ازنظر این دانشمندان، کیفیت زندگی به کیفیت محیط‌زیست بستگی دارد. بنابراین، میزان تمامیت بوم‌شناختی پایدار و ظریفت جذب محیط‌زیست طبیعی به‌منظور تعیین عملکرد نظام اقتصادی کاملاً مشخص است. در این دیدگاه کاهش کیفیت محیط‌زیست اثر زیان‌آوری بر رفاه جامعه دارد. بنابراین توسعه پایدار را، می­توان حداکثر مقدار مصرف تعریف کرد که بدون کاهش در موارد زیر قابل حصول است: ۱) ارزش خالص ۲)کیفیت زیست‌محیطی ۳)ذخیره منابع تجدید پذیر(همان).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دیدگاه عدالت بین نسلی:
طرفداران این دیدگاه نسبت به دو دیدگاه پیشین، نظریات بسیار محدودکننده‌تری نسبت به توسعه پایدار دارند. آنان می­گویند که نرخ تخلیه­ی منابع طبیعی بسیار سریع و در تضاد با علایق نسل متولد نشده است. به‌این‌ترتیب، توسعه پایدار با محدودیت­های فوق‌العاده‌ای تعریف می­ شود و مبین آن است که ارزش خالص ذخیره منابع تجدید پذیر کاهش نمی‌یابد(همان).
دیدگاه توازن مواد :
بر اساس این دیدگاه توازن مواد مبتنی بر قوانین اول و دوم ترمو­دینامیک است که در آن محدودیت­های فیزیکی و اجتماعی در فعالیت­های اقتصادی شناسایی می­شوند. چون موادی که وارد نظام اقتصادی می­شوند، کاملاً از بین نمی‌روند، این رهیافت حاکی از استقلال یک اقتصاد ایستاست. در اقتصاد ایستا میزان موجودی مردم و ثروت فیزیکی ثابت است و در سطح مطلوب حفظ می­ شود، این دیدگاه اساساً در زمینه توانایی نوع انسان برای استخراج نامحدود انرژی و مواد از اکوسیستم جهانی، ایجاد تردید می­ کند. این نظریه فرض نئوکلاسیک را مبنی بر اینکه رشد درآمد منجر به افزایش رضایتمندی انسان می­ شود، نمی­پذیرد نظر پیروان این دیدگاه مشابه عقاید دانشمندان بوم‌شناس است. آنچه مسلم است به دلیل چندوجهی بودن مفهوم توسعه پایدار، پذیرش نظریات گوناگون از طرف مجامع علمی قابل‌تأمل است
از طرفی توسعه پایدار مدیریت بهره‌برداری بهینه و حفاظت از منابع کمیاب همراه با به‌کارگیری پیشرفت­های فناورانه در کلیه­ شئون تولیدی، اداری و انسانی می­باشد. به‌طوری‌که ضمن تأمین نیاز­های نسل کنونی، نیاز­های نسل آینده را به‌طور پایدار و رضایت بخشی تأمین می­نماید، چنین توسعه­ای بر سه محور اساسی تکیه دارد:
حفظ منابع کمیاب اعم از منابع طبیعی یا انسانی
رشد کمی و کیفی تولیدات اعم از صنعتی ، کشاورزی یا خدماتی
بهبود شرایط فرهنگی و اجتماعی و آزادی­های اساسی
در صورت مدیریت صحیح منابع همگام با تأمین فزاینده پایدار تولیدات با حفظ احترام، عزت‌نفس و کرامت انسان می­توان امیدوار بود که روند توسعه در یک جامعه اولاً پایدار خواهد بود، دوما آثار آن منتقل نخواهد شد، سوما نسل­های آینده و جوامع دیگر آن را در معرض فقر، بی­سوادی ، بیماری، تابعیت سیاسی و ورشکستگی اقتصادی قرار نخواهند داد (پردازی مقدم، ۱۳۸۶ : ۳۶).
ویژگی­های توسعه پایدار:
برای اینکه بتوان توسعه را، پایدار نامید، باید دارای چهار مشخصه باشد که عبارت‌اند از:
بهره­وری: درواقع یک معادله پویاست بین سیستم طبیعی و سیستم­های اجتماعی- اقتصادی که تولید غذا و دیگر امکانات را برای مردم تضمین می­ کند، بدون اینکه برای سیستم ضرری داشته باشد بهره­وری ظرفیت جامعه برای استفاده یا تغییر شکل سیستم­های طبیعی در تولید غذا با بازده بهینه را می­سنجد.
