کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 




(۲-۱)

۹۶۶/۲۸ جرم مولی استاندارد هواست. برای مثال، وزن مخصوص متان خالص برابر است با:
پایان نامه

(۲-۲)

روش ثابت تعادلی K
روش دوم در محاسبات دستی، روش ثابت تعادلی K [۸۶] است. این روش از طریق کارسون و کتز[۸۷] ]۴۰[ ابداع شد. البته بعد از آن‌ چندین نمودار و دادۀ دیگر نیز گزارش شد. یکی از نکات جالب دربارۀ این روش این است که نمودارهای اصلی کارسون و کتز در حالی که ابتدا با نام “نمودارهای آزمایشی” ارائه شدند، سال­هاست که کاربرد دارند. ثابت تعادلی K به­ صورت چگونگی توزیع یک جز بین هیدرات و گاز تعریف می­ شود:

(۲-۳)

که در آن‌ و به­ترتیب کسر مولی­های جزء در بخار و هیدرات هستند. این کسر مولی­ها براساس آب آزاد نیستند و آب در محاسبات گنجانده نشده است. فرض بر این است که آب کافی در تشکیل هیدرات وجود دارد. برای هر یک از اجزای تشکیل­دهندۀ هیدرات در گاز طبیعی نموداری موجود است، یعنی برای متان، اتان، پروپان، ایزوبوتان، نرمال بوتان، سولفید هیدروژن و دی­اکسیدکربن.
همۀ موادی که هیدرات تشکیل نمی­دهند،si=0، ثابت تعادلی K آنها برابر بی­نهایت است. به­عبارت دیگر، هیچ­کدام از این اجزا در فاز هیدرات وجود ندارند. این موضوع هم برای مولکول­های سبک، مانند هیدروژن، و هم برای مولکول­های سنگین مانند نرمال پنتان و نرمال هگزان صادق است، زیرا هیچ­یک هیدرات تشکیل نمی­دهند.
روش بیلی- ویچرت
یکی دیگر از روش­های نموداری برای پیش ­بینی هیدرات از طریق بیلی- ویچرت ارائه شد ]۴۱[. اساس این نمودار وزن مخصوص گاز است، امّا بسیار پیچیده­تر از روش وزن مخصوص گاز Katz می­باشد. این نمودار برای گازهایی با وزن مخصوص بین ۶/۰ تا ۱ کاربرد دارد.
علاوه بر وزن مخصوص، این روش تصحیحاتی برای حضور سولفید هیدروژن (تا ۵۰ درصد مولی) و پروپان (تا ۱۰ درصد مولی) نیز در نظر می­گیرد. تأثیر پروپان به صورت یک تصحیح دمایی است که خود تابعی از فشار و غلظت H2S است. از میان روش­های سادۀ ارائه شده در این فصل، تنها روش بیلی- ویچرت برای گاز ترش طراحی شده است و این مزیتی برای این روش نسبت به روش وزن مخصوص گاز و ثابت تعادلی K محسوب می­ شود.
دیگر روابط همبستگی
این روابط همبستگی علاوه­بر محاسبات دستی برای محاسبات اکسلی نیز مناسبند. امّا کاربر باید توجه داشته باشد که این روابط دقیق­تر از نمودارهای اصلی نیستند. به­علاوه برای مخلوط­های گازی ترش نیز کاربرد ندارند. هنگام استفاده از از این معادلات، خواننده باید توجه داشته باشد که لگاریتم معمولی (log) بر پایۀ ۱۰ و لگاریتم طبیعی (ln) بر پایۀ عدد نپر (e) است.
ماکاگون
ماکاگون[۸۸] (۱۹۸۱) رابطۀ ساده­ای برای فشار تشکیل هیدرات بر حسب دما و وزن مخصوص گاز برای هیدروکربن­های پارفینی ارائه داد. رابطۀ وی به­ صورت زیر است:

(۲-۴)

logP =β + ۰.۰۴۹۷ (t + kt) – ۱۱

که در آن‌ P بر حسب مگاپاسکال، t بر حسب سلسیوس است. ماکاگون روابطی گرافیکی برای β و k نیز ارائه داد، امّا الگیبالی و الکامل[۸۹] روابط سادۀ زیر را پیشنهاد کردند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 12:06:00 ق.ظ ]




(قاضی زاده فرد، ۱۳۷۵)
۲-۱-۲۷- موانع استقرار سیستم‌های اطلاعاتی
موانع استقرار سیستم های اطلاعاتی به سه دسته تقسیم می‌شوند که هریک زیر مجموعه خاص خود را به شرح ذیل دارد :
موانع مرتبط با ویژگی های فردی:۱- کمبود مهارتها، توان تخصص و دانش
۲- ادارک مناسب
موانع مرتبط با ویژگهای سازمان:۱- عدم وجود افراد واجد صلاحیت در سازمان
۲- عدم وجود فرهنگ بکار گیری کامپیوتر و سیستم های اطلاعاتی
موانع مرتبط با ویژگی های محیطی۱- عدم برگزاری دوره های آموزشی مناسب۲- عدم کفایت طراحان موجود
(قاضی زاده فرد، ۱۳۷۵)
۲-۱-۲۸- معیارهای پیروزی سیستم اطلاعاتی
بکار گیری پیروزمندانه یک سیستم اطلاعاتی کار ساده ای نیست و به بسیاری از شرایط و موقعیتها بستگی پیدا می‌کند، ولی معیارهای پذیرفته شده‌ای نیز وجود دارند که به قرار زیر می‌باشد :

    1. بکار گیری گسترده : به میزان بکار گیری سیستم در انجام امور جاری بر می‌گردد
    1. خشنودی کاربران : کاربران از شتاب، دقت و کارایی سیستم خشنود می‌گردند و مدیران نیازهای اطلاعاتی خود را به هنگام دریافت می‌کنند
    1. رفتار دوستانه : کاربران از سیستم اطلاعاتی و کارکنان آن خشنود بوده و با آنها رفتاری صمیمانه دارند
    1. دسترسی به اهداف : سیستم اهداف کمی‌و کیفی خود از طراحی سیستم دست می‌یابد
      1. بازده اقتصادی : سیستم‌ها با کاستن از هزینه ها و افرایش درآمده برای سازمان بازده اقتصادی دلخواهی به همراه می‌آورد .
      2. ( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(لاودن، ۱۳۷۸، ۳۴۱).
۲-۱-۲۹- مشکلات بکار گیری سیستم های اطلاعاتی در سازمانهای دولتیورود سیستم های اطلاعاتی به سازمانهای کشور ایران به ویژه سازمانهای دولتی، همواره موفقیت آمیز و بدون دردسر نبوده است . در بسیاری از موارد سیستم های ایجاد شده نتوانسته انتظار به جا و نابه جای متضاضیان (به خصوص مدیران) را برآورده سازد و همین عدم رضایت به هر حال باعث شده نه تنها مشکلات قبلی حل نشود، بلکه سیستم و سازمان دچار اختلال گردیده و علاوه بر صرف هزینه و وقت زیاد از کیفیت و بازدهی آنها نیز کاسته شود . اگرچه این مشکل در کشورهای پیشرفته نیز وجود دارد ولیکن در کشورهای جهان سوم از جمله کشور ایران که دانش و تکنولوژی اطلاعات سابقه طولانی نداشته و سیاستها و استاندارهای رسمی نیز نیست یا وجود ندارد و یا هنوز مراحل اولیه و در حال شکل گیری می‌باشد، حاد تر به نظر می‌رسد . بدون اینکه در این بخش قصد تحلیل جامعی از علل شکست سیستم های اطلاعاتی داشته باشیم لازم است بر این نکته تاکید شود که تجارب قبلی نشان می‌دهد مشلات در این زمینه بیشتر جنبه مدیریتی و ساختاری دارد تا فنی علت اصلی ناکامی‌اکثریت قریب به اتفاق سیستم های اطلاعاتی عدم اجرای صحیح و کامل مراحل طراحی ایجاد و بکار گیری این سیستم ها بخصوص مرحله تجزیه و تحلیل و بررسی اولیه بوده است.در بیشتر سیستم های ناموفق، یا بررسی اولیه انجام نشده و یا بطور بسیار ناقص انجام شده است . به ویژه آنکه عدم شناخت کافی استفاده کنندگان و همچنین تبلیغات نادرست فروشندگان تجهیزات سخت افزاری و خدمات نرم افزاری نیز مزید بر علت گریده است.عدم انجام کامل بررسی اولیه موجب می‌شود که بستر سیستم های اطلاعاتی، مشخص و آماده نگردد و سیستم طراحی شده با سایر سیستم های موجود (به ویژه سیستم های سنتی و دستی) سازمان، هماهنگی و همخوانی نداشته و تنواند به صورت مناسب با آنها ارتباط و داد ستد داشته و مجموعه منظم و مفیدی را به وجود آورد .مشکلی که اغلب در اجرای موفقیت آمیز مرحله تجزیه و تحلیل و بررسی نیز وجود دارد، مساله ارتباط تحلیل گران و استفاده کنندگان (کاربران) سیستم است معمولاً کاربران شناخت کمی از کامپیوتر و سیستم های اطلاعاتی دارند و تحلیل گران نیز از امور سازمان آگاهی و شناخت اندکی دارند. این مساله موجب آن می‌گردد که سیستم های طراحی و اجرا شده به طور کامل پاسخگوی نیازهای واقعی کاربران نباشد .
افزون بر مسائل فوق، شتاب مدیران نه تنها برای ایجاد و راه اندازی سیستم های اطلاعاتی منفرد، بلکه نسبت به ایجاد سیستم های اطلاعات مدیریت، همچنین کمبود منابع مالی، کمبود نیروی انسانی کارشناسان با تجربه و کارآمد و با انگیزه نیز از عوامل دیگری هستند که موجب ‌گردیده اند تا سازمانهای دولتی نتواند آنگونه که باید و شاید از این سیستمها در سازمانهای خود بهره‌گیری نمایند (شرکت ایز ایران، دی، ۱۳۷۱).
دربرخی تحقیقات دیگر که صورت پذیرفته، عمده‌ترین نارسایی ها و دلایل عدم موفقیت و بکار گیری سیستم‌های اطلاعاتی به ویژه سیستم‌های اطلاعات مدیریت در سازمانهای دولتی به شرح زیر شناسایی شده‌اند .

    1. عدم درک صحیح خواسته های نیازهای کاربران (عدم تعریف صحیح نیازها و تحلیل آنها)
    1. عدم مشارکت مدیران و کاربران در طراحی سیستم
    1. مدیران و کاربران نمی‌دانند چگونه بایدهمکاری کنند
    1. مدیران و کاربران نمی‌دانند دقیقاً چه می‌خواهند
    1. به مدیران و کاربران امکان مشارکت و همکاری داده نشده است
    1. عدم صحت و نامناسب بودن سیستم های دستی موجود
    1. عدم انجام تجزیه و تحلیل سیستم ها و روشها موجود قبل از طراحی سیستم
    1. عدم ارزیابی توان موجود
  1. درک نامناسب مدیران از سیستم های نرم افزاری و اطلاعاتی< /li>
  2. وضعیت نامطلوب آموزش و تربیت نیروهای متخصص
  3. عدم وجود نیروی انسانی با دو زمینه تخصصی مدیریت و کامپیوتر
  4. عدم وجود معیار سنجش کیفیت سیستم های اطلاعاتی موجود
  5. عدم وجود معیارهای مالی برای پروژه های سیستم های اطلاعاتی مدیریت
  6. عدم وجود مشاوران مناسب برای طراحی سیستم و نرم افزار
  7. نبود رویه ها، متدولوژی و مراحل ایجاد سیستم
  8. مستند سازی ناکافی و ناقص
  9. عدم آشنایی بسیاری از تحلیگران و برنامه نویسان موجود با محیط کار سیستم جدید
  10. پیاده سازی نامناسب و ناصحیح سیستم
  11. آموزش ناکافی کاربران
  12. عدم بررسی جوانب محیطی در سیستم اطلاعاتی مدیریت
  13. عدم پذیرش مجریان سیستم و بروز پدیده مقاومت در برابر تغییر
  14. عدم انعطاف پذیری سیستم در ضمن بکار گیری
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:06:00 ق.ظ ]




خروجی گرمایی(کیلووات)

۸۵

۸۵

۸۵

۸۵

۱۳۶

۱۶۷

ورودی سوخت(کیلووات)

۱۲۷۴۹

۱۲۷۴۹

۱۲۶۹۱

۱۲۳۹۱

۲۸۸

۳۵۰

راندمان نیروگاه­های حرارتی عبارتست از نسبت انرژی الکتریکی تولید شده بر مقدار سوخت مصرف شده می­باشد. در مورد سیستم­های تولید همزمان تعریف راندمان به دو صورت زیر بیان می­ شود.۱- راندمان کلی: عبارتست از مجموع انرژی الکتریکی و انرژی حرارتی مفید تولید شده تقسیم بر مقدار سوختی که توسط سیستم تولید همزمان مصرف می­ شود. راندمان کلی سیستم های تولید همزمان بیش از ۷۰ درصد است.
۲- راندمان تولیدبرق: عبارتست از انرژی الکتریکی تولید شده تقسیم برسوخت مصرف شده.
۳-۷ مروری بر تاریخچه کارتاریخچه تولید میکروتوربین تجاری به سال ۱۹۹۸ میلادی در آمریکا برمی­گردد که الیوت و کپستون میکروتوربین­های خود را وارد بازار کردند. از سازندگان اصلی میکروتوربین در حال حاضر می­توان کپستون در امریکا و بومن در انگلستان را نام برد. شکل میکروتوربین ساخت شرکت کپستون در شکل (۳-۱۰) نشان داده شده است.شکل (۳-۱۰) نمایی از میکروتوربین ساخت شرکت Capstone [3]
در سالهای اخیر تحقیقات مناسبی در زمینه کاربرد و مدلسازی میکروتوربین­ها در سیستم­های تولید همزمان انجام شده است. در این فصل مروری بر تحقیقات انجام شده در این زمینه صورت خواهد گرفت.
لابینوف و همکاران [۸] بر اساس داده ­های آزمایشی یک میکروتوربین تجاری، یک مدل ریاضی جهت تحلیل عملکرد یک سیستم تولید همزمان ۳۰ کیلوواتی پیشنهاد کردند. بخشی از نتایج آنها بیانگر این مساله بود که ۳۰ درصد از کل انرژی تولیدی سیستم در داخل آن تلف می­گردد. نایت و همکاران [۹] در تحقیقی یک سیکل توربین­گاز را از دیدگاه ترمودینامیکی و ترمواکونومیکی مورد تحلیل قرار دادند. آنها در این تحقیق از یک نرم افزار اقتصادی استفاده کرده و دو الگوریتم برای کاهش قیمت برق تولیدی ارائه کردند. صنایع و همکاران [۱۰] با بهره گرفتن از مفهوم اگزرژی و بکارگیری توابع اقتصادی یک سیستم تولید همزمان با میکروتوربین ۳۰۰ کیلوواتی را مورد ارزیابی قرار دادند. پارامترهای طراحی و متغیرهای تصمیم ­گیری آنها در این تحقیق بازده ایزونتروپیک کمپرسور و توربین، نسبت فشار کمپرسور و دمای ورودی به توربین گاز بود. آنها در این تحقیق از مدل اقتصادی لازارتو جهت محاسبه نرخ هزینه تجهیزات استفاده کرده بودند. احیائی و بهادری [۱۱] عملکرد یک میکروتوربین را که برای تامین کلیه نیازهای الکتریکی، گرمایشی و سرمایشی یک ساختمان در نظر گرفته شده بود، مورد بررسی قرار دادند. آنها در این تحقیق برای سه شهر مختلف در ایران و در طول یک شبانه­روز، توان­های مورد نیاز سیستم را محاسبه نمودند. آنها در تحقیق دیگری همین سیستم را از دیدگاه اقتصادی مورد بررسی قرار دادند[۱۲]. املی و همکاران[۱۳] با بهره گرفتن از یک نرم­افزار شبیه­سازی یک سیستم تولید همزمان بر پایه میکروتوربین گازی را مورد تحلیل قرار دادند. آنها در این شبیه­سازی در سه ماه بهار و تابستان و در ۶ ماه دوم سال نیازهای گرمایشی، سرمایشی و الکتریکی یک ساختمان را محاسبه و برای آن یک سیستم تولید همزمان بر پایه میکروتوربین گازی طراحی کردند. کایکو و همکاران [۱۴] تاثیر بازیاب و روش­های مختلف کنترل بار بر اقتصاد کلی عملیات را تحلیل نمودند. آنها پارامترهای کنترل را درجه حرارت ورودی توربین و سرعت چرخش شافت در نظر گرفته و در انتها یک مدل عملکرد حالت پایدار برای توصیف اجزای سازنده میکروتوربین ارائه نمودند. کریمی و همکاران [۱۵] یک سیستم تولید پراکنده برق و حرارت با محرک اولیه میکروتوربین­گازی را از دیدگاه ترمواکونومیکی مورد تحلیل و بررسی قرار دادند. نتایج آنها بیانگر کاهش ۴۰ درصدی مصرف سوخت و بازگشت سرمایه ­گذاری در کمتر از ۸ سال بود. کادورین و همکاران [۱۶] در تحقیقی به امکان­سنجی استفاده از سیستم تولید همزمان کوچک برای استفاده در ساختمان­های مسکونی پرداختند. عامری و همکاران [۱۷] در تحقیقی یک سیکل تولید همزمان با میکروتوربین گاز را برای ساختمانی ده طبقه در تهران از دیدگاه اگزرژی و ترمواکونومیکی مورد تحلیل و بررسی قرار دادند. آرامی و همکاران [۱۸] استفاده از فناوری میکروتوربین را برای تامین همزمان برق و حرارت در بخش خانگی از دیدگاه اقتصادی مورد تحلیل و بررسی قرار دادند. آنها در این تحقیق انرژی مورد نیاز ساختمان مسکونی با مساحت ۸۰۰۰ مترمربع را با بهره گرفتن از هفت میکروتوربین ۲۰۰ کیلوواتی تامین کردند. نتایج آنها بیانگر بازگشت سرمایه این سیستم در طول ۲ سال بود. از دیگر تحقیقات انجام شده در سالهای اخیر می­توان به مقالات کیو و همکاران [۱۹]، تیمپستی و همکاران[۲۰]، ماهتو و همکاران[۲۱] اشاره کرد. آنها در تحقیقات خود میکروتوربین گازی در سیستم­های هیبریدی به ترتیب با سیکل رانکین، صفحات خورشیدی و سیستم­های تبخیری مورد بررسی قرار داده بودند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

هدف از انجام این رساله هدف از انجام این رساله مدلسازی ریاضی و ارائه یک الگوریتم مهندسی جهت تحلیل اقتصادی یک میکروتوربین گازی با بهره گرفتن از نرم افزار EES می­باشد. در این مقاله ابتدا یک میکروتوربین گاز صنعتی همراه با تجهیزات جانبی آن در نظر گرفته شده و سپس برای تمام اجزاء سیکل مورد نظر یک تحلیل ترمودینامیکی و اقتصادی انجام شده است. در این رساله از مدل اقتصادی لازارتو جهت محاسبه قیمت برق تولیدی و سایر هزینه­ های مرتبط استفاده شده است.
فصل چهارم- مدلسازی ریاضی سیستم
۴-۱ مقدمه
در این بخش ابتدا سیستم تحلیل شده معرفی شده و سپس فرضیات به­کار رفته در تحلیل آن معرفی خواهند شد. در ادامه معادلات ریاضی (ترمودینامیکی و اقتصادی) حاکم بر سیستم میکروتوربین گازی معرفی خواهند گردید. در بخش پایانی این فصل نیز روش و نرم افزار مهندسی استفاده شده در تحلیل سیستم توضیح داده خواهد شد.
۴-۲ پیکربندی سیستممیکروتوربین­ها همانند توربین­های گازی بر اساس سیکل برایتون کار می­ کنند، اما یک تفاوت عمده در این دو سیستم نسبت فشار کاری آنها می­باشد. در نیروگاه­های گازی (توربین­های گاز) نسبت فشار در کمپرسورها بالا بوده و تا حدود ۱۶ نیز می­رسد، اما در میکروتوربین­ها این نسبت معمولاً بیش از ۶ بار افزایش نمی­یابد [۷و۸]. در سیکل­های میکروتوربین معمولاً از میان خنک­کاری کمپرسور و بازگرمایش توربین صرفنظر می­ شود. میکروتوربین­ها همانند سیکل­های توربین­گاز شامل اجزای اصلی کمپرسور، توربین و محفظه احتراق می­باشند. برای افزایش بازده این نوع سیستم­ها، معمولاً از بازیاب­های حرارتی در ساختمان آنها استفاده می­گردد که از انرژی گازهای داغ خروجی از توربین برای پیش­گرم کردن هوا و سوخت ورودی به محفظه احتراق استفاده می­ شود. شماتیک سیستم پیشنهادی که در این تحقیق مطالعه شده در شکل (۴-۱) نشان داده شده است.سیستم پیشنهادی شامل یک توربین، کمپرسور هوا، کمپرسور سوخت، محفظه احتراق، پمپ آب و سه بازیاب حرارتی می­باشد. سوخت به­کار رفته در سیستم گاز طبیعی با ترکیب ۹۷ درصد متان، ۵/۱ درصد دی­اکسید­کربن و ۵/۱ درصد نیتروژن بوده و ترکیب هوای به­کاررفته نیز شامل ۲۱ درصد اکسیژن و ۷۹ درصد نیتروژن درنظر گرفته شده است. هوا و گاز طبیعی به­کار رفته در سیستم ابتدا بوسیله کمپرسورهایی متراکم شده و در ادامه مسیر با عبور از دو بازیاب هوا و سوخت، گرم شده و سپس وارد محفظه احتراق می­شوند. پس از انجام واکنش در محفظه احتراق، محصولات خروجی از آن در ادامه وارد توربین شده و در اثر انبساط کار مکانیکی تولید می­ کنند. گازهای داغ پس از خروج از توربین و در ادامه مسیر خود وارد سه بازیاب می­گردند. دو بازیاب اول جهت پیش گرم کردن هوا و سوخت ورودی به محفظه احتراق به­کار رفته و از بازیاب سوم نیز برای تولید انرژی حرارتی استفاده می­ شود. آب از طریق پمپ وارد بازیاب سوم شده و پس از گرم شدن به سمت واحد­های گرمایشی هدایت می­گردد.
شکل (۴-۱) طرح سیستم پیشنهادی
۴-۳ فرضیاتدر مدلسازی و تحلیل سیستم پیشنهادی، فرضیات زیر در نظر گرفته شده است:– از نشتی گاز داخل سیستم به بیرون صرفنظر شده است،– جریان سیال در کلیه اجزاء سیکل پایدار در نظر گرفته شده است،– شرایط محیطی (دما و فشار) با شرایط ورود به کمپرسور یکسان فرض شده است،– جریان سیال در کمپرسور و توربین آدیاباتیک فرض شده است،– از تغییرات انرژی­های جنبشی و پتانسیل و اگزرژی­های مربوط به آنها صرفنظر شده است،
– رفتار تمامی گازهای موجود در سیکل به صورت گاز ایده­ال فرض شده است.
۴-۴ روابط حاکم بر عملکرد سیکل
در این بخش ابتدا با بهره گرفتن از روابط موجود عملکرد تمامی اجزاء بکار رفته در سیستم معرفی شده و سپس به صورت مجزا و تحت شرایط پایدار، سیستم فوق مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. جهت این کار یک برنامه رایانه­ای نوشته شده و سپس عملکرد ترمودینامیکی و اقتصادی سیستم با تغییر چند پارامتر موثر مانند نسبت فشار کاری کمپرسور، نرخ جریان هوای ورودی به سیستم، دمای گازهای ورودی به توربین و … بررسی شده است.
۴-۴-۱ کمپرسور
همانطور که در شکل (۴-۱) مشاهده می‌شود هوای محیط در یک فشار و دمای معین وارد کمپرسور هوا (  ) شده و پس از تراکم در فشار و دمای بالاتری آن را ترک می‌کند. با فرض آدیاباتیک‌بودن فرایند تراکم و با مشخص بودن نسبت فشار (  ) و راندمان ایزونتروپیک کمپرسور (  )، نسبت گرمای ویژه‌ی هوا (  ) و دبی هوای عبوری از کمپرسور (  ) می‌توان دمای گازهای خروجی از کمپرسور (  ) و کار واقعی مورد نیاز آن را (  ) به دست آورد [۲۲و۲۳]:

(۴-۱)

(۴-۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:06:00 ق.ظ ]




