در سودان موضوع دین برای مردم و اطرافیانم جذابیت ندارد که با آنها بحث کنم .

بی تفاوتی مذهبی

ریشه اختلافات بین مسلمانان فقط وهابیون هستند، شیعه و اهل سنت با یکدیگر هیچ مشکلی ندارند.و وهابیت هر دو گروه را می کشد.

دیدگاه سیاسی

اصلا اختلافات شدید مذهبی وجود ندارد فقط وهابیت است که اختلافات را بزرگ می کند.

دیدگاه فرهنگی

اختلاف مذهبی شدید نیست که ما بخواهیم برای آن راه حلی پیدا کنیم مسئله دشمن خارجی است.

تفکر سیاسی

مسلمانان فقط به مشترکات فکر کنند و در جلوی دشمنان وحدت داشته باشد همه چیز درست می شود.

همگرایی مذهبی

۴-۲- کدگذاری محوری
در این مرحله مقولات فرعی تر به دست آمده از کد گذاری باز به مقولات اصلی تر مرتبط گردید.
در کد گذاری محوری، مفاهیم به دست آمده از کدگذاری باز که پس از حذف مفاهیم مشابه و متداخل جمعا ۴۰۹ مفهوم در هشت محور اصلی بدست آمدند . محورهای مورد تاکید در داده ها عبارتند از: ۱.سطح تحصیلات ، ۲.اقتصاد، ۳.سیاست، ۴.جامعه و دین، ۵.تبلیغ دین، ۶. علت اختلافات مذهبی، ۷. برداشت از آموزه های دین و ۸. مدارا در حوزه دین بر اساس الگوی پارادایمی کشف و ایجاد گردیدند .
در نهایت داده های هر هشت محور با یکدیگر مقایسه گردیدند ، که از این مقایسه های کلی هشت مقوله هسته ای بدست آمد .که شامل مقولات ذیل می شوند:
۱.سطح دانش( سواد) ۲.بی تاثیری اقتصاد ۳.عدالت در رفتار حکومت با مذاهب فعال ۴.جامعه کثرت گرا ۵. همگرایی در تبلیغ ۶.تعصب ورزی دینی۷. مذهب اخلاق محور و۸. صلح طلبی
مقولات بدست آمده که برایند کلیت انتزاعی مفاهیمی است که از داده های گرداوری شده است و در وهله اول بیانگر نوع مفاهیم و دریافت هایی است که ساختار ذهنی مشارکت کنندگان را تشکیل داده و در قدم دوم این ساختار ذهنی[۵۵] خود میانجی بین موضوعاتی است که در زیست جهان روی میدهد و درک افراد از این موضوعات و سوم در نهایت این درک و تفسیر صورت گرفته موجب کنش افراد می شود.
در ادامه نحوه و علت استخراج هریک از مقولات هسته و معنای این مقولات تشریح می گردد.
۴-۲-۱ سطح دانش
سطح دانش و سواد بعنوان یکی از عناصر تشکیل دهنده نظام فرهنگی در هر جامعهای مورد سنجش قرار می گیرد، سطح دانش یک مقوله بسیار انتزاعی است که در جامعه به صورت های گوناگون و بسیار متنوعی از انواع دانش ها منعکس می گردد. اولین ملاک تعیین سطح دانش یک جامعه مشخص نمودن درصد افراد دارای مدرک تحصیلی و افراد فاقد مدرک می باشد که این استاندارد اگر چه در بیشتر تحقیقات امری پذیرفته شده است ولی در موضوع مورد بررسی ما از جوامع با سطح تحصیلات بسیار پایین مانند مالاوی، ماداداسگار و سودان فاقد اعتبار ارزیابی گردد، زیرا همانطور که از داده ها افراد مشارکت کننده در این تحقیق بدست آمد است علارغم سطح تحصیلات بسیار پایین در این جوامع و وجود نهادهای تبلیغی ادیان مختلف در این کشورها، اختلافات خاصی میان پیروان ادیان مختلف و یا میان نهادهای تبلیغی ادیان مختلف ظهور نکرده است، ولی مقوله تاثیر گذار بر روحیه مدارای دینی که از مفاهیم این تحقیق بدست آمده سطح دانش افراد نسبت به عقاید دیگر ادیان و مذاهب می باشد.
برای افزایش روحیه مدارای دینی در انسان لازم است هرچه سطح اطلاعات او نسبت به آموزه های دین و مذهب خود بالاتر باشد، به همان نسبت سطح اطلاعات او از ادیان و مذاهب دیگر نیز بیشتر باشد شناخت نقاط مشترک بین ادیان و مذاهب باعث کم رنگ شدن جزم گرایی دینی خشک در افراد می شود.
یکی از سوالات تحقیق به موضوع آزادی و یا محدودیت تبلیغ ادیان و مذاهب ارتباط داشت ،که همگی شرکت کنندگان در مصاحبه ها معتقد به لزوم آزادی تبلیغ ادیان و مذاهب و همچنین لزوم بستر عادلانه برای تبلیغ تمامی مذاهب و ادیان. زیرا این موضوع را باعث پایین آمدن حساسیت، پاسخ به شبهات و سوالات و در نتیجه افزایش روحیه مدارای دینی می دانستند.یکی از پاسخگویان از کشور پاکستان منطقه کرهات که درگیر جنگ سخت مذهبی است اینگونه عنوان می دارد: (اصولاً گروه های تکفیری با تبلیغ دروغ عقاید شیعه از جمله عدم قبول قران از جانب شیعیان و یا پرستش خاندان پیامبر به جای پرستش الله افراد عامی منطقه را علیه ما میشورانند. از مثالهای که ایشان عنوان کردند ماجرای اسارت یکی از دوستان ایشان در یکی از شورش های گروه ها به محله اینشان است. دوست ایشان اینگونه خاطره خود را شرح می دهد.بعد از اسارت من را محوطه باز نگه داری میکردند و هر چند ساعت یکبار شروع به آزار جسمانی میکردند، و همزمان با شکنجه من شخص شکنجه گر آیاتی از سوره یاسین تلاوت میکرد، یکباره من هم به فکرم رسید قران بخوانم به محض شروع تلاوت قران توسط من شکنجهگر، ضربات را متوقف کرده به حالت پرخاش به مافوق خود گفت این شخص قران میخواند، و مابقی اعضای گروه نیز به حمایت از او علیه مافوق خود اعتراض نمودند، شخص مافوق اگر چه سعی در آرام کردن انها داشت ولی دیگر نتوانست آنها را به شکنجه من مجبور کند و پس از چند روز نیز من آزاد شدم.
۴-۲-۲ بی تاثیری اقتصاد
از دیدگاه مارکسیست ها ی اقتصادی، ساختار اقتصادی زیربنای ساختارهای دیگر از جمله فرهنگ و سیاست می باشد با توجه به این نظریه، سوال مطرح شده این است که افرادی که در جوامع توسعه نیافته اقتصادی زندگی می کنند با چه میزان از وسعت نظری به عقاید پیروان سایر ادیان و مذاهب نگاه می کنند؟ آیا میتوان گفت که کسانی که در کشورهای توسعه یافته هستند از دیدگاه لیبرال تری نسبت به مقوله دین و مذهب دارندو نظر روشن تری در حمایت از پلورالیسم دینی می کنند؟
از تحلیل اطلاعات به دست آمده حاصل از هر دو گروه مشارکت کنندگان که گروه اول مربوط به کشورهای توسعه یافته نظیر کانادا، آلمان، دانمارک و استرالیا بود و گروه دوم مربوط به کشورهای توسعه نیافته شامل کشورهای سودان، ماداداسگار و مالاوی بود، مفاهیم و مقولات استخراج شده نشان دهنده سطح تقریبا برابری از نظرات مربوط به اخلاق گرایی و تفکر کثرت گرایی دینی است، و شاید بتوان با بررسی عمیق تر از روش های دیگر گرداوری اطلاعات مفاهیم صلح طلبی بیشتری را از داده های مربوط به گروه مشارکت کنندگان کشورهای توسعه نیافته نسبت به گروه مشارکت کنندگان گروه کشورهای توسعه یافته استخراج کرد.برای مثال در پرسشی که در مصاحبه با یک تبعه کشور ماداداسگار صورت پذیرفت در پاسخ به این سوال که حد مدارا با پیروان مذاهب دیگر کجاست عنوان داشت: (مدارا حد ندارد). و در پاسخ سوالی که اگر پیروان مذاهب به ما حمله نظامی کردند چه باید کرد؟ این عبارات را بیان داشت: (عقب نشینی می کنیم و در موقعیت مناسب با آنها استدلال و گفتگو می کنیم). که این مورد حد اعلای صلح طلبی را نشان می دهد و سند دوم مربوط میشود به یک عبارت از تبعه کشور مالاوی که نظرش راجع به مسئولیت ما نسبت به پیروان مذاهب غیر حق این چنین عنوان کرد: (چون اساس زندگی محبت است و ما دوست دارم به دیگران محبت کنیم و آنها را در شادی ها و زیبایی های خودمان شریک کنیم ، پس ما وظیفه داریم که دیگران را به دین حق دعوت کنیم). این عبارت در کلیت نگری با دیگر مفاهیم استخراج شده از مصاحبه ایشان دقیقا این بازنمود یک دیدگاه خاص بر اساس عواطف انسانی و بالاخص محبت به مقوله دین و مذهب است.
۴-۲-۳ عدالت در تعامل ساختار سیاسی با مذاهب فعال در جامعه
از دیدگاه پارادایم تفسیری – ساختی تعاملات انسان با محیط پیرامون بر دو گونه است، اولاً انسان از محیط که مجموعه ایست از ساختارهای فرافردی سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تاثیر می پذیرد و سپس خود بنابر تفسیر که خود دارد به تولید و بازتولید این ساختارها میپردازد. یکی از ساختارهای تاثیر گذار بر زندگی انسان در هر جامعه ای ساختار سیاسی است. نوع نگرش افرادی که به عنوان فعالان مذهبی تحت آموزش های سیستماتیک قرار می گیرند در مورد ساختار سیاسی و رابطه آن با نهادهای مذهبی میتواند بیانگر نحوه جهتگیری رفتاری ایشان در آینده نسبت به مقوله حکومت و سیاست باشد، بنابراین این موضوع مورد بررسی قرار گیرد که افراد مشارکت کننده چه دیدگاهی نسبت به مقوله حکومت و سیاست دارند و میزان، شدت و جهت رابطه میان این دو مقوله از نظر ایشان چگونه است؟ آیا نیازی به کنش سیاسی در جهت تحقق اهداف مذهبی می بینند یا خیر؟ بنابراین تاثیری ساختار سیاسی حاکم بر هر منطقه بر روی روحیه مدارای افراد مطمع نظر قرار گرفت.و این سوال مطرح گردید که آیا نگرش کسانی که تحت حاکمیت حکومتهای ایدئولژیک قرار دارند نسبت به مقوله اعتقادات مذهبی پیروان سایر ادیان بستهتراست؟
تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه ها، جهت گیری تاثیر ساختار سیاسی بر نگرش نسبت به عقاید مخالف را از نوع نظام سیاسی به سمت نحوه عملکرد نظام سیاسی تغییر داد.به عبارتی اکثر شرکت کنندگان در مصاحبه چه مشارکت کنندگان از کشورهای ایدئولژیک مانند پاکستان و چه از کشورهایی با حکومت غیر ائدولژیک در قالب عبارات شبیه به هم بیان داشتند که نوع حکومت تاثیر بر دیدگاه افراد مختلف نسبت به مذاهب و ادیان دیگر نمی گذارد، بلکه نوع عملکرد ساختار سیاسی در پشتیبانی علنی و یا غیر علنی از یک مذهب خاص و سو گیری تبلیغی به سمت آن مذهب باعث به وجود آمدن خشم پنهان در میان پیروان سایر مذاهب می گردد.ولی اگر حکومت ائدولژیک هم باشد و علنا یک دین یا مذهب را تبلیغ کند ولی عدالت را برای پیروان سایر مذاهب و یا ادیان اجرا نماید سطح تعامل پیروان تمامی مذاهب گسترش می یابد و نقض این قضیه نیز صادق است.آنچه ازدیدگاه مشارکت کنندگان اهمیت ویژه دارد عدالت در تعامل حکومت و مذاهب و ادیان گوناگون است.
مثال نقض این قضیه توسط مشارکت کننده از کشور استرالیا بدین گونه عنوان (دولت استرالیا علارغم ظاهر بی تفاوت نسب به تمامی ادیان و مذاهب موجود در کشور و برقراری آزادی مذهبی برای تبلیغ تمامی ادیان و مذاهب، ولی با همکاری با گروه های تکفیری در واردات اسلحه برای پیروان این گروه ها عملا موجبات ناراحتی گروه های دیگر را به وجود آورده که این خود اختلافات میان مسلمانان ساکنان شهر سیدنی را عمق بخشیده است، و این در حالی موضع رسمی و اعلام شده دولت در قبال ادیان و مذاهب موجود بیطرفی کامل و حمایت از تمامی ادیان و مذاهب به صورت یکسان است.
۴-۲-۴ متعین های ساختاری
متعینهای ساختاری آن دسته از شرایط سطح کلان هستند که به شکلی گسترده در جامعه وجود داشته و به صورت ساختارهای فرافردی درآمده اند.پلورالیسم یا کثرت گرایی به عنوان یکی از مهمترین مقوله هایی که بسیار از اطلاعات بدست آمده از مصاحبه ها و بررسی ها ما را به سمت آن هدایت می کرد.
تَکَثُّرگَرایی یا پلورالیسم، ابعاد و صور مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، فلسفی و دینی دارد که هر یک معنای ویژه خود را دارد ولی به طور کلی، تکثرگرایی به معنی پذیرش تنوع در عقاید و بها دادن به آن با وجود علم به وجود حقیقت برتر است.
تعریفی که امروزه از کثرت گرایی دینی ارائه می شود عبارت است از تبیین این مفهوم که حقیقت مطلق و نجات و رستگاری را منحصر در یک دین و مذهب و پیروی از یک شریعت و آئین ندانیم بلکه معتقد شویم که حقیقت مطلق، مشترک میان همه ادیان است. و ادیان مذاهب، شریعتها و آیینهای مختلف، جلوه‌های گوناگون حق مطلق‌اند و در نتیجه همه ادیان و مذاهب، به نجات دست می‌یابند. هر شخص با اعتقادات خاص خود و با انجام عمل صالح خداوند به او پاداش میدهد. (تایید و یا رد این نظریه در حوزه علوم دینی است و ما فقط به عنوان یک دیدگاه موثر بر جوامع امروزی آن را بیان کرده ایم ). طبیعتا نهادینه شدن نگرش پلورالیسم در کنشگران جامعه باعث افزایش سطح مدارا می شود. اما نگاه کثرت گرا که در تمامی مصاحبه ها افراد به صورتهای مختلف به آن اشاره داشتند نوع نگاهی است که می گوید باید به تنوع افکار احترام گذاشت هر چند درست نباشد.وجود این دیدگاه در کنشگران باعث افزایش سطح مدارا در ایشان می گردد. در نگاه جامع به تمامی جملات و عبارات عنوان شده در طول هریک از مصاحبه ها انعکاس وجود چنین دیدگاهی به وضوح قابل مشاهده است.برای روشن شدن موضوع به مقایسه عباراتی می پردازیم که از مشارکت کننده شهر کرهات پاکستان به دست آمده که با تجربه خشونت مذهبی پرورش یافته اند و از سویی یا مشارکت کننده کانادایی که علارغم زندگی در یک خانواده کاتولیک متعصب دیدگاه های متفاوتی نسبت به پیروان ادیان دیگر دارد.
در عبارت های عنوان شده توسط مشارکت کننده از شهر کرهات علت تمام اختلافات مذهبی فقط گروه تکفیری عنوان میشود، روابط با پیروان سایر ادیان محدود است و به تبلیغ از زاویه کنش عاطفی (تعصب مذهبی) نگاه میکند و راه سعادت اخروی و دنیوی فقط مذهب تشیع عنوان می گردد.
ولی در عبارتهای استفاده شده توسط مشارکت کننده تبعه کشور کانادا.علت اختلافات از سه جنبه تحلیل می شود اول گروه تکفیری، دوم خود شیعیان و سوم دشمن خارجی، علارغم پرورش در خانواده معتقد کاتولیک ولی با بیان اینکه مذهب در روابط ما تاثیری ندارد به گستردگی ارتباط با پیروان مذاهب و ادیان می پردازد.در مسئله تبلیغ مذهبی به لزوم آزادی انتقال اطلاعات و عقاید تاکید خاص دارد و راه سعادت اخروی را عمل صالح میداند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...