عدالت: یعنی ظرفیت جامعه در توزیع عادلانه فرصت­ها که ناشی از کاربرد یا تغییر سیستم­های طبیعی پیرامون هستند، مانند توزیع آنچه که از فرایند توسعه حاصل می­ شود. این اصطلاح در مورد توزیع ثروت در بین مردم نیز به کار می­رود.
انعطاف­پذیری: به ظرفیت جامعه در واکنش به فشار­های طبیعی یا تحمیلی یا ضربه­های ناگهانی گفته می­ شود، انعطاف­پذیری یعنی قابلیت سیستم برای ترمیم یا نگهداری سطح بهره­وری در بی‌نظمی‌های کوتاه یا طولانی‌مدت.
ثبات: یعنی ظرفیت جامعه در ادامه استفاده یا تغییر فرایند سیستم­های طبیعی بدون دگرگونی­های شدید (مولدان و بیلهارز، ۱۳۸۶ : ۳۸۶).
بر اساس گزارش برانتلند، توسعه زمانی موفق خواهد بود که ساختار آن بر مثلث زندگی تکیه کند که میان توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی (مشارکت مردم، گسترش و تعمیق دموکراسی و…)و حفظ محیط‌زیست توازن برقرار می­سازد. به گمان کمیسیون برانتلند یکی از دلایل بنیادین شکست تلاش­ها برای دستیابی به توسعه پایدار، گرایش به درگیر شدن در مناقشات طرفداران محیط‌زیست و صاحبان صنایع بوده است که به تأثیر فقر، نا­برابری و بیماری بر اکثریت مردم جهان بی­اعتنایی شده است (نوابخش، ۱۳۸۸ : ۳۱ ).
توسعه پایدار دارای چهاراصل اساسی به شرح زیر است:
حفاظت: که جهت اطمینان از حیات، تداوم پشتیبانی سامانه­های طبیعی از موجودات زنده موردنیاز است.
صلح و مساوات: زمانی به وجود آید که انسان­ها بتوانند با همدلی و همکاری در تعادل با همدیگر زندگی کنند و نیاز­های اساسی آن‌ها به شیوه­ای سالم و عادلانه تأمین گردد.
توسعه مناسب: که به معنی توانمند­سازی انسان­ها جهت حمایت بلندمدت از خود موردنیاز است. توسعه نامناسب روابط بین اقتصاد و دیگر سامانه­های موجود را به دست فراموشی می­سپارد.
مردم‌سالاری: که باعث می­ شود انسان­ها به‌صورت سالم و عادلانه قدرت اظهارنظر در مورد نحوه مدیریت مطلوب سامانه­های اقتصادی، اجتماعی و طبیعی را داشته باشند (علی بیگی، ۱۳۸۵ : ۱۲).
در امتداد اصول مطرح‌شده سیاست­های اصولی توسعه پایدار به گروه ­های زیر قابل‌تعمیم است:
به حداقل رساندن مصرف منابع تجدید ناپذیر (مانند سوخت­های فسیلی و منابع کانی).
پایدار ساختن مصرف منابع طبیعی تجدید ناپذیر (مانند آب­های زیرزمینی، خاک و گیاهان).
نگهداشت حد تولید ضایعات و آلودگی­ها در میزان ظرفیت جذب محلی و جهانی (مانند گازهای گلخانه­ای، مواد شیمیایی).
تأمین نیازهای پایه انسانی و اجتماعی مانند: دسترسی به ابزار معیشت، مشارکت، حق انتخاب محیط سالم، مسکن و… (پردازی مقدم،۱۳۸۶ : ۴۰).
به‌طورکلی در ارتباط با الویت موضوعات محیط‌زیست و با الویت اهداف اقتصادی و اجتماعی دیدگاه­ های مختلفی در زمینه مفهوم توسعه پایدار و پایداری وجود دارند که عبارت‌اند از:
دیدگاه پایداری ضعیف: در این نوع پایداری فرض بر این است که بین سرمایه‌های فیزیکی، فرهنگی و انسانی و حفظ ذخیره کل سرمایه ثابت قابلیت جانشینی کامل وجود دارد و بنابراین بقای آن مستلزم ذخیره کل سرمایه ثابت، طبیعی و انسانی است. در این فرض از توسعه پایدار محیط‌زیست یا سرمایه طبیعی را نمی­ توان به‌عنوان جزئی مستقل که نیازمند طرز نگرش و برخورد خاصی است، در نظر گرفت، بلکه محیط‌زیست نیز صرفاً شکل دیگری از سرمایه است. بنابراین آنچه که برای برقراری توسعه پایدار ضروری است، انتقال اندوخته سرمایه در حدی است که کمتر از موجودی فعلی نباشد برخی از محققان پیشنهاد کرده ­اند که از مفهوم پایداری ضعیف برای شکل دادن به قرارداد اجتماعی بین نسل­ها استفاده شود. در یک جمع‌بندی کلی در پایداری ضعیف رشد سرمایه‌داری با امور محیطی ترکیب می­ شود و بر این اساس اصول اقتصاد نئوکلاسیک تواند در حل مسائل محیطی به کار رود.
دیدگاه پایداری قوی: طبق این نوع برداشت از توسعه پایدار جایگزینی کامل بین اشکال مختلف سرمایه فرضیه معتبری نیست. برخی از اندوخته­ای سرمایه طبیعی را نمی­ توان با سرمایه ­های مصنوعی جایگزین کرد، زیرا که آن‌ها جزئی از سرمایه ­های بحرانی طبیعی قلمداد شده و به‌آسانی جایگزین شدنی نیستند. این دیدگاه موردتوجه طرفداران اقتصاد و طرفداران محیط‌زیست است. آن‌ها معتقدند که ارزش قبلی ساختار اکوسیستم در محاسبات اقتصادی به شمار نیامده است. در این دیدگاه تنها حفاظت از کل سرمایه کافی نیست، بلکه سرمایه طبیعی بحرانی نیز باید محافظت شود، چراکه حداقل برخی از سرمایه ­های طبیعی همان‌طور که گفته شد جایگزین نمی­شوند. این دیدگاه پایداری قوی، مرتبط با اصل احتیاط و ترکیبی از چند عامل است: عدم قطعیت در مورد عملکرد سیستم­ها و ارزش خدمات کلی آن‌ها، برگشت­ناپذیری در مبحث خسارت یا نابودی برخی منابع زیست‌محیطی، احساس بیزاری افراد از ضایعات هنگامی‌که فرآیندهای نابودی محیط‌زیست‌اند و بحران عدم قابلیت جایگزینی برخی از اجزای سرمایه ­های طبیعی. بنابراین اقتصاد و محیط‌زیست به میزان معینی قابل جداسازی هستند و این جدا­سازی از طریق تحول فنی و سرمایه ­گذاری در بازسازی محیط‌زیست در طرحی از رشد تعدیل‌شده انجام می­گیرد. مفهوم پایداری قوی هم در گزارش برونتلند و هم در راهبرد حفاظت از جهان به‌طور ضمنی وجود دارد.
بر اساس گزارش برونتلند، اگر لازم است­ نیازها بر ­مبنای پایداری تأمین شوند، باید پایه منابع طبیعی زمین حفظ شود و ارتقا پیدا کند و در راهبرد حفاظت جهان به حفظ فرایند­های بوم‌شناختی ضروری و نظام­های تأمین زندگی و بهره ­برداری پایدار از گونه­ ها و بوم نظام­ها اشاره می­ شود (ساسانپور ، ۱۳۹۰ :۸۲-۸۳ ).
راهبرد بوم شهر پایدار رویکرد خود را بر عناصر زیر قرار می­دهد:
جریان
نواحی
مشارکت­کنندگان
در فرایند بوم‌شناختی توسعه شهر پایدار رویکرد­های یادشده، بر ساختار و نهادینه شدن پایداری شهری تأثیر می­گذارند. رویکردهای یادشده ازاین‌قرارند:
جریان­ها: شهر به‌مثابه نوعی سیستم و نظام دارای مبانی، قلمرو و کارکردهای خاص خود است. در این نظام جریان­ها در تداوم­اند. شهر همچون سیستمی است که ورودی و خروجی تمام جریان­ها (فعالیت­ها، کارکرد­ها و مانند این­ها) است. این جریان­ها، حیات شهر را به منابع طبیعی مربوط می­سازند. جریان­های آب، انرژی، مواد خام، ترافیک، پیوند­ها و اتصالات درواقع پیوند­های توسعه بوم شهر پایدارند.
جریان آب: در بوم شهر پایدار هدف به حداقل رساندن نیاز به آب سالم و پاک، و تأثیر آن بر تقاضای آب(تقاضای کمتر) است. تقاضای کم­تر، مصرف کم­تر و جلوگیری از آلودگی آن از راهبردهای بهره­ گیری از جریان­های بوم شهر است.
انرژی: در این راهبرد هدف به کمینه رساندن کاربرد منابع انرژی تجدید ناپذیر و کاربرد منابع پایدار، مانند انرژی خورشیدی، انرژی باد، زمین‌گرمایی (ترمودینامیک) و بقایای گیاهی و جانوری است.
مواد خام :تولید مواد زائد جامد و فاضلاب در بوم شهرها باید به حداقل برسد. کاهش نیاز به پایان دادن مواد خام و معرفی باز چرخه و بازیافت مواد خام و فاضلاب، راهبرد جریان مواد خام است.
نواحی: نواحی و حوزه ها، جنبه­ های کیفی آشکار بوم‌شناختی دارند. این ویژگی­ها برای انسان­ها، گیاهان و جانوران حائز اهمیت است. گسترش کیفیت فضایی در بوم شهر پایدار، مانند تراکم­های بالا و پایین نواحی، در کیفیت و شرایط زیست مناسب برای جامعه انسانی و خانوار تأثیر به سزایی دارد. روابط حوزه ها و نواحی نیازمند بوم‌شناختی است.
مشارکت‌کنندگان: مردم، سازمان­ها و نهاد­های شهری تأثیر بارزی در کاربری شهری و نحوه استفاده از فضای شهری دارند. مشارکت مردم و حضور آن‌ها در عرصه ­های مختلف، پایداری بوم شهر را سامان می­بخشد. نهاد­های مردمی، نیروی محرکه­ای ورای موفقیت بوم شهردارند. شیوه ­های رفتاری آن‌ها و اینکه بوم شهر پاک و سرزنده با محیط‌زیست سالم ارتباط دارد نشانگر اهمیت کیفیت زندگی در بوم شهر پایدار است. آگاهی‌رسانی، مشارکت مردم و نهادها، مانع تأثیرات زیا نبار و تخریب زیست‌محیطی می­گردند. با سازمان دادن همایش­ها و سخنرانی­ها، می­توان مسائل و مشکلات طرح­های اجرایی را برطرف ساخت و یا به حداقل رساند. مشارکت مردم بر روند تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی‌ها و همچنین کیفیت اجرای طرح­ها و برنامه­ ها و بالاخره بر پایداری شهر تأثیر می­ گذارد (ارجمندنیا، ۱۳۷۹ :۲۹-۳۰).
صرافی به نقل از هاردوی[۵۲] مهم‌ترین سیاست­های راهبردی شهر پایدار از بعد بوم شناسانه به شرح زیر است:
به حداقل رساندن پیامدهای زیست‌محیطی منفی الگوهای تولید، توزیع و مصرف شهری برای ساکنان و منطقه آن
به حداقل رساندن مصارف منابع تجدید ناپذیر و جایگزین ساختن تدریجی آن‌ها با منابع تجدید شدنی
تنظیم بهره ­برداری از منابع تجدید شدنی، متناسب با نرخ بازتولید آن‌ها (صرافی، ۱۳۷۹: ۱۰-۹).
مهم­ترین ﺭﺍﻫﻜﺎﺭﻫﺎﻱ موردتوافق ﺍﻛﺜﺮﻳﺖ ﺻﺎﺣﺐ­ﻧﻈﺮﺍﻥ ﺩﺭ برنامه­ﺭﻳﺰﻱ ﻭ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺷـﻬﺮﻱ به‌سوی ﺷﻬﺮ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺭﺍ ﻣﻲ­ﺗﻮﺍﻥ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺯﻳﺮ ﺩﺍﻧﺴﺖ:
ﻛﺎﻫﺶ ﺍﺗﻜﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺭﻭ (به‌ویژه ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎﻱ ﺷـﺨﺼﻲ) ﺩﺭ جابجایی تلفیق ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ­ﺭﻳﺰﻱ ﻛﺎﺭﺑﺮﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ­ﺭﻳﺰﻱ ﺣﻤﻞ­ﻭ­ﻧﻘﻞ، ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻭ ﻣﻜﺎﻧﻲ ﺗﺮﺩﺩ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎﻱ ﺷﺨﺼﻲ، ﺍﻭﻟﻮﻳــﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﻣﺴﻴﺮ­ﻫﺎﻱ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﻭ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﻭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ (ﺑﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ)، ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺭﺍﻳﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﺎﺕ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ، ﻗﻴﻤﺖ­ﮔﺬﺍﺭﻱ ﺗﻮﻗﻔﮕﺎه­ها ﻭ ﺭﺍﻩ­ﻫﺎ ﻭ جز ­این­ها.
ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻓﺸﺮﺩﮔﻲ ﻛﺎﻟﺒﺪﻱ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺷﻬﺮﻱ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺗﺮﺍﻛﻢ ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ، ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻛﺎﻟﺒﺪﻱ شهر به ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻣﺘﺮﺍﻛﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﺧﻄﻮﻁ ﺳﺮﻳﻊ ﺣﻤﻞ­ﻭ­ﻧﻘﻞ ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ، ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﺮﺍﻛﺰ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺷﻬﺮﻱ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ کلان‌شهری ﺑﺎ ﺗﻨﺎﺳﺒﻲ ﺑﻴﻦ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻭ ﻓﺮﺻﺖ­ﻫﺎﻱ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻳﻚ، ﺭﻭﻱ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺑــﻪ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺩﻫﻜﺪﻩ شهری برای ﻣﺤﻠﻪ­ﻫﺎﻱ ﻣﺴﻜﻮﻧﻲ ﻭ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺧﺰﺵ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﻪ ﺣﻮﻣﻪ ﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻳن­ها.
حفاظت ﻭ ﺍﺣﻴﺎﻱ ﻧﻈﺎﻡ­ﻫﺎﻱ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﻭ منطقه ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺁﻥ: ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺩﺍﻻﻥ­ﻫﺎﻱ ﺳﺮﺍﺳﺮﻱ ﻭ ﺍﻱ ﻓﻀﺎﻱ ﺳﺒﺰ ﺑﺮﺍﻱ ﺯﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ، ﺣﻔﻆ ﺯﻣﻴﻦ­ﻫﺎﻱ ﻛﺸﺎﻭﺭﺯﻱ ﻭ باارزش ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺻﻨــﺪﻭﻕ ﻭ هیئت ﻣﺘﻮﻟﻴﺎﻥ ﺯﻣﻴﻦ، ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻛﻤﺮﺑﻨﺪﻫﺎﻱ ﺳﺒﺰ ﺩﻭﺭ ﻭﺍﺣﺪ­ﻫﺎﻱ ﻓﻀﺎﻳﻲ ﺷــﻬﺮ، ﻣﻤﻨﻮﻉ ﻭ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﻛﺮﺩﻥ ﻫﺮ­ﮔﻮﻧﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺭﻭﻱ ﺍﺭﺍﺿﻲ ﺁﺑﺨﻴﺰ ﻭ ﺣﺮﻳﻢ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ­ﻫﺎ ﻭ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﻧﻈﺎﻳﺮ ﺍﻳن­ها.
ﻛﺎﻫـﺶ ﻣﺼﺮﻑ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻭ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺁﻟﻮﺩﮔﻲ ﺩﺭ ﺷـﻬﺮ ﻭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺁﻥ: ﻫﺪﻑ­ﮔﺬﺍﺭﻱ ﺗﻘﻠﻴﻞ ﻣﻮﺍﺩ ﺯﺍﺋﺪ ﺟﺎﻣﺪ ﺑﻪ ﻧﺼﻒ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺩﻫﻪ، ﻭﺿﻊ ﻣﻘﺮﺭﺍﺕ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﻧﺮژﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ­ﻫﺎ ﻭ کارخانه‌ها، ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻭ ﺗﺮﻭﻳﺞ تأمین انرژی‌های تجدید پذیر ﻭ ﺑﻮﻣﻲ، ﻭﺿﻊ ﻣﻘﺮﺭﺍﺕ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺴﺘﻪ­ﺑﻨﺪﻱ ﻭ ﺟﻌﺒﻪ­ﻫﺎﻱ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺼﺮﻓﻲ عرضه‌شده ﺩﺭ ﺷﻬﺮ، ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ­ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻛﻴﺰﮔﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻮﺧﺖ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎ، ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﺑﺎﺯﻳﺎﻓﺖ ﺯﺑﺎﻟﻪ­ﻫﺎ ﻭ جز این­ها.
ﺑﻬﺒﻮﺩ زیست پذیری ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﺎﺕ ﺷﻬﺮﻱ: ﺟﻠــﺐ ﻣﺸــﺎﺭﻛﺖ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ﺷــﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍﻣــﻮﺭ ﻣﺤﻠﻲ، ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺗﻮﺍﻓﻖ­ﻫﺎﻱ ﻣﺪﻳﺮﻳﺘﻲ ﺑﻴﻦ ﺑﺨﺶ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻭ ﺧﺼﻮﺻﻲ، ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ­ﻫﺎﻱ ﻏﻴﺮ­ﺩﻭﻟﺘﻲ ﻭ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭﻱ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ­ﻫﺎ ﻭ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ آن‌ها، ﺍﻳﺠﺎﺩ ﮔﺮﻭﻩ­ﻫﺎﻱ ﻣﺤﻠﻲ ﺩﺍﻭﻃﻠﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺳﻮﺍﻧﺢ ﻃﺒﻴﻌﻲ، تأمین ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﻣﺴﻜﻦ ﺩﺭ ﺣﻴﻄﻪ ﺍﺳﺘﻄﺎﻋﺖ ﻫﻤﮕﺎﻥ، ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﺯ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ ﻭ ﺗﻨﻮﻉ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻭ ﻫﻮﻳﺖ ﻣﺤﻠﻲ ﻭ ﺍﺑﺘﻜﺎﺭﺍﺗﻲ ازاین‌دست.
ﭘﺎﻳﻨﺪﮔﻲ ﻭ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺷﻬﺮﻱ: جایگزینی ﺍﻫﺪﺍﻑ ((ﺍﻧﺴﺎﻥ- ﭘﺎﻳﻪ )) به‌جای ((ﺗﻮﻟﻴﺪ- ﭘﺎﻳﻪ)) ﻭ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﻣﺤﻠﻲ، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ­ﺭﻳﺰﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺎﻫﺶ ﻓﻘﺮ ﻭ ﺑﻴﻜﺎﺭﻱ ﻭ ﺗﻮﺯﻳﻊ ﻋﺎﺩﻻﻧﻪ ﻣﻮﺍﻫﺐ ﺭﺷﺪ ﺑﻴﻦ ﮔﺮﻭه­های ﺷﻬﺮﻱ، ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻓﺮﺻﺖ­ﻫﺎﻱ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺷﻐﻠﻲ ﻭ ﻧﻈﺎﻳﺮ این­ها.
ﺍﺻﻼﺡ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﻭ ﺣﻜﻤﺮﺍﻧﻲ ﺷﻬﺮﻱ: تمرکززدایی ﻭ ﺍﺗﻜﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺪﻧﻲ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﺎﺕ ﻣﺤﻠﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍﻣﻮﺭ ﺷﻬﺮ، ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻧﻬﺎﺩ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻳﻜﭙﺎﺭﭼﻪ ﺷﻬﺮ ﻭ ﻣﻨﻄﻘﻪ، ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻱ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﻳﻲ ﻣﻨﻈﻢ ﺩﺭ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﺩﺍﺭﻱ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ به‌کارگیری ﺷﺎﺧﺺ­ﻫﺎﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ -ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻭ زیست‌محیطی، ﭘﺸــﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﻋﺪﺕ­ﻫﺎﻱ غیرمتمرکز ﻭ مردم‌سالارانه ﻧﻬﺎﺩﻫﺎﻱ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺍﻣﻮﺭ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎ باهم (صرافی، ۱۳۷۹ : ۱۰-۱۲).
در این فصل مفاهیم و دیدگاه‌های مرتبط با موضوع پژوهش یک‌به‌یک مطرح و موردبررسی قرار گرفت. از میان دیدگاه‌های مطرح‌شده دیدگاه توسعه پایدار به‌عنوان دیدگاه موردپذیرش این پژوهش انتخاب‌شده است. زیرا در این دیدگاه به‌صورت جامع‌تری تمام جنبه‌ها و زمینه‌هایی را که در پایداری شهری مؤثر است موردبحث و بررسی قرار می‌گیرد. در این دیدگاه علاوه بر پاسخگویی به نیاز نسل کنونی پاسخگویی به نیاز نسل‌های آینده ا نیز موردتوجه می‌باشد. درواقع توسعه پایدار با ایجاد فضای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که تضمین‌کننده کیفیت مطلوب زیستی باشد، می ­تواند مسائلی نظیر پایداری اکوسیستم محیط‌زیست، پایداری منابع طبیعی، پایداری توسعه اقتصادی و پایداری رفاه انسانی را به‌صورت پایدار و ماندگار حفظ کند.
فصل سوم: معرفی محدوده مورد مطالعه
فصل سوم:
معرفی محدوه مورد مطالعه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...