به هر حال دوشان چه بخواهد و چه نخواهد، آثارش یک موضوع مهم و فلسفی را پیش می­کشیدند و آن این بود که هنری بودن و ادراک هنری واقعیتی سوبژکتیو است.
این آثار افزون بر آنکه به نگرش­های مقدس­مابانه و ارزش­گذاریهای کاذب در عرصه­ هنر اعتراض می­کردند، از سویی نیز این دیدگاه هستی­شناسانه را به بحث می­گذاشتند که هنری بودن نه در ذات اشیا که در نگاه سوبژکتیو هنرمند نهفته است. پیام آنها این بود که شی به خودی خود حامل کیفیتی هنرمندانه نیست، بلکه این نگاه هنرمند است که می ­تواند یک پدیده را به هنر تبدیل کند یا آن را فاقد این ارزش جلوه دهد.(تابعی،۱۳۸۴،ص۲۱۴)
۴-۲-۲ مخاطب
توجه به مخاطب در مقام تفسیر کننده­ متن و در برخی رویکردها تولید کننده­ معنا به طور جدی با رویکرد ساختارگرایی آغاز شد و سپس در رهیافتهای پساساختارگرایانه و هرمنوتیکی به قوام رسید. اگرچه می­توان تاریخ توجه به مخاطب را تا سوبژکتیویته­ی کانت یا همان فاعل شناساگر عقل­ورز پی­گیری نمود، اما توجه به نقش پررنگ مخاطب در زایش معنا برای نخستین بار در شمای ارتباطی یاکوبسن مورد توجه واقع شد. در این نگرش مخاطب به عنوان گیرنده­ی پیام فرستاده شده از طریق اثر و از سوی خالق آن در نظر گرفته می­ شود، که البته این آغاز حرکت به سوی نقش پررنگ مخاطب در اندیشه­ های کسانی چون رولان بارت است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵-۲-۲ جایگاه مخاطب در نظر بارت
بارت معتقد است که هیچ بستر یکه و نابی در نظام ارتباطی وجود ندارد که با بسترهای دیگر تداخل نداشته باشد و بطور مستقل فرایند ارتباط را کامل سازد. فرایند ارتباط همیشه دارای ویژگی­های چندبعدی است و همزمان در چند بستر مختلف جریان دارد. بنابراین مساله رمزگشایی و استخراج معنا نیز نمی­تواند در یک بستر ویژه خلاصه شده و به زمینه ­های دیگر ارتباط پیدا نکند. معنا در گرو آن چیزی است که خواننده یا مخاطب به عنوان بستر رمزگشایی خویش گزینش می­ کند. به زبان ساده دلالت­هایی که در زبان گنجانیده می­ شود یا آن­ها که بطور ناخودآگاه و فراتر از اراده­ی مولف در متن حاضر می­شوند و به عبارتی گزارش می­شوند، الزاماً منطبق با همان­هایی نیست که خواننده یا مخاطب به شیوه­ خود آنها را رمزگشایی می­ کند. عامل گیرنده یا مخاطب در اندیشه­ی بارت بیش از فرستنده یا مولف در تعیّن معنای متن نقش دارد. در واقع معنا حاصل دیالکتیک مخاطب و متن است، نه همه چیز متعلق به متن است و نه متعلق به مخاطب، بلکه معنا آن چیزی است که در این میان خلق می­ شود.
هر مخاطب به ­شیوه­ خود متن را رمزگشایی می­ کند و در بسترهای تأکیدی خود به دنبال دلالت­های معنایی آن می­گردد. بنابراین، هر مخاطب معنای خاص خود را در متن می­یابد یا خلق می­ کند. به این اعتبار متن نه واجد یک معنا که دارای ارزش­های چندبعدی و معناهای متعدد است. چیزی که در اینجا حائز اهمیت است این است که هرچند بارت تولید معنا را در گرو حضور مخاطب می­داند اما این مخاطب در مقام تولید کننده­ معنا جایگاهی چندان پراهمیت را در تصرف خود ندارد چرا که معنایی که توسط وی تولید می­ شود نه تنها یگانه نیست بلکه حتی معتبر نیز نمی ­باشد، از آنجایی که هرمخاطب با توجه به زمینه­ تاریخی و اجتماعی خود به تولید معنا می ­پردازد معنای ساخته شده از سوی وی برای دیگر مخاطبان قابل استناد نیست، و تنها راه همانگونه که فوکو می­گوید گفتگو در افق معنایی است. در واقع مخاطب به عنوان سوژه­ی عقلانی جایگاهی فراتر از ساختارها ندارد، بلکه خود جزء و تابعی از این ساختارها و گفتمان­ها است.
۶-۲-۲ آثار حاضرآماده: جایگاه مخاطب
در مورد آثار حاضرآماه برخلاف آنچه دوشان اصرار دارد، مخاطب نقش چندانی ندارد. گرچه در نهایت این مخاطب است که معنا را به آثر الصاق می­ کند اما در مورد اصل بنیادین اثر هنری بودن حاضرآماده­ها، حق انتخاب چندانی ندارد. در واقع مخاطب با این آثار روبرو می­ شود و « خود را از آن خرسندی معمول که از هر اثر هنری توقع دارد، محروم احساس می­ کند. مخاطب به جای آنکه از بازی مالوف پذیرفتن یا رد کردن اثر محظوظ گردد، جبراً رضایت می­دهد که از خود سئوال کند که آیا شی به نمایش درآمده واقعاً یک اثر هنری است یا نه، و اگر هست، چه نوع اثر هنری».(لینتن،۱۳۸۲،ص۱۵۸) کراوس اظهار می­ کند که هیچ زمانی میان دیدن یک شیء مانند چشمه و دریافت معنای آن سپری نمی شود، بیننده تقریباً احساس می­ کند که حاضرآماده­ها “از ناکجا درون جریان زیبایی­شناسی افتاده­اند”.(کراوس، ۱۹۸۱، صفحه۸۱) و این در حالی است که خود دوشان بر نقش تعیین کننده­ بیننده تاکید می­ کند:
« من به جنبه­ واسطه­ هنرمند باور دارم. هنرمند کاری را انجام می­دهد، و یک روزی با وساطت تماشاگر شناخته می­ شود، با وساطت عام. … این فرآورده­ای است با دو قطب، قطب کسی که اثر را می­آفریند و قطب کسی که اثر را نگاه می­ کند. من به کسی که آن را نگاه می­ کند همان قدر اهمیت می­دهم که به کسی که آن را انجام داده است»(کابان،۱۳۸۰،ص۱۶۰)
به احتمال بسیار خود وی نسبت به تحمیلی بودن این آثار در زمان ارائه به جریان زیبایی­شناسی آگاه بوده است که البته با توجه به واکنش­های تندی که در مقابل این آثار وجود داشته است بعید نمی­نماید، مخاطب در زمان ارائه هیچ نقشی در رد یا قبول این آثار نداشته است و تنها با گذشت زمان و به لطف تقریرهای فلسفی، این آثار در دنیای هنر پذیرفته شدند. شاید به همین دلیل دوشان برای تماشاگران آینده اهمیت بیش­تری قائل است:
«نسل آینده به نوعی شکلی از تماشاگر است…. این تماشاگر پس از مرگ است. چون تماشاگر معاصر از نظر من فاقد ارزش است. او در مقایسه با نسل آینده ارزش پایین­تری دارد. چون نسل آینده است که چیزها را تحمیل می­ کند و اجازه می­دهد باقی بمانند».(همان،ص۱۷۰)
۷-۲-۲ خودآیینی هنر و اهمیت فردیت
در بررسی این رویکرد تماماً به مقاله­ پیتر بورگر در باب خودآیینی هنر استناد می­ شود. وی در این مقاله اذعان می­نماید که:
«کنش دوشان چهره­ی بازاری را آشکار کردکه در آن ارزش امضا بیش از کیفیت اثر هنری به حساب می ­آید. علاوه بر آن یکی از اصول محوری هنر را اساساً زیر سئوال برد، اصلی که بر طبق آن آفرینش هنری کار یک شخص واحد تلقی می­ شود. حاضرآماده­های دوشان آثار هنری نیستند، بلکه گزاره­هایی هنری­اند».(بورگر،۱۳۸۶،ص۱۷۸)
مراد بورگر از گزاره­ی هنری این است که گزاره­ی هنری چندان خصیصه­ی یک اثر در مفهوم اثر هنری خودآیین و زیبایی­شناسی باور در جامعه­ بورژوایی را ندارد، اما یک گزاره­ی آوانگارد حقیقی به شمار می ­آید.
«این بدان معنا نیست که هنرمندان آوانگارد هیچ­گاه اثر هنری تولید نکردند و رخدادهای ناپایدار را جایگزین اثر هنری ساختند. … هنرمندان آوانگارد در تخریب مقوله­ی اثر هنری موفق نبودند، اما آن را عمیقاً دگرگون کردند».(همان،ص۱۷۸)
پیتر بورگر با مطرح ساختن دوگانگی­ای که به همراه خودآیینی در هنر بورژووایی به وجود آمده بود، آزادی و فقدان کارکرد، به تلاشهایی که از سوی هنرمندان آونگارد برای «رفع هنر» صورت گرفته است اشاره می­ کند. مقوله­ی رفع هنر شاید بهترین توضیح مدعای دوشان یعنی Anartist باشد. همانطور که پیشتر اشاره شد دوشان چه از طریق آثارش و چه با اظهار نظرهایش بر کم اهمیت کردن فعل خلاقه­ی هنرمند و اثردست و از سوی دیگر یگانگی اثر هنری صحه می­ گذارد. اگرچه به زعم وی تکرار این آثار می ­تواند به نوعی معکوس عمل نماید، پیتر بورگر نیز با نظری مشابه می­گوید:
« اگر امروز هنرمندی یک لوله­ی بخاری را امضا کند و آن را به نمایش بگذارد، قطعاً در برابر بازار هنر موضع­گیری نکرده است بلکه با آن سازگار شده است. این سازگاری نه تنها به انگاره­ی آفرینش فردی لطمه­ای وارد نمی­کند، بلکه آن را تثبیت می­ کند، و دلیل آن نیز شکست جریان آوانگارد در رفع هنر است».(همان،ص۱۷۹)
در واقع تلاش هنرمندان آوانگارد از جمله دوشان در جهت نفی مقوله­ی تولید فردی و همچنین مفهوم دریافت فردی است. البته مورد دوم را نباید به حساب بی­اهمیت نمودن مخاطب گذاشت بلکه به نوعی درگیر کردن مخاطب در روند تولید اثر است.
«با توجه به نیت هنرمندان آوانگارد برای از میان برداشتن هنر به عنوان حوزه­ای جدای از پراکسیس زندگی، حذف دوگانگی میان تولید کننده و دریافت کننده کاملاً منطقی به نظر می­رسد…. دیگر تولییدکننده و دریافت کننده ­ای باقی نمی­ماند. آنچه برجای می­ماند فردی است که از شعر به عنوان ابزاری برای زیستن در بالاترین سطح ممکن بهره می­گیرد».(همان،ص۱۷۹)
۳-۲ تقریر کانتی
۱-۳-۲ توجه زیبایی­شناسانه به آثار حاضرآماده
اولین باری که تجربه­ لذت زیبایی­شناسانه در مورد آثار حاضرآماده مطرح می­ شود در سال ۱۹۱۷ و در مواجهه با چشمه است. همراه مقاله­ای که خود دوشان با همراهی بئاتریس وود در مجله­ی مرد کور چاپ کرد مقاله­ای دیگر با عنوان «بودای حمام[۱۱]» نیز در مورد چشمه در این مجله چاپ شد. نویسنده­ی این مقاله لوییس نورتون، یکی دیگر از دوستان دوشان، آن را در دفاع از موقعیت چشمه در مقابل ابتذالی که به این اثر نسبت داده شده بود نوشت. در این دفاعیه امکانات زیبایی­شناسانه­ی فرم اثر مورد توجه قرار داده شده است. به زعم نورتون فرم چشمه با توجه به چرخشی که در موقعیت فیزیکی آن صورت گرفته، ضامن لذت زیبایی­شناسانه است. این چرخش باعث شده که موقعیت چشمه با یک آبریزگاه معمولی متفاوت باشد و پتانسیل فرمال آن به عنوان یک اثر هنری مورد بررسی قرار گیرد. این فرم جدید تداعی کننده­ «سادگی و خلوص، … همانند یک بودا» است.(Camfield,1989,P79)
نکته­ی قابل تأمل این است که توجه به قابلیت ­های زیبایی­شناسانه­ی آثار حاضرآماده در زمان ارائه­ این آثار از سوی خود دوشان نیز تأیید می­ شود اگر چه بعداً نظری متناقض با این تأیید ارائه می­ کند. روشه، دوست دوشان، در این باره نوشته است: «هنگامی که مارسل آبریزگاه از جنس چینی را به نمایشگاه مستقل­ها فرستاد، گفت: زیبایی در اطراف شما است، هرجایی که انتخاب کنید تا آن را کشف کنید». و این اظهار نظر مشابه با چیزی است که یک سال پیش از آن در مصاحبه­ای در مورد پیش از بازوی شکسته نیز گفته بود: «به عنوان یک هنرمند من این پارو را زیباترین چیزی که تا بحال دیده­ام تلقی می­کنم».(Camfield,1989,P79)
اما پس از این توجه و توجیه زیبایی­شناسانه­ی آثار حاضرآماده در سال­های ۱۹۱۶ و ۱۹۱۷ چنین رویکردی نسبت به این آثار برای مدتی طولانی از دور خارج شده و اهمیت خود را از دست می­دهد. در واقع پس از آن دوشان و دیگر مفسرین این آثار بیشتر بر فقدان زیبایی در آنها صحه گذاشتند، در حالیکه در زمان ارائه­ آنها توجه به زیبایی و پتانسیل فرمال آنها در انتقال زیبایی برای دوشان و اطرافیانش به هیچ رو چیزی غریب و دور از واقع نبود.
«برای بیشتر از پنجاه سال چنین تفسیری از چشمه تقریباً ناپدید شد، اما در میان دوستان نزدیک دوشان در ۱۹۱۷ چنین واکنش و تفسیر زیبایی­شناسانه­ای معمول بود و حالتی اعتراضی نسبت به آن وجود نداشت».(Ibid,P79)
۲-۳-۲ تمرکز بر فقدان زیبایی در آثار حاضرآماده
پس از مدتی دوشان در اظهارات خود بر جنبه­ ضد زیباشناسانه­ی چشمه و همچنین دیگر آثار حاضرآماده تأکید می­ کند. در نامه­ای که دوشان در سال ۱۹۶۲به هانس ریچارد نوشته این آثار را به مثابه­ی چالشی زیبایی­شناسانه­ی معرفی می­ کند:
«هنگامی که من حاضرآماده­ها را کشف کردم به سست کردن زیبایی­شناسی فکر می­کردم. در نئودادا آنها آثار حاضرآماده را به واسطه­ زیبایی زیباشناسانه­شان اثر تلقی کردند. من جابطری و آبریزگاه را به عنوان یک چالش رودرروی آنان قرار دادم و حالا آنها، این آثار را به واسطه­ زیبایی­شان تحسین می­ کنند».(Ibid,P80)
یا در مصاحبه­اش با کولن بر فقدان سلیقه یا بی­علاقگی زیبایی­شناسانه صحه می­ گذارد:
«به جای آنکه چیزی را انتخاب کنید که از آن خوشتان می ­آید یا خوشتان نمی­آید، چیزی انتخاب می­ شود که برای هنرمند هیچ جاذبه­ی بصری ندارد. به نوع دیگری باید در برابر این شی به درجه­ای از بی ­تفاوتی برسید. در همین جاست که این می­ شود یک حاضرآماده».(کولن،۱۳۸۱،ص۵)
البته این اظهارات از نظر زمانی و معنایی با آنچه دوشان هنگام ارائه­ این آثار گفته بود فاصله­ی بسیار دارد، و همانند دیگر موارد مربوط به دوشان تناقضی آشکار را به نمایش می­ گذارد. دوشان از بی ­تفاوتی یا نبود سلیقه در مورد انتخاب آثار حاضرآماده صحبت می­ کند در حالیکه خود وی در مصاحبه­اش با کابان می­گوید نام رز را به این علت برای همتای مونث خود انتخاب کرده که در آن زمان نامی پیش پاافتاده و مبتذل بوده است، یعنی معرّف سلیقه­ی بد، البته به عنوان واکنشی در مقابل حساسیت نسبت به زیبایی انتخاب این نام قابل تأمل است اما به هرحال سلیقه وجود دارد و نمی­ توان از فقدان آن صحبت کرد. جالب این­جاست که این نظر درباره نام رز نیز پیرو بحث وی در مورد سلیقه، پایدار نبوده و در زمانی دیگر یا فرهنگی دیگر نشانگر چنین موضوعی نیست.
«ما آنچنان ذخیره­ای از بیان سلیقه در خودمان داریم، خوب یا بد، که وقتی به چیزی نگاه می­کنیم، اگر این چیز انعکاسی از خودمان نباشد اصلاً حتی نگاهش هم نمی­کنیم. با تمام اینها سعی می­کنم، همیشه سعی کرده­ام، که کوله­بارم را رها کنم، دست­کم وقتی چیزی را می­بینم که فرض می­کنم تازه است».(کابان،۱۳۸۰،ص۲۰۶)
چنانکه پاز می­گوید: «به عقیده­ی دوشان سلیقه­ی خوب کم­ضررتر از سلیقه­ی بد نیست. همه ما می­دانیم که سلیقه­ی بد دیروز، سلیقه­ی خوب امروز است. … احتمالاً سلیقه با اولین شهرها، حکومت، و تقسیم طبقاتی شروع می­ شود. در غرب مدرن از رنسانس شروع شد، اما در باروک بود که متوجه خود شد».(کابان،۱۳۸۰،ص۱۳)
چیزی که باعث می­ شود مفسرین و منتقدین بر اظهارات متأخر دوشان صحه بگذارند و رأی بر فقدان زیبایی بصری در آثار حاضرآماده بدهند، منتج از واقعیت خود این آثار است.
«آثار حاضرآماده هویتی دوگانه دارند. ازیک سو مصنوعاتی هستند با کارکرد اجتماعی که از رهگذر کنش خلاق ‏دوشان به صورت نمونه‏هایی والا از شاهکارهای‏ هنری درآمده‏اند. اما از سوی دیگر جنبه‏ی کارکردی روزمره‏شان را هم حفظ کرده‏اند و در چشم به‏هم‏زدنی خلاقانه، یا در واقع در ذهن، به آن جنبه رجعت می‏کنند. در یک کلام، در عین حالی‏ که تجسم تأثیرگذاری زیبایی‏شناختی‏اند، همان ماده‏ی بی‏خاصیت باقی می‏مانند. اشیایی هستند مبهم و خودسر، که مرز میان هنر و ناهنر را مخدوش می‏کنند. ابهام آثار حاضرآماده مانع‏ از آرمان‏پردازی زیبایی‏شناختی می‏شود. هر تصمیمی برای تلقی صریح آنها به عنوان هنر موجب‏ تنزل مقام­شان به عنوان کنشی خلاق می‏شود».(کازپیت،۱۳۸۶،ص۱۲۸)
با آنکه در زمان ارائه­ اثری مانند چشمه طرفداران حضور این اثر در زمره­ی آثار هنری سعی در توجیه آن به عنوان شکلی از حضور زیبایی داشتند، اما با گذشت زمان و پررنگ شدن وضعیت آن به مثابه­ی یک ایده و همچنین رواج مشروعیت فقدان زیبایی در یک اثر هنری، که خود این آثار به نوعی هموار کننده­ این مشروعیت بودند، اهمیت حضور یا عدم حضور زیبایی برای تلقی این آثار به مثابه­ی هنر کمرنگ شد.
توجه به فقدان زیبایی در ذات اثر هنری، که زاییده­ی حضور این آثار در عرصه­ هنر بود، منجر به تقریری متفاوت از زیبایی­شناسی کانت در برخورد با آنها شد. به بیان دیگر تعبیر کانتی در مورد ذاتی نبودن کیفیات زیباشناختی و سوبژکتیو بودن ماهیت هنر به صورت عملی در آثار حاضرآماده به بار نشسته بود.
«در ارتباط با مساله­ی زیبایی به عنوان خصیصه­ی اثر هنری، دوشان با حاضرآماده­هایش ثابت کرد زیبایی جزئی از ذات اثر هنری نیست زیرا چیزی بی­آنکه زیبا باشد می ­تواند هنر باشد. بنابراین زیبایی چیزی است که اثری می ­تواند فاقد یا دارای آن باشد بدون آنکه از شأنش به عنوان هنر کاسته شود یا بر آن افزوده گردد». (شفر،۱۳۸۵، ص۳۰)
۳-۳-۲ تقریر کانتی تیری د دوو[۱۲]
در جامع­ترین مطالعات اخیر در مورد زیبایی­شناسی دوشان، تیری د دوو ادعا می­ کند که آثارحاضرآماده­ی دوشان نمونه و سرمشق موقعیت «هنر» در حسی رها از قیود یا بی غرضی هستند. مطابق با دیدگاه د دوو، چشمه، اثری که وی برای مطالعه انتخاب کرده بود، بیش از آنکه تلاشی برای تعامل با محدودیتهای رسانه­ای و ابزاری باشد؛ برای مثال نقاشی یا مجسمه، بطور کنایی لحظه­ تعیّن اثر هنری را نشان می­دهد. از نظر د دوو هنگامی که دوشان می­گوید «این هنر است» شیء در امکان «هنر به صورت کلی» قرار می­گیرد. در این لحظه قاعده­ی هنر بیرون از هرگونه محدودیت التزامی سلیقه یا ریخت­شناسی قرار دارد. (Hopkins,2002,P205)
این قاعده­ی هنر به صورت کلی که مبنای رأی د دوو بر حضور هنر فارغ از سلیقه و ریخت­شناسی است، از طرف دیکی، نظریه­پرداز نهادی، نیز تأیید می­ شود؛ دیکی بر این باور است که هنگامی که دوشان آثار حاضرآماده را هنر نامید آنها تبدیل به هنر شدند. در حالیکه از سوی دیگر با این واقعیت مواجهیم که دوشان به تکرار تأکید می­ کند که این آثار، اثر هنری نیستند، بلکه non-art هستند. از نظردیکی اظهارات متضاد دوشان حامل تناقض نیست. هنگامی که وی رأی بر هنر بودن آثار می­دهد، منظورش «هنر به صورت کلی» است و هنگامی که رأی بر بی­هنری آنها می­دهد به نوعی خطاب به دوستان دادائیست خود است. به عبارت دیگر دیکی نیز میان هنر به صورت کلی و جریانات زیرمجموعه­ی هنر تفاوت قائل شده و جنبه­ فارغ از سلیقه­ی آثار حاضرآماده را معطوف به هنر به صورت کلی می­داند.( Dickie,1975,P421)
د دوو استدلال می­ کند که:
«از طریق فرایند تایخی­ای که در ۱۸۶۳ آغاز شده بود؛ هنگامی که جماعت بیننده­ی سالن ردشده­های ۱۸۶۳ متوجه شد که نه بخاطر سلیقه­ی داوران بلکه خواه ناخواه آثاری که می­بینند استحقاق هنر نامیده شدن را دارند، ضامن اصلی ارزش زیبایی­شناسانه در الگوی کانتی، عبارت «این زیباست»، آماده شد که بطور خاص، صورتی مدرن با حاضرآماده­ها و با اظهار «این هنر است» بخود بگیرد». (Hopkins,2002,P207)
برای د دوو ریشه­ این ارزش زیبایی­شناسانه در چیزی است که کانت آن را «حس مشترک» می­نامید (گرچه وجود چنین قاعده­ی کلی­ای مطابق با گزارش کانت به سختی قابل اثبات است ، اما این چیزی است که به صورت ضمنی مسلّم فرض شده است). بعنوان اشیائی که فاصله­ی میان خلق (آفرینش) و قضاوت هنر را بر هم می­ریزند، حاضرآماده­ها مانند نمونه­ نمادین یک اصل برقراری دموکراسی قدافراشته­اند.(Hopkins,2002,P205)
در هر صورت، د دوو اعتقاد دارد که یک ویژگی بنیادین از حکم زیبایی­شناسانه کانت در مواجهه با آثار حاضرآماده هنوز نگاه داشته شده است: این لزوم که مبنای حکم فاعل شناسا، بیش از آن که در گرو مفاهیم باشد، در تجربه­ لذت بی­غرض است (چیزی که باعث می­ شود اظهار کننده احساس کند که احکام وی به عنوان فاعل شناسا از سوی پذیرشی جهان­شمول حکم می­ شود). از این دیدگاه حکم «این هنر است» مشروعیت خود را از عقیده­ی سوبژکتیو کسب می­نماید نه از سوی ابداعات خودسرانه­ی مفهومیِ نهاد عالم هنر.
در نهایت می­توان گفت که در شرایط انتزاعی مفهوم «بی­غرضی» ممکن است در قاعده­ی کلی حاضرآماده­ها به چشم بخورد، مفهومی که توسط دوشان در مجموعه ­ای از موارد، به صورت پیگیر مورد سئوال واقع شده است تا مرز میان واکنش­های زیبایی­شناسانه و ضدزیبایی­شناسانه را جستجو کند.
«با پادرمیانی کلمه یعنی عنوان چشمه این اثر به تدریج در عالم هنر پذیرفته شد. چشمه یا فواره، چشمه­ی چه چیز؟ یا محل فوران چه؟ حتی اسم اثر را گم می­ کند. تا آنجا که ما می­دانیم و برخلاف انتظار ما چیز پاکی از این آبریزگاه بیرون نمی­ریزد. وی نوشت:« یک آبریزگاه، آیا ما را بدان رغبتی است؟» او ملاک کانتی را به سخره گرفت. از طرفی با ملاک عاری از غرض بودن کانت باید آن را اثر هنری دانست، چرا که نسبت ما با زیبایی باید خالی از غرض باشد».(شفر،۱۳۸۵،۲۴)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:06:00 ق.ظ ]




