ویژگی‌های افراد باعزت نفس بالا و پایین

اکثر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس (ارزیابی مثبت از خود) را به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی- اجتماعی افراد می دانند. این باور گسترش یافته و دارای تاریخچه طولانی نیز هست. ابتدا روان‌شناسان و جامعه شناسان از جمله: ویلیام جیمز، هربرت میت و چارلز کولی بر اهمیت عزت نفس مثبت تأکید داشتند، چند سال بعد نئو فرویدیها چون: سالیبان و هورنی خودپنداره را در نظریه های شخصیتی شان وارد کردند سال‌ها بعد روان‌شناسان نظریه ها را با کارهای تجربی در هم آمیختند و نتیجه گرفتند که عزت نفس (ارزیابی مثبت از خود) با شادکامی[۹۱] و کارکرد مفید[۹۲] فرد رابطه‌ای متقابل دارند. برای مثال افسردگی را به یک سبک شناختی که مشتمل بر ارزیابی‌های شدیداًً منفی و انتقادی فرد از خود است ارتباط داده‌اند. از آنجا که عزت نفس کودک زمینه و اساس ادراک وی از تجارب زندگی را فراهم می‌سازد، دارای ارزش ویژه‌ای است. شایستگی عاطفی- اجتماعی که از خود ارزیابی مثبت منتج می‌شوند می‌توانند به عنوان سپر یا نیرویی در مقابل مشکلات خطیر آینده به کودک کمک کنند. شاهد این مدعا راهنمای تشخیصی آماری بیماری روانی DSMIV (انجمن روان پزشکان آمریکا ۱۹۸۷) است که از عزت نفس پایین به عنوان نشانگان مرضی چند اختلال کودکی[۹۳] نام برده است. دو مثال متفاوت از این اختلال، یکی اختلال کمبود توجه است که با بی توجهی و تکآن‌های بودن (این کودکان معمولاً بیش فعال نامیده می‌شوند) مشخص می‌شود و دیگری اختلال اجتنابی، شکل شدیدی از اضطراب اجتماعی است. به نظر می‌رسد که عزت نفس بالا تا حدودی می‌تواند مسائل و مشکلات دوران کودکی را جبران نماید. کودکی که احساس خوبی ‌در مورد خودش دارد بهتر می‌تواند با مشکلات کنار بیاید، وی ممکن است به گونه‌ای با آن‌ ها مواجه شود که گویی هرگز مشکل عمده‌ای برایش به وجود نیامده است (بیابانگرد، ۱۳۷۳: ۲۵-۲۴).

بهره مندی ازعزت نفس علاوه برآن که جزئی از سلامت روانی محسوب می‌شود، با پیشرفت تحصیلی نیز مرتبط است. محققان بسیاری دریافته‌اند که بین عزت نفس مثبت و نمرات بالا در مدارس رابطه وجود دارد، این ارتباط حتی زمانی که کودکان خودشان را به عنوان دانش‌آموز ارزیابی می‌کنند بالاتر است که می‌توان آن را عزت نفس تحصیلی[۹۴] آن‌ ها نام نهاد. در اینجا نیز نمی‌توانیم تعیین کنیم که عزت نفس بالا عامل کسب نمرات خوب است و یا عکس؟ اما احتمالاٌ رابطه‌ متقابلی میان آن دو موجود است دیدگاه کودک ‌در مورد خویش و عملکرد تحصیلی اش یقیناً بر خود ارزیابی او تأثیر می‌گذارد، برعکس پدیده‌ای که به عنوان پیشگویی خود کامبخش نامیده می‌شود چنین بیان می‌کند که باورهای یک فرد ‌در مورد خودش حتی گاهی اوقات برخلاف توانایی‌های واقعی وی تأثیر زیادی بر عملکرد او در زمینه‌های مختلف زندگی و این که تا چه‌اندازه‌ای یک کار را خوب انجام دهد، به جای می‌گذارد. خلاصه ‌اینکه عزت نفس یک جنبه مهم در کارکرد یا کنش کلی کودک است و با زمینه‌های دیگری چون: سلامت روانی- اجتماعی و عملکرد تحصیلی وی در ارتباط است. شیوه تعاملی عزت نفس ‌به این صورت است که هم می‌تواند علت و هم معلول نوعی از عملکرد که در زمینه‌ی دیگری حاصل شده است باشد (همان: ۲۷-۲۶).

عزت نفس نازل معمولاً به ‌آسیب‌های روانی منجر می‌شود برای مثال ماکسول و بروس[۹۵] (۱۹۹۲) در پژوهشی روابط بین افسردگی، پرخاشگری[۹۶] و عزت نفس را در ۲۷ جوان بزهکار بررسی کردند آن‌ ها نشان دادند که روابط معناداری بین افسردگی و پرخاشگری با عزت نفس پایین وجود دارد(درانی وغلامعلی لواسانی، ۱۳۷۹).

ابعاد عزت نفس

کودکان در مراحلی از رشد تمایل دارند در زمینه‌هایی که برایشان ارزشمند است شبیه یکدیگر باشند؛ بخشی از این امر به علت ساختار زندگی کودکان است همه‌ آن‌ ها باید به مدرسه بروند بیشتر آنان در خانواده زندگی می‌کنند و بخشی به دلیل ویژگی‌های دوره های رشد آن‌هاست؛ آن‌ ها یاد می گیرند که با یکدیگر باشند و ظرفیت ها، تغییرات و ظواهر جسمانی خودشان را کشف نمایند. ‌بنابرین‏ بسیار مناسب است که عزت نفس کودکان و نوجوانان، در پنج زمینه‌ی اجتماعی، تحصیلی، خانوادگی، تصور جسمانی و عزت نفس کلی مورد بحث قرار گیرد.

زمینه‌ی اجتماعی

زمینه‌ی اجتماعی مشتمل بر عقاید کودک ‌در مورد خودش به عنوان یک دوست برای دیگران است (آیا کودکان دیگر او را دوست دارند؟ آیا افکار و عقاید او برای آن‌ ها ارزشمند است؟ آیا او را در فعالیت‌هایشان شرکت می‌دهند؟ آیا از ارتباط و تعامل با همسالان خود احساس رضایت می‌کند؟). به طور کلی کودکی که نیازهای اجتماعی اش برآورده شود، صرف نظر از این که چه مقدار از آن‌ ها با آداب و اصول مورد قبول ملی مطابقت دارد، احساس خوبی در این زمینه خواهد داشت.

زمینه‌ی تحصیلی

عزت نفس در زمینه‌ی تحصیلی مبتنی بر مقدار ارزشی است که کودک یا نوجوان به عنوان یک دانش‌آموز برای خود قائل است. ارزیابی پیشرفت و توانایی تحصیلی آسان نیست اما به طور کلی می‌توان گفت که اگر یک کودک پیشرفت تحصیلی خوبی با توجه به معیارهای مورد قبول جامعه داشته باشد که طبیعتاً این معیارها توسط خانواده، مدرسه، معلمان و دوستان شکل گرفته‌اند، از عزت نفس تحصیلی برخوردار است.

زمینه خانوادگی

عزت نفس خانوادگی از عقاید کودک ‌در مورد خودش به عنوان عضوی از خانواده سرچشمه می‌گیرد. کودکی که احساس می‌کند که عضو با ارزشی از خانواده است و از محبت و احترام ویژه والدین و همشیره ها برخوردار است، در این زمینه عزت نفس بالایی خواهد داشت.

زمینه‌ی تصور جسمانی

تصور جسمانی ترکیبی از ویژگی‌های جسمانی و توانایی‌های بدنی است. عزت نفس کودک در این زمینه بر اساس رضایت از وضعیت جسمانی و ویژگی‌های ظاهری قرار دارد. نوعاً دختران بیشتر به خصوصیات بدنی و پسران بیشتر به توانایی‌های جسمی (قدرت جسمانی) اهمیت می‌دهند در عین حال باید توجه داشت نقش‌هایی که کودکان در گذشته ‌داشته‌اند امروزه تغییر یافته است. خلاصه این که عزت نفس از تفاوت بین خود ادراک شده یا خودپنداره (یک نظر عینی از خود) و خود ایده‌آل (آنچه که فرد با ارزش می‌داند و می‌خواهد که دوست داشته باشد) نشأت می‌گیرد، به طوری که تفاوت و فاصله زیاد منجر به عزت نفس پایین می‌شود، در حالی که تفاوت و فاصله کم معمولاً حاکی از عزت نفس بالا است. این تناسب منطقی با توجه به انواع علایق و سعی و کوشش هایی که یک فرد در زمینه ‌های مختلف زندگی از خود نشان می‌دهد به وجود می‌آید. اگر ما علاقه مند به تغییر در عزت نفس شخصی باشیم، چندین کار می‌توانیم انجام دهیم:

اول: آن که می‌توانیم به زمینه‌های خاص، برای مثال زمینه‌های تحصیلی، خانوادگی و جز این ها که فرد در آن‌ ها با مشکل مواجه است، توجه کنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...