۲-۳-۵-۳-خود پنداره و هویت

پیش نیاز ارتقاءسلامت افراد و پیش نیاز عزت نفس مفهومی از خود است .اگر چه به کارگیری این مفهوم فراسوی فرد کار را پیچیده تر می‌کند،با این وجود این موضوع از دیدگاه های متفاوتی ،بویژه فلسفه و جامعه شناسی مورد توجه است .”خود[۹۸]“به اشکال گوناگون به عنوان ساختاری فطری ،یک ساختار یا عامل فزاینده دیده می شود .عامل رفتاری “من[۹۹]“،رفتاری هوشیار،مفهومی واحد ،اجتماعی ،تعاملی و حتی ساخت فرضی دیده می شود.تفکیک اساسی بین جنبه‌های فیزیکی ،و غیرفیزیکی عملکرد انسان غیرممکن است ،مگر آنکه ما خط ارسطو و سپس دکارت[۱۰۰]را دنبال کنیم .هویت من به طور آشکاری ،در تجربه بدن من وجود دارد(گلاور[۱۰۱]،۱۹۸۹).

در زمینه رشد خود ،سنت روان پویایی بر رشد و تحول روانی جنسی (فروید،۱۹۷۷/۱۹۰۵)،گذار رشدی[۱۰۲](م.کلاین[۱۰۳]،۱۹۷۷/۱۹۳۲)و مراحل روانی اجتماعی رشد اریکسون[۱۰۴](روانی اجتماعی به عنوان فرایندی که فرد و فرهنگ گروهی او مورد توجه است)،متمرکز است.سنت های دیگری از جمله فلسفه آموزشی و تحولی (مونته سوری[۱۰۵]،۱۹۶۶/۱۹۳۶)،نظریه رشد شناختی (پیاژه[۱۰۶]۱۹۶۴،کلبرگ[۱۰۷]۱۹۸۱،۱۹۷۶)و رشد معنوی[۱۰۸](الکساندر[۱۰۹]و همکاران،۱۹۹۰)وجود دارد.اگر چه نظریه ا تغییر می‌کنند، ولی در توصف آن ها زمینه مشترکی است که می‌گوید :خودپنداره و هویت از طریق فرایند مشاهده و تأمل شکل می‌گیرد،از این طریق فرد در حال رشد،خود را کشف می‌کند،مس شناسد و ارزیابی می‌کند.‌بنابرین‏ خودآگاهی قسمت اصلی این جزء از سلامت روان و فرایند آن است.هرچند برخی دو واژه “خود”و”ارگانیسم را به صورت مترادف به کار می‌برند،ولی در اینجا خود به شکل محدودتر ،و به معنای آگاهی از بودن و عمل کردن[۱۱۰]به کار می رود.فردی که از سلامت روان برخوردار است باید بتواند به گونه ای هوشیار از نیازها ،توانایی ها،محدودیت ها ،مسئولیت ها ،حقوق ،اعمال و اهداف خود با حداقل تحریف آگاه باشد(چیو[۱۱۱]،۱۹۹۲).

۲-۳-۵-۴-عزت نفس

در صورت وجود خودپنداره است که ارزیابی از خود (عزت نفس)امکان پذیر می شود.بعضی ارتباط این دو را رشدی می دانند،و عده ای دیگر آن را فرایندی تعاملی می بینند.با توجه به نظر آنتوفسکی درباره سلامت روان ،به عنوان حسی یکپارچه می توان گفت :تنها پس از ارزیابی از خود پنداره است که یکپارچگی خود[۱۱۲]پذیرش محدودیت ها ،درک کنش متقابل خود و جامعه پدید می‌آید.عزت نفس به صورت پاسخی روان شناختی ،کنشی شخصیتی و نگرشی مفهوم سازی شده است.پرایس[۱۱۳](۲۰۰۱)درباره عزت نفس و چگونگی برجسته کردن صفت مثبت از وضعیت زیستی ،تکاملی چنین دیدگاهی را پیشنهاد می‌کند؛ارتقاء سلامت روان به انرژی دهی کافی پیام های تقویت کننده برای حفظ عزت نفس و اجتناب از تخلیه انرژی اضافی ،مربوط به پیام های ‌تحقیر کننده نیاز دارد.کارل راجرز[۱۱۴]در مفهوم کانون ارزیابی[۱۱۵]خود توضیح می‌دهد، پاسخ روان شناختی ما بر اساس قضاوت و انتظارات دیگران و شرایط ارزشی محیط بیرونی است یا ‌بر اساس ارزیابی خود فرد از احساسات اعمال ،افکار و باورهای درونی است.با وجود این اگر به خاطر علت های خانوادگی ،موقعیتی ،محیطی یا اجتماعی ارزش‌ها را به شکل تحریف شده به گونه ای درون فکنی کنیم که با ساختار خود ما متناقض باشد،ممکن است که ما خوب ،یا بد انطباق پیدا کنیم .به همین جهت چنین بازنمائی هائی تحریف شده یا درون فکنانه کنش شخصیتی ما می شود.این امر ممکن است در نگرش فرد نسبت به خودش بخصوص در نادیده گرفتن خود ،تحقیر خود و گفتگوی منفی با خود و دیگران ظاهر شود(مک دونالد[۱۱۶]،۱۹۹۴).