    1. زن برهنه از پله پایین می ­آید ………………………………………………………………………۱۰۰

مقدمه
مارسل دوشان یکی از بانفوذترین هنرمندان نیمه­ی اول قرن بیستم است که بحث و اظهارنظرهای ضد و نقیض درباره کارهای او در دهه­های شصت و هفتاد به اوج خود رسید. در واقع آثار حاضرآماده­ی وی در نیمه­ی دوم قرن باعث ایجاد جریان­های برجسته­ای در زمینه­ هنر و فلسفه­ی هنر شد. او در خلق این آثار از زبان و انواع جناسهای لفظی و تصویری، انتخابهای ‌تصادفی، و دستمایه‌های مبتذل و بی‌دوام به عنوان ابزار و موضوع بهره گرفت.
دوشان در سال ۱۹۱۳ اولین حاضرآماده را ارائه کرد و این روند ارائه­ آثار حاضرآماده حدود هفت سال با حضور هر از گاه حاضرآماده­ای جدید امتداد یافت، پس از آن دوشان خلق آثار حاضرآماده را نه به صورت کلی بلکه به عنوان یگانه روش خلق اثر کنار گذاشت و به انواع دیگر خلق آثار هنری پرداخت.
اهمیت آثار حاضرآماده به این جهت است که هنر پس از حضور این آثار، دیگر نمی‌توانست هویت قبلی خود را بازیابد. دوشان با ارائه­ این آثار، فعل خلاقانه­ی هنرمند را که عاملی برای ارزیابی اثر بود تبدیل به یک فعالیت خام و بدوی نمود و تا حد یک تصمیم‌گیری فکری و عمدتاً تصادفی که برمبنای آن، این یا آن شی یا کنش «هنر» نامیده می‌شد، تنزّل بخشید. وی با ارائه­ آثار حاضرآماده نشان داد که هنر می‌تواند مستقل از ابزار و رسانه‌های مصنوع دست انسان مانند نقاشی و مجسمه‌سازی، و ورای ملاحظات مربوط به ذوق و سلیقه وجود داشته باشد. حرف دوشان این بود که هنر بیشتر با انگیزه‌های هنرمند مرتبط است تا کاری که با دستانش انجام می‌دهد یا احساسی که شخص هنرمند درباره زیبایی دارد. به زعم او، تصور و معنا مقدم بر فرم تجسمی انگاشته ‌می‌شد، همچنان‌که تفکر بر تجربه­ حسی تقدم داشت. و به این ترتیب، سنّتی که آن را می‌شود بدیل هنر آوانگارد قرن بیستم دانست، پا به عرصه­ وجود نهاد. تا قبل از آثار حاضرآماده­ی دوشان، و حتی می­توان گفت بعد از وی با تأخیری قابل اعتنا تا دهه­های پنجاه و شصت میلادی، هنگام صحبت از استقلال حوزه زیبایی­شناسی، تمام قواعد آن به نظامهای صوری درون حوزه­ هنر فرو کاسته می­شد. یعنی همه دریافت­ها، درباره زیبایی­ و هنر به قضاوتهای ذوقی از مناسبات درونی حوزه ­های مختلف هنری مربوط می­شد. به بیان دیگر هنگامی که کانت مقولات را به حوزه­ اخلاق، زیبایی­شناسی و شناخت تقسیم کرد، حوزه­ زیبایی­شناسی استقلال و خودمختاری خود را به دست آورد و برای دریافت و درک آن نیازی به رجوع به حوزه ­های اخلاق و شناخت نبود و همچنین از آن مهمتر این که درک و دریافت زیبایی شناسانه کمکی به «فهم» آن دو حوزه­ دیگر نمی­کرد. بدیهی است که با این مباحث، تمام حرکت­های فرمالیستی در مطالعات هنری یا زیبایی­شناسی فرمالیستی، زیبایی را کاملا صوری و در خود اثر جستجو می­کرد و این جریان کانتی که به زیبایی شناسی فرمالیستی منجر شد، در مدرنیسم به اوج خود رسید. در واقع یکی از ویژگی­های برجسته هنر مدرن استقلال هر حوزه، و در نتیجه تلاش در جهت نزدیک شدن به هنر ناب و به تبع آن حرکت به سمت انتزاع بود. حال اگر چنین تقسیم بندی شود، مدرنیسم به لحاظ زیبایی­شناختی رویکردی فرمالیستی تلقی خواهد شد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

دوشان در مخالفت با سنّتی که به نحو روزافزونی فرمالیستی و انتزاعی‌ می‌شد و هنرمندان معاصرش چون پیکاسو، ماتیس، موندریان و مالویچ، شکل‌دهندگان اصلی آن بودند (جنبش هنر برای هنر)، آثار حاضر و آماده (هنر به عنوان اندیشه) را عرضه کرد.
گزینش حاضرآماده­ها، به گفته­ی خود دوشان، هیچ گاه تابع سلیقه یا ذوق هنری نبود بلکه بر واکنش بین بی تفاوتی بصری و فقدان کلی ذوق سالم یا ناسالم و به بیان درست تر، بر بی حسی کامل استوار بود. در واقع هنگامی که دوشان حاضرآماده­ها را انتخاب می­کرد نه تنها قصد درگیر کردن ذوق زیبایی­شناسانه­ی مخاطب خود را نداشت بلکه خود وی نیز در انتخاب این آثار بر فقدان ذوق صحه گذاشته بود.
از لایه­ های بسیار مهم که باید به آن توجه داشت، ایده­ای است که اثر بر مبنای آن خلق یا به هر حال ارائه شده است. توجه به معنای اثر و مفهوم­گرایی در عرصه­ هنر جریانی بود که در نیمه­ی دوم قرن و به صورت آشکار متاثر از دوشان آغاز شد.
در کنار رویکرد مفهومی حضور این آثار به عنوان تجلی ایده­ هنرمند به پررنگ شدن نقش مؤلف نیز کمک کرد. مطابق این رویکرد برای هنر تلقی شدن چیزی، باید نام مؤلف (همانطور که در مورد چشمه امضاء “R.Mutt” تبدیل به بخشی از اثر شده است و از سوی دیگر با فاش شدن هویت هنرمند اصلی یعنی مارسل دوشان، به آن به عنوان اثر هنری توجه می­ شود)، محیط و زمینه­ ارائه (چشمه با اینکه در گالری به نمایش عموم درنیامد ولی با حضور در نمایشگاه بود که بحث­ در مورد آن آغاز شد) و از همه مهمتر ایده­ای که در پس آن است مورد توجه واقع شود. این نظریه­پردازی در عرصه­ قدرت مؤلف معنا می­یابد. به عبارت دیگر با آنکه نام این آثار حاضرآماده است اما نمی­ توان آنها را بدون دخل و تصرف در نظر آورد، اگر دوشان به عنوان هنرمند این آثار را انتخاب نمی­کرد، هرگز در گالری­ها نمایش داده نمی­شدند و بحثی در رابطه با آنها در نمی­گرفت، همچنانکه اگر کسی به تقلید صرف این انتخابها بپردازد کار وی ارزشی نخواهد داشت، یگانگی این آثار نه در نوع خلق آنها بلکه در رویکرد فکری هنرمندی است که آنها را انتخاب کرده است.
از سوی دیگر توجه به حاضرآماده­ها بعنوان آثار هنری زمینه­ای شد تا فیلسوفانی همچون دانتو و دیکی مسئله­ «عالم هنر» و «نظریه­ نهادی هنر» را مطرح کنند. این دیدگاه ­ها، به علت توجه خاصی که به آثار دوشان بخصوص «چشمه» داشتند (در واقع این اثر را بعنوان نقطه­ی شروع نظریات خود لحاظ کردند) و با توجه به تحولی که در زمینه­ خوانش اثرهنری ایجاد کردند قابل بررسی هستند.
رویکردهای اغلب متناقضی که نسبت به حاضرآماده­ها وجود دارد تا حدی بخاطر مواضع ضد و نقیضی است که خود دوشان در نقل­قول­های مختلف اتخاذ کرده است، وی گاهی بر اندیشه­ های فلسفی و گاهی برضدفلسفی بودن، بر ضد هنر بودن یا هنرمند بودن و گاهی بر جنبه­ های روانشناسانه­ی قابل ردیابی در آثارش صحه گذاشته است تا جایی که خوانش­های گوناگون و گاه متضاد بر پایه­ آثار و گفته­های وی ممکن شده است. گزارش و بررسی این رویکردهای زیبایی شناسانه و فلسفی در مورد مجموعه­ «حاضرآماده» و در این مجموعه با توجه خاص به «چشمه» (بدلیل توجه ویژه­ای که رویکردهای مختلف نسبت به این اثر خاص داشته اند و آن را مبداء قضاوت یا رهیافت خود قرار داده­اند) می ­تواند در فهم بهتر این رویکردها و آثار حاضرآماده­ی دوشان راهگشا باشد.
از این رو برای درک بهتر وضعیت آثار حاضرآماده به عنوان اثر هنری و همچنین بررسی رویکردهای فلسفی مرتبط با آن، در ابتدا و در فصل اول به معرفی دوشان و زمینه­ شکل­ گیری آثار حاضرآماده پرداخته خواهد شد. پس از آن آثار حاضرآماده و چشمه به صورت خاص از لحاظ شکل مادی و تاریخ حضور در عرصه­ هنر مورد بررسی قرار خواهند گرفت. همچنین برای درک بهتر لزوم توجه به این آثار اهمیت هنری و فلسفی آن­ها برشمرده خواهد شد.
فصل دو به بررسی آراء و نظرات فلسفی مرتبط با آثار حاضرآماده اختصاص دارد و در این زمینه به رویکرد مفهومی که معنا را مقدم بر فرم اثر می­داند و تناقض همراه با آن، اهمیت مولف و مخاطب و جریان خودآیینی هنر، و در نهایت رویکرد زیبایی­شناسانه­ی کانتی به آثار حاضرآماده پرداخته خواهد شد.
در فصل سه به صورت جداگانه نظریه نهادی هنر مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. این توجه ویژه به نظریه­ نهادی به علت توجه خاص دانتو و دیکی به آثار حاضرآماده می­باشد. چنانکه نظریه­ نهادی به نوعی با توجه به این­ آثار بسط می­یابد و از سوی دیگر این توجه نظریه­پردازان نهادی به چشمه به نوعی باعث مشروعیت این گونه آثار به عنوان هنر شده است و فهم بهتری نسبت به آثار حاضرآماده و جریانات هنری متأخر را ممکن می­سازد. همچنین از لحاظ ارائه­ تعریفی مستدل از موقعیت این آثار به نسبت دیگر نظریات موفق­تر است.
فصل اول
(معرفی دوشان، زمینه­ شکل­ گیری، و اهمیت آثار حاضرآماده)
۱-۱معرفی دوشان و زمینه­ شکل­ گیری آثار حاضرآماده
امروزه در رهیافت­های نوین بررسی رویدادها یا آثار فرهنگی و هنری، توجه به زمینه­ تاریخی، اجتماعی، و حتی سیاسی آن رویداد یا اثر، امری معمول شده است. برطبق مطالعات پساساختارگرایان، معنای اثر نمی­تواند در خود اثر خلاصه شود و عوامل متعددی وجود دارند که دلالتهای معنایی اثر را به بیرون از آن انتقال می­ دهند. به عبارتی، معنای اثر قائم به ذات نیست. براساس مقوله­ی بینامتنی بودن، عوامل و عناصری وجود دارند که اگر با توجه به متن­های دیگر رمزگشایی نشوند هرگز دلالت معنایی متن خود را آشکار نمی­کنند. بنابراین در بدو بررسی هر پدیده­ای بهتر است ابتدا با زمینه ­های شکل­ گیری و متون مرتبط با آن آشنا شد و سپس جریانهایی را که باعث شکل­ گیری چنین پدیده­ای شده ­اند، شناسایی و بررسی نمود.
برای تعمیم این رویکرد به آثار حاضرآماده و خود دوشان، بهتر است به زمینه­ اجتماعی و همچنین چرخشی که در پارادایم موجود در آن­زمان با حضور چنین آثاری در حال قوت گرفتن بود توجه نمود.
نوربرت لینتون می گوید:«بال، هولزنبک و تجمع زوریخ هیچکدام پدیدآورنده­ی جنبشی نبودند که ما به عنوان دادائیسم می­شناسیم. این جنبش ریشه در جنگی داشت که انسانها را بر سر یک دوراهی قرار می­داد؛ آنها یا می­بایست دهشت­انگیزترین رخدادها را به مثابه­ی ضرورت­های وطن­پرستی پذیرا می­شدند و یا آنکه آنها را به عنوان نشانه و دلیل غیرواقعی بودن پیشرفت­های فنی، تربیتی و سیاسی محکوم می­کردند».(لینتن،۱۳۸۲، ص۱۵۰)
جنگ جهانی اول بر سر کسانی که پیروزی عقل را جشن گرفته بودند، همچون ضربه­ای فرود آمد، ویرانی، مرگ، بدبختی و تخریب آن­همه رفاهی که به موجب عقلانیت تأمین شده بود، نتیجه­ مستقیم همان عقلانیت شد. مدرنیته تنها سازندگی نبود بلکه تخریب هم بود. گرایشهای ضدمدرن در زمینه­ هنر، چنان­که از مصادیق آن برمی­آید، از آغاز حاکمیت نگره­های مدرن به صورت رگه ­های مقطعی و گذرا همراه آن بودند و همچون بدیل فلسفی­شان، در کنار گرایش­های مدرن پاگرفتند، اما به دلیل گرایش­ عمومی دوران چندان حمایت نشدند و برای رسیدن به بستر شکوفایی خود، به گونه ­ای ضعیف شده در بعضی از مکتب­ها ادامه یافتند. این گرایش­­ها نخستین بار به صورت نقدهایی علیه اصول­گرایی مدرنیستی در مکتب دادائیسم اجازه­ی ظهور یافت. لینتون در این­باره می­گوید:«جنبش دادا، بازتاب نخستین حمله­ی جمعی و صریح است».(همان، ص۵۰) اما پیش از آنکه این مکتب رسماً تأسیس شود مارسل دوشان، که بعدها به آن پیوست، گرایش­های مذکور را تجربه کرده بود.
مارسل دوشان (۱۸۸۷-۱۹۶۸) پسر یک محضردار اهل نورماندی بود و متأثر از برادرانش «ژاک ویون» نقاش و «رمون دوشان» مجسمه­ساز وارد دنیای هنر شد، اما این تنها شروع کار بود. او، بعد از طبع­آزمایی در سبک­های کوبیسم و فوتوریسم و ارائه­ اثر فوتوریستی مهمی چون زن برهنه از پله پایین می ­آید(تصویر هفده)، نقاشی بر روی بوم را رها نمود و با ارائه­ آثار حاضرآماده­ تمام اصول از پیش تعیین شده در باب هنر و ماهیت ارزش­های سنتی آن را زیر سئوال برد. وی در مصاحبه­اش با «پیرکابان» می­گوید: «یک نوع رد بر کل زیبایی­شناسی بود-در جهت معمول کلمه- و نه انجام یک بیانیه­ی نقاشی نو».(کابان، ۱۳۸۰، ص۱۹۱)
دوشان را می­توان به عنوان یکی از پیشگامان نقد مدرنیته در حوزه­ هنرهای تجسمی قلمداد کرد. در واقع، آثار حاضر­آماده­ی دوشان که در زمان ارائه شوخی انگاشته می­شد، و دوشان آنها را «چیز» می­نامید، به گفته­ی اکتاویو پاز «نفی تصور مدرن از اثر است».
۲-۱معرفی آثار حاضرآماده
۱-۲-۱ تعاریف آثار حاضرآماده
Ready-Made اصطلاحی انگلیسی است. دوشان آن را «همه چیز تمام» معنا می­ کند، مثل لباس حاضری. آندره برتون و پل الوار اولین تعریف را در مورد آن ارائه کرده ­اند: «یک حاضرآماده، شی ساخته شده است که به مقام شی هنری می­رسد، آن هم فقط به انتخاب هنرمند». دوشان اطلاع چندانی در باب معنای این اشیا در اختیار نگذاشته است؛ «من آنها را بدون هیچ قصدی ساختم، هدفی نداشتم به جز خلاصی از شر ایده­هایم».(بکولا، ۱۳۸۷،ص۲۷۰) هر حاضرآماده با دیگری متفاوت است، وجه مشترک آنها را می­توان فرآورده­ی صنعتی بودن برشمرد. وجه مشترک دیگر شاید این باشد که اشیا غالباً در حالت منفی یعنی در عدم حضورشان معرفی می­شوند، اکثر آنها روکش یا جعبه­اند؛ پنهان کننده­ چیزی هستند یا به عبارت دیگر معنای جلب کننده دارند به آنچه فاقد آن هستند. بسیاری از حاضرآماده­ها «جای» استقرار چیزی دیگرند؛ جابطری، جاکلاهی، جالباسی، و یا چیزی دیگر را می­پوشانند، روکش ماشین تحریر، اما در هر صورت این وجه دوم با وجود اینکه یکی از نکات مهم در توجه به آثار حاضرآماده است، به تمامی آنها قابل اطلاق نمی ­باشد.
این آثار را می­توان به دوگروه تقسیم کرد: حاضرآماده­های «ناب» و «دست­کاری شده». در گروه اول شی وضع اولیه­اش را حفظ می­ کند اما جایش عوض می­ شود یا عنوانی دیگر می­گیرد. در گروه دوم، دوشان علاوه بر انتخاب شی، آن را به نحوی تغییر داده یا با اشیا دیگر تلفیق می­ کند.(سراییان،۱۳۸۷،ص۵۲)
گروه­بندی دیگری که در مورد آثار حاضرآماده وجود دارد، آنها را به دو گروه حاضرآماده­ی بی­واسطه­[۱] و شبه­حاضرآماده[۲] تقسیم می­ کند. بنابر این تقسیم ­بندی، آثاری که در آنها هیچ­گونه تصحیح، تقلید، یا ساخت­مندی دیده نمی­ شود حاضرآماده­ی بی­واسطه و آنهایی که دارای چیدمان باشند یا به واسطه­ قرار گرفتن قطعات و اجزا مختلف به مفهومی چون ترکیب­بندی برسند همچون «چرا عطسه نمی­کنی ررز سلاوی؟» شبه­حاضرآماده نامیده می­شوند.(همان،ص۵۷)
۲-۲-۱طبقه­بندی زمانی آثار حاضرآماده­:
در ۱۹۱۳ اولین تجربه ­های دوشان در مورد حاضرآماده­ها صورت می­گیرد؛ سه نمونه­ رفوگری یا تقدیر در کنسرو (تصویر یک) را شاید بتوان اولین حاضرآماده نامید. سه تکه نخ خیاطی یک متری که از ارتفاع یک متری بر روی بوم رها شده­ و در همان وضعیت پیش ­بینی نشده و فاقد نظم، که هنگام برخورد با بوم پیدا کرده بودند، ثابت شده ­اند، این عمل در مورد هر تکه سه مرتبه تکرار می­ شود. دوشان دراین­باره می­گوید:« سه نمونه رفوگری­های من از سه تجربه به­دست آمده­اند و شکل در هر یک متفاوت است. خط را نگه می­دارم ولی متر از شکل افتاده است. متر در کنسرو است!» (کابان، ۱۳۸۰،ص ۱۰۰)
در همان سال ۱۹۱۳ وی چرخ دوچرخه (تصویر دو) را بعنوان حاضرآماده­ معرفی کرد. این اولین اثری بود که دوشان آن را حاضرآماده ­نامید، البته همانگونه که می­گوید:
«کلمه­ی حاضرآماده در ۱۹۱۵ به وجود آمد. یعنی زمانی که به ایالات متحد رفتم. به شکل کلمه برایم جالب بود. اما وقتی یک چرخ دوچرخه را روی یک چهارپایه گذاشتم که چنگک­هایش رو به پایین بود، نه هیچ ایده­ای از حاضرآماده داشتم و نه از چیز دیگری».(همان،ص ۱۰۰)
پس از آن هر از چند گاهی وی «چیزی» را به عنوان اثر حاضرآماده در میان دیگر کارهایش ارائه می­کرد.
در۱۹۱۴ دوشان دو اثر ارائه کرد؛ داروخانه؛ دو نقطه­ی قرمز و سبز بر روی یک منظره­ی آماده که از فروشگاه لوازم هنری خریداری شده بود و جابطری(آبکش یا جوجه تیغی)؛ (تصویر سه)یک جابطری واقعی که از حراج یک هتل خریداری شده بود، دوشان روی آن جمله­ای نوشته بود که به دلیل گم­شدن اصل اثر، جمله هم از بین رفته است.
۱۹۱۶ پیش از بازوی شکسته؛ (تصویر چهار) یک پاروی برف روبی که روی آن پیش از بازوی شکسته نوشته شده است، اولین حاضرآماده­ا­ی که در آمریکا خلق شد. و صدای سری؛ (تصویر پنج)یک کلاف نخ که بین دو لوح برنجی با پیچ محکم شده است، در توضیح دلیل نام­گذاری این اثر دوشان می­گوید:« … وقتی پیچها را گذاشتیم صدا می­داد… هرگز نفهمیدیم چه شده بود؟ صدا برایم یک سرّ ماند». و همچنین شانه حاضرآماده­ی دیگری با تاریخ ۱۹۱۶ است.
۱۹۱۷چشمه؛ (تصویر شش) مشهورترین و بحث­برانگیزترین حاضرآماده، یک آبریزگاه مردانه که بر روی آن امضا R.mutt و تاریخ ۱۹۱۷ دیده می­ شود. همچنین تله (تصویر هفت) که یک جالباسی است، و در سال ۱۹۶۴ دوباره اجرا شد متعلق به همین سال است.
۱۹۱۹ حاضرآماده­ی بدبخت؛ یک کتاب هندسه­ی دبیرستان که با یک نخ از سقف بالکن در فضای آزاد آویزان می­ شود، هدیه­ی عروسی دوشان به خواهرش. و L,H,O,O,Q ؛ (تصویر هشت) تصویر مونالیزای داوینچی مزین به ریش و سبیل که کلمات فوق در زیر آن نوشته شده است.
۱۹۲۰ بیوه­ی تروتازه؛ (تصویر نه) یک پنجره­ی فرانسوی با روکش چرم در قسمت شیشه­ها، در واقع دوشان در نام­گذاری این اثر با کلمات French window و Fresh widow بازی کرده است. وی این اثر را با نام ررز سلاوی امضا کرده است.
۱۹۲۱ چرا عطسه نمی­کنی ررز سلاوی؛ (تصویر ده) مکعبهای مرمری همانند مکعبهای قند، به همراه یک درجه­ حرارت سنج و یک استخوان دریایی، در یک قفس پرنده که به همه آنها رنگ سفید زده شده است. نام این اثر از همتای مونث خود او، گرفته شده است.
۱۹۵۸ جلیقه(تصویر یازده)، و در نهایت در ۱۹۶۸ آخرین حاضرآماده به نام پولی پروک، مجموعه­ حاضرآماده­ها را تشکیل می­ دهند. در این میان وی کارهای مهم و بحث برانگیز دیگری را هم ارائه نمود؛ همچون عزبها عروس را برهنه می­ کنند حتی یا شیشه­ی بزرگ(تصویر دوازده «یک و دو»)، جعبه­ی سبز، جعبه در چمدان، دستگاه بصری دقیق، برگ موی ماده، کنج عفت، و بسیاری کارهای دیگر که چون در مجموعه­ حاضرآماده­ها قرار نمی­گیرند موضوع بحث ما نیز نمی­باشند.
۳-۲-۱ چشمه
چشمه­ مهم­ترین اثر از مجموعه­ حاضرآماده­ها است. «برخی چشمه را به عنوان هنر تکذیب می­ کنند، اما باور دارند که برای تاریخ هنر و زیبایی­شناسی قابل توجه است. برخی دیگر با اکراه آن را به عنوان هنر می­پذیرند اما اهمیت آن را رد می­ کنند».(Camfield,1989,P64)
این اثر برای نمایشگاه مستقل­ها در نیویورک ،که خود دوشان نیز از برگزارکنندگان آن بود، با نام مستعار فرستاده شد، اثر مرجوع نشد چراکه نمایشگاه تمام آثار ارسالی را به نمایش می­گذاشت ولی این اثر تا پایان نمایشگاه در پشت دیواری گذاشته شده بود. به دلیل گم شدن نسخه­ اصلی تنها مدرکی که از آن باقی مانده یک عکس است که در مجله­ی مردکور[۳] چاپ شد(تصویر سیزده). به گزارش کامفیلد این عکس توسط استیلیتز[۴]، یکی از دوستان دوشان، گرفته شده است. در واقع پس از اتمام نمایشگاه مستقل­ها دوشان این اثر را بازپس گرفت و برای مدتی کوتاه در گالری ۲۹۱ که متعلق به استیلیتز بود به نمایش گذاشت، و در آنجا، مطابق با یادداشت­های بئاتریس وود ، از چشمه توسط استیلیتز و با اصرار خود دوشان برای چاپ در مجله­ی مردکور عکاسی شد.
این عکس، که تنها مدرک باقی­مانده از نسخه­ اصلی چشمه است، خود باعث تفسیرهای بسیار در مورد این اثر شده است. چرخش فیزیکی اثر در مقایسه با یک آبریزگاه معمولی در عکس، و همچنین نورپردازی خاص آن که سایه­های مشخصی را در اطراف اثر ایجاد کرده است، باعث حضور معانی جدیددر ارتباط با چشمه است. براساس نوشته­ های وود این عکس به اصرار دوشان گرفته شده است، اما همانگونه که رزالیند کراوس می­گوید:
«طریقی که چشمه توسط عکاسی ضبط شده است، با سایه­ای افتاده در طول خمیدگی­ها و القای حالتی جنسی و زنانه از شیء، بوضوح شیئی مستعد پذیرش تعابیر استعاری را ارائه می­دهد، آگاهی ما از مداخله­ی دوشان بعنوان سازنده­ی اثر بسیار ناچیز و حداکثر توانایی ما، ادعای یک حالت استعاری خاص یا تصمیمات قراردادی «قصد شده»، است».(Hopkins,2002, P234)
تنها نکته­ی واضح این است که این اقدامات چه از طرف دوشان اعمال شده باشند یا استیلیتز، اما به هرحال اقداماتی «قصد شده» هستند و نه اتفاقی. یکی از دلایلی که باعث می­ شود شیوه­ عکاسی و اقدامات مربوط به آن را قصد شده فرض کنیم پس­زمینه­ گنگ این اثر است؛ بر اساس گزارش کامفیلد این پس­زمینه­، یک اثر نقاشی با نام سلحشوران است(تصویرچهارده). با توجه به این اثر نقاشی همانندی فرم ترکیب­بندی آن با حالت قرار گرفتن چشمه را درمی­یابیم. فرم یاد شده چیزی است که باعث شد بئاتریس وود چشمه را مادونای حمام و لوییز نورتون آن را بودای حمام نام گذاری کنند. گرچه این اسامی به دلیل بار معنایی مذهبی از طرف دوشان تأیید نمی­شد، اما به هرحال توجه جو هنری آن زمان را به فرم این اثر نشان می­دهد.
به هرحال این عکس که تنها منبع قضاوت در مورد چشمه در سال ۱۹۱۷ و بعد از آن بود از لحاظ معنایی تفاوت زیادی بین چشمه و یک آبریزگاه معمولی ایجاد می­ کند[۵]. چیزی که در دفاع از موقعیت چشمه در مجله­ی مرد کور بیان شده بود. در شماره­ دوم این مجله در ۱۹۱۷ مقاله­ای با عنوان «مورد ریچارد موت»[۶] که بئاتریس وود با همکاری دوشان و روشه آن را نوشته بود، چاپ شد. در این مقاله دو موردی را که در رد ارزش هنری این اثر و توجیه عدم نمایش آن از سوی مخالفان مطرح شده بود برشمرده و به دفاع از چشمه در مقابل آن پرداخته بودند؛
مورد اول اینکه به عنوان اثر هنری چشمه غیراخلاقی و مبتذل است. در مقاله­ مذکور عنوان شده است: این اثر نمی­تواند غیراخلاقی و مبتذل باشد چرا که وسیله­ای است که عموم مردان به صورت روزمره از آن استفاده می­ کنند و فروشندگان لوازم لوله­کشی به راحتی آن را در فروشگاه­های خود برای فروش به نمایش می­گذارند، و اگر شی یادشده دارای معنای غیراخلاقی می­بود به این سهولت در متن جامعه مورد استفاده قرار نمی­گرفت.
دوم اینکه چشمه به عنوان اثر هنری، اثری اصیل نیست چرا که هنرمند خود آن را نساخته و تنها آن را ارائه نموده است و این نزد جامعه­ هنری آن زمان نیویورک برای اثر هنری بودن کافی نبود. در توجیه این مورد دوم دوشان و دوستانش اعلام کردند اینکه آر موت این اثر را با دستان خود ساخته باشد یا نه اهمیت ندارد. مولفه­ی اساسی در هنری بودن این اثر این است که وی آن را «انتخاب» کرده است. وی تکه­ای از زندگی روزمره را انتخاب کرده و اهمیت کاربردی آن قطعه، تحت تأثیر عنوان جدید و دیدگاه همراه با آن تبدیل به تفکری جدید برای اثری با عنوان چشمه شده است.(Camfield,1989,P76)
۴-۲-۱ ررز سلاوی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:06:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم