامله‌ای بین بازیگران بخش خصوصی و دولتی می‌دانند که از طریق آن، کالاهای عمومی بطورنامشروع به سودها و منافع خصوصی تبدیل می‌شود. فساد مالی می‌تواند فعالیت‌های سرمایه‌گذاری و اقتصادی را از شکل مولد آن به سوی رانت‌ها و فعالیت‌های زیرزمینی سوق دهد. فساد را می‌توان در بخش خصوصی و دولتی بررسی کرد.
فساد در بخش خصوصی در سطوح مختلف بررسی می‌شود. ریسک‌های فساد در درون شرکت‌ها شامل تقلب شرکتی، دستکاری حساب‌ها و معامله براساس اطلاعات نهانی است. فساد در سطح تعامل با مشتریان و تأمین‌کنندگان، مانند رشوه‌ دادن توسط مسؤولان خرید برای موفق شدن در مقابله با دیگر رقبا است. در محیط گسترده‌تر بازار، قدرت می‌تواند برای تبانی با رقبا با تشکیل کارتل‌ها، برای آسیب رساندن به بازارها و مصرف‌کنندگان استفاده شود. در سطوح اجتماعی، قدرت شرکتی می‌تواند برای طفره رفتن از قوانین یا نفوذ بر مقررات و سیاست‌ها مورد سوء استفاده قرار گیرد. تصویر زیر، ریسک‌های فساد در سطوح مختلف سازمانی را نشان می‌دهد.
فساد در دولت‌ها به تلاش‌هایی اطلاق می‌گردد که در جهت حفظ ثروت یا قدرت از طریق وسایل و ابزارهای قانونی، به دست آوردن منافع خصوصی به هزینه جامعه و نظایر آن انجام می‌گیرد. فساد دولت موجب افزایش هزینه‌ها و کاهش درآمدهای آن می‌شود، سیاست‌های دولت را در تضاد با منافع اکثریت قرار می‌دهد و باعث هدر رفتن منابع ملی می‌شود. به این ترتیب اثربخشی دولت‌ها در هدایت امور کاهش می‌یابد و اعتماد مردم نسبت به دستگاه‌های دولتی و غیر دولتی کاسته می‌شود. در یک کلمه فساد در دولت باعث می‌شود که امنیت اقتصادی که لازمه و پیش‌شرط فعالیت فعالان اقتصادی و اجرای قانون است، از بین برود.
نهادهای بین‌المللی رتبه‌گذاری هرساله از طریق ارزیابی شرایط اقتصادی، اجتماعی و موضوعات مورد نظر خود به رتبه‌بندی کشورها از لحاظ فساد می‌پردازند. سازمان بین‌المللی شفافیت و دانشگاه پاسو کشور آلمان از جمله این نهادهای هستند و شاخص فساد را ارائه می‌نمایند. شاخص فساد روی فساد در بخش عمومی (شامل دولت) متمرکز شده است و فساد را سوءاستفاده بخش عمومی و دستگاه‌های دولتی از منافع افراد جامعه تعریف می‌کند. در این شاخص نمره کشورها در فاصله صفر تا ده قرار می‌گیرد هرچه این عدد به ده نزدیک‌تر باشد در آن کشور فساد کمتری صورت گرفته است و بنابراین آن کشور رتبه بالاتری را کسب می‌کند.
این شاخص یک شاخص ترکیبی است که در هر سال با بهره گرفتن از اطلاعات همان سال و سال قبل از آن محاسبه می‌شود. بطور کلی در محاسبه این شاخص از نتیجه چهارده بررسی و مطالعه مستقل که توسط کارشناسان کشورهای مختلف در قالب دوازده نهاد مجزا صورت می‌گیرد، استفاده می‌شود. در این شاخص میزان رشوه‌گیری مقام‌های دولتی، کلاهبرداری در خریدهای دولتی، اختلاس و میزان قوت و تداوم سیاست‌های ضد فساد (فساد بورکراتیک و فساد سیاسی) مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. این شاخص، تنها برمبنای، اظهارنظر فعالان و تحلیلگران اقتصادی که درباره اوضاع اقتصادی و سیاسی کشورها تخصص دارند محاسبه می‌شود.
البته نمی‌توان تنها با اتکا به این شاخص در مورد فساد در کشورهای به قضاوت نشست. ایراداتی مانند عدم توجه به ارزش‌های فرهنگی کشورها، تاکید زیاد بر شاخص پرداخت و دریافت رشوه، تاثیر زیاد شرایط سیاسی و اقتصادی کشورها بر شاخص فساد در زمان بررسی و … بر این شاخص وارد است. با تمام این موارد، ارائه این شاخص‌ در عرصه بین‌المللی، تاثیر فراوانی در دیدگاه سرمایه‌گذاران بین المللی دارد و می‌توان با بهبود معیارهای مورد استفاده‌ آن، گامی مثبت در جذب سرمایه‌گذاری خارجی برداشت.
فرصت‌های سرمایه‌گذاری درایران
از جمله فرصتهای سرمایه‌گذاری در ایران،سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار،زمین و مسکن،طلا،ارز و اوراق مشارکت است.
۲-۱۴-سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار
همواره بخش عمده‌ای از ثروت افراد جامعه به سمت سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار سرازیر می[شود. بازارهای مالی این امکان را برای شرکتها و دولتها فراهم میسازند که بتوانند از طریق فروش اوراق بهادار نیازهای خود را برطرف سازند،سرمایه‌گذاران نیز از طریق خرید اوراق بهادار بازده و رفاه خود را افزایش می‌دهند(تهرانی و نوربخش،۱۳۸۸)در حال حاضر،بازار بورس اوراق بهادار اغلب کشورها هسته مرکزی بازار سرمایه است و سالانه مبلغ هنگفتی از سرمایه‌های سرگردان را به سمت واحدهای مولد و فعال جامعه هدایت می‌کند.بازار بورس در چارچوب مکانیزم مشخصی می‌تواند باعث ایجاد سرمایه و هدایت آن به سمت واحدهای فعال و مولد شود و نیز سبب افزایش تولید،کنترل تورم و مشارکت مردم در تآمین سرمایه مالی در واحدهای صنعتی وسهیم شدن آنها در مالکیت شرکتها افزایش تعهد و کارایی مدیران و در نهایت فزایش رشد تولید ناخالص داخلی می‌شود(نمازی و همکاران۱۳۸۲٫).در سالهای اخیر،میزان سرمایه‌گذاری در بورس تهران روند رو به رشدی به خود گرفته است،به گونه‌ای که این بازار به مقصدی جذاب برای سرمایه‌گذاری تبدیل شده است.طبق آمار بانک ملی مرکزی تعداد سهام معامله شده در بورس تهران در سال ۱۳۷۰و۶۵میلیون سهم بوده این در حالی است که این میزان در سال ۱۳۹۰به۷۳۱۸۹میلیون سهم رسیده است،این افزایش در حجم و ارزش معاملات نشان دهنده استقبال سرمایه‌گذاران از سرمایه‌گذاری در بورس است.
۲-۱۵-سرمایه‌گذاری در بخش زمین و مسکن
مسکن علاوه بر نقش اصلی خود به عنوان یک سرپناه یک کالای مصرفی تبدیل به یکی از مقاصد مهم افراد برای سرمایه‌گذاری شده است.رشد اخیر در بازار مسکن توجه سرمایه‌گذاران را به ریسک و بازده و تأثیر مسکن در سرمایه‌گذاری جلب نموده است.مطالعات بسیاری در بازار مسکن نشان می‌دهد که مسکن ابزار موثری برای سرمایه‌گذاری است.از جمله مزیت‌های سرمایه‌گذاری در مسکن،ایجاد مصونیت در مقابل تورم است.شاید مهم‌ترین ایراد آن نیز عدم نقد‌شوندگی و نبود بازار بزرگ و کارا برای مسکن باشد(کاپور و همکاران،۲۰۰۹)[۴۰].در ایران نیز سرمایه‌گذاری در بازار مسکن به دلیل تغییر در نگرش خانواده‌ها در مورد داشتن خانه های مستقل و نیز افزایش جمعیت و نیاز آنها به داشتن سر پناه به عنوان یکی از سودآورترین سرمایه‌‌‌‌گذاری ها توجه بسیاری را به خود جلب نموده است(زارع و رضایی،۱۳۸۵).علاوه بر ایران،در بسیاری از کشورهای دیگر جهان نیز مردم دیدگاه مطلوبی نسبت به سرمایه‌گذاری در بخش مسکن دارند،براساس نتایج یک مطالعه از هر ۱۰ آمریکایی۸ نفر مسکن را بهترین سرمایه گذاری بلند مدت می‌دانند(تیلور و همکاران،۲۰۱۱)[۴۱]
۲-۱۶-سرمایه‌گذاری در طلا
در زمان‌های گذشته از طلا به عنوان پول استفاده می‌شد.طلا دارای ویژگی‌هایی است که آن را تبدیل یه کالای واسطه‌ای مطلوبی می‌کند.طلا کمیاب و با دوام است.طلا ذاتاَ با ارزش است چرا که زیباست و کاربرد بسیاری در صنایع مختلف دارد(لرنر،۱۹۸۸)[۴۲].در کشورهایی که ارزس پول به دلیل تورم مداوم کاهش می‌یابد مردم برای جلوگیری از زیان ناشی از تورم دارایی‌های خود را به صورت واقعی پس انداز می‌کنند.یکی از این نوع دارایی ها که قابلیت نقد‌شوندگی بالایی نیز دارد طلاست و در ایران همواره بعنوان پس اندازی مطلوب در جامعه با استقبال مواجه بوده است. از نظر تاریخی نداشتن امنیت اجتماعی به ویژه برای زنان، نگرانی از آینده، ارزش ذاتی و قدرت نقد‌شوندگی زیاد طلا باعث شده است این فلز گرانبها در ایران از دیر‌باز به عنوان بخشی از پس‌‌انداز خانواده‌ها برای روز مورد استفاده قرار گیرد(سر افراز و امیر،۱۳۸۴).گزینه‌های مختلفی برای سرمایه‌گذاری در طلا وجود دارد: سرمایه‌گذاری در سکه طلا،سرمایه‌گذاری در شمش طلا و سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌هایی که در صنعت استخراج یا بازرگانی طلا فعالیت دارند(لرنر،۱۹۹۸).
۲-۱۷-سرمایه‌گذاری در ارز
سرمایه‌گذاری در ارز نیز یکی دیگر از فرصت‌های سرمایه‌گذاری‌هایی است که در این بحث به بررسی آن می‌پردازیم.علل نگهداری ارز را می‌توان به دو دلیل عمده دسته‌بندی نمود:یکی نگهداری ارز به عنوان تقاضای معاملاتی ودیگری به عنوان تقاضای سفته بازی و نگهداری آن در سبد دارایی افراد.این نوع تقاضاها را می‌‌توان ناشی از مقبولیت بین المللی این نوع دارایی و داد و ستد آن در بازارهای گوناگون دانست.تفکر نگهداری بخشی از ثروت به صورت ارز امروزه جایگاه ویژه ای نزد صاحبان ثروت یافته است و عموما بازار ارز یا وجود تمام ریسک ها و مخاطراتش یکی از سود‌آورترین بازارها محسوب می‌شود (زارع و رضایی،۱۳۸۵).
۲-۱۸-اوراق مشارکت
اوراق مشارکت،اوراق بهادار با نام یا بی‌نامی است که به موجب قانون یا مجوز بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به قیمت اسمی مشخص برای مدت معین منتشر می‌شود و به سرمایه‌گذارانی که قصد مشارکت در اجرای طرح‌های عمرانی-انتفاعی دولت مندرج در قوانین بودجه سالانه کل کشور و طرح‌های سود‌آور تولیدی،ساختمانی و خدماتی را دارند واگذار می‌گردد.علاوه بر این،باز پرداخت اصل اوراق در سر‌رسید و پرداخت سود علی‌‌الحساب در مقاطع معین توسط ناشر تضمین شده و خرید و فروش آن در بانک عامل(بانکی که اقدام به عرضه اوراق نموده است)یا بورس اوراق بها‌دار مجاز است.این اوراق از سال ۱۳۷۳به منظور تامین مالی پروژه‌های حائز شرایط لازم بکار گرفته شد از این طریق سرمایه‌های خرد موجود در جامعه در کنار هم جمع شده و به صورت هدفمند در اختیار پروژه‌های خاص قرار گیرد.طی سال‌های اخیر اوراق مشارکت به عنوان اصلی‌ترین ابزار مالی ایران وظیفه سنگین جمع آوری منابع و هدایت آنها را به بخش‌های تولید بر عهده داشته است.سود نسبتا بالا وکم ریسک بودن اوراق مزبور و نیز نقد شوندگی بالای این اوراق موجب گسترش سرمایه‌گذاری افراد در این اوراق شده و سرمایه‌گذاری در این اوراق را با استقبال فراوانی مواجه کرده است.
۲-۱۹-محیط سرمایه گذاری[۴۳]
محیط سرمایه‌گذاری در بر گیرنده انواع اوراق بهادار قابل معامله می‌باشد و از طرف دیگر، وقتی صحبت از محیط سرمایه‌گذاری می‌شود، باید مکان و چگونگی خرید و فروش اوراق بهادار را نیز مد نظر قرار دهیم. به طور کلی، می‌توان اجزای محیط سرمایه‌گذاری را به سه دسته تقسیم کرد:
۱٫اوراق بهادار یا دارایی‌های مالی
۲٫بازار‌های اوراق بهادار یا بازارهای مالی
۳٫واسطه یا موسسات مالی
۲-۲۰-فرایند سرمایه‌گذاری[۴۴]
در فرایند سرمایه‌گذاری به چگونگی تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری در اوراق‌بهادارقابل معامله و میزان در هر کدام از انواع اوراق و زمان انجام سرمایه‌گذاری پرداخته می شود.رویه‌ای شامل مراحل زیر برای تصمیم‌گیری در این باره به عنوان اساس فرایند سرمایه گذاری مطرح می باشد.
۲-۲۰-۱-خط مشی سرمایه‌گذاری[۴۵]
در این مرحله به تعیین اهداف و میزان ثروت قابل سرمایه‌گذاری و شناسایی گونه‌های بالقوه دارایی‌های مالی به منظور قرار دادن در سبد سرمایه‌گذاری پرداخته می شود. اهداف سرمایه‌گذاری را باید براساس ریسک و بازده بیان کرد و شناسایی دارایی‌های مالی تشکیل دهنده سبد را باید براساس اهداف سرمایه‌گذاری و میزان ثروت قابل سرمایه‌گذاری و ملاحظات مال سرمایه‌گذار صورت داد.
۲-۲۰-۲-تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
در ساده‌ترین شکل این نوع تجزیه وتحلیل،به مطالعه قیمت‌های بازار اوراق بهادار در جهت پیش‌بینی تغییرات آتی پرداخته می‌شود.در این روش به منظورشناسایی روندها و الگوهای تکراری موجود در تغییرات گذشته قیمت اوراق بهادار به مطالعه قیمت‌های گذشته آنها پرداخته و مورد تجزیه وتحلیل قرار می‌گیرد.تهیه الگوی تغییرات قیمت اوراق بهادار براساس تغییرات گذشته با این فرض صورت می‌گیرد که روند والگوهای گذشته در آینده نیز تکرار خواهد شد و بر این اساس تحلیلگران اورق بهادار امیدوار به پیش‌بینی تغییرات آتی قیمت اوراق می‌باشد.
۲-۲۰-۳-تهیه سبد سرمایه‌گذاری
گام سوم در فرایند سرمایه‌گذاری شامل شناسایی و تعیین دارایی‌های مورد نظر برای سرمایه‌گذاری و یافتن نسبت سرمایه اختصاص یابنده از ثروت سرمایه‌گذاری به هر کدام از دارایی‌های منتخب می‌باشد در این مرحله،سرمایه‌گذاران با توجه به نتایج مراحل قبلی به استفاده از موارد زیر در تهیه سبد مورد نظر می‌پردازند:
۱-تجزیه و تحلیل اوراق بهادار به صورت فردی و پیش بینی تغییرات قیمت هرکدام ازآنها.
۲-پیش بینی تغییرات کلی قیمت سهام عادی وارتباط آنها با اوراق بهادار با درآمد ثابت.
۳-تهیه سبدی که با یک سطح معین در بازده داری حداقل ریسک باسد.
در واقع سرمایه‌گذاران با توجه به برآورد میزان ریسک و بازده هر یک از اوراق بهادار،از طریق تجزیه وتحلیل فردی آنها و رابطه بین نرخ‌های بازدهی،می‌توانند به مجموعه‌ای دست یابند که درازای میزان معینی از ریسک دارای بالا ترین نرخ بازده می‌باشد.
۲-۲۱-بازده[۴۶]
معمولا افراد مصرف کنونی را به مصرف در آینده ترجیح می‌دهند.بنا‌بر‌این برای تشویق افراد در به تعویق انداختن مصرف فعلی می‌بایستی انتظار کسب پاداش از سرمایه‌گذاری را برای آنان ایجاد کرد.در واقع انتظار کسب بازده یا پاداش سرمایه‌گذاری موجب می‌شود تا سرمایه‌گذاران مصرف در آینده را به مصرف فعلی ترجیح دهند.اغلب از بازده در جهت معرفی بازده سرمایه‌گذاری در یک دارایی در طول یک دوره زمانی که به آن بازده دوره نگهداری می‌گویند استفاده می‌شود و آن عبارتست از تغییرات قیمت و جریانات نقدی حاصل از آن دارایی طی دوره سرمایه‌گذاری.این میزان تغییرات را بر حسب درصد بیان می‌کنند که نشان دهنده درصدی از مبلق سرمایه‌گذاری است و به آن نرخ بازده سرمایه‌گذاری می‌گویند نرخ بازده عامل بسیار مهمی در تصمیم‌گیری‌های مالی جهت سرمایه‌گذاری به شمار می‌رود.
۲-۲۲-اجزای بازده
بازده معمولا از دو بخش تشکیل می شود.
– سود دریافتی[۴۷] :مهمترین جزء بازده سودی است که به صورت جریانات نقدی دوره ای سرمایه‌گذاری بود. و می‌تواند به تشکیل بهره یا سود تقسیمی باشد.ویژگی متمایز این دریافت‌ها این است که منتشر کننده،پرداخت‌هایی را به صورت نقدی به دارنده دارایی پرداخت می‌کند.این جریانات نقدی با قیمت اوراق بهادار نیز مرتب است.
– سود(زیان)سرمایه[۴۸] :دومین جزء مهم بازده،سود(زیان)سرمایه است که مخصوص سهام عادی است ولی در مورد اوراق‌قرضه بلند مدت و سایر اوراق‌بهادار با درآمد ثابت نیز مصداق دارد.به این جزء که ناشی از افزایش و کاهش قیمت دارایی است،سود(زیان)سرمایه می‌گویند این سود(زیان)سرمایه ناشی از اختلاف بین قیمت خرید و قیمت زمانی است که دارند.
اوراق قرضه قصد فروش آنها را دارد.این اختلاف می‌تواند سود یا زیان باشد.مجموع این دو جزء بازده کل اوراق بهادار را تشکیل می‌دهد و نرخ بازده اوراق بهادار که معیاری جهت تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران جهت سرمایه‌گذاری است به شرح زیر محاسبه میگردد
فرمول (۲-۱):

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:24:00 ب.ظ ]




در حالی که به طور نسبی تعریف نقدشوندگی آسان است اما اندازه گیری نقدشوندگی مشکل است. تحقیقات پیشین معیارهای اندازه ­گیری گوناگونی برای نقدشوندگی معرفی کرده اند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

معیارهای نقدشوندگی در دو دسته طبقه ­بندی می­شوند : معیارهای مبتنی بر معامله[۵۰] و معیارهای مبتنی بر سفارش.[۵۱]
۲-۷-۱ معیارهای مبتنی بر معامله
به طور معمول معیارهای مبتنی بر معامله استفاده شده در تحقیقات قبلی شامل ارزش معامله[۵۲]، حجم معامله[۵۳]، تعداد معامله گران[۵۴] و نسبت گردش حجم معاملات[۵۵] است. به دلیل این که این معیار­ها به سادگی با بهره گرفتن از داده ­های که به سهولت در درسترس هستند محاسبه می­شوند در نتیجه این معیار­ها جذاب هستند و به طور خاص مقبولیت گسترده­ای در میان متخصصان بازار دارند. به هر حال، معیارهای مبتنی بر معاملات به جای پیشرو بودن معطوف به گذشته هستند. در این مفهوم این معیار­ها به آنچه که افراد در گذشته معامله کردند اشاره دارد. این، لزوما اشاره خوبی به آن چه که در آینده مورد معامله قرار می گیرد نیست. این معیار­ها، توانایی سرمایه گذاران برای معامله کردن با سرعت و هزینه­ های مرتبط با آن را نشان می­ دهند (آیتکن و کامرتن فورد، ۲۰۰۳، ص ۴۷).
۲-۷-۲ معیارهای مبتنی بر سفارش
اما ظهور سیستمهای الکترونیکی معاملات، دستیابی به داده ­های جزیی‌تر و در نتیجه معیارهای جدید نقدشوندگی با توجه به سفارشهای موجود در بازار را به همراه دارد. این معیارها با دقت بیشتری توانایی انجام سریع معاملات و هزینه­ های مرتبط با آن را مورد بررسی قرار می­ دهند. ازجمله مهمترین این معیارها تفاضل قیمت پیشنهادی خرید و فروش و عمق بازار هستند. تفاضل قیمت پیشنهادی خرید و فروش هزینه‌هایی را نشان می­دهد که سرمایه­گذار باید برای سفارش معامله با سرعت بالا، متحمل شود. برای سرمایه­گذارن کوچک این مورد یک روش موثر و دقیق برای محاسبه نقدشوندگی است اما برای سرمایه گذارن بزرگتر، معیاری که از طریق تفاضل قیمتپ یشنهادی خرید و فروش به دست می ­آید هزینه­ های معامله را کمتر تخمین می­زند. از این رو نقدشوندگی را بیشتر از آن چیزی که است برآورد می­ کند. معیارهای کاملتر نقدشوندگی باید اثر بازار و هزینه­ های فرصت معامله را نیز در نظر بگیرند. و این نیازمند تجزیه و تحلیل حجم سفارش در دسترس، برای هر سطح از قیمت است. برای مثال، اگر یک سرمایه گذار خواستار خرید ۱۰۰۰۰۰ واحد از سهام باشد و تنها تعداد ۱۰۰۰۰ واحد از این سهام عرضه شده باشد، باید قیمت پیشنهادی خود را افزایش دهد. از این رو سرمایه­گذار باید متحمل هزینه­ های اثر بازار شود. بنابراین بازار نسبت به آن چه که معیار تفاضل قیمت پیشنهادی خرید و فروش نشان می­دهد کمتر نقدشونده است (آیتکن و کامرتن فورد، ۲۰۰۳، ص ۴۷ و ۴۸).
۲-۷-۳ معیارهای نقدشوندگی
در تخمین اثر نقدشوندگی بر قیمت یا بازده دارایی­ ها، مشکل اصلی این است که چگونه نقدشوندگی اندازه ­گیری می شود. چون به سختی معیارهایی پیدا میشود که همه جنبه­ های نقدشوندگی را در بر داشته باشد (آمیهود و همکارانش، ۲۰۰۵، ص۳۶). بعلاوه، معیار­های امتحان شده در مطالعات تجربی به علت در دسترس نبودن داده ­ها با محدودیت روبه­رو هستند. در نتیجه محققان به حجم زیادی داده (با سری زمانی طولانی مدت) برای افزایش توان آزمایشات خود نیاز دارند. با توجه به اینکه داده ­ها با سری زمانی بلند مدت در بسیاری از کشورها وجود ندارد محققان نیاز به پیدا کردن معیارهایی جایگزین برای نقدشوندگی، با بهره گرفتن از داده ­های کوتاه مدت، همچون داده ­های مربوط به بازده روزانه و حجم معامله دارند. در بازار خارج از آمریکا داده­هایی با فراوانی بالا به سختی در دسترس هستند، در نتیجه محققان نقدشوندگی را به وسیله داده ­های بازده روزانه و داده ­های حجم معاملات روزانه برآورد می­ کنند (آمیهود و همکارانش، ۲۰۰۵، ص۳۷).
مشکل اندازه ­گیری نقدشوندگی، قدرت آزمایش اثر نقدشوندگی بر روی قیمت­ گذاری اوراق­ بهادار را کاهش می­دهد. هر معیار نقدشوندگی که استفاده می­ شود دارای یک خطای اندازه ­گیری است، به همین دلیل (۱) یک معیار نمی­تواند همه جنبه­ های متفاوت نقدشوندگی را در بر گیرد، (۲) معیاری که به صورت تجربی اشتقاق شده است برآورد به هم ریخته­ای[۵۶] از پارامتر واقعی(حقیقی) دارد. و (۳) استفاده از داده ­ها با فراوانی پایین برای برآورد، اختلال اندازه ­گیری را افزایش می دهد (آمیهود و همکارانش، ۲۰۰۵، ص۳۷).
در مطالعات گذشته، محققان اهمیت نقدشوندگی را در توضیح بازده­های مقطعی دارایی مورد بررسی قرار داده­اند، و مطالعات تجربی چندین معیار نقدشوندگی را به کار برده­اند. معیارهایی وجود دارد که بر روی یک بعد از نقدشوندگی تمرکز کرده ­اند. معیار تفاضل بین قیمت پیشنهادی و قیمت درخواستی در مطالعه آمیهود و مندلسون (۱۹۸۶) مورد استفاده قرار گرفت که در ارتباط با بعد هزینه معامله است. معیار گردش معاملات داتار و همکارانش[۵۷] (۱۹۹۸) بعد تعداد معامله را در نظر می گیرد و معیار مورد استفاده در مطالعات آمیهود (۲۰۰۲) و پاستور و استمبیو (۲۰۰۳) مفهوم اثر قیمتی را برای عکس العمل قیمت نسبت به حجم معامله نشان می­هد (لیو، ۲۰۰۶،ص۶۳۲).
در این قسمت چهار معیار مهم نقدشوندگی را معرفی می­کنیم:
۲-۷-۳-۱ تفاضل قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام
در این میان یکی از معیار های مهم مورد استفاده در تحقیقات معیار تفاضل قیمت پیشنهادی خرید و فروش است. این معیار تفاضل بین قیمت پیشنهادی و قیمت درخواستی را اندازه ­گیری می­ کند و هر چه فاصله بین این دو قیمت بیشتر باشد بازار از نقدشوندگی کمتری برخوردار است.
تحقیقات مختلف، اجزای تفاضل قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را بدین صورت تشریح می‌کنند: تفاضل قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام از سه جزء هزینه شامل هزینه­ های سفارش، هزینه‌های نگهداری موجودی و هزینه‌های انتخاب نادرست تشکیل میگردد. سطح رقابت نیز از دیگر عوامل اثرگذار بر تفاضل قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام بازارگردان­ها، خصوصاً در بازارهایی که موانع ورود به بازار به تدریج برطرف گردیده، می­باشد (صلواتیورسائیان، ۱۳۸۶).
۲-۷-۳-۲ هزینه­ های فرایند سفارش
هزینه­هایی که مستقیماً با ارائه خدمات بازار گردانید را رتباط است و شامل اقلامی همچون عضویت در بورس، اجاره فضای بورس، هزینه‌های کامپیوتری، هزینه‌های سرویس اطلاعاتی، هزینه‌های نیروی کار (حقوق و دستمزد) و هزینه‌های فرصت وقت بازارگردان­ها می­باشد.
۲-۷-۳-۳ هزینه­ های نگهداری موجودی
هزینه­هایی است که یک بازارگردان به دلیل مسؤلیتی که در تجهیز سرمایه ­گذاران به نقدینگی دارد، متحمل می­ شود. این هزینه­ها شامل هزینه فرصت از دسترفته ناشی از نگهداری موجودی توسط بازارگردان‌ها و ریسک مربوط به نوسانات ارزش موجودی به دلیل تغییرات قیمت سهام می باشد (احمدپور و رسائیان،۱۳۸۵، ص۳۸-۱۳)
۲-۷-۳-۴ هزینه­ های انتخاب نادرست
این هزینه­ها به دلیل این واقعیت ایجاد میشوند که بازارگردان‌ها در فراهم کردن نقدینگی ممکن است با افرادی معامله کنند که از تغییرات قیمت مورد انتظار در مورد او راقبه ادار مطلع باشند. به عنوان مثال این تصور وجود دارد که افراد خاص در مورد سهام برخی شرکت­ها دارای اطلاعات نهانی باشند. خبرهای پیشاپیش از سود، ادغام­ها، تحصیل­ها، تجدید سازمان­ها، تقسیم سهام شرکت فرعی بین سهامداران شرکت اصلی و تغییرات مدیریت از مثال­هایی است که به ذهن می­رسد. عدم تقارن اطلاعات در بازار، هزینه‌های انتخاب نادرست را افزایش و از این طریق تفاضل قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را تحت تاثیر قرار می‌دهد (احمدپور و رسائیان، ۱۳۸۷،ص۴۸-۲۹).
۲-۷-۴ معیار نسبی نقدشوندگی مبتنی بر نقدشوندگی سهام فردی و نقدشوندگی بازار
یودین (۲۰۰۹، ص۲۵) معیار جدیدی به نام معیار نسبی نقدشوندگی معرفی کرد. این معیار، نقدشوندگی سهام فردی را با متوسط نقدشوندگی بازار مرتبط می­ کند. در نتیجه این معیار می ­تواند ریسک نقدشوندگی را بهتر مشخص کند. دلیل اهمیت این معیار این است که ممکن است سهامی که در حجم کمی مورد معامله قرار می­گیرند لزوماً نقدنشونده در نظر نگرفته شود، اگر متوسط نقدشوندگی بازار در طول همان دوره پایین باشد.
یودین (۲۰۰۹، ص۲۶) اعتقاد دارد که نقدشوندگی دیگر سهام، در ارزیابی نقدشوندگی سهام فردی نقش دارد. برای مثال، حجم گردش معملات سهمj در ماهt ممکن است پایین باشد، اما اگر متوسط گردش معاملات برای این ماه پایین باشد، پس به طور نسبی، سهام j نباید زیاد به صورت غیر نقدشونده در نظر گرفته شود. در واقع می­توان گفت، نقدشوندگی سهامی که به وسیله نقدشوندگی دیگر سهام اندازه ­گیری شده است ارزیابی بهتری از خودش نسبت به زمانی که منحصراً بر اساس ویژگی­های خاص خود اندازه ­گیری می­ شود ارائه می­دهد.
۲-۷-۵ منابع عدم نقدشوندگی
نقدشوندگی می تواند از هزینه­ های معاملاتی برونزا[۵۸]، اطلاعات محرمانه[۵۹]، ریسک نگهدار اوراق بهادار خریداری شده جهت فروش مجدد[۶۰]، و مشکلات تحقیق و جستجو[۶۱] ناشی شود (آمیهود و همکارانش، ۲۰۰۵، ص۲۶). یکی از منابع نقدشوندگی هزینه معاملات برونزا همچون حق لازحمه دلالی[۶۲]، هزینه­ های فرایند سفارش[۶۳]، یا مالیات معاملات[۶۴] است. در هر زمانی که یک ورقه بهادار مورد معامله قرار می­گیرد، خریداران و یا فروشنده­گان متحمل هزینه معامله می­شوند. از اینرو خریداران هزینه­ های آینده جهت فروش ورقه بهادار را پیش ­بینی می­ کنند و آن را در خرید خود تاثیر می­ دهند (آمیهود و همکارانش، ۲۰۰۵، ص۱). منبع دیگر عدم نقدشوندگی، فشار تقاضا و ریسک اوراق­بهادار خریداری شده جهت فروش مجدد است. فشار تقاضا به دلیل اینکه همه عاملان[۶۵](کارگزاران) در همه زمان در بازار حضور ندارند، به وجود می ­آید. این به این معنی است که اگر یک عامل(کارگزار) نیازمند فروش سریع یک ورقه بهادار باشد، خریداران ممکن است فورا در دسترس نباشند. در نتیجه فروشنده ممکن است ورقه بهادار را به یک بازار ساز بفروشد. بازار ساز در حالی که دارایی را به قصد فروش مجدد است نگه می دارد، متحمل ریسک تغییرات قیمت می­ شود و این ریسک باید جبران شود.راه جبران ریسک این است که بازارساز هزینه­ای را به فروشنده تحمیل کند (آمیهود و همکارانش، ۲۰۰۵، ص۱).
همچنین معامله اوراق بهادار ممکن است به دلیل اینکه معامله گران دیگر اطلاعات محرمانه­ای داشته باشند، هزینه­بر باشد. برای مثال، خریدار سهام ممکن است نگران این باشد که فروشنده بالقوه اطلاعات محرمانه­ای داشته باشد که شرکت در آینده متحمل ضرر می­ شود، و فروشنده از اینمی­ترسد که خریداران ممکن است اطلاعات محرمانه­ای در مورد جهش شرکت داشته باشند. بنابراین معامله با یک فرد مطلع در نهایت به ضرر می­انجامد. یکی دیگر از منابع نقدشوندگی مربوط به اصطکاک تحقیق و جستجو است. این اصطکاک مربوط به بازارهای خارج از بورس است که بازار مرکزی ندارند این جستجو برای معامله­گر هزینه­ های مالی و یا هزینه­ های فرصت دارد (آمیهود و همکارانش، ۲۰۰۵، ص۲).
۲-۷-۶ انواع بازارها
تحقیقات صورت گرفته در مورد ناهمسانی­های مالی، از جمله نقدشوندگی در ­بازارهای مالی مختلف، ممکن است نتایج متفاوتی داشته باشد. و این به دلیل این است که ساختار این بازارها با هم متفاوت است در این جا ما دو نوع بازار را بر مبنای ساختار آن­ها معرفی می­کنیم. این بازارها شامل بازارهای سفارش محور[۶۶] و بازارهای اعلام محور[۶۷] هستند.
۲-۷-۶-۱ بازار سفارش محور
بازارهای سفارش محور اساساً ساختار بازار متفاوتی دارند و رفتار پویا آن­ها متفاوت از بازارهای اعلام محور است. در بازارهای سفارش محور، هیچ بازار سازی وجود ندارد، و خرج آزاد است و عرضه کنندگان اوراق بهادار به دلیل این که موانع کم برای ورد، موقعیت مناسبی را برای همکاری فراهم می­ کند نقدشوندگی بیشتری جذب می­ کنند. چانگ و بروکمن[۶۸](۲۰۰۲) استدلال می­ کنند که چنین سیستم بازاری، برنامه زمان بندی عرضه و تقاضا نقدشوندگی که سازگار با تعادل تحت رقابت کامل است را به وجود می ­آورد(نرینوژنگ، ۲۰۱۰، ص ۵۱۱) .
در یک بازار سفارش محور، قیمت دارایی­ ها می ­تواند از دو منبع متأثر شود. منبع اول اصطکاک­های بازار[۶۹] است. اصطکاک­های مالی شامل هزینه­ های صریح (هزینه­ های کمیسیون و مالیات­ها) و هزینه­ های ضمنی معاملات ( یعنی تفاضل قیمتپیشنهادیخریدوفروش، اثر قیمتی[۷۰])است. منبع دومی که می ­تواند بر قیمت­ها اثر بگذارد این است که اگر سرمایه­گذارن اجباری در به دست آوردن اطلاعات دقیق داشته باشند ممکن است در این راه متحمل هزینه­هایی شوند که این موضوع بر قیمت نهایی اثر دارد (نرینوژنگ، ۲۰۱۰، ص ۵۱۱).
۲-۷-۶-۲ بازارهای اعلام محور
در یک بازار اعلام محور خالص قیمت­ها به وسیله مضنه­های دلالان تعیین می­ شود. از این رو به اصطلاح به این بازارها بازارهای اعلام محور می­گویند. بازارهای اعلام محور جایگزین بسیار متفاوتی برای بازارهای سفارش محور خالص است که در آن به هیچ وجه بازارسازی وجود ندارد. بازارسازان[۷۱]، در زمانی که مشارکت کنندگان عمومی در بازار قصد فروش سهام را دارند، آن سهام را می­خرند و زمانی که مشارکت کنندگان در بازار قصد خرید دارند، سهام را می­فروشد. در هر لحظه، قیمت پیشنهادی بازارسازان پایین­تر از قیمت درخواستی مشارکت کنندگان در بازار است و بازارساز سعی می­ کند از میان افرادی که قصد فروش دارند سهامی را که قیمت پایین­تری دارد بخرد تا بتواند از این طریق سود ببرد. بازارسازان با خرید و فروش سهام در بازار سعی در تعادل بازار دارند و با خرید و فروش خود در بازار سهام، نقدشوندگی بازار سهام را فراهم می­ کنند (اسچوارتز و فرانشینی، ۲۰۰۴، ص۷۲).
با اعلام کردن مظنه­ها، یک بازارساز به فراهم کردن سرمایه برای بازار، مشتریان عام را قادر می­سازد که به سرعت معامله کنند. در واقع می­توان گفت که بازارسازان یکی از منابع اصلی در بازار اعلام محور هستند. در بازار سفارش محور یک از منابع اساسی نقدشوندگی برای خریداران عام، فروشندگان عام هستند، و یک از منابع اساسی نقدشوندگی برای فروشندگان عام، خریداران عام است. بازارسازان بسادگی از طریق میانجی­گری در معامله کمک می­ کنند که سهام از فروشندگان به خریداران انتقال یابد (اسچوارتز و فرانشینی، ۲۰۰۴، ص۷۲).
همان طور که گفتیم این دو بازار ساختار متفاوتی دارند. بدین معنی که نقش عامل ریسک نقدشوندگی بازار و در واقع دیگر عامل­های ریسک، تاثیرات متفاوتی بر بازده­های سهام در دو نوع بازار خواهد داشت(نرینوژنگ، ۲۰۱۰، ص ۵۱۱).
بخش دوم: مبانی مدیریت سود
۲-۸ تعریف مدیریت سود
مدیریت سود موضوع بسیاری از تحقیقات حسابداری بوده، لیکن تاکنون تعریف واحدی از آن ارائه نشده است و از دیدگاه های مختلف تعاریف متعددی از آن بعمل آمده است
هیلی و والن[۷۲] (۱۹۹۹)، مدیریت سود را به اینصورت تعریف می‌کنند:
“قضاوت در گزارشگری مالی و شکل دهی معاملات به منظور دستکاری گزارشات مالی با هدف گمراه نمودن برخی افراد ذینفع در رابطه با عملکرد اقتصادی شرکت و یا تأثیرگذاری بر نتایج قراردادهایی که به ارقام حسابداری گزارش شده بستگی دارند.”
اسکات (۱۹۹۷) به مدیریت سود به عنوان اختیار شرکت در انتخاب سیاست های حسابداری برای دستیابی به برخی اهداف خاص مدیر، اشاره می کند.
به نظر دچو و همکاران[۷۳] (۱۹۹۶) و ویلد[۷۴] (۱۹۹۶) مدیریت سود شکلی از دستکاری سود است که احتمال دارد قابلیت اتکای سودها را کاهش دهد. هرچه سودها قابلیت اتکای کمتری داشته باشد حاوی اطلاعات مفید کمتری نیز هستند. از سوی دیگر، زمانی که مدیریت سود فرصت طلبانه با بهره گرفتن از سیستم های نظارتی کنترل شود، سودهای حسابداری قابل اتکاتر بوده و حاوی اطلاعات مفیدتری هستد.
فرنل[۷۵] (۱۹۹۶) دستکاری سود توسط مدیریت به منظور دستیابی به قسمتی از پیش داوری‌های مربوط به «سود مورد انتظار» (مانند پیش بینی‌های تحلیل گران، برآوردهای قبلی مدیریت و یا کاهش پراکندگی سودها) را به عنوان مدیریت سود، تعریف می‌کند.
کلاگ[۷۶] (۱۹۹۱) دو انگیزه اصلی برای مدیریت سود تعریف می‌کند: تشویق سرمایه‌گذاران برای خرید سهام شرکت و افزایش ارزش بازار شرکت.
اسکیپر[۷۷] (۱۹۸۹) مدیریت سود را گزارشگری مالی جانبدارانه و همراه با سوءگیری که بر اساس آن مدیران از روی تعمد و با تصمیم قبلی، در فرایند تصمیم گیری مالی مداخله می کنند تا برخی منافع خاص را عاید خود سازند، تعریف می کند.
دی جورج و همکاران(۱۹۹۶)، مدیریت سود را بعنوان نوعی دستکاری مصنوعی سود توسط مدیریت جهت حصول به سطح مورد نظر سود برای برخی تصمیمات خاص، تعریف می‌کنند. به نظر ایشان، انگیزه اصلی مدیریت سود در واقع مدیریت تصور سرمایه‌گذاران در مورد واحد تجاری است.
هرچند که این تعریف ها در سطح وسیعی مورد پذیرش است، اما کاربرد عملیاتی این تعریف ها کمی دشوار است، زیرا موضوع اصلی قصد، نیت و انگیزه میریت است که قابل مشاهده نیست. در ادبیات حسابداری ارائه تعریف روشن از مدیریت سود دشوار است، زیرا مرز بین مدیریت سود و تقلب های مالی مشخص نمی باشد. اگرچه برای حد نهایی مدیربت سود که همانا تقلب محسوب می شود تعریف مشخصی (بر حسب انگیزه مدیر) وجود دارد.
۲-۸-۱ مدیریت سود یا تقلب
موضوع اصلی در مدیریت سود نیت و انگیزه مدیر است که قابل مشاهده نیست. تقلب عبارت است از هرگونه اقدم عمدی یا فریبکارانه یک یا چند نفر از مدیران، کارکنان یا اشخاص ثالث برای برخورداری از یک مزیت ناروا یا غیر قانونی. هدف برخی از تقلبات ممکن است تحریف صورتهای مالی نباشد. تقلبی که با دخالت یک یا چند نفر از مدیران واحد مورد رسیدگی روی می دهد به عنوان “تقلب مدیران” و تقلبی که تنها توسط کارکنان واحد مورد رسیدگی صورت می پذیرد به عنوان “تقلب کارکنان” نامیده می شود.
در هر دو حالت ممکن است تبانی با اشخاص ثالث خارج از واحد مورد رسیدگی نیز وجود داشته باشد (استاندارد حسابداری ۱۳۸۵). از نظر دچو و دیگران (۲۰۰۰) بین تقلب و مدیریت سود تفاوتهایی وجود دارد که در جدول ۲-۱ نشان داده می شود. (کامیاب تیموری،۱۳۸۹).
(جدول ۲-۱) تفاوت های مدیریت سود و تقلب

نوع حسابداری

انتخاب های حسابداری

انتخاب جریان های نقدی “واقعی” بر اساس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:24:00 ب.ظ ]