گاهی لازم است مهارت های عزت نفس و ارتقای خود ارزیابی[۱۱۷]مثبت از انتهای (قابل مشاهده)آن فرایند آغاز شود.در مواجهه با نگرش منفی گاهی بهتر است کار از نقطه ای آغلز شود که فرد از نظر هیجانی و اجتماعی در آن قرار دارد.ئسپس به جای آنکه پیش برویم و ببینیم فرد کجا است و چه می‌خواهد باشد به کارکرد فرد و شیوه ای که برای پاسخ دادن یاد گرفته است ،توجه کنیم .‌بنابرین‏ مهارت های عزت نفس شامل توانایی گوش دادن به خود ،خود ارزیابی(منبع درونی کانون ارزیابی)،و ارزش گذاری و بها دادنبه خودمان است .در توصیف نقش و مهارت درمانگر،فلمینگ[۱۱۸](۱۹۸۵)به هفت سطح از گوش دادن اشاره می‌کند. که حداقل شش مورد آن می‌تواند به گونه ای مفید درباره گوش دادن به خود به کار بسته شود.۱-گوش دادن منفعلانه ،ترکیبی از مدی تیشن و گوش دادن؛۲-گوش دادن به محتوای آنچه می گوئیم؛۳-گوش دادن به آنچه بدیهی و ساده است؛۴-گوش دادن به پیام از نظر حالت و کیفیت صدایمان(واکنش هیجانی گوش دادن)۵-در نظر گرفتن امکان ایجاد تغییر(مهربان بودن با خود)؛و گوش دادن به منظور درک منطق درونی گفته های خود .عزت نفس از نظر فردی و با توجه به پژوهش ها زمینه دیگری از رشد است.در جریان درمان به سوی کانون درونی “خودارزیابی”در فرایند ارزیابی ،تغییری صورت می‌گیرد،اگرچه ایچاس[۱۱۹](۱۹۱)کانون کنترل درونی را عاملی میانجی گر در نابرابری های سلامتی می‌داند(تودور،۲۰۰۱،به نقل از نیری،۱۳۸۵).

با این وجود عقل سلیم حکم می‌کند بگوئیم ،جایگزین کردن پیام های تأیید کننده خود به جای ارزیابی های منفی قدیمی ،شیوه ای جدید برای ارتقاء سلامت روان خود ما است.

۲-۳-۵-۵-رشد خود

اصطلاح رشد خود شامل چندین زیرمجموعه است ،ولی در متون مربوط به رشد خود مضامین مشترکی وجود دارد .خودآگاهی[۱۲۰] و کاهش استرس از طریق فعالت های خاص به هم ارتباط دارند.تأکید بر ارزیابی توانایی‌های موجود ،تشخیص مشکل یا چیزی که مردم مایل به آن هستند و قائده بندی هدف ها و برنامه های ارجائی گاهی با اجزائی از مدیریت زمان ،موضوع انگیزش ؛شناسایی موانع رشد خود ،و چگونگی غلبه بر این موانع و حفظ خود،پیوند دارد.

بعضی افراد به چنین رشدی به عنوان خودشکوفایی[۱۲۱]،کشف و احیای ویزگی های ذاتی خود نگاه می کنن.با توجه به نکاتی که قبلا درباره سازگاری گفته شد،عوامل استرس زا،ملاحظات رشدی و پاسخ های روانشناختی را به ابعاد سلامت روان ارتباط می‌دهند؛رشد خود و عملکرد بهینه ممکن است به صورت چند بعدی دیده شود .مفهوم سواد هیجانی (اشتاینر[۱۲۲]،۱۹۴۸)تنها نشانگر بعدی عاطفی است(اگر چه بردانش رفتاری و شناختی نیز دلالت دارد).او در ابتدا سواد هیجانی را برای توصیف دانش هیجان ها به کار برد :برای کسب سواد هیجانی ما باید هم احساسات خود و هم علل ایجاد آن را بدانیم.او ابتدا نیاز به “محیط های اجتماعی مشارکتی”را به محیط ایده آل برای ارتقاء و رشد سواد هیجانی مطرح کرد سپس گام هائی در جهت کسب سواد هیجانی به شکل زیر ارائه داد.

-کسب اجازه :برای وارسی احساسات

-نکته ها را قبول کردن[۱۲۳](اشتاینر،۱۹۷۴)یا شناخت فرد

-تصحیح دریافت های احساسی/کنشی :که سرزنش کننده نباشد،مانند”وقتی تو عمل می کنی”،من احساس می کنم(هیجان)(به جای اینکه تو باعث ایجاد احساس در من هستی…)

-درک اینگونه گفته های احساسی/کنشی که از طریق شناخت آن ها و از راه شباهت و همانندی آن ها.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...