کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



درجه تایع تعلق
سرعت متوسط (متر بر ثانیه)
شکل(۳-۸)-نمودارهای توابع تعلق خروجی
زمانی که خروجی سیستم مشخص شد، خروجی در دو تابع تعلق پیاده و سواره بودن بررسی می­ شود و جواب دقیق را بر می گرداند. شکل (۳-۸) توابع تعلق مربوط به پیاده بودن و سواره بودن را نشان می دهد که با بهره گرفتن از رابطه (۳-۵) مشخص شده اند. خروجی مدل فازی در این رابطه، برای هر یک از توابع تعلق قرار می گیرد و اگر جواب رابطه مربوط به توابع تعلق اول بزرگتر از رابطه مربوط به توابع تعلق دوم بود سیستم حالت پیاده را در نظر می گیرد و در غیر این صورت حالت سواره در نظر گرفته می شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۲-۴-۲-ج-قوانین فازی
سیستم های فازی برای فرموله کردن دانش بشری استفاده می شوند. بنابر این یک سوال مهم این است که دانش بشری معمولا چه شکلی است؟ بصورت عامیانه، دانش بشری را در زمینه یک مسئله فنی خاص می­توان به دو دسته تقسیم کرد: دانش خودآگاه و دانش نا خودآگاه. در دانش خودآگاه، منظور ما این است که دانش را می توان به صورت صریح و روشن در قالب کلمات بیان کرد و در دانش نا خودآگاه منظور ما وضعیت هایی است که انسان های خبره می دانند چه کاری انجام می دهند ولی نمی توانند آنرا بطور دقیق در قالب کلمات بیان کنند. بعنوان مثال رانندگان با تجربه کامیون می دانند که در شرایط سخت چگونه رانندگی کنند ولی نمی توانند عملکردشان را در قالب کلمات بیان کنند(آنها دارای دانش ناخودآگاه هستند.) این افراد حتی اگر بتوانند رفتارشان را در قالب کلمات بیان کنند، این توصیف معمولا برای انجام آن کار ناکافی است. در دانش خودآگاه ما خیلی ساده می توانیم از انسان خبره بخواهیم رفتار خود را در قالب عبارتهای اگر-آنگاه فازی بیان کرده و آن را در سیستم های فازی قرار دهیم. در دانش ناخودآگاه آنچه که ما می توانیم انجام دهیم این است که از انسان خبره بخواهیم رفتار خود را نمایش دهد. بدین معنی که آنچه آنها در وضعیت خاص انجام می دهند را نشان دهد. هنگامی که خبره در حال نمایش است ما او را به دید جعبه سیاه نگریسته و ورودی ها و خروجی های او را بسنجیم. یعنی ما مجموعه ای از داده های ورودی-خروجی را جمع آوری کنیم. در این حالت، دانش ناخودآگاه به مجموعه ای از زوج های ورودی-خروجی تبدیل می شود. بنابر این مسئله اساسی و مهم ساخت سیستم های فازی از روی زوج های ورودی-خروجی است. بدلیل اینکه در بسیاری از موارد در عمل تنها تعداد محدودی از زوج های ورودی-خروجی را در اختیار داریم نمی توانیم برای هر ورودی دلخواه، خروجی آن را معین کنیم]۱۰[.
پس زمانی که شخص خبره یا دانش خبره قابل کسب یا بیان نیست از روی جدول lookup قوانین استخراج می شوند. از هر جفت ورودی و خروجی یک قانون نسبت داده می شود.
جدول(۳-۴)-نمونه تست

ردیف

سرعت متوسط

واریانس

مسافت

خروجی

۱

۰٫۳

۰٫۲۵

۲۴٫۰

پیاده

۲

۰٫۶۵

۰٫۱۳

۵۲٫۰

پیاده

۳

۰٫۹

۰٫۰۹

۷۲٫۰

پیاده

۴

۰٫۴۵

۰٫۱۰

۳۶٫۰

پیاده

۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 12:19:00 ق.ظ ]




عدل: عدل به معنای برابرىاست. و آنچه گفته‏اند از قبیل: مثل، فدیه، ضدّ جور، همه از مصادیق اوّل هستند. عدل مصدر و اسم مصدر هر دو آمده است. ایضا عدل و عدول به معنى میل کردن و انحراف و ظلم نیزآمده است.(قرشی بنایی،۱۳۷۷: ج۲/۷۰۵)
موارد بسیارى از این ماده درنهج البلاغه آمده است، درباره حق تعالى فرموده: «و عدل فى کل ما قضى و علم ما یمضى و ما مضى» در هر چه حکم کرده به عدالت حکم کرده است و مى‏داند آنچه را که مى‏گذرد و آنچه را که گذشته است .( نهج­البلاغه، خطبه ۱۹۱)
گاه مقصود از عدل و عدالت ورزی آن است که شخص هیچ گونه تفاوتی میان دیگران در نظر نمی گیرد و در روابط خود، به همگان به دید یکسان می نگرد، و از تبعیض می پرهیزد البته مراعات مساوات تنها در صورتی پسندیده است که هیچگونه تفاوتی در شایستگی ها و مساوات نباشد. وگاهی مقصودرعایت حقوق دیگران: عدل در این معنا عبارت است از آن که حقوق همه ی افراد توجه قرار گیرد و ظلم آن است که حقوق دیگران تضییع شود. وگاهی عدل در معنای جامع تری بکار می رود و آن نهادن هر چیز در جایگاه شایسته خود.(مطهری ،۱۳۹۱: ۵۴ )
سئل علیه السلام: «ایّهما افضل: العدل او الجو فقال علیه السلام العدل یضع الامور مواضعها و الجود یخرجها من جهتها و العدل سائس عام و الجود عارض خاصّ فالعدل اشرفهما و افضلهما». از آن حضرت سئوال شد. عدالت بهتر است یا جود و بخشش فرمود: عدالت هر شى‏ء را در جاى خودش مى‏گذارد ولى جود و بخشش شى‏ء را از جهت خودش خارج مى‏کند، عدالت سیاست و اداره کننده عمومى است ولى بذل پیشامد خصوصى است، پس عدل اشرف و افضل هر دو است. (حکمت، ۴۳۷)
ترسیم عجیبى است ،عدالت گذاشتن هر چیز در محلّ خود است ولى بذل آن است که کسى را بدون آنکه مستحق و در مسیر عدالت باشد بدهى زیرا کارى نکرده است، از آن طرف عدالت جامعه را اداره مى‏کند ولى بذل یک وضع ناگهانى و گاه گاهى است که به کسى چیزى بدهى پس عدل افضل است. جامع ترین معنای عدل عبارتست از نهادن افراد و اشیاء در جایگاه شایسته خود.
برای برقراری نظام عادلانه، در درجه اول باید بدانیم چه نظامی عادلانه‌ای است. لذا نیازمند قوه‌ای هستیم که فهم صحیح و قابل اعتمادی داشته باشد از این رو، امام قدم یا شعبه اول را غَائِصِ الْفَهْمِ یعنی فهم نافذ معرفی می‌کنند. «غائص» از ماده غوص به معنای فرورفتن در آب است.وبعضی گفته اند: غوص فرو رفتن در آب و بیرون آوردن چیزى و آن دو بار در نهج البلاغه آمده است(قرشی بنایی ،۱۳۷۷: ۲/۷۹۴)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در رابطه با معرفت خداوند فرموده: «الذى لا یدرکه بعد الهمم و لا یناله غوص الفطن» خدائیکه همّتهاى عالى کند ذاتش را درک نتواند کرد و اندیشه ژرف و عمیق زیرکان به حقیقت ذاتش نتواند رسید.( نهج­البلاغه، خطبه ۱۱)غوص فرو رفتن و اندیشه کردن است.«غائص الفهم» یعنی فهم و درک عمیق .غواص کسی است که از سطح ظاهر آب می‌گذرد و در درون آب فرو می‌رود. اگر کسی روی آب شنا کند به او غواص نمی‌گویند. چنین کسی شناگر است، اما غواص نیست. انسان فهم خود را به دو صورت می‌تواند به کار برد؛ یکی به صورت ساده و سطحی که تنها سطح را نگاه می‌کند و هر چه درک می‌کند، همان ظاهر امر است و دیگری به صورت نافذ که از سطح عبور می‌کند و به عمق می‌رود. حضرت می‌فرمایند: برای این‌که بتوانیم رفتار خود را براساس عدالت تنظیم کنیم تا ایمان‌مان تقویت شود در درجه اول باید فهمی نافذ داشته باشیم. غَائِصِ الْفَهْمِ، اضافه صفت به موصوف و به معنای فهم نافذ است. این فهم، ابزار است و خودْ محتوایی ندارد.
شعبه دوم غَوْرِ الْعِلْمِ یعنی علم عمیق است که باید با این فهم نافذ استخراج شود. «غور العلم» اضافه صفت به موصوف یا مصدر به مفعول است. غور به معنای فرو رفتن و«غار الماء غورا: دخل فى الارض و سفل فیها» ومغار و مغاره به معنى غار و پناهگاه است که در زمین فرو رفته، واغاره: حمله کردن، شبیخون زدن است.(همان: ۲/۷۹۱)
اگر فهم نافذ داشته باشیم می‌توانیم به علمی عمیق و قابل اعتماد دست یابیم و مطالبی را خواهیم دانست که به‌سادگی نمی‌توان فهمید؛ مطالبی که فهم آن نیازمند دقت، غوص و فرو رفتن در اعماق است.
یعنی وقتی علم پیدا کردیم که رفتار مؤمنانه در اجتماع چیست، باید با بهره گرفتن از این علم ببینیم رفتار ما خوب است یا بد. برای این کار به نوعی قضاوت نیازمندیم. قضاوت در واقع تطبیق قواعد کلی بر مورد خاص است. اگر ما قواعد را درست درک کرده باشیم و فهم ما هم نافذ باشد می‌توانیم قضاوتی صحیح داشته باشیم که در تکامل خودمان و جامعه‌ کاربرد داشته باشد. از این رو حضرت سومین شعبه عدل را زُهْرَهِ الْحُکْمِ، معرفی می‌کنند. «زهره» به معنای زیبا و درخشان است. اگر ما از فهم نافذ و علم عمیق بهره‌مند باشیم می‌توانیم قضاوتی زیبا داشته باشیم، قضاوتی که وقتی عاقل آن را می‌بیند لذت می‌برد.
مسأله دیگر این است که بعد از چنین قضاوتی ممکن است عکس‌العمل ما درباره آن احساسی باشد. مثلا بعد از این‌که کسی جنایتی کرد و ما بر اساس حکم عادلانه و قضاوت صحیح فهمیدیم که می‌توانیم او را قصاص کنیم، ممکن است در مقام عمل، احساس بر ما غالب شود و از حد خودمان تجاوز کنیم. مثلا اگر او یک سیلی زده، ما به او دو سیلی بزنیم. ما چنین حقی را نداریم. اگر نخواهیم گناه او را ببخشم و مصلحت در عفو نباشد، قضاوت صحیح، قصاص است. اما وقتی می‌خواهیم قصاص را اِعمال کنیم، باید با خونسردی و بردباری همراه باشد (رَسَاخَهِ الْحِلْمِ). اگر عصبانی و احساساتی شوم خودم هم ظالم و جانی می‌شوم و در این صورت، عدالت رعایت نمی‌شود. فرض ما این است که می‌خواهیم نظامی عادلانه برقرار شود و من وظیفه خودم را در این نظام عادلانه تشخیص دهم.
حلم به کسر اول به معنای بردبارى و ضبط نفس در وقت غضب وقاموس آن را بردبارى و عقل گفته است .ظاهرا حلم از آثار عقل است نه خود عقل. چنانکه راغب گفته است، این ماده بدین معنى ۲۷ بار در نهج البلاغه آمده است.(همان : ۱/۲۹۹)به عنوان مثال حضرت نتیجه حلم راهمت عالی می داند: «الحلم و الاناه توأمان ینتجهما علوّ الهمّه» بردبارى و تأّنى دو همراه هستند، و نتیجه همت عالى مى‏باشند(نهج­البلاغه، حکمت ۴۶۰)
درادامه حضرت رابطه این چهارعنصرعدالت رااین گونه تبین می فرمایند:فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ؛ اگر کسی فهم نافذ داشت دانش ژرفی نسبت به رفتار مؤمنانه‌ پیدا می‌کند که موجب تقویت ایمان می‌شود. وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُکْمِ. برخی از شارحین در توضیح این عبارت، فهم نافذ را به کار نبرده‌اند و گمان کرده‌اند که شرائع الحکم یعنی احکام شریعت. اما با این برداشت، عبارتِ «صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُکْمِ» معنای روشنی نمی‌یابد. «صَدَرَ» در مقابل «وَرَدَ» به کار می‌رود. در قدیم برای برداشت از آب نهر، ورودی‌هایی وجود داشت که از آن طریق بر سر آن می‌رفتند و آب بر می‌داشتند. به این ورودی‌ها شریعه می‌گویند. «شرایع» جمع شریعه و به معنای آب‌راه‌ها و آبشخور‌های نهر آب است. اگر کسی بر سر نهر برود می‌گویند: «وَرَدَ الشریعه؛ وارد شریعه شد» و وقتی از آب استفاده کند و بیرون بیاید می‌گویند: «صَدَرَ عَنِ الشریعه؛ از شریعه بیرون آمد». حضرت می‌فرمایند: وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُکْمِ؛ کسی که علم عمیق پیدا کرد از شریعه‌های حکمْ خارج می‌شود. معلوم می‌شود که چنین شخصی وارد شریعه‌هایی شده تا برای خود و دیگران آب بردارد و حال با دست پر خارج شده است. در این‌جا راه‌های شناخت احکام، قضاوت‌ها، قوانین، حقوق و ضوابط رفتاری در امور اجتماعی به «شرایع» تشبیه شده است.(ن.ک ،مصباح:۱۳۹۰) گویا نظام حقوقی مؤمنانه مثل شطی است که در اطراف آن راه‌هایی برای ورود به آن وجود دارد. کسانی که از راه صحیح وارد شوند می‌توانند از آب آن استفاده کنند، هم خود از آن بنوشند و هم برای دیگران بیاورند. ولی اگر کسی از راه صحیح وارد نشود، یعنی فهم نافذ و دقت کافی نداشته باشد، تشنه برمی‌گردد. اما بعد از تشخیص وظیفه، باید با بردباری و حلم، قضاوت صحیح را به‌درستی اجرا کنیم.وبعددرادامه می فرماید:« وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ یُفَرِّطْ فِی أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِی النَّاسِ حَمِیداً» و آن که بردبار بود، تقصیر نکرد و میان مردم با نیکنامى زندگى نمود.
نکته ای که دراین بخش حضرت به آن اشاره فرمود پرهیزازافراط است.«فرط» به معنای تقدّم و اسراف و «فروط» به معنای تقدم و جلو افتادن و «افراط»به معنای تجاوز بیشترو« تفریط»به معنای کوتاهى و تقصیر است.(قرشی بنایی،۱۳۷۷: ۲/۸۱۳) و در مواردمتعددی حضرت ازافراط وتفریط مردم رامنع کرده اند، به معاویه مى‏نویسد: «فانک ان فرطّت حتى ینهد الیک عباد الله ارتجت علیک الامور» تو اگر در تسلیم شدن کوتاهى کنى تا بندگان خدا بر جنگ تو قیام کنند، کارها بر تو بسته خواهد شد… (نهج­البلاغه، نامه ۶۵) «لا فرطنّ لهم حوضا…» و در حکمت ۱۸۱ فرموده: «ثمره التفریط الندامه و ثمره الحزم السلامه» ثمره و نتیجه تقصیر پشیمانى و فائده احتیاط سلامتى است.
و نیز فرماید: «و سیهلک فىّ صنفان محبّ مفرط یذهب به الحبّ الى غیر الحقّ و مبغض مفرط یذهب به البغض الى غیر الحق» (نهج­البلاغه، خطبه۱۲۷) و در حکمت ۴۶۹ فرموده: «یهلک فىّ رجلان محبّ مفرط و باهت مفتر» یعنى دو گروه درباره من هلاک خواهد شد و اهل جهنم خواهند بود گروهى که در دوستى من افراط کرده و نسبت خدائى به من داده و گروهى که در عداوت من به انحراف کشانده شوند.ودرباره آدم جاهل فرموده: «لا ترى الجاهل الّا مفرطا او مفرطا» انسان جاهل یاافراط می کندیاتفریط (حکمت، ۷۰)

۳-۱۰-۶٫ جهاد، پایه چهارم ایمان

والجْهِادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِینَ؛رکن چهارم جهاد است. برای توضیح این رکن ایمان بهتر است که هم مفهوم جهاد را و هم چهار مفهومی را که به عنوان شعبه‌های جهاد ذکر شده بررسی کنیم.
اما کلمه «جهاد» از کلمه «جهد» گرفته شده است. جهد به معنای «تلاش و کوشش کردن» است. اما وقتی ماده‌ای به صیغه مفاعله برده می‌شود یکی از معانی باب مفاعله این است که بین دو نفر رفتاری انجام می‌گیرد و یکی سعی می‌کند بر دیگری غلبه پیدا کند. اگر از همین ماده، تنها عملی شخصی مقصود باشد، واژه جهاد به کار برده نمی‌شود، بلکه در چنین مواردی غالباً از واژه «اجتهاد» استفاده می‌شود. البته همین کلمه اجتهاد هم به مرور زمان در فقه و اصول اصطلاحی خاص شد. ماده جهد وقتی به باب مفاعله می‌رود مصدر آن «مجاهده» و «جهاد» می‌شود و حتما این نکته در آن لحاظ می‌شود که دو نفر رویاروی هم هستند و علیه یکدیگر تلاش می‌کنند یا دست‌کم یکی تلاش می‌کند که بر دیگری غالب شود. در معنای لغوی جهاد و مجاهده، بیش از این لحاظ نشده است. . (قرشی بنایی،۱۳۷۷: ۱/۲۳۶) بنابراین وقتی حضرت می‌فرمایند: رکن چهارم ایمانْ جهاد است، مفروض این است که نوعی دشمن یا هر کسی که رفتار نامناسبی دارد در مقابل انسان قرار گرفته و او باید در برابر او تلاش کند. این معنای لغوی جهاد است که در قرآن هم به همین معنا به کار رفته است. اما به مرور زمان، «جهاد» یک اصطلاح خاص فقهی شده است. لذا در کتاب‌های فقهی معمولا گفته می‌شود جهاد سه قسم است: جهاد ابتدایی با کفار و مشرکین، جهاد دفاعی در مقابل کسانی که به مال، جان و ناموس مردم تجاوز می‌کنند و جهاد با اهل بغی که مبارزه با کسانی است که علیه حکومت حق قیام می‌کنند. پس در این فضا مقصود از جهاد، جهاد نظامی است که در آن سلاح به کار می‌رود. اما معنای لغوی‌‌ آن، که در قرآن و روایات به کار رفته اعم از هر نوع تلاشی است که علیه دشمن انجام می‌گیرد، چه در عرصه اقتصاد و با صرف مال باشد، چه در عرصه فرهنگ و چه در عرصه سیاسی، و چه این تلاش علیه دشمن بیرونی باشد و چه علیه نفس.
با توجه به این نکات، واژه جهاد در این سخن امیرالمؤمنین علیه‌السلام به چه معناست؟ وقتی یک واژه اصطلاحات و کاربردهای متعددی دارد باید به کمک قرائن کلامی یا مقامی، معنای مراد را فهمید. موضوع بحث در سخن امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره ایمان و عوامل تقویت کننده آن است. اما این قرینه به تنهایی روشن نمی‌کند که آیا مراد از جهاد، جهاد نظامی است یا معنایی وسیع‌تر از این اراده شده است. ولی با قرائن و توضیحات بعدی مشخص می‌شود که تنها جهاد نظامی مراد نیست، بلکه معنایی وسیع‌تر از این مراد است. چنین معنای عامی در قرآن و روایت دیگر هم به کار رفته است. مثلا قرآن می‌فرماید: «وَ الَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا. »(عنکبوت، ۶۹) در این‌جا هر نوع مبارزه با دشمن حق، مصداق این آیه شریف است. خود حضرت در ادامه کلام خود می‌فرمایند: و الجهاد منها على اربع شعب: عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِینَ؛ جهادی که ایمان را حفظ و تقویت می‌کند خود چهار شاخه دارد: شاخه اول و دوم آن، امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر است. مسلما امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر تنها با سلاح نیست، بلکه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر زبانی هم داریم. پس جهادی که این چهار شاخه را دارد تنها جهاد نظامی نیست و معنای وسیع‌تری دارد و آن عبارت است از مجاهده در مقابل دشمن حق به هر وسیله‌ای که لازم باشد.
سومین شعبه جهاد، صدق در مواطن است (الصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ). واژه «مواطن» ظاهرا از قرآن اقتباس شده است که می‌فرماید: «لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَهٍ؛(توبه، ۲۵)خداوند شما را در موقف‌های زیادی یاری کرد» که منظور از آن، موقف‌های نظامی است. پس الصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ، یعنی در موقعیت‌هایی که با خدا پیمان خون بسته‌اید و عهد کرده‌اید که تا پای جان فداکاری کنید بر سر پیمان خود بمانید و در عهد خود صادق باشید. در جلسات قبل، واژه صدق را توضیح دادیم و عرض کردیم که صدق تنها راستی در گفتار نیست و شامل وفای به عهد هم می‌شود. پس مصداق قطعی صدق در مواطن، وفاداری در پیمان جهاد نظامی است.
شعبه چهارم جهاد، دشمنی با فاسقان است (شنآن الفاسقین)؛ نوعی دشمنی که توأم با تندی باشد. واژه «شنآن» در خود قرآن به کار رفته است. قرآن می‌فرماید: وَ لاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ على أَلاَّ تَعْدِلُواْ؛(مائده،۸)وقتی بین اشخاص قضاوت می‌کنید رفتارتان باید عادلانه باشد. مبادا دشمنی‌ شما با کسی موجب انحراف در قضاوت شود.
امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: شعبه چهارم جهاد، دشمنی با کسانی است که بی‌باکانه دستورات الهی را زیر پا می‌گذارند و به ارزش‌های اسلامی بهایی نمی‌دهند. در دل اهل ایمان نسبت به اهل فسق و فجور دشمنی وجود دارد. اگر این دشمنی در دل ما نباشد نه تنها در میدان جهاد، بلکه در انجام سایر وظایفمان هم موفق نخواهیم بود. کسی که در دل، صهیونیست‌های جنایت‌کار را دشمن نمی‌دارد، به خاطر منافع دنیوی چه باکی از خرید کالاهای آن‌ها و تقویت اقتصاد آنان دارد؟! اگر آن دشمنی نباشد نمی‌توان در میدان جهاد اقتصادی به عهد خود وفادار ماند.
فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِینَ وَمَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْکَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْکَافِرِینَ وَمَنْ صَدَقَ فِی الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَیْهِ وَمَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِینَ وَغَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَأَرْضَاهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ؛
امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه به حسب این روایت فرمودند: ایمان چهار ستون نگه‌دارنده دارد: صبر، یقین، عدل و جهاد. در جلسات گذشته توجیهی برای انتخاب این فضایل به عنوان ستون‌های ایمان، از میان سایر فضایل و ارزش‌ها عرض کردیم. خلاصه‌ این توجیه این بود که در هر عمل اختیاری گرچه کاملاً شخصی باشد دو عامل انگیزه و شناخت، نقش اساسی دارند و حضرت عامل انگیزه را در قالب صبر، و عامل شناخت را در قالب یقین ذکر کردند. بعد از این نوبت به رفتارهای اجتماعی انسان می‌رسد که باید نسبت به سایر افراد جامعه داشته باشد. قوام این رفتار به رعایت حقوق یکدیگر است که از آن به عدل تعبیر می‌شود. رکن چهارم درباره رفتاری است که انسان باید نسبت به کسانی داشته باشد که این ارزش‌ها و قوانین را رعایت نمی‌کنند که حضرت عنوان جامع این رفتار را جهاد قرار داده‌اند و در این‌جا معنای وسیعی از جهاد را اراده کرده‌اند و برای آن چهار شعبه ذکر فرموده‌اند: امر‌به‌معروف، نهی‌ازمنکر، استقامت در میدان جنگ، و دشمنی کردن با فاسقین.

۳-۱۰-۷٫ فواید شعبه‌های جهاد

حضرت در ادامه این کلام، به بیان آثار و فواید چهار شعبه جهاد می‌پردازند که توجه به این آثار، هم موقعیت جهاد را در میان چهار ستون ایمان روشن می‌کند و هم نگاه اسلام را به فرد و جامعه از لحاظ مراتب ایمان و اهدافی که برای آفرینش انسان و زندگی اجتماعی او در نظر گرفته شده است مشخص می‌کند.
امربه‌معروف، تقویت‌‌کننده روحیه مؤمنین: فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِینَ؛ حضرت می‌فرمایند: کسی که امربه‌معروف کند پشت مؤمنان را محکم می‌کند و موجب تقویت روحی آنان می‌شود. با کار او، مؤمنان احساس می‌کنند که موقعیت محکمی در جامعه دارند و می‌توانند منشأ اثر باشند و به اهداف خود برسند. مؤمنانِ پای‌بند به احکام و ارزش‌های اسلامی و ایمانی در جامعه‌ای که واجبات و تکالیف شرعی ترک می‌شوند و کسی هم عکس‌العملی نشان نمی‌دهد، احساس غربت می‌کنند. این جامعه تدریجا از حالت اسلامی بودن خارج می‌شود و از لحاظ ایمانی رو به ضعف می‌رود. اما اگر کسانی مقید به انجام امربه‌معروف باشند و نسبت به ترک واجب بی‌تفاوت نباشند و با رعایت شرایط و مراتب امربه‌معروف به ترک‌کنندگان واجبات تذکر دهند، مؤمنین احساس پشت‌گرمی می‌کنند و احساس می‌کنند که اسلام در جامعه زنده است و مردم به احکام آن علاقه‌مند هستند.
نهی‌ازمنکر، به خاک‌کشنده بینی کافران: وَمَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْکَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْکَافِرِینَ؛ «رغم‌انف» به معنای به خاک مالیدن بینی است. «رغم ورغام»- به فتح اول- خاک نرم است، بعضى مطلق خاک گفته‏اند «رغم انفه» یعنى بینى او را به خاک مالید یعنى ذلیلش کرد «ارغم انفه» نیز به همان معنى است، از این کلمه یکبار بیشتراستفاده نشده وآن درهمین مورداست. (همان: ۱/۴۵۷) این تعبیر که تعبیری ادبی و عربی است، استعاره از این است که کسی شکست بخورد و در میان مردم ذلیل شود. حضرت می‌فرماید: کسی که نهی‌ازمنکر می‌کند بینی کافران را به خاک می‌مالد. همیشه در جامعه اسلامی کسانی بوده‌اند که به نحوی با ارزش‌های الهی مخالفت می‌کرده‌اند؛ یا صریحا اظهار کفر می‌کرده‌اند دست‌کم، مثل کفار اهل ذمه که در پناه اسلام زندگی می‌کرده‌اند یا منافقانه در ظاهر، اظهار ایمان کرده، ولی از عمق دل، احکام اسلام را باور نداشته‌اند و لزومی برای اجرای آن‌ها و ترک منهیات اسلام نمی‌دیده‌اند. ما قبل از انقلاب، فراوان حرف‌های این‌گونه افراد را می‌شنیدیم ولی هنوز هم در گوشه‌وکنار از این حرف‌ها زده می‌شود. می‌گویند: «امروزه دیگر نمی‌توان این احکام را اجرا کرد؛ جامعه نمی‌پذیرد!» وقتی نهی‌ازمنکر در جامعه ترک شود، خیال چنین افرادی راحت است و می‌گویند: ما که گفتیم این حرف‌ها قابل اجرا نیست و برای ۱۴۰۰سال پیش وضع شده است! اما اگر کسانی متصدی نهی‌ازمنکر باشند و با متخلفان و فاسقان به طور جدی برخورد کنند، بینی کافران به خاک مالیده می‌شود و احساس شکست و حقارت می‌کنند. این فایده نهی‌ازمنکر است.
پایداری در میدان جنگ، وفای به عهد با خدا: وَمَنْ صَدَقَ فِی الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَیْهِ؛ کسانی که در میدان‌های جنگ مقاومت و فداکاری می‌کنند دَین خود را ادا می‌کنند و به عهدی که با خدا بسته‌اند وفادار خواهند ماند. خداوند در وصف ایشان می‌فرماید: رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ؛ (احزاب، ۲۳)اگر برای این دلیرمردان، جز همین سخن خدا که در مدح آنان بیان شده فضیلتی نبود، برای آن‌ها کافی بود.
خداوند به نفع چه کسانی غضب می‌کند؟«وَمَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِینَ وَغَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَأَرْضَاهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ»؛ مؤمن در جامعه اسلامی نباید محبت خود را چنان توسعه دهد که علاوه بر خوبان و مؤمنانِ جامعه، شامل هنجارشکنان و توطئه‌کنندگانِ علیه نظام اسلامی هم بشود. در اسلام هم رأفت و هم غضب قرار داده شده است و هر کدام جایگاهی خاص دارند و باید به جای خود ظهور پیدا کنند. خداوند تنها «أرحم الراحمین» نیست؛ بلکه «أشدّ المعاقبین» و «عزیز ذوانتقام» هم هست. خداوند می‌فرماید: «إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنتَقِمُونَ؛ (سجده، ۲۲)ما از مجرمان انتقام می‌گیریم.» بله، در اسلام، اصل رأفت و رحمت است؛ اما باید با کسانی که مانع تحقق اهداف رحیمیه خدای متعال و به کمالْ رسیدنِ انسان‌ها شوند مبارزه کرد و در صورت لزوم آن‌ها را حذف کرد. قرآنی که آن همه آیات رأفت و رحمت دارد چنین دستوراتی هم دارد که فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ؛(توبه، ۵)یا «وَلِیَجِدُواْ فِیکُمْ غِلْظَهً؛ کفار باید از شما احساس درشتی کنند. » نباید کفار گمان کنند که شما همیشه آرام و خونسردید و زود تسلیم می‌شوید. قرآن در خصوص مؤمنین می‌فرماید: أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ. (فتح، ۲۹) لذا حضرت می‌فرماید: شعبه چهارم جهاد این است که مؤمن باید نسبت به کسانی که فسق و گناه، پیشه و ملکه‌ آن‌ها شده از عمق دل، دشمن باشد و برای خدا و نه به خاطر منافع شخصی، بر آن‌ها غضب کند. «فاسق» در مقابل «مؤمن» است و به کسانی گفته می‌شود که بنا دارند با ارزش‌های اسلامی مخالفت کنند و اگر میدان پیدا کنند نظام اسلامی را براندازند. باید با این‌ها دشمن بود و علاوه بر دشمنی قلبی، باید بر آن‌ها خشم گرفت. اگر مؤمنان این وظیفه را انجام دهند، در مقابل، خدا هم بر دشمنان مؤمنان غضب می‌کند و روز قیامت آن قدر بر مؤمنان بخشش می‌کند که راضی شوند (غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَأَرْضَاهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ).

۳-۱۰-۸٫ به وظایف اجتماعی اهمیت دهیم

از سخنان حضرت معلوم می‌شود که برای تقویت ایمان، وظایفی فراتر از وظایف فردی هم وجود دارد. باید امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر کنیم و با کسانی که برخلاف ارزش‌های اسلامی قدم برمی‌دارند برخورد کنیم. نباید از کنار آن‌ها آرام گذشت. کسانی که نسبت به وظایف اجتماعی خود بی‌اعتنا هستند اگر نگوییم به بیش از نصف دست‌کم به نیمی از احکام اسلام بی‌اعتنا هستند. امربه‌معروف، بزرگترین فریضه‌ای است که با آن سایر فرایض اقامه می‌گردند «بها تقام الفرائض». (حرعاملی،۱۴۰۹: ۱۶/۱۱۹) بنابراین اگر انسان نسبت به وظایف اجتماعی خود حساسیت نداشته باشد ایمان او ناقص است. به‌راستی چه قدر به بزرگترین وظیفه خود در طول شبانه‌روز عمل می‌کنیم؟ با این کوتاهی چگونه جواب امیرالمؤمنین را بدهیم؟

فصل چهارم: عمل صالح در معارف علوی

در روایات شیعه و سنی وارد شده است که منظور از “صالح المؤمنین” در آیۀ ۴ سوره تحریم، حضرت علی (ع) می باشند. از این رو اگر به دنبال ملاک و میزانی برای انسان صالح و فرد کاملی که مصداق تمامِ عملِ صالح باشد هستیم، بر اساس روایات معتبر، حضرت علی (ع)، یکی از آن مصداق های بارز و کامل است.
علامه طباطبایی در این خصوص از ابى بصیر روایت آورده که گفت: من از امام باقر (ع) شنیدم مى‏فرمود: منظور از “صالح المؤمنین” در آیه شریفه« إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلَئکَهُ بَعْدَ ذَالِکَ ظَهِیر»؛ و شما دو زن اگر به سوى خدا توبه ببرید (امید است خدا دلهایتان را از انحراف به استقامت برگرداند)، چون دلهاى شما منحرف گشته و اگر هم چنان علیه پیامبر دست به دست هم بدهید، بدانید که خداوند مولاى او و جبرئیل و مؤمنین صالح و ملائکه هم بعد از خدا پشتیبان اویند، على بن ابى طالب (ع) است. و در الدر المنثور است که ابن مردویه از اسماء بنت عمیس روایت کرده که گفت: از رسول خدا (ص) شنیدم آیه” إِنْ تَتُوبا. . . ( تحریم، ۴) را تلاوت مى‏کرد تا مى‏رسید به جمله” و صالح المؤمنین” و مى‏فرمود: صالح المؤمنین على بن ابى طالب است. (طباطبایی، ۱۳۸۲: ۹/۵۷۲)
بنابر آنچه علامه فرمود نیز روشن می­ شود که جایگاه کار و عملِ انسان آنقدر والاست، و خوب و بد بودن آن، آنچنان بر شخصیت و هویت فرد تاثیر گذار است که خداوند گویا از فرزند نوح هیچ نمی بیند و از او هیچ سراغ ندارد، مگر “عمل غیر صالح” پس از اینروست که او را منتسب به این صفت کرده و تمام هویت وهستی او را با “عمل غیر صالح” بیان داشته می فرماید: «اِنّهُ عَمَلٌ غَیرُ صالِحٍ: بدرستی که او عملی غیر صالح است. » (هود،۶۴)

۴-۱٫ تأثیر عبادات بر ابعاد وجودی انسان

آنچه از عبادات که در شرع موجود است، بی­حساب نیست. تمام عبادات به علت اثر گذاری خاصی که نسبت به ابعاد وجودی انسان دارند موضوعیت پیدا می­ کنند و به همین خاطر است که از طرف خدای متعال جعل می­شوند.
یعنی وجود ما ابعاد مختلفی دارد و این­ها چه از نظر درونی و چه از نظر بیرونی، بر روی جمیع ابعاد وجودی ما اثر دارد و آثارشان هم مختلف است.
به عنوان نمونه روزه بر روی نیروی شهوت انسان اثر دارد و شهوت را کاهش می­دهد. حالا شهوت هرچه باشد فرقی نمی کند، شهوت جنسی، شهوت خوردن و آشامیدن. صوم در قوۀ غضب هم اثر دارد، به این شکل که نسبت به آن حالت کسر و شکنندگی ایجاد می­ کند. یعنی روزه قوۀ غضب را نیز مقداری تضعیف می­ کند.
روزه دربارۀ نیروی تخیل انسان هم همین کار را می­ کند و آن را تضعیف می­ کند. حتی در نیروی تفکر و تعقل انسان نیز یک نوع جنبۀ تأدیبی دارد یعنی جوارح انسان را مؤدب می­ کند. پس صوم در زمینه های فردی خیلی مؤثر است. صوم بر یک بعد دیگر انسان به نام قلب هم اثر دارد. یعنی روزه باید بر روی دل انسان اثر بگذارد، اگر اثر نگذاشت این روزه، روزۀ کاملی نیست.
ما روایات زیادی تحت عنوان صوم قلب داریم. در روایاتی از علی (ع)آمده است. «صیام القلب عن الفکرفی الآثام أفضل من صیام البطن عن الطعام» (تمیمی آمدی،۱۳۶۶: ۱۷۶ )روزۀ دل از فکر کردن در گناهان بهتر از روی شکم در خوردن است. پس ما اجمالا در روایات هم روزۀ قلب داریم و هم تأثیر روزه برقلب.
مقصود اصلی از تمام دستورات شرع،متأثر شدن قلب است. یعنی مقصود از تمام این سیرها و عبادات این است که قلب انسان تأثیر پذیرفته و دری از دل به سوی مولا باز شود تا بنده بتواند مولایش را شهود کند. این اصل کار است. مقصد اعلی و ذی­المقدمۀ تمام عبادات این است. اصل بحث این است که دل، به هر مقداری که به واسطۀ عبادات،جلا وصفا پیدا کند، به همان میزان انسان به ربش نزدیک و مقرب می­ شود.
تأثیر امور اکتسابی برجنبه ذاتی قلب: انسان می تواند نور دلش را که به انوارذاتیۀ توحیدیه مخمراست،درسه جهت خاموش سازد؛ یک، انتخاب های اعتقادی که مربوط به کارکردعقل است. دو،جهات نفسانی که ازآن به ملکات نفسانی تعبیرمی­شود. سه، اعمال ظاهری یعنی انسان می ­تواند با اختیار خود، از سه راه این نور را خاموش کند و موجب واژگونی قلبش گردد. در بعد اعمال جوارحی باید گفت: تمامی اعمال و رفتارهای ظاهری انسان برقلب او اثر دارد، انسان یک موجود پیچیده­ای است که تمام اعمال درونی وبیرونی­اش با هم کمال ارتباط را دارند. لذا اگر انسان مرتکب اعمال صالحه وحسنه شود و فطرت اولیه قلب تخریب نشده باشد این اعمال انوار ذاتیه قلب راتشدید کرده واگر دستش به گناه آلوده شود گناهان نور ذاتی قلبش راکدر کرده و بعد منجر به خاموشی آن می­ شود. (تهرانی،۱۳۹۱: ۱۰۰)

۴-۲٫ سابقه و لاحقۀ اعمال انسان

فیض الهی دربارۀ انسان باایمان دو کار انجام می­دهد که یکی پیش ازعمل صالح مؤمن است و دیگری در پی آن. بنابراین کارهای خیر انسان، همواره میان دو فیض خدای متعال است، زیرا نخست ازسوی خداوند، عنایتی ویژه به انسان رو می­نماید و همین نظر الهی، آدمی را عاشق و مشتاق خدای می­سازد و او را ایثارگرانه به فداکاری وامی­دارد و چون عشق الهی، همۀ هستی او را در برگرفت، فارغ ازخود شده و از سر صدق و صفا به عمل صالح می ­پردازد. این عمل صالح، ره آورد آن فیض ابتدایی و محصول آن جلوۀ آسمانی است که بدون استحقاق، بهرۀ انسان صالح شده است. آنگاه که عمل صالح ازاین انسان عاشق سرزد، فیض دیگری در هیأت پاداش از سوی خدای سبحان، چهره می­نماید و به آن ره­آورد پیشین تعلق می­گیرد.
به دیگر سخن فیض الهی، نخست خفته را بیدار می­ کند، بلکه مرده را حیات می­بخشد و این موجود زنده به عشق را تامرزهای تأله رهنمون می­ شود و برای پیمودن مسیر علمی وعملی ایمان و ذوب در الهیات خدای سبحان مهیایش می­سازد و آنگاه که این مسیر علمی و عملی، طی شد و علم صائب و عمل صالح محقق گشت، فیض دیگری ظهور می­ کند و پاداش الهی را بهرۀ رهروان این راه می­سازد و این سنت الهی موجب می­ شود که عمل انسان در میان دو فیض خدای رحمان قرار گیرد. (جوادی آملی،۱۳۸۷: ۷۱)

۴-۳٫ نگاه منفی به عمل در برخی از فرقه­های اسلامی

امام علی (ع) به عمل گرایی همواره تأکید فرموده وتحقق موفقیت جامعه اسلامی را مشروط به عمل واستقامت درآن می­دانند؛ شدیدترین تأکید به استقامت در نهج البلاغه، در راستای همین نتیجه بیان شده است «العَمَلَ العَمَلَ ثمَّ النهَایَهَ النّهَایَهَ وَ الاستقَامَهَ الاستقَامَهَ ثمَّ الصَّبرَ الصَّبرَ وَ الوَرَعَ الوَرَعَ إنَّ لَکم نهَایهً فَانتَهوا إلَی نهَایَتکم وَ إنَّ لَکم عَلَماً فَاهتَدوا بعَلَمکم وَ إنّ الإسلَام غَایَهً فَانتَهوا إلَی غَایَته»؛ کار نیکو، کار نیکو، پس آن را به پایان برسانید، آن را به پایان برسانید، استوار باشید، استوار باشید، سپس شکیبائی گزینید، شکیبائی گزینید، بپرهیزید، بپرهیزید، شما را عاقبت و خاتمه ای هست، خود را به آن برسانید، نیز برایتان پرچم و نشانه ای است، پس با این پرچم هدایت یابید. برای اسلام هدف و نتیجه ای در نظر گرفته شده، به آن برسید (نهج­البلاغه، خطبه۱۷۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:19:00 ق.ظ ]




۲-۵۲- تغییرات سازمانی در نتیجه استفاده از CRM
زمانیکه سازمانها از موسسات سنتی و محصول گرا به موسسات مشتری محور و مشتری گرا حرکت می کنند،نیاز به زیر ساختهای جدیدی جهت حمایت از فرآیندهای خود دارند.بر اساس نظرات موجود، دشوارترین بخش این انتقال، نه جذب و نصب فناوری های لازم، بلکه تطابق سازمان و افراد استفاده کننده از آن است. افزون بر این سازمانی که چنین تغییراتی راتقبل می کند، باید پنج مولفه زیر را اداره کند:
اتوماسیون: اتوماسیون به ایجاد دفتر دیجیتال بدون کاغذ اطلاق می شود.این امر به لحاظ این که تمام اطلاعات را به صورت یکجا در بر می گیرد،کارکنان راقادر به ارائه خدمات بسیار بهتری به مشتریان می­ کند.
فرسایش: این مولفه به شرکتهااجازه می­دهد تا سهم عظیمی از کارکنان خود را با چهره های تازه ای جابجا کنند که بر اساس تمایل خود برای کار در محیطی مشتری محور استخدام شده اند. این امر، به سادگی در سازمان ها با گردش شغلی صورت گرفته و محقق می شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سازماندهی مجدد: در سازماندهی مجدد، سازمانها باید دیوان سالاری گسترده خود راکه حول محور برخی دپارتمان ها وجود دارد بشکنند. بیشتر سازمان ها دارای ارتباط افقی و ضعیفی اند که در آن تعداد محدودی از کارکنان و مدیران دارای تصویر روشنی از کل سازمان می باشند.
آموزش: آموزش، به مدیران اجازه می دهد کارکنان سازمان را به نقاطی تخصصی سازی کرده که بتوانند تصمیمات روزمره خود را با حد اقل نهاده های دریافتی از طرف مدیر ارشد اتخاذ کنند.
توانمندسازی: این مولفه به تغییر سازمانی، به آزادی کارکنان از ذهنیت «خط تولید»اطلاق می شود که تمرکز کارکنان را بر مسائل مربوط به مشتریان ممکن می سازد.علاوه بر این، ساختارهای قدرت و اطلاعات در سازمانها غالباً بزرگترین منبع اجرای موفق CRMاست.پس انحلال ساختار های قدیمی قدرت ،به منظور تضمین و ضمانت جریان اطلاعات در سازمان و نیز برای برای ارائه محصولات مورد نیاز مشتریان ،الزامی است.
۲-۵۳- ساختار سازمانی بازاریابی در CRM
سویفت مدلی را مطرح کرده است که به این سئوال جواب می دهد که سازمانها چگونه می توانند ساختار CRM خود را طراحی کنند. ایده اساسی این مدل ،تمرکزحول فرایند تعامل و ارتباطات است . مدل سازمان بازاریابی برای سهولت درک و ترسیم نقشه فرایند CRM ،می بایست از دانش،ارتباط،تعامل و اتصال، پیروی کند.این مدل در نمودار شماره یک نشان داده شده است:
نمودار(۱): سازمان و نقشهای بازار یابی در CRM
معاونت بازاریابی CRM
تحلیلگر
مدیر فعالیتهایCRM
مدیر بخش بندی CRM
مدیر کانال تماس
مشتری صحیح
کاوش داده ها
تحلیل پایگاه ها
دانش،ایجاد و
آزمون فرضیات
ارائه صحیح
طراحی محصولات، استراتژی،زمان بندی،مدیریت تولید،تبلیغات
زمان صحیح در مورداقدامات، تماسها،رفتارها وحریم شخصی مشتری تصمیم می گیرد
مسیر(های)صحیح
هماهنگ سازی پیغامها
درمسیرهای مختلف
معاونت بازاریابی CRM: این معاونت بر تمام فعالیتهای فرایند های بازاریابی تأکید داشته،آنها را مدیریت و هماهنگ می کند و بر اساس معیارهای حفظ مشتری،سودآوری و اکتساب مشتری اندازه گیری می شود.
تحلیل گر بازاریابی CRM: این شخص حول شناسایی مشتری واقعی،فرصتهای سرمایه گذاری دارای ارزش بهره برداری، متمرکز است . تحلیل گر بازاریابی به جزءشناسایی مشتری باید مشتریان رابه نحوی بخش­بندی نماید که رویدادهای مختلفی که ارزش تحلیل دارند شناسایی گشته و تصمیمات مربوط به مشتریان واقعی را بتوان اتخاذ کرد.
مدیر فعالیتهای CRM: پس از شناسایی فرصتها،این شخص به ارائه خدمات وکالاهای صحیح به مشتریان واقعی می ­پردازد.وی مسوول طراحی محصولات و تعیین استراتژی فعالیتهای CRM است.از وظایف اصلی مدیر فعالیتهای ،CRM تست نمودن محصولات جدید و مدیریت ارتباط با شرکتهای ارتباطات از راه دور و مراکز پستی است.
مدیر بخش بندی CRM: این بخش در فرایند CRM، به دلیل اینکه دارای فرصتهای کاری یا مشکلات کاری بسیاری مثل حفظ مشتری، اکتساب و جذب مشتری و سودآوری مشتریان است، شاید مهمترین بازیگر به شمار آید. چون وی دارای اختیار و مسئولیت نهائی تصمیم گیری در این مسأله است که آیا فرایند ارتباطات و بازاریابی ارتباطات موجب تماس مشتری در زمان صحیح می شود یا خیر.
مدیر مسیرهای تماس : این مدیر،مشتری،محصول و زمانبندی راه و تصمیمات مربوط یه مسیرهای مختلف ارتباطی هماهنگ ساخته و تضمین می کند که پیشنهادات واحدی ابلاغ گشته،سپس در بین تمام مسیرهای تماس با مشتری تقویت شود. یکی از وظایف مهم مدیر مسیرها،بوجود آوردن تصور واحدی از شرکت برای مشتریان در تمام مسیرهای تماس با آنان است .این بدان معنا می باشد که وی باید بامرکز تماس،گروه اینترنت،نیروهای فروش،واحد خدمت به مشتری و فروشندگان مجدد تعامل برقرار کند تا تماسها،رفتارها و کل ارتباطات با مشتریان را هماهنگ نماید.
۲-۵۴- فرایند پیاده سازی CRM
مدیریت ارتباط با مشتری برای تحقق اهداف تعیین شده خود دارای مراحلی است که از دیدگاه های مختلفی قابل طرح است. یکی از این نظریه ها مدل چرخه حیات CRM از نظر کالاکوتا است؛که متشکل از سه مرحله جذب، ارتقاء و حفظ است که هر مرحله از شناخت و درک رابطه بین سازمان و مشتریان سازمان پشتیبانی می کند.این نظریه بیان می دارد که هر مرحله به شیوه های مختلفی بر روی ارتباط با مشتریان تأثیرمیگذارد به نحوی که استراتژی هاوتمرکز سازمان از هر مرحله ای به مرحله دیگر متفاوت است . این امر در جدول شماره یک نشان داده شده است:
جدول(۱):مراحل CRM ،توجه و استراتژیهای سازمانی متناظر با آنها

مرحله
اقدامات
کانون توجه سازمان
استراتژیها

جذب

از طریق ترویج رهبری کالاها و
خدمات

متمایز سازی

نوآوری

ارتقاء

ارتقاءسودآوری از مشتریان
موجود

دسته کردن

کاهش هزینه
خدمت به مشتری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:19:00 ق.ظ ]




باید توجه داشت که هنگام تعریف یک کلاستر HA، سیستم با توجه به میزان منابع آزاد سیستم های میزبان اجازه تعریف کلاستر را می دهد. اما ممکن است منابع مورد تقاضای ماشین های مجازی در حین کار بیشتر از تخمین اولیه باشد. بنابراین در هنگام از کار افتادن یک میزبان، بر خلاف انتظار، منابع کافی برای اضافه شده ماشین های در حال انتقال به میزبانان سالم وجود نداشته باشد. همچنین با توجه به قفل شدن فایل های مربوط به ماشین های مجازی در حال کار، همانطور که گفته شد لازم است در ابتدا ماشین های یک میزبان از کار افتاده یا ایزوله شده توسط وی خاموش شوند تا قفل مربوطه توسط VMFS آزاد شود. این کار در مدل ۴٫۷ در گزار T10 انجام می گیرد. اگر در این مرحله به هر دلیل این فرایند خاموش شدن کامل نشود، قفل دیسک آزاد نشده و این ماشین نمی تواند بر روی میزبان دیگری راه اندازی مجدد شود. این اختلال در فرایند خاموش شدن می تواند به اختلال داخلی سیستم عامل ماشین مجازی یا عدم کارکرد صحیح سخت افزارهای مجازی این ماشین مربوط باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در سایر موارد می توان روال منظمی را در انتقال کنترل در این پروسه مشاهده کرد. همچنین لازم به یادآوری است که این مدل تنها روند اجرای سرویس HA در هنگام بروز مشکل را نشان می دهد. بنابراین برای توصیف شیوه افزودن یک میزبان به کلاستر HA و یا تعریف یک کلاستر جدید در حین کار دیتا سنتر، نیاز به طراحی مدل مجزایی می باشد.
در قسمت بعدی از این بخش، به تحلیل و ارزیابی مدل طراحی شده در این قسمت خواهیم پرداخت.

تحلیل و ارزیابی مدل
در این بخش با تحلیل خصوصیات رفتاری مدل میزان انعطاف پذیری و پایداری آن و در نهایت خوش رفتاری سیستم را بررسی خواهیم کرد. به همین منظور خصوصیات Liveness، Safeness و Reversibility را بر روی آن بررسی می نمائیم.
۴٫۳٫۳٫۱٫ Liveness
برای بررسی خصوصیت Liveness، باید به این نکته توجه داشته باشیم که یک شبکه live از درجه k است در صورتی که تمام گزارهای آن شبکه live از درجه k باشند ]۲۳[. به این ترتیب روشن ترین راهی که برای تعیین میزان Liveness شبکه های پتری به نظر می رسد، بررسی تک تک گزارهای آن از نقطه نظر میزان liveness است. اما به دلیل پیچیده و وقت گیر بودن این شیوه، قضایایی برای اثبات کلیت liveness در شبکه ها، در صورتی که آنها از زیرمجموعه های معینی از شبکه های پتری باشند ارائه شده است. این زیر مجموعه ها که در فصل ۲ معرفی و بررسی شدند، ویژگی های خاصی را به طور مشترک دارا می باشند.
به این ترتیب برای بررسی خصوصیت، در ابتدا سعی می کنیم با بررسی ویژگی های ساختاری شبکه مورد نظر، آن را در یکی از این زیر مجموعه ها طبقه بندی کنیم و سپس با بهره گرفتن از قضایای آن زیر مجموعه خصوصیات مذکور از جمله Liveness را راحت تر بر روی آن بررسی نمائیم.
با دقت بیشتر خواهیم فهمید که مدل شکل ۴٫۷ یک state machine است زیرا هریک از گزارها در این شبکه تنها یک ورودی و یک خروجی دارند. عضویت این مدل در دیگر زیرمجموعه های شبکه های پتری در شکل ۴٫۸ آمده است. این طبقه بندی توسط نرم افزار PIPE انجام شده است.
شکل ۴٫۸٫ عضویت شبکه ۴٫۷ در زیرکلاس های شبکه های پتری
پس با تکیه بر قضیه ۴ از فصل ۲، با توجه به اینکه در وضعیت M0 یک توکن در شبکه وجود دارد، اگر این شبکه متصل قوی باشد بنابراین live نیز هست.
همچنین با مقایسه قضیه ۱ و بسط آن در همان فصل می توان نتیجه گرفت که شرط لازم برای متصل قوی بودن یک شبکه، عدم وجود موقعیت source و sink و نیز گزار source و sink در شبکه است. در چنین شرایطی شبکه ۴٫۷ متصل قوی نمی باشد زیرا P11 در آن یک موقعیت sink محسوب می شود.
در نتیجه بر اساس قضیه ۴، این شبکه خصوصیت Liveness را ندارد. این امر به این دلیل است که در صورت بروز اختلال در دریافت منابع کافی برای راه اندازی سیستم ثانویه، پروسه HA دچار مشکل خواهد شد. با توجه به این مشکل، مدل متناظر، خاصیت Liveness را از دست می دهد.
۴٫۳٫۳٫۲٫ Safeness
در این مرحله با بررسی قضیه ۲ در همان بخش می توانیم خاصیت safeness را در مدل بررسی نمائیم. برای این کار لازم است گراف پوشای مدل را به دست آوریم. با بهره گرفتن از نرم افزار PIPE این گراف به صورت شکل ۴٫۹ خواهد بود.
شکل ۴٫۹٫ گراف پوشای مدل ۴٫۷
با بررسی این گراف در میابیم که برچسب همه گره های آن حاوی مقادیر ۰ و ۱ برای موقعیت های P0 تا P10 هستند. به این معنی که تعداد توکن های موجود در این موقعیت ها، در هیچ وضعیتی بیش از ۱ نبوده است. با این دلیل، مدل همواره ۱-bounded یا به عبارت دیگر safe می باشد.
با مقایسه نتیجه حاصل از این دو قضیه می توان فهمید که مدل به دلیل وجود بن بست، دارای خاصیت liveness نیست. به کمک نرم افزار تحلیلگر PIPE می توان مسیری را که مدل طی آن دچار بن بست می شود مشخص کرد. (شکل ۴٫۱۰)
شکل ۴٫۱۰٫ نتیجه تحلیل فضای حالت بر روی مدل
طبق این تحلیل، با طی دنباله گزارهای T0، T11، T12 و T13 سیستم دچار بن بست خواهد شد.
۴٫۳٫۳٫۳٫ Reversibility
برای بررسی این خصوصیت لازم است به تعریف Reversibility توجه کنیم. با یاد آوری تعریف این مفهوم و نیز خاصیت Reachability از فصل ۲ داریم: شبکه پتری ()، Reversible خوانده می شود اگر برای هر وضعیت M، در دنباله قابل اجرا از (R())، از طریق M، reachable باشد.
با این تعریف، در شبکه های کوچک می توان با بررسی کلیه وضعیت های محتمل در شبکه، reachable بودن را از طریق آنها بررسی نمود. در صورتی که از طریق تک تک این وضعیت ها ( تا ) قابل دسترسی باشد این شبکه Reversible است. با توجه به اینکه این وضعیت ها تماما در گراف پوشای مدل منعکس می شوند می توان با بررسی یک به یک گره های گراف این حالات را بررسی نمود.
به همین منظور و با بررسی گراف شکل ۴٫۹، در می یابیم که کلیه وضعیت ها غیر از S8 می توانند کنترل سیستم را به S0 () بازگردانند. نحوه توزیع توکن در S8 در شکل ۴٫۱۱ آمده است.
شکل ۴٫۱۱٫ نحوه توزیع توکن در وضعیت S8
لازم به ذکر است که مفهوم S (State) در نرم افزار مدل سازی PIPE، متناظر با مفهوم M (Marking) یا همان “وضعیت” است که قبلا درمورد آن توضیح داده شده است.
با این تفسیر، می توان دریافت که دقیقا زمانی که پس از اجرا شدن T13 توکن در موقعیت P11 قرار می گیرد، سیستم دیگر قابل بازگشت به وضعیت اولیه نخواهد بود. به این ترتیب می توان دریافت که مدل ۴٫۷ دارای خاصیت Reversibility نمی باشد.

در مرحله آخر با شبیه سازی اجرای سیستم در چند مرحله متفاوت، نحوه توزیع توکن ها در شبکه را در حین اجرای سیستم بررسی می کنیم. برای این کار در هر مرحله، پنج بار مدل را از نقطه آغاز (P0) اجرا می کنیم و حداکثر ۱۰۰ اجرا بر روی گزارهای مدل انجام می دهیم. نتیجه به صورت شکل ۴٫۱۲ خواهد بود.
شکل ۴٫۱۲٫ شبیه سازی شبکه پتری شکل ۴٫۷
همانطور که دیده می شود توزیع توکن ها در موقعیت های شبکه به طور یکنواخت انجام شده است که این امر به دلیل یکسان بودن اولویت اجرای گزارهای سیستم است. با این حال تضمینی برای تکرار شدن این نتیجه در اجراهای بعدی وجود ندارد زیرا ممکن است با قرار گیری سیستم در موقعیت P9، گزار T13 اجرا شده و توکن از شبکه حذف شود. همچنین با اجرا شدن T4 و یا T7، همه گزارهای بعد از آنها (T6، T8 و …) امکان اجرا شدن نخواهند داشت. به همین دلیل بهتر است فرایند شبیه سازی را چندین بار تکرار کنیم تا حالات بیشتری از توزیع توکن ها در شبکه را ببینیم. نتیجه چهار اجرای مختلف از شبیه سازی مدل مذکور در شکل ۴٫۱۳ آمده است.
شکل ۴٫۱۳٫ چندین نمونه از شبیه سازی اجرای شبکه پتری
همانطور که دیده می شود، در اجرای دوم، تنها حلقه T0، T1 اجرا شده اند و در مواقعی نیز با اجرای T11 و T12 سیستم به وضعیت بن بست رسیده است. در اجرای سوم، با اجرا شدن T4 امکان قرارگیری توکن در P4 تا P7 از بین رفته است. و در نهایت در اجرای چهارم از شبیه سازی، با اجرای T11، هیچ توکنی در موقعیت های P2 تا P7 قرار نمی گیرد. البته باید توجه داشت که هر یک از این مرحله ها با اجرای پنج مرتبه این مدل به دست آمده اند.
در صورت تغییر اولویت اجرای گزارها در سیستم می توان میزان حضور توکن را در موقعیت ها تغییر داد. اما این تغییر در اولویت باید بر مبنای یک الگوی قابل تعریف باشد.

بررسی نحوه کار سرویس Fault Tolerance
سرویس Fault Tolerance (FT) به منظور ایجاد اطمینان از همیشه در دسترس بودن ماشین های مجازی حیاتی که بر روی میزبانان در حال کار هستند طراحی شده است. این میزبانان در حال سرویس دادن به ماشین های خود از طریق ESX هستند. سرویس FT سطح بالاتری از دسترس پذیری را نسبت به سرویس HA فراهم می کند به این معنی که مدت زمان خرابی سیستم در هنگام استفاده از این شیوه بسیار کاهش می یابد.
در ادامه این بخش به بررسی ساختار فنی FT و نحوه سرویس دهی آن می پردازیم ]۶۱[.

تشریح ساختار سرویس Fault Tolerance
سرویس FT به کمک ایجاد و نگهداری یک ماشین مجازی ثانویه، امکان دسترسی پذیری دائمی را برای ماشین های مجازی مورد نظر به وجود می آورد. این کپی ثانویه از ماشین مجازی اصلی کاملا همسان با ماشین اولیه بوده و مانند آن همواره در حال اجرا و در دسترس است. ماشین ثانویه همیشه آماده جایگزین شدن به جای ماشین اولیه در صورت بروز هرگونه اختلال برای نمونه اصلی است.
مدیر سیستم می تواند این امکان را برای ماشین های مجازی حساس و حیاتی که همیشه باید در حال سرویس دهی باشند راه اندازی نماید. نسخه کپی شده ماشین اصلی که ماشین ثانویه خوانده می شود توسط سرویس FT روی میزبانی متفاوت با میزبان ماشین اصلی ایجاد شده و به موازات ماشین اصلی کار می کند. سرویس VMware vLockstep تمام ورودی ها و اتفاقات در حال وقوع روی ماشین اصلی را ضبط کرده و برای ماشین ثانویه می فرستد. با این اطلاعات ماشین ثانویه قدم به قدم مطابق ماشین اولیه دستورات را اجرا می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:19:00 ق.ظ ]




* می شد به جای سیلی آبدار یک مشت آب زد به صورت این مصفّا.(همان)

    1. کاربرد جملات کوتاه و خبری: استفاده از چنین جملاتی خواننده را از احساس ملال و دلزدگی باز میدارد.

* «مادر: یه بشقاب بکش بذار کنار مادر، غلامرضا نصف شب گشنهش میشه. تُنگم آب کن واسه جلال الدین، برای محمد ابراهیم ام زیر سیگاری بذار. مراقب باش ماه منیر حکماً قرصشو بخوره، بیخوابی نزنه به سرش. ببینین این داداشتون هم چی میخواد مهیا کنین. سر شب بخوابین بچه ها که فردا بتونین زود پاشین، فردا خیلی کار دارین.» ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۴۸)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

* «ماه طلعت: داداش من الان پیش مادرم، خونه سالمندان. این دوشنبه باید یه کاری بکنیم که بتونیم پیش از ظهر بیائیم. حال مادر خوب نیست. منم دست تنهام. اثاثشم تحویل دادن. ماشین لازمه. خواسته ببریمش خونه. داداش، بمیرم الهی، هیچوقت فکر همچین روزی رو نمی کردم. یه جوری برسون خودتو.» ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۰۲)
* «مهین: گوشت و میوه و نون خریدم. کارمون شده پُر و خالی کردن یخچال. شام شنیتسل مرغ داریم. منشی دکتر آزادی یه هفته میخواد بره دریا. ماهیتابه رو تا گلو روغن نکن، کافیه تا ماهیتابه چرب شه. از فردا بعد از ظهر هم میرم مطب دکتر. واسه یه شنیتسل یه خروار ظرف کثیف نکنی، مایع ظرفشویی گیر نمیاد. حقوق یه ماه دختره رو واسه یه هفته مرخصیاش گرفتم. باز که کتاب تازه خریدی. بالاخره نگفتی آخر کلیدر چی شد….» ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۰۳)
از جمله ویژگیهای سبکی فیلمنامهی «مادر» در حوزهی بلاغی، عبارتند از:

    1. جملات و عبارات آهنگین:

* «مادر: این ناخدای جوان، یادگار عهد تبعید پدرتونه. هرچه پدر در خاک تبعید اسارت کشید، پسر مرد ِ دریا شد و آزاده. بعد از تمرد پدرتون از حکم تیر در قضیه ی مسجد گوهرشاد، چهل سال پیش از این، شبی بر خلاف همچین شبهای گرم تابستون، چله زمستون، پدرتونو به بهانه حموم بردن، به خونه آوردن.» (مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۱۷)
* «جلال الدین: عشق سپر بلاست. مادر نگاه عاشقا رو داره امروز، و امشب امید دیدار یار.» (مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۴۲)
* «محمدابراهیم: آبلیموی حال برت رفت پیشواز بهار نارنج کیجا، آبجیخانوم مرباش. ترنجبین بانو! هل وگلابم میزائیدی حریف هفت بیجارت نمیشد. لو لو خور خوره منو میخوره. لولو خور … سنجد، دَهن مَهن کُلون مُولون. سهره مهره یه دوجین بچه میزاد یکیش میشه بلبل. ننه ما کت سهره رو بست و زایید گل و بلبل، …آخ زو. به به چه تخم و ترکه ای، ترنجبین بانو. مام دولتی سر دائیمون شدیم روده پاک کن. والّا یه هله هولهای میشدیم از این قماش. قره قوروتی، بامیه ای، کمپوت ممپوت.» ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۱۰-۱۱۰۹)
۲- استفاده از تشبیهات ناب: هرچند نویسنده اغلب، روایات خود را به زبانی ساده نقل میکند، اما گاه برای جلب توجه مخاطب، به زبانآوری و صنعتگری و آرایش کلام میپردازد و مقهور علاقهی شخصی خود، یعنی لفاظیهای ادیبانه میشود. بهترین مثال برای این ادّعا استفاده از تشبیهات ناب و زیبایی است که به صورتهای مختلف، اعم از تشبیه مفصّل، استعاره، اضافهی تشبیهی در برخی قسمتهای متن به کار رفته است که برای هر کدام مثال میآوریم:
اضافه ی تشبیهی:
* جلال الدین: این تنبور محبت، زخمه اش نوازشه نه سیلی. ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۱۵)
* به خاطر شکوه یک شوهر و عزت زنانهی من،پشت ابر غرور پنهان بود.( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۲۱)
* تورآرامش بود برای یک روح عاصی. .( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۴۰)
تشبیه مفصّل:
* ماه منیر،نوپا بود. نازک تن مثل پنبه .( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۲۱)
تشبیه مرسل:
* حال و وضع ترنجبین بانو، عینهو وقت اضافی بازی فیناله.( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۱۳)
استعاره:
* خورشید دم غروب، آفتاب صلات ظهر نمیشه. مهتابی اضطراریه، دوساعته باطریش سست. ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۱۳)
خورشید دم غروب و مهتابی اضطراری: استعاره از مادر است که لحظه های پایانی عمر خود را سپری میکند.
استعاره مکنیه:
* گیرم اینجور وجودا موتورشون رولزرویسه، تخته گازم نرفتن، سربالایی زندگی. دینامشون وصله به برق توکل. ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۱۳)
در این عبارت ویژگیهای خودرو، نظیر «تخته گاز رفتن»، «دینام» و «موتور» به انسان وام داده شده است.
«دلشدگان»
فیلم «دلشدگان» با کارگردانی، نویسندگی و طراحی صحنه و لباس «علی حاتمی» ساخته شده است. علی حاتمی این فیلم را به مناسبت هزارۀ باربد تهیه و آن را به عنوان سپاسی از سوی خود به استادان موسیقی ایران تقدیم کرد.
بازیگران توانایی چون «جلال مقدم» (عیسی خان وزیر)، «اکبر عبدی» (آقا فرج بوسلیکی)، «امین تارخ» (طاهر خان بحر نور)، «سعید پورصمیمی» (ناصر خان دیلمان)، «فرامرز صدیقی» (استاد دلنواز)، «فتحعلی اویسی» (موسیو ژولی)، «رقیه چهره آزاد» (دایه)، «شهلا ریاحی» (همسر استاد دلنواز) و «لیلا حاتمی»، تنها فرزند زنده یاد علی حاتمی، در نقش لیلا، نقش آفرینی کرده اند.
فیلم «دلشدگان» به صورت رنگی و به مدت زمان ۹۱ دقیقه، در ششم آبان ماه سال ۱۳۷۱ در سینماهای «آزادی»، «مرکزی»، «آفریقا»، «سبز فایل»، «فرهنگ»، «مراد»، «سعدی»، «شاهد»، «البرز»، «سایه»، «حافظ» و «ستاره» به نمایش در آمد.
«خلاصهی داستان»
در دورهی سلطنت «احمد شاه قاجار»، تنی چند از نوازندگان چیرهدست و علاقمند به موسیقی، بنابر طرح پیشنهادی فردی موسوم به «موسیو ژولی»، به فرنگ اعزام میشوند تا هنر خود را بر روی صفحهی گرامافون ثبت کنند. اما در این سفر مشکلات و موانعی به میان میآید؛ کمپانی خارجی با سفارت ایران دچار اختلاف میشود و امکانات مالی خود را از اعضای گروه دریغ میکند و سرپرست گروه، «استاد دلنواز»، برای تأمین مخارج ضبط موسیقی، خانهاش را به فروش میگذارد، خوانندهی گروه، «طاهر خان»، دل در گرو عشق شاهزادهخانم ترکی میبندد و پس از چندی بر اثر بیماری سل در میگذرد. اما با همهی این مشکلات، گروه موفق میشود مأموریت خود را به پایان برساند. در هنگام بازگشت، به غیر از نوازندهی سنتور که به قصد آموختن موسیقی علمی در آنجا میماند، سایر اعضا، همراه با جنازهی «طاهر»، با دلی آزرده به وطن بازمیگردند.
«تحلیل ساختاری روایت»
طرح نقش های فیلمنامهی دلشدگان:
زمینه: دربار قاجار بنابر طرح پیشنهادی فردی فرانسوی موسوم به «موسیو ژولی»، تصمیم میگیرد تنی چند از نوابغ موسیقی ایران را به پاریس اعزام کند تا هنر موسیقی سنتی خود را بر روی صفحهی گرامافون جاودان کنند.
پاره یکم- نقش صفر (وضعیت آغازین): دربار تصمیم میگیرد که استاد سرآمدی که غیر وابسته به دربار باشد، گروه نوازنده را جمعآوری کند.
نقش۱. «میرزا محمود خان مهندس»، «استاد دلنواز» را برای رهبری و عهده گیری مسئولیت گروه انتخاب میکند.
نقش۲. «استاد دلنواز» پیشنهاد «میرزا محمود مهندس» را میپذیرد.
نقش۳. «استاد دلنواز»، «ناصر خان دیلمان» را به عنوان نوازندهی کمانچه، «خسرو خان رهاوی» را به عنوان نوازندهی سنتور، «عیسی خان وزیر» را برای نواختن تنبک و «طاهر خان بحرنور» را به عنوان خوانندهی گروه انتخاب میکند.
نقش۴. «عیسی خان وزیر» به دلیل وظایف فراوان وزارت از سفر معذور میشود.
نقش۵. «عیسی خان»، شاگرد خود، «فرج بوسلیکی»، را به جای خود پیشنهاد میدهد.
نقش۶. «استاد دلنواز» پیشنهاد «عیسی خان» را میپذیرد و به سراغ «فرج بوسلیکی» میرود.
نقش۷. «آقا فرج» در ابتدا قصد دارد هنرمندی خود را پنهان کند، ولی سرانجام میپذیرد.
نقش صفر صفر: گروه آمادهی سفر میشوند.
پارهی دوم: بازگویی به اختصار: هریک از اعضای گروه از خانواده و عزیزان خود خداحافظی میکنند و عازم سفر میشوند.
پارهی سوم- نقش صفر: اعضای گروه به فرانسه میرسند و در سفارتخانه به انتظار سفیر کبیر ایران مینشینند.
نقش۱. «میرزا محمود مهندس»، یکایک اعضای گروه را به سفیر کبیر معرفی میکند.
نقش۲. سفیر کبیر برای آنها آرزوی موفقیت کرده و خداحافظی میکند.
نقش۳. اعضای گروه با کالسکه به هتلی میروند و در آنجا اقامت میکنند.
پارهی چهارم- نقش صفر: «موسیو ژولی» عهد خود مبنی بر تأمین مخارج گروه نوازنده را میشکند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:19